شاه شناگر ماهری بود.
پینگ پونگ و تنیس بخوبی بازی میکرد. در مهمانی شبانه علاقمند به بازی چند نفره بود و همیشه رقابت را جدی میگرفت.
تابستان ۱۳۳۲ شاه در شمال ایران مشغول شنا با ثریا در دریا خزر بود، تنیس بازی میکرد و شبها پروفسور یحیی عدل را شکست میداد.
وسط بحران بزرگ ملی شدن نفت، شاه با این استدلال که در این مملکت کاره ای نیست و مصدق او را بحساب نمی آورد چند هفته ای به شمال رفت.
ثریا معشوقه حقیقی شاه
دختر ۱۸ ساله که سالها از شاه کوچکتر بود و بین همه زنان رسمی و غیررسمی شاه هیچ کدام برای محمدرضا پهلوی زیبایی و جایگاه ثریا را نداشتند این روزها را در خاطرات خود آورده است.
ثریا یک روز برای سرکشی از دوایر دولتی، خیریه ها و موسسات گیلان و مازنداران به میان مردم رفت. هنگام بازگشت شاه سوالات عجیبی از ثریا پرسید:
مردم تا چه اندازه مقابلتان تعظیم میکردند و خم میشدند؟ از ما با چه عناوینی یاد میکردند؟ استقبال چگونه بود؟
ثریا با حالت کلافگی گفت: اینها چه اهمیتی دارند؟ چرا از وضعیت ادارات و کارهای مردم سوال نمیکنید!
شاه پاسخ داد: آنها جای خود، اما مهم است وفاداری مردم و مراجعه کنندگان را بدانیم!
ثریا هم شروع کرد به ادابازی و شوخی با خم شدن نشان داد مردم چطور به او تعظیم میکردند تا از شر این بحث راحت شود!!!
کتاب زیبای تنهای
محمود طلوعی را بخوانید
#علیرضا_زادبر
#تاریخ_معاصر
🔺https://eitaa.com/Afsaran1357