از زبان دختر شهید تقدیم به شهید محمد بلباسی
دوباره زلف تو افتاد دست شانهی من
طنین نام تو شد شعر عاشقانهی من
پس از تو جمع نکردیم جانماز تو را
اتاق تو شده حالا نمازخانهی من
هنوز مثل همیشه دلم که میگیرد
تویی مخاطب غمهای دخترانهی من
بغل گرفتهام عکس تو را و میافتد
به روی صورت تو اشک دانه دانهی من
دلم برای تو تنگ است بهترین بابا!
کجاست آغوشت؟ ها؟ کجاست خانهی من؟
چقدر کار بزرگیست دخترت بودن!
چقدر بار بزرگیست روی شانهی من!
#سعید_تاجمحمدی
#دوره_دوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
شاعر كمی نشست كنار درختها
شعری سرود و كرد نثار درختها
ديروز بود، با چمدانى پر از غزل
آهسته شد سوار قطار درختها
همراه خود چه داشت؟ فقط کاغذ و قلم
هر جفتشان از ايل و تبار درختها
جايى نداشت در دل آن تيرهاى برق
شد رهسپار، سمت ديار درختها
شاعر قلم به دست گرفت و شروع كرد:
«يا رب! خزان مباد بهار درختها
اى پَستهاى مرتفع اى برجهاى شهر
سر خم كنيد پيش وقار درختها
ايمان بياوريد به اين برگهاى سبز
اين آيههاى معجزهوار درختها»
اما چه زود خندهی جنگل تمام شد
برباد رفت دار و ندار درختها
كاش ارّههاى برقىِ آهندل حسود
كارى نداشتند به كار درختها
شاعر كنار سنگ مزار درختها
شعرى سرود و كرد نثار درختها
#محمدرضا_حسینزاده_بازرگانی
#دوره_دوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
تقدیم به شهیدان مدافع حرم
مژده بده عزم وطن کرده است
سرو چمان میل چمن کرده است
یوسف گمگشته به کنعان رسید
پیرهنی تازه به تن کرده است
بی سر و بی دست به رقص آمده
صوفی ما ترک بدن کرده است
رایحهی سوری سوغاتیاش
میکده را مشک ختن کرده است
شرحهی پیکر به چه شرحی؟ مپرس!
خون به دلِ غسل و کفن کرده است
هرچه غم است از دل من میبَرَد
آنچه غمش با دل من کرده است
#زهرا_بشری_موحد
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
نذر امام رضا علیهالسلام
همیشه عاشقت هستم، همیشه با تو میمانم
یقینا دوستم داری که در صحن تو مهمانم
دعایم کن همیشه در پناه این حرم باشم
که عمری غیر از اینجا هرکجا رفتم پشیمانم
دلم را دادهام دست امانتداریات حالا
نشستم کنج صحن تو امینالله میخوانم
دلم میخواست مثل کودکی بر دوش زائرها
گل از باغ ضریحت سادهتر میچید دستانم
تمام عمر دستم را گرفتی، وقت رفتن هم
میآیی، چشم در راهم، میآیی، خوب میدانم
به روی دوش زائرهای تو از صحن آزادی
مرا میآورند آخر، تو هستی حسن پایانم
به امید نگاهت تا نفس باقیست میخوانم
رضاجانم، رضاجانم، رضاجانم، رضاجانم
#حسین_مؤدب
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
نه از عراق و حجازم نه اهل شام، محمد!
نسیمی از یمن آوردهام، سلام محمد!
سلام بر تو که جاریست رحمت تو در عالم
سلام بر تو، سلامی على الدوام، محمد!
غبارِ شهر اویس است پر کشیده به سویت
برای ثانیهای عرض احترام، محمد!
گذشته بعد تو رنجی هزار ساله بر امت
پر از سکوت، پر از بغض بیکلام، محمد!
يمن تپیده به خون است و کعبه مثل همیشه
غریب مانده و تنها در ازدحام، محمد!
صفوف تفرقه برپاست در نماز جماعت
چه پیش آمده در مسجدالحرام، محمد!
سیاه کرده شب فتنه روزگار حرم را
و مانده است چه حجها که ناتمام، محمد!
زدند دست به شمشیر اختلاف و ندیدند
هزارباره شد اسلام قتل عام، محمد!
کجاست موعد رجعت که ذوالفقار به غیرت
به خشم و کینه برآرد سر از نیام، محمد!؟
نشان بده به همه صبح «أیَّ منقلبِِ» را
بگیر از این شب تاریک انتقام، محمد!
#طیبه_عباسی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
سلام بر جگر تکه تکه از تب غم
سلام بر دل در خانه نیز بی محرم
سلام بر تن و تابوت خونی از کینه
سلام بر همهی زخمهای بیمرهم
سلام بر غم آن چشمهای خونآلود
سلام بر تن تبدار غصه و ماتم
اگرچه لایق لطفش نبودهایم اما
نشستهایم سرِ سفرهی امیر کرم
کریم هرچه که دارد به غیر میبخشد
که نیست در نظرش حرف از زیادی و کم
سکوت میکنم و اشک روضه میخواند
برای غربت شاهی که شد بدون حرم
#محمدحسین_یادگاری
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
بسم خراسان... بسم شهر با صفا مشهد
شمسالشموس واژهها... مشکلگشا مشهد
رفتم سراغ نقشهی ایران و دیدم باز
با گنبدش تابیده بین شهرها مشهد
باران گرفت و قطرهای افتاد بر نقشه
اشک چکیده روی تهران، رفت تا مشهد
با بغض و دلتنگی دوباره چشمهایم خواند
نام تمام شهرهای نقشه را مشهد
آقا دلم تنگ است، جالب نیست احوالم
لطفا بلیط رفت، بیبرگشت تا مشهد
#ماهرخ_درستی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
چرا چشمانتظارم میگذاری؟
به تنهایی دچارم میگذاری؟
بده امروز دستم آن گلی را
که فردا بر مزارم میگذاری
#میثم_توکلی_پوری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
شب رسیده است
کیسهی ستاره را بریز
روی آسمان دامنم
شب رسیده است و مثل روز، روشنم
ماه،
چشمبند نقره را
روی چشمهای عاشق من و تو دوخت
آن چراغِ خسته را ببین
که از حسادتش
عاشقانه سوخت!
هر زمان که دور میشوی،
با ستارههای یادگاریات
حرف میزنم
ماه، خیره میشود
به رقص نور هر ستاره، روی دامنم
راستی
من که راهیِ توام؛
اجازه میدهی
پیش چشمهای مشکی قطار
ناگهان ببوسمت؟
میل، میل توست!
کوپه کوپه،
شعرهای عاشقانهام
در مسیر ریل توست!
دستها:
چشمهای سوم و چهارمِ تواَند!
خط به خط بخوان مرا!
صورتم،
دفتر بِرِیلِ توست!
#سیده_نرگس_میرفیضی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
ای حسرت دیرینه، تو را میبینم
ای بغض هر آدینه، تو را میبینم
حیران خودم که هر نظر جای خودم
عمریست در آیینه تو را میبینم
#محدثه_آشتیانی
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_hs
دلم کبوتر جلدیست کنج گوهرشاد
که دارد از حرمت خاطرات خوش در یاد
هوای صحن و سرایت همیشه بارانیست
و میکند همه را از حصار غم آزاد
کسی ندیده گدایی فقیر برگردد
شفا گرفته در این خانه کور مادرزاد
جوان ارمنی آمد به گریه رو به تو گفت:
پدر شدم به دعای تو؛ خانهات آباد
گلایهها همه از بین راه برگشتند
از آن دمی که مسیرم به این حرم افتاد
بگیر دست مرا، دست واژههایم را
که جز ولای توام نیست هیچ استمداد
برای آن که مرا شاعرت حساب کنی
دخیل بستهام آقا به پنجره فولاد
نمیشناختمت سیل غم مرا میبرد
فدای آن پدری که تو را نشانم داد
#فاطمه_حقبین
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
نذر امام حسن عسکری علیهالسلام
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را
دم عیساییات كفر شیاطین را در آورده
که سلمان میکند لبخند تو هر نامسلمان را
قنوتت عطر حسن يوسف آوردهست و آغوشت
اسیر مهر تو كردهست زندانبان و زندان را
ببارد یا نبارد، امر امر توست مولا جان!
سپرده دست تو پروردگارت نبض باران را
تویی مَن عنده علم الكتاب و گوشهی چشمت
ذذفقاهت یاد داد امثال فضل و ابن ریّان را *
حریف تو نشد دشمن، خودش هم خوب میداند
به جام زهر میخواهد بگیرد از تو میدان را
کبوترهای محنت میشویم ابنالرضا هر شب
پراکندی به عالم دم به دم عطر خراسان را
*فضل بن شاذان و علی بن ریّان؛ دو تن از شاگردان حضرت امام حسن عسکری (ع).
#حسين_مودب
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha