#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
گودال قتلگاه همینجاست، اینجا که جمع خون و جنون است
اینجا که شروهخوان عزیزان، اینجا که دشت شیون و خون است
تَقتَق صدای تیر میآید، جای اذان نفیر میآید
دشمن رسیده تا لب مقتل، آه این صدای پای قشون است
باید چه کرد این همه غم را؟ خون را، شهید را و حرم را
شاهِ چراغ! حال دلم را از من سراغ گیر که چون است
درد آمده که مرد بگرید، بر جسمهای سرد بگرید
مرهم به غیر اشک ندارد، زخمی که از شماره فزون است
جز آه در بساط ندارم، آهی که کاخ ظلم بسوزد
با این شرار خانهبرانداز، دشمن به حدّ مرگ زبون است
#فائزه_زرافشان
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
سرمست و رها کنار هم رقصیدند
معنای شعار «زندگی» را دیدند
در پیش نگاه حضرت شاهچراغ
یک دسته گل لاله به خون غلتیدند
#اکرم_اسلامی
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
آه ای وطن، ای داغ تو در سینۀ من
هم دوست به تو زخم زده، هم دشمن
با حضرت احمد بن موسی، امشب
از خون دلی که خوردهای حرف بزن!
#شادی_جودکی
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
غم است و هرچه بگویم از این قضیه کم است
نگو دروغ که راوی کبوتر حرم است
به بال خونی گلدستۀ حرم بنگر
از این شهادت صادق چه شاهدی بهتر
شکسته آینهکاری، عزا گرفته حرم
به دوش پیکر زوار را گرفته حرم
کجاست آنکه تسلی دهد دل ما را؟
که غم گرفته دل احمد بن موسی را
تفألی زدم و گریه کرد دیوان، گفت
شکسته سینۀ حافظ ز داغ ایران گفت:
«ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است»
در این عزا دل حافظ غمین و محزون است
چه کردهاند که امروزِ ما پر از درد است
چه کردهاند که رخسارِ لالهها زرد است
در این زمانۀ سفله دگر دلی خوش نیست
و کام سعدی شیرینسخن، پر از تلخیست:
«دل شکسته که مرهم نهد دگر بارش؟
یتیم خسته که از پای بر کَنَد خارش؟»
حریم دوست همیشه محل احرام است
گلوله خورده ببین کودکی که بینام است
گلوله خورده خدایا سرور و سبزی باغ
گرفته شاهِ خراسان عزای شاهِ چراغ
و خادمی که از این داغ شعلهور شده بود
شهید بود و در آن دم شهیدتر شده بود
گلوله خورده در این بین نخبۀ ایران
آهای نخبهپرستان کجاست غیرتتان؟
گلوله خورده زن مهربانِ آبادی
کجاست مدعی حُقّۀ «زن... آزادی»
گلوله میزند و سینه منفجر شده است
دوباره درد در این خِطّه منتشر شده است
مباد مرثیه ما را اسیر غم سازد
حماسۀ شهدا را مباد کم سازد
و روی سرخ شقایق مباد زرد شود
و خون گرم شهیدان مباد سرد شود
به دشمنان قسم خورده حرف ما این است
که ضرب سیلی مردم مهیب و سنگین است
#سیده_فرشته_حسینی
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
شکسته بالِ نوپروازها، زخمی شده پرها
بمیرم من، چه بهتی هست در چشم کبوترها!
گلوله رد شده بی اِذن، هنگام اَذان از صحن
ترک خوردهست آیینه، پریده رنگ مرمرها
ببین! روی مفاتیح پدرها لاله روییده
ببین! بوی شقایق میدهد مُهر برادرها
سر سجاده، جایی در میان سجدۀ آخر
هوای گریه دارد چادر زخمی مادرها
چه بی لالایی و بی سرصدا خوابیدهاند آرام
عروسکهای خونآلود در آغوش دخترها
یکی سقا شده، آبی رسانده دست مجروحین
یکی تنها شده، روضه گرفته بین پیکرها
چه زیبایند این پروانههای شمعدرآغوش
چه آرامند روی دامن مولایشان سرها
تو شاعر! از علیاکبر بخوان در گوش اشعارت
تو مداح! از علیاصغر بگو بالای منبرها
اگر فتنه، اگر غوغا، اگر آشوب، اگر بلوا
بمان در قلعۀ ایمان و در باروی باورها
خدایا! از تو و پیغمبرت در مکتب تکفیر
برای قتل ما پاداش میخواهند کافرها
شهادت سیب سرخی بود روی شاخۀ تقدیر
که افتاد از قضا در دامن باآبروترها
#فاطمه_عارفنژاد
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
هنگام مغرب بود
وقت نماز دستهجمعی با درختان شد
گنجشکها از راه،
میآمدند و شور بسیاری نمایان شد
فواره قامت بست
تکبیر او تلقین او بود و نمیدانست
گلدستهها مبهوت
گلها همه حیران و ناآرام... طوفان شد
صحن حرم خونین
حالا صدای نحس رعد و برق میآید
جمع کبوترها
ناگاه پاشید از هم و دنیا پریشان شد
یکبار دیگر آه
دارد صدای بغض گوهرشاد میآید
آیینهها ماتاند...
نمنم غزل بارید در شیراز و باران شد
اینجا چراغی هست
این شاه با خود نور امید فرج دارد
با هر شهید آری
دلهای ما ثابت قدم در راه ایمان شد
#عاطفه_جوشقانیان
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
چشمان تو دید، هر چه این شهر ندید
شاگرد حسین! دانشآموز شهید!
ای شهد لبِ تو از عسل شیرینتر
برخیر ببین که قاسم از راه رسید
#فائزه_امجدیان
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
سلام داغ بزرگ نشسته بر سینه
سلام گرمی خونهای صحن آیینه
سلام سرخی چادر نمازِ یاسِ سپید
سلام صحنِ پر از نورِ لالههای شهید
چه کردهاند چه شد روزهایمان مولا؟
کدام بغض، غزل میشود صدایم را؟
بخند، قهقههایت، شعار، آمریکا
دروغ و دشمنیات آشکار، آمریکا
چقدر بوی اسارت از این صدا پیداست
چقدر، زندگی از دیدهٔ تو بیمعناست
تو با صدای جنایت و جَنگها، شادی
و حقٓههای زن و زندگی و آزادی
زنی که تبلیغِ خرده جنسهاتان شد
فساد و نیرنگت در جهان، نمایان شد
سکوت کن، چقدَر حقّههای تو پوچ است
و چشم های تو پیش جهانیان، لوچ است
وطن! تو مایهٔ فخری، همیشه آبادی
شکوهِ چادرِ یک زن و صحن آزادی
#هدیه_ارجمند
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
مثل گل لاله، شعلهور از بادم
چون گل شیپوری، زادۀ فریادم
جوشش خونم من، شعرم و پر دردم
کو قلم سرخی تا کند ایجادم؟
سینه سپر کردم، باز شهیدم کن
تا که ببینم در معرکه جان دادم
منتظر سنگم، تا که شوم تکثیر
تا که ببینی با آینه همزادم
خون مرا دشمن چونکه به ناحق ریخت
پاک شدم همچون لحظۀ میلادم
اسلحۀ دشمن، جهل خودیها شد
جهل خودیها آه، کی رود از یادم
مرثیۀ شیراز، مرثیۀ مشهد
روضه همان روضهست، زخمی الحادم
حرف شهادت شد، حاجت من را داد
من که دخیلی بر پنجره فولادم
آه پر از درد شاهچراغم من
در دل این مجلس اشک گوهرشادم
قلب پدر مجروح، جسم پسر خونین
ناله بلند است آه، شاخۀ شمشادم
چادر خونین را، کاش نمیدیدم
روضه چه سنگین شد، از نفس افتادم
این شب پاییزی، میرود اما من
منتظر صبحِ نیمه خردادم
#عباس_همتی
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
غیر از آهنگ شادی شیطان، همهٔ نغمهها حزین هستند
گُر گرفتند در گلوهامان، بغضهایی که آتشین هستند
ای وطن ای صلابت یکدست، به کدامین گناهِ ناکرده است
که تو را تکه تکه میخواهند، گرگهایی که در کمین هستند
کوهی از افتخارهایت را دشمنانت ندیده میگیرند
مشتی از سنگریزهها اما دائما زیر ذرهبین هستند
در هیاهوی شبهه و تردید، در دل فتنه میتوان فهمید
از کسانی که لاف دین زدهاند، چه کسانی به فکر دین هستند
در حرم بین مهر و سجاده، تن چندین شهید افتاده
و گروهی که نعل تازه زدند، باز امروز روی زین هستند
عدهای که صدای قهقههشان، همصدا با خشاب تکفیر است
نکند لحظهای خیال کنند، ایمن از آه «آرتین» هستند
آخر ماجرا قشنگتر است، قصه ختمِ به نور خواهد شد
تا که روشن شود کدام گروه، وارث اصلی زمین هستند
#محمدحسین_مهدویان
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
تیر خلاص میزد بال کبوترم را
تق تق گلوله خون کرد سرتاسر حرم را
در فتنهبازی شهر، بازیچهٔ مجازی
همبازی مرا کشت _تنها برادرم را_
ای روسریپریشان، بر باد رفته دینت
تو دل به فتنه دادی، من سایه ی سرم را...
آغوش رایگانت، با یک حساب سنگین
از من گرفت آن شب آغوش مادرم را
دیدم به چشم خونبار یک آسمان پرستو
دیدم ستارههای در خون شناورم را
هر چهارشنبه مغرب در لالهزار قلبم
میجویم عطر و بوی گلهای پرپرم را
پروانههای عاشق تا اوج پر کشیدند
تا آسمان رساندند الله اکبرم را
من یادگار زخمم، یک مرد ۴ ساله
با خط خون نوشتم فردای کشورم را
محکمتر از همیشه، مردانه ایستادم
پیمان پایداری پر کرده سنگرم را
#زن_زندگی_شهادت، تصویر مادرم بود
با زخم چادرش خواند تکبیر آخرش را
#زهرا_غلامزاده_مهرآبادی
@Aftabgardan_ha