می‌خواستم خیال تو از سر به در کنم دیدم نمی‌شود که بدون تو سر کنم اطراف تو حصار از آیینه می‌کشم باید تو را برای خودم بیشتر کنم چشمم غیور بود به عشق تو، کور نه غیرت نمی‌گذاشت به غیرت نظر کنم چون چشمه یافته به دل سنگ کوه، راه پس گریه می‌کنم که به قلبت اثر کنم من با عصای سِحر به مقصد نمی‌رسم مِن بعد، تکيه را به دعای سحر کنم #حسین_شهریاری #دوره_هفتم_آفتابگردانها #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_gardan_haa

فقط نه قلب، که آتش بزن تمام مرا دم تو گرم! بسنج اینچنین مرام مرا تو هرچه هم بشود، محترم‌ترینِ منی نیاز نیست نگه داری احترام مرا شراب من! تو به سرمستی‌ام می‌انجامی که تلخی تو برآورده کرده کام مرا من از تو دور شدم، آنقدر که نشنوی‌ام مگر صبا برساند به تو سلام مرا * من از لبان تو خیلی نخواستم هرگز فقط همین که تلفظ کنند نام مرا ... * دلِ گرفته‌ی من کی چو غنچه باز شود؟ مگر صبا برساند به من هوای تو را #سایه #حسین_شهریاری #دوره_هفتم_آفتابگردانها #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftab_gardan_ha

#ویژه‌نامه_ضد_صهیون #ایران_ذوالفقار_علی_علیه‌السلام هی زوزه کِشی و هی بنالی سگ زرد! با پنجهٔ شیر در جدالی سگ زرد! از اول قصه هم دُمت پیدا بود حقا که برادر شغالی سگ زرد! #حسین_شهریاری @Aftabgardan_ha