برای اندوه کارگران خوزستانی
یک
بیخوابی تا سحر چه میدانی چیست؟
شرم پدر از پسر چه میدانی چیست؟
یک عمر حقوق تو نجومی بودهست
تو غصهی کارگر چه میدانی چیست؟
دو
آرامش و آب و نانتان را بردهست
زالوصفتی که دل به حق نسپردهست
از سفرهی رانتخواریاش سیر نشد
این است اگر حقّ شما را خوردهست
#سید_علیرضا_شفیعی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد
شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد
نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم
کسی همرتبهی صدیقهی کبرا نخواهد شد
تو را کوثر لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو
به غیر از تو کسی تاویل اعطینا نخواهد شد
فقیران و یتیمان و اسیران یکصدا گفتند:
رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد
نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه
زمین روشن بدون زهرهی زهرا نخواهد شد
تو خورشیدی دم صبح و ستاره موقع مغرب
تو که باشی جهان مقهور ظلمتها نخواهد شد
《بحق فاطمه》گفتیم بعد از ذکر 《یا فاطر》
که《یا فاطر》بدون《فاطمه》معنا نخواهد شد
خداوند آفرید او را برای تو که میدانست
کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد
علی گفتم که نام دیگر زهرای مرضیهست
علی که شعر من بی نام او زیبا نخواهد شد
علی که خالقش بوده ثناگویش، یقینا پس
مدیح گوشهچشمش هم به شعرم جا نخواهد شد
علی که نام او رمز ورود در سماوات است
بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد
دم من حیدر است و بازدم زهراست دم به دم
بدون عشقشان امروزِ من فردا نخواهد شد
به وقت کارزار مرگ تنها دلخوشیم این است
که هرکس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد
زمانی که همه لالَند در محشر، زبان ما
به جز با ذکر زهرا و علی گویا نخواهد شد
علی از روز اول شد ابوالشیعه پس این گونه
کسی جز فاطمه مادر برای ما نخواهد شد
#سید_علیرضا_شفیعی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
به حضرت ثامنالحجج (عليهالسلام)
تکبیر میگفتند سرتاسر
ذرات عالم همزبان با تو
گویا زمین را بال و پر دادی
نزدیکتر شد آسمان با تو
غوغا به پاشد ناگهان غوغا
محشر به پا شد ناگهان محشر
این شهر بیجان بود، زندان بود،
شد زنده اما ناگهان با تو
در دستهایت پرچم توحید
راهی شدی سوی نماز عید
پشت سر تو مرد و زن صف بست
همراه شد پیر و جوان با تو
الله اکبر! این چه تصویریست
الله اكبر! این چه تكبيریست!
از جذبهی تکبیر و تهليلت
جاری شد این رود روان با تو
نعلین را از پا در آوردی
این وادی طور است یا طوس است؟
فرعونیان را بر میآشوبد
همراهی مستضعفان با تو
جانم به تکبیری که اینگونهست
ویرانگر افسون مامون است
فرجام کاخ ظلم ویرانیست
این است ختم داستان با تو
#سید_علیرضا_شفیعی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
عید آمده از راه؟! چه عیدی؟! چه بهاری؟!
وقتی خبر از باغ و گل و سبزه نداری
تا دیده شکوه دل دریایی ما را،
غم آمده تا ساحل ما موجسواری
تقدیر بر این است که در گوشهای آرام
غم از پی غم هی بشماری بشماری
این سیل اثر گریهی ماتمزدگان است
ای ابر بهاری چه بباری چه نباری
تقویم ورق خورد و تو را برگ و بری نیست
ای دل به همان زردی پاییز دچاری
ای کاش بیایی و در این وسعت تاریک
ای سال نو آیینه در آیینه بکاری
در راه سواری است؛ خوشا آینهی ما
برخیزد اگر از دل این جاده غباری
#سید_علیرضا_شفیعی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
تقدیم به #شهید_محسن_فخریزاده
از چشمهای تارمان اشک است جاری
ای آسمان حق داری اینگونه بباری
هی داغ پشت داغ مهمان دل ماست
هی زخم پشت زخم، ما و بیقراری
قد راست کن ای میهنِ در خون نشسته
هر چند آزرده تو را این زخم کاری
از دست رفت امروز فرزند تو؟ هرگز
او را به دست آوردهای امروز آری!
چشم تو روشن احمدی! بزمی به پا شد
مهمان رسید آغوش وا کن شهریاری
#سید_علیرضا_شفیعی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
تقدیم به #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد
شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد
نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم
کسی همرتبهٔ صدیقهٔ کبرا نخواهد شد
تو را کوثر لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو
به غیر از تو کسی تأویل اعطینا نخواهد شد
فقیران و یتیمان و اسیران یکصدا گفتند:
رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد
نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه
زمین روشن بدون زهرهٔ زهرا نخواهد شد
تو خورشیدی دم صبح و ستاره موقع مغرب
تو که باشی جهان مقهور ظلمتها نخواهد شد
«بحق فاطمه» گفتیم بعد از ذکر «یا فاطر»
که «یا فاطر» بدون «فاطمه» معنا نخواهد شد
خداوند آفرید او را برای تو که میدانست
کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد
علی گفتم که نام دیگر زهرای مرضیهست
علی که شعر من بی نام او زیبا نخواهد شد
علی که خالقش بوده ثناگویش، یقینا پس
مدیح گوشهچشمش هم به شعرم جا نخواهد شد
علی که نام او رمز ورود در سماوات است
بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد
دم من حیدر است و بازدم زهراست دم به دم
بدون عشقشان امروزِ من فردا نخواهد شد
به وقت کارزار مرگ تنها دلخوشیم این است
که هرکس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد
زمانی که همه لالَند در محشر، زبان ما
به جز با ذکر زهرا و علی گویا نخواهد شد
علی از روز اول شد ابوالشیعه، پس اینگونه
کسی جز فاطمه مادر برای ما نخواهد شد
#سید_علیرضا_شفیعی
@Aftabgardan_ha