12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارشگر #CNN در تهران
😷#واکسن به شرط انتخابات یا انتخابات به شرط واکسن؟!
⭕️گزارش cnn فارسی از صف واکسن کرونا در تهران
#آرمان_پلاس_شهر
قسمت 160
مشاهده با كيفيت اچ دى🔻🔻
https://www.aparat.com/v/khi4G
به کانال آرمانتیوی بپیوندید🔻
@Armantv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥 ظریفیان، استاد دانشگاه: جریان رسانهای غربی، پس از تزریق #واکسن کرونای ایرانی توسط #رهبرانقلاب، دچار پریشانی شدهاند
♨️ زبان بدن رهبر هنگام تزیرق واکسن ایرانی برکت، گویای اقتداری بود که در طول 30 سال زعامت شیعه، دشمن از آن ترس داشت.
@Afsaran_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اصحاب ما میتوانیم #واکسن
🔺روایتی از تحول در واردات واکسن در دولت جدید تا بهانهجوییهای دولت قبل..
بارها بهانه جویی کردید و گفتید نمیشود!
همهچیز را به تحریم و FATF گره زدید!
اثبات کردیم میشود، اما شما نمیتوانید!
@Afsaran_ir
💢پ؛ مثل مادر!💢
سهشنبه ۲۶بهمن ۱۴۰۰
⭕️مادرم ۲۵ سالش بود وقتی تو #شهید شدی. او زن جوانی بود با هزار آرزوی ریز و درشت که لابد یکیشان این بود که من پا بگیرم و تاتی تاتی کنم و آنروز که شد، با تو دست مرا بگیرد و اولین سفرِ سه تائیمان را برویم مثلا پابوس شاه خراسان.
⭕️یا که جنگ مجال بدهد و مثلا به قاعده یک هفته ده روز امان داشته باشی از کارِ جنگ و مرخصی بگیری از آقا مهدی و بیائی خانه و از نمیدانم کدام دوستت یک دوربین عکاسی قرض کنی و سر راهت که داری میآئی بروی از عکاسی مهتاب یک حلقه فیلم ۲۴ تائی بگیری و بیاوری تا به قدر یک حلقه، عکس بگیرید از هم و باهم و بعدش مرا بدهد بغل تو که چندتای آخرِ حلقه را عکس دوتائیِ پدر و پسری بگیرد ازمان که اقلا یکیش درست و درمان افتاده باشد و لابد بعدش که تو برگشتی جبهه بدهد آن عکس را بزرگ کنند و قابش کند و بگذاردش بالای طاقچه کنار جانماز و قرآن و آینه.
⭕️لابد پیش خودش خیال داشت نوبت واکسن ۶ ماهگی پسرش –پسرت- که رسید، تو با آن کلاه کشی سبز یشمی از در میآئی تو و میگوئی پاشو برویم #واکسن بچه را بزنیم و بعدش لابد میرفتید – میرفتیم- ناهارخوری بازار و بعدش از راسته خرازیها، خنزر پنزر میخریدید برای من و تا غروب یا تا هروقت که کهنهی بچه خیس نشده بود، اصلا تا هروقت که تو وقت داشتی میچرخیدید و شب وقتی خسته و کوفته میرسیدید خانه و تو باید برمیگشتی سپاه، از پشت سر صدایت میکرد که «علی امشب را زودتر برگرد. شاید بچه تب کند... .» و لابد برای آن شب، دمپختک درست میکرد… .
⭕️مادرم ۲۵ ساله بود که تو شهید شدی. در اوجترین سال جوانی و سرزندگی و امید و آرزوی یک زن که شوهرش را به قدر دنیا دوست داشت.
⭕️مادرم ۲۵ ساله بود که تو شهید شدی و او قرار شد که بعد از آن، پدر باشد و پدر بماند. که بلد شود مهرِ مادرانهاش با حریمِ جدیتِ پدری قاطی شود و قاطی نشود.
و کسی از او نپرسید که بلدی یا نه؟ که میتوانی یا نه؟ که میشود یا نه؟
و مادرم حالا نزدیک چهل سال است که پدرست؛ درست از همان بهارِ بیبازگشت که آمد و تو را با خودش برد. خیلی بیشتر و بهتر از خیلی پدرها که نرفتند و شهید نشدند… .
⭕️امروز همه عکس پدرِ زنده و مرده و شهیدشان را گذاشتند در اینجا و آنجای مجازی و شعر و درود و حسرت و ادب و احترام خرجِ زنده و مرده و شهیدِ پدرشان کردند و من امروز میباید اول از تو، قبلتر از سنگ سفید مزار تو، دست مادری را ببوسم که ۳۹ سال است پدرست.
#خانواده_شهید #شهید_علی_شرفخانلو #شهیدانه_زیستن #مادرم
@SARIR209_COM