eitaa logo
عهد قلم
391 دنبال‌کننده
0 عکس
1 ویدیو
2 فایل
با افتخار یک طلبه و البته امیدوار به شهادت ✍ ان شاءالله خالصانه و متقن ؛ محلی برای تفکر ... * بنای زیاد نوشتن نیست! #عهد_قلم
مشاهده در ایتا
دانلود
* مردی با آرزوهای دوربرد داستان سوم: موشک هوا کردن برای مردی که برد آرزوهایش از موشک‌هایش بلندتر بود، آخر راه نبود. ایرانِ موشکی توی ذهن حاج‌حسن، خودش می‌توانست موشک بسازد. برای همین، بعد از همان اولین محموله‌هایی که به دست ایران رسید و کشور روی تک‌تکشان برای عوض کردن سرنوشت جنگ حساب می‌کرد، رفته بود پیش رفیق‌دوست و خواسته بود دو موشک از آن چند تا را نگه دارند برای مهندسی معکوس و تا نگفته بود که اگر شهید شد، آن دنیا شفاعتش را می‌کند، نتوانسته بود اجازه را بگیرد. کم کردن دو موشک از آن تعداد ناچیز، آن هم در اوج نیاز کشور تصمیم سختی بود. ولی حاج‌حسن گرفته بودش. تنها یک تصمیم نبود که چیزی گفته باشد و تمام. چیزی گفته بود و پایش ایستاده بود. حتی به ایستادن هم قناعت نکرده بود. رفته بود دنبالش آدم‌هایی از اهالی صنعت پیدا کرده بود و موشک و اطلاعاتش را گذاشته بود کف دستشان. بعد از آن هم دستشان را گرفته بود و سال به سال پا به پایشان آمده بود؛ ایده داده بود، نیازهای جدید را برایشان مشخص کرده بود؛ ایرادهایشان را برطرف کرده بود، پروژه بسته بود. در واقع حاج‌حسن شده بود کاتالیزور. با همان سواد مدرسه‌ای هم معلوم است که کاتالیزور باعث سریع‌تر شدن یک واکنش می‌شود و حاج‌حسن به تنهایی تمام واکنش‌های مربوط به موشکی را سرعت می‌داد. واکنش‌هایی که محصولش ایران موشکی بود. تکه‌زمینی اسلامی که می‌توانست خواب ابرقدرت‌های ضداسلامی را آشفته کند. _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
برای لبنان دعا کنیم.
توصیه حضرت آیت الله جاودان {حفظه‌الله}؛ برای دفع شر دشمنان بسیار و با توجه بخوانید: اللَّهُمَّ إِنَّا نَدْرَأُ بِکَ فِی نُحُورِهِم وَ نَعُوذُ بِکَ مِنْ شُرُورِهِم
{وَ الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ} تا ز آتش عناد تو گرمست دیگِ جَهل هرگز خِرد به خوان تو مهمان نمی‌شود _______________________________ https://eitaa.com/Ahde_pen
* مردی با آرزوهای دوربرد داستان چهارم: هدفش موفقیت خودش و تشکیلاتش نبود، حتی هدفش سربلندی سپاه و نیروهای مسلح و ایران و خاورمیانه قدرتمند هم نبود. صاف و پوست کنده، می‌خواست اسلام ابرقدرت شود. می‌خواست دشمنان قسم خورده اسلام جرئت نکنند به مسلمانان نگاه چپ بیندازند. می‌خواست اسرائیل نابود شود و سرزمین‌های اشغالی طعم آزادی را بچشند. آن وقت، این هدف‌ها را مثل چیزهای لوکس و کم مصرف نگذاشته بود توی بوفه که هر از چند گاه نگاهشان کند و انگیزه بگیرد. این‌ها را آورده بود توی مکالمات روزمره خودش و نیروهایش. در دسترس‌تر و کاربردی‌تر از چیزی که کسی بتواند فکرش را بکند. آن‌قدر نزدیک که با نیم ساعت صحبت با هرکسی در هر موضوع بی‌ربطی می‌توانست برسد به این اهداف و ایده‌هایش برای عملی کردنشان. وقتی از این چیزها حرف می‌زد، لحنش حماسی می‌شد و برق چشم‌هایش آدم را می‌گرفت. طوری که مخاطبش هر که بود، سر ذوق می‌آمد و با علاقه تأییدش می‌کرد. می‌گفت: یه روز اگه احساس کنم اینجا زیاد مفید نیستم، ول میکنم و میرم لبنان عین یه سرباز ساده می‌جنگم هیچ تعارفی هم توی لحن کلامش نبود. حرف کسی بود که اسرائیل را مغرورترین و پلیدترین دشمن اسلام می‌دانست و توی خیلی از جلسه‌ها می‌گفت: باید کاری کنیم اسرائیل با شنیدن اسم شیعه به خودش بلرزد. شاید آن جمله معروف حاج‌حسن که چند ماه مانده به شهادتش توی جلسه‌ای خطاب به بچه‌هایش گفته بود، برای ما مردم عادی عجیب باشد، آن قدر که دیوار نوشته‌اش کنیم و بشود زینت اتوبان‌ها و نمایشگاه‌ها و جشنواره‌هایمان ولی برای آن‌هایی که آن روز توی جلسه بودند و حاجی را می‌شناختند، حرف عجیبی نیامده بود، وقتی که حاج‌حسن دستش را مشت کرده بود و گفته بود: { من اگر مردم هم روی قبرم بنویسید: اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند.} _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
چند سؤال مهم: چرا "عقلانیت انقلابی" مظلوم است؟! چرا "منظومه فکری" نائب‌الامام غریب است؟! چرا تحلیلگرانِ همه چیز فهم، اشتباه می‌فهمند؟! چه ارتباطی میان مورد اول و دوم و سوم است؟! _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
عبارتی قابل توجه در کتب فقهی ما مطرح است که خصوصا در این زمان بیشتر قابل تأمل است: {معونة الظالمین فی ظلمهم حرام بالادلّة الاربعة و هو من الکبائر} باید مراقب بود! هر گونه اعانت بر ظالم در همراهی، تأیید و تحسین ظلم او معصیتی کبیره و عقوبتی بس دردناک دارد؛ از هر شخص که می‌خواهد باشد، از هر طریقی که باشد، با هر روشی که باشد. _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
در جنگ روایت‌ها باید روایت صحیح را ارائه کرد. باید با "عقلانیت انقلابی" منطق نورانی دین و انقلاب اسلامی را تبیین کرد. باید به آن‌ها که نمی‌دانند یا فراموش کرده‌اند دروغ‌های متعدد چندین ساله را بر ملا کرد. از دروغ ملت بودن باند جنایتکار تا دروغ هلوکاست. از ماهیت واقعی کمپ دیوید 1978 تا اسلو 1993. و ده‌ها و صدها مسأله‌ دیگر که با روایت نادرست به اذهان جامعه وارد کرده‌اند. در جنگ روایت‌ها همه وظیفه داریم. همه! فکر کنیم! وظیفه خود را تشخیص بدهیم! تا پای جان عمل کنیم... . _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
* مردی با آرزوهای دوربرد داستان پنجم: فقط شش ماه مانده بود به رژه ۳۱ شهریور. حاجی بی‌مقدمه وسط جلسه رو کرده بود به بچه‌ها و گفته بود: «چه معنی داره ما هر سال تو رژه فقط دو تا سکوی موشکی می‌بریم؟» همه به همدیگر نگاه کرده بودند. «اون وقت دشمن فکر می‌کنه ما تو كل يه سال فقط همین دو سکو رو میتونیم بسازیم!» خب مگر غیر از این بود؟ سرعت ساخت موشک توی صنعت فقط همین قدر بود. سالی دو سکو. رفته بود صنعت و ازشان خواسته بود تا شش ماه آینده تعداد بیشتری سکو بسازند. قبول نکرده بودند. ظرفیتش را نداشتند. اصرار کرده بود. «اگر خیلی اصرار دارید می‌تونید از سوپر بغلی تهیه کنید!» یک جورهایی راست می‌گفتند. سکوی موشکی آب‌نبات چوبی نبود که بشود توی هر مغازه‌ای پیدایش کرد. هر کسی نمی‌توانست آن را بسازد. توی جلسهٔ بعدی از بچه‌هایش قول گرفته بود که امسال توی رژهٔ ۳۱ شهریور دشمن را از رو ببرند. دست‌هایشان را داده بودند به هم. به حضرت زهرا توسل کرده بودند و ثواب کارشان را پیشاپیش هدیه کرده بودند به روح حضرتش. فرایند پیچیده‌ای بود. باید دست‌تنها و بی‌سروصدا سکوی موشکی می‌ساختند، طوری که کسی متوجه نشود. حاج‌حسن فهمیده بود اطلاعات از جایی نشتی دارد و دشمن خیالش جمع است که از تمام فعالیت‌های ساخت موشک در ایران خبر دارد. برای همین هم خودش دست به کار شده بود. همیشه همین‌طور بود. منتظر هیچ‌کس نمی‌ماند؛ مثل اوایل جنگ: آن وقت‌ها که فرمانده توپخانه بود و احساس نیاز شدید به سلاح‌های سنگین داشتند، ولی ایران نمی‌توانست آن‌ها را از خارج بخرد، اولش یک گروه تحقیقاتی گذاشته بود که ببینند امکان ساخت کدام سلاح را با امکانات ایرانِ توی تحریم دارند. رسیده بودند به کاتیوشا. خودش رفته بود پیش شیخ حسین انصاریان و او هم مقدار قابل‌توجهی کمک به جبهه از هیئتشان جمع کرده بود و به حاج‌حسن داده بود‌. همان پول شده بود بودجۀ ساخت کاتیوشا. چند تا بچه خبره و فنی هم پیدا کرده بود که بشوند همکارش. پیچیدگی‌ها و قلق‌های کار را خودشان پیدا کرده بودند و ماشین‌آلات ساختش را خودشان طراحی و سرهم کرده بودند. یک‌ساله از صفر تا صد کار را تمام کرده و خط تولید سلاح را تحویل سپاه داده بود. یا مثل بعدها که دیده بود همهٔ توان مجموعه رفته روی خودِ موشک و کسی به فکر تجهیزات جانبی‌اش نیست، همزمان با کار عملیاتی، شده بود مسئول تجهیزات زمینی موشکی. جایگاهی که چند درجه از جایگاه فرماندهی موشکی پایین‌تر بود. روز ۳۱ شهریور آن سال که برای اولین بار، ایران شش سکوی موشکی برده بود توی رژه، دهان وابستگان نظامی کشورهای خارجی باز مانده بود. خیلی‌هایشان از تعجب روی پا ایستاده بودند و گردن گرفته بودند که سکوهای جدید را بهتر ببینند. این تازه اول ماجرا بود. در سرتاسر دنیا پیچید که قدرت دفاعی ایران رشد ناگهانی کرده است. همه محاسبات و برنامه ریزی‌هایشان هم دچار تزلزل شد. نه به خاطر چند سکوی اضافی. به خاطر اینکه فهمیدند ایران لایه های پنهانی خاصی با توانایی تولید تکنولوژی‌های پیچیده دارد که آن‌ها از آن بی‌خبرند. _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
اگر خسته شدیم؛ اگر خواستیم تنبلی کنیم؛ اگر از کثرت دشمنان اذیت شدیم؛ اگر اهمیت انقلاب یادمان رفت؛ و صدها اگر دیگر... این سخنان شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی {رحمةالله‌علیه} را آرام و با دقت بخوانیم تا بدانیم چه‌قدر ما مسئولیت‌داریم و چه کارهای بزرگی کرده و باید بکنیم... آرام و با تأمل بخوانید: «جنبش و پیروزی کنونی ایران پدیده‌ای کم‌نظیر و کم‌سابقه است و آن را با هیچ یک از مبارزات گذشته این ملت نمی‌توان مقایسه کرد. واقعه عظیمی است که در قالب تحلیل‌های فلسفی و سیاسی رایج پیش ساخته نمی‌گنجد. در این همه، جای تردید نیست؛ لیکن به همین نسبت، به هدر رفتن دستاوردهای آن نیز خسارت آمیزتر و کمرشکن‌تر خواهد بود. این دغدغه باید ما را به کار و تلاشی پیگیر و سکون‌ناپذیر دعوت کند و از هر آسایش غفلت‌آمیزی مانع گردد. سرنوشت ما، سرنوشت همه ملت‌های مستضعف این منطقه از جهان را رقم خواهد زد. ما اکنون در برابر همهٔ این ملت‌ها ملتزم و مکلفیم. اگر ضد انقلاب بتواند دستاوردی را که با تلاش و جهادی توان‌فرسا به دست آورده‌ایم، ضایع کند و اگر توطئه‌ها بتوانند پایگاه‌های گشوده شده را از دست ملت بازستانند، تنها ما نیستیم که در آتش غفلت و شکست خود خواهیم سوخت.» و حالا این جملات حکیمانه نائب‌الامام را با دقت نوش‌جان کنید!: (بروید سراغ کارهای نشدنی، تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین، تا بردارید. «و لا یخشون احدا الّا الله». خب، زحمتهایش چی؟ رنجهایش چی؟ محرومیت‌هایش چی؟ جوابش این است که: «و کفی بالله حسیبا»؛ خدا را فراموش نکن، خدا حسابت را دارد. در میزان الهی، رنج تو، محرومیت تو، کفّ نفس تو، حرصی که خوردی، زحمتی که کشیدی، کاری که کردی، خون دلی که خوردی، دندانی که روی جگر گذاشتی، اینها هیچ وقت فراموش نمیشود؛ «و کفی بالله حسیبا») _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
دنیا به اهلِ خویش ترحّم نمی‌کند آتش امان نمی‌دهد آتش‌پرست را ______________________________ https://eitaa.com/Ahde_pen
* مردی با آرزوهای دوربرد داستان ششم: بس که زمان جنگ توی دوربین نگاه کرده بود، افق دیدش شبیه دوربین شده بود انگار. همیشه از بقیه چند سالی جلوتر را می‌دید. توی مراسم‌های رونمایی از موشکی که خودش به صنعت سفارش داده بود، می‌رفت و هنوز عرقشان خشک نشده پلهٔ بعدی را نشانشان میداد: «این که به درد نمی‌خوره! شما اگر بتونید موشکی بسازید که بردش بالاتر باشه و هدف گیریش دقیق‌تر و این مشخصات رو هم داشته باشه، من قول میدم این تعداد ازتون بخرم.» و دوباره می‌فرستادشان دنبال بهتر کردن و تحقیق و خودش هم میشد دلسوز پروژه. بارها می‌رفت و سر می‌زد و نظر تخصصی میداد؛ آن هم از روی جدیدترین دانش روز. اشکال‌های ریزی را که به چشم کسی نمی‌آمد، سریع متوجه میشد و همیشه راه‌حل‌های پیشنهادی‌اش گره‌گشای مسئله‌های پیچ خورده میشد. استادان هوافضای بهترین دانشگاه‌های ایران التماسش میکردند که برود و دو ساعت اشکالات دانشجوهای دکتری‌شان را جواب بدهد. آخر آقا که از روی هوا حرف نمی‌زند. دانشمند برجسته‌ای بود حاج‌حسن. _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
ان شاءالله امشب به بیانات رهبر معظم انقلاب {دام‌ظله} پرداخته خواهد شد. بيانات حکیمانه و دقیق مانند سابق... .
عهد قلم
إذا غاب سید قام سید دل می‌شکند اما اجازه توقف نداریم. مکتب ما زنده است. مکتب ما پایدار است. پیروز ن
إذا غاب سید قام سید دل می‌شکند اما اجازه توقف نداریم. روح مطهر سید مجاهد و عزیز سید هاشم صفی‌الدین شاد...
عهد قلم
إذا غاب سید قام سید دل می‌شکند اما اجازه توقف نداریم. مکتب ما زنده است. مکتب ما پایدار است. پیروز ن
باید پیکر مطهر رؤیت میشد تا بیانیه رسمی حزب‌الله صادر شود. دل می‌شکند اما اجازه توقف نداریم.
و یک سؤال مهم: در سه هفته‌ای که گذشت حزب‌الله ضعیف شده بود یا قوی‌تر ظاهر شد؟! حزب‌الله زنده است و زنده خواهد ماند. _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
وعده داده بودیم امشب به بیانات رهبری معظم بپردازیم اما به دلیل مشغله توفیق نشد؛ به لطف خدا فردا اشاره خواهد شد. باید با منطق نائب‌الامام به قضایا نگاه کنیم تا ناراحت باشیم ولی نگران و ناامید نه!
تا دقایقی دیگر نکات قابل توجه و تأملی از بيانات مهم و حکیمانه نائب‌الامام تقدیم خواهد شد. نکات حضرت‌آقا درباره مسأله هنر و کنگره شهدا نیز قابل توجه و دقت بود اما در این موضع تنها به نکات ایشان درباره جبهه مقاومت می‌پردازیم؛ پیشنهاد و توصیه مجدانه می‌شود که مطالب را پشت سر هم بخوانید و حتما بر آن‌ها تأمل نمایید.
یکی از راه‌های قطعی برای فهم عظمت اتفاقات، میزان تأثیرگذاری آن‌ها در جامعه و بلکه جهان است. گستره تأثیر یک اقدام انجام شده، می‌تواند بیانگر میزان اهمیت و نقش اساسی آن رخداد باشد. اگر تأثیرگذاری آن از ابعاد مادی فراتر و در تغییر اندیشه‌ها و نگرش‌ها هم نقش اساسی داشته باشد، اهمیت آن چندین برابر است؛ طوفان‌الاقصی بیش از آنکه در در زمین و میدان طوفان به پا کند -که به حق و بی‌تردید به پا کرده است-، امواج آن، میانه‌ی ادراک و افکار حتی در لایه‌ی نخبگانی را در نوردیده است؛ و این یعنی اهمیت، عظمت و تاریخ‌سازیِ مقاومت. "ما امروز در گیرودار یک مسئله اساسی و مهم در منطقه هستیم. همین مسائل مربوط به منطقه غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزه، مسائل کرانه باختری، اینها قضایای تاریخ‌سازی است. هر کدام از این حوادث می‌تواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود." _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
قرآن کریم جز صدق و حقیقت به کلام دیگری سخن نگفته است؛ همچنانی که وعده پیروزی حتمی و قطعیِ یاران و انصار خدا تضمین گردیده است: {فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ} هرگونه اتفاق، موفقیت و شکست منوط به سعی و تلاش شده است، سعی و تلاش یعنی موفقیت و هر کوتاهی و عدم انجام وظیفه یعنی عدم موفقیت و انسان جز آنچه تلاش میکند، بهره‌ای ندارد: {وَ أَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ} با این نگرش، نقش و اهمیت واسطه‌ها مشخص میگردد؛ گرچه وعده صادق خدای متعال بر علوّ کلمه خود و پیروزی نهایی جبهه حق است: {كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ} اما این به معنای عدم تأثیر تلاش مجاهدان برای تحقق ساختن هر چه زودتر آن نیست. اگر مجاهدان در راه خدا با توکل به او، حضور خالصانه و مجدّانه در راه حق داشته باشند و با استقامت و جهاد در این مسیر تلاش کنند، تحقق وعده صدق حضرت حق جلوتر خواهد افتاد و مسیر تاریخ به مقصد نهایی خویش زودتر خواهد رسید! البته مؤمن نه اهل افراط است و نه تفریط؛ نه اهل تهوّر است و نه بی‌باک. تلاش در راه خدا و "جهاد" که خاصیت مؤمنان برگزیده است، مبتنی بر "عقل" و عقلانیت است؛ آن هم عقلانیت به معنای حقیقی کلمه، لذا نه اهل سازش است و نه مداهنه بلکه با "شجاعت و فداکاری و از خودگذشتگی" در موقعیت مناسب، بیشترین ضربه را به پیکره نحیف دشمن وارد میسازد. "اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است. اگر بزرگانی مثل شهید سیدحسن نصرالله پیدا نمی‌شدند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری و از خودگذشتگی را با هم مخلوط کنند و به میدان بیاورند، حرکت یک جور بود، حالا که پیدا شدند، حرکت یک جور دیگر است؛ اینها خیلی مهم است." _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
هر اقدام، کنش، واکنش و اتفاقی که رخ می‌دهد، مبتنی بر یک زیرساخت است‌. زیرساخت، تولید کننده برخاست متناسب با خویش است؛ لذا آن‌ها که اهل دقت و تأمل هستند، تنها به آنچه رخ داده نگاه نمی‌کنند بلکه به آنچه رخداد را تولید کرده نیز توجه می‌کنند. بی‌تردید زیرساخت مشرکانه، برخاسته ظالمانه دارد. اما با تزیین ممکن است به چشم نیاید اما ولیّ خدا که از زیرساخت آن نیز اطلاع دارد، صریح بیان می‌کند که این تفکر و نگرش مبتنی بر ظلم و جنایت است. آن زمان که امام راحل عظیم‌الشأن {قدس‌سره} فرمود: (آمریکا شیطان بزرگ است)، بسیاری از افراد در فهم آن ماندند، همچنان که اکنون نیز برخی دلدادگان نابینا! چنین هستند. باید زمان سپری میشد تا تفکر غرب خود را به خوبی نشان دهد. باید روشن میشد که تفکر غرب و این زیرساخت، چه برخاستی دارد. رسوایی، نتیجه و پایان حتمیِ ظلم و ظالم است؛ اما میتواند با تلاش و کوشش افراد جبهه حق، این مسأله هر چه زودتر اتفاق افتد. شکست دشمن در زمین که غیر قابل ترمیم است از یک طرف و اما شکست او در ادراک و اندیشه‌ها به مراتب مهم‌تر است. برای شکست یک تمدن کافیست که زیرساخت و تفکرات و مبانی او رسوا شود و ضعف، تیرگی و ظالمانه بودنِ آن روشن گردد؛ آن تمدن دیگر باقی نمی‌ماند و هر لحظه به فروپاشی و نابودی نزدیک می‌شود. این مسیر مدت‌هاست برای تمدن غرب آغاز شده، از بهمن ۵۷ شکست او به طور چشمگیری برای اهل تأمل روشن گردید اما آن‌ها که آنچنان اهل دقت و تأمل نبودند باید زمان سپری میشد و اکنون زمان آن فرا رسیده؛ جنایات باند جنایتکار هر چه بیشتر میشود، ضربه سخت و مقتدری بر پیکره نحیف تمدن غرب است! "در این چیزی که تا امروز واقع شده، یک شکست بزرگی به وجود آمده، نه فقط برای رژیم صهیونیستی؛ برای تمدن غرب، برای فرهنگ غرب، برای ادعاهای غرب. یک شکست بزرگی اینها خوردند. ... غربیها نشان دادند که در این چندین سال یا چند قرن که دم از حقوق انسان و حقوق بشر می‌زنند، یکسره دروغ گفته‌اند. این را نشان دادند، این را ثابت کردند. یعنی ده هزار کودک کشته شدند! شوخی است؟! کودک مظهر معصومیت است، مظهر لطافت است. ... سیاستمداران غربی رسوا شدند. سیاست غرب رسوا شد، شکست خورد، این شکست بزرگی است. دیگر از تمدن غرب کسی حرف نزند، تمدن غرب این است، برایش اهمیت ندارد که پول را از مردم خودش با انواع و اقسام بگیرد و بفرستد برای اینکه بچه‌های کوچک و فرزندان معصوم کشته بشوند، خانواده‌ها نابود بشوند، ده هزار بچه شهید بشوند، چندین هزار بچه یتیم بشوند، برایش اهمیتی ندارد! این فرهنگ غرب است." _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
"می‌بیند که پنجاه هزار، پنجاه‌وچند هزار انسان بی‌دفاع را و غیرنظامی را به شهادت رسانده، چند نفر از سران برجسته مقاومت را به شهادت رسانده، اما آب از آب تکان نخورده در جبهه‌ی مقاومت. جبهه‌ی مقاومت با همان قدرت، با همان عزم امروز دارد مبارزه می‌کند؛ این شکست نیست؟ این بزرگترین شکست است دیگر! این همه خرج کردند، این همه تلاش کردند، آمریکا با همه توانش به کمکشان آمد، خیلی از اروپایی‌ها، همین‌جور، این همه هم جنایت کردند، این همه چهره‌شان در دنیا سیاه و زشت و منفور شد که حتی در خیابان‌های آمریکا و دانشگاه آمریکا راهپیمایی کردند علیه اینها، در عین حال گروه‌های مقاومت همچنان هستند؛ حماس هست، جهاد هست، حزب‌الله هست، مردم و جوانان مبارز کرانه‌ی باختری هستند، بقیه‌ی جاهای دیگر هم که مشغول مبارزه کردن هستند. این شکست بزرگی است، این بزرگ‌ترین شکست است." چندی پیش به طور نسبتا مفصل و در ۹ قسمت این گزاره توضیح داده شد که: {پیروز حقیقی حزب‌الله عزیز بوده و هست!}؛ پیشنهاد اکید می‌شود که حتما آن‌ را ملاحظه نمایید، خصوصا برخی موارد آن که بی‌شک در تحلیل شما از آنچه رخ می‌دهد موثر است‌. بخوانید در (اینجا) _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
"پشت رژیم صهیونیستی را یک جبهه‌ی شرارت پر کرده؛ یک جبهه شرارت به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی صف‌آرایی کرده، آن‌وقت جبهه مقاومت در مقابل آن جبهه شرارت، این جبهه‌ی مقاومت ایستاده در مقابل آن جبهه‌ی شرارت. و به توفیق الهی پیروزی هم مال جبهه‌ی مقاومت است." همچنان که نباید فراموش کنیم که جنگ است و جنگ، زد و خورد دارد؛ لذا نه عواطف را بر عقلانیت ترجیح دهیم و نه عقلانیت را به معنای کوتاه آمدن معنی کنیم؛ صحیح، همان نکته دقیقی است که آقا فرمود: "نه تعلل میکنیم نه شتاب‌زده میشویم." اما این نکته را هم فراموش نکنیم که پیروز حقیقی و نهایی جبهه مقتدر مقاومت است‌. همه‌ی توان نظامی و فکری و تاکتیکی و عملیاتی یک طرف، عنایت و مدد حضرت حق طرف دیگر. ما کاره‌ای نیستم! هر چه هست اوست. چه کسی موشک اسکاد را درست به قلب بانک رافدین در ۳ کیلومتری کاخ صدام نشاند؟ چه کسی مین‌های سرگردان را در مسیر نفت‌کش بریجتون در نزدیکی جزیره فارسی کاشت؟ چه کسی با کروز پاوه در ۶ دقیقه، نیمی از ظرفیت تولید نفت آرامکو را خواباند؟ باور کنیم: {وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لَكِنَّ اللَّهَ رَمَى} برای پیروزی مقتدرانه و عاجل جبهه مقاومت خاضعانه و خالصانه دعا کنیم. فراموش نکنیم که جهان به سمتی میرود که دیگر وسط‌بودن و چهره نفاق‌گونه بی‌فایده است؛ یا با حق هستی و یا با باطل، و البته مهم‌تر آنکه ما باید تصمیم بگیریم! اولا در کدام جبهه ایستاده‌ایم؟ ثانیا به لوازم جبهه خود پایبند بمانیم! ثالثا در مسیر آن استقامت و تلاش بورزیم! هر چه جلوتر برویم، غربال آخرالزمانی شدید‌تر خواهد شد و لذا باید هر چه زودتر تصمیم بگیریم! برای توجه بیشتر به این مسأله حیاتی، میتوانید یادداشتی که سال گذشته و پس از عملیات طوفان‌الاقصی نگارش شده را بخوانید تا بر اهمیت غربال آخرالزمانی بیش از پیش توجه کنید؛ بخوانید در (اینجا) _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen
مردی با آرزوهای دوربرد داستان هفتم: چند پروفسور و استاد دانشگاه پیروپاتال از کشور کره شمالی نشسته بودند روبه‌رویشان. جلسه رسمیِ رسمی بود. صحبت‌ها خشک. موضوع بُغرنج. نتیجه ناراضی‌کننده و زمان بیش از حد طولانی شده بود. مترجم‌ها از ترجمه بحث‌هایی که به نتیجه نمی‌رسید، خسته شده بودند. این طرف، حاج‌حسن و تیم موشکی تصمیم‌گیرنده‌اش و آن طرف، متخصصان مجربی که خودشان موشک‌ها را می‌ساختند. این‌ها چیزی می‌خواستند و آن‌ها نمی‌پذیرفتند. عوضش، آن‌ها هم چیزی می‌خواستند و این‌ها نمی‌پذیرفتند. خلاصه‌اش اینکه جلسه قفل شده بود. در لحظه حاج‌حسن چیزی به ذهنش رسیده بود: «اصلاً بیایید باهم مسابقه فوتبال بدیم. هرکسی بُرد، حرف اون قبوله!» مترجم با شک و شمرده شمرده ترجمه‌اش کرده بود. پروفسورها به هم نگاه کرده بودند. «قبوله!» فردا که رفته بودند سرِ قرار و دیده بودند آن پروفسورهای فسیل، تیم فوتبال حرفه‌ای شهرشان را به جای خودشان فرستاده‌اند توی زمین، ترس برشان داشته بود. جز خودِ حاج‌حسن که فوتبالش حرفه‌ای بود، بقیه فوتبال بلد نبودند. در حدِ بازی‌های دوستانه روزهای سیزده به در با جوان‌های فامیل! داور سوتِ شروع بازی را که زده بود، جنگ شروع شده بود و بچه‌های حسن مقدم شده بودند بچه‌های خط مقدم. باختن یعنی به خطر افتادن حیثیت ایران. رگ غیرت ایرانی‌شان گل کرده بود و به خاطر حرف حاج‌حسن هم که شده بهترین بازی عمرشان را کرده بودند؛ وگرنه هیچ طوری نمی‌شد آن تیم حرفه‌ای را توی زمین خودشان بُرد. وقتی برمی‌گشتند ایران، نه تنها به قول دیپلمات‌ها، به همه اهداف از پیش تعیین شدۀ سفر رسیده بودند، بلکه توی یک زمین با چمن استاندارد یک فوتبال جانانه هم بازی کرده و مواضع دشمن را گلباران کرده بودند. _________________________________ ✍ علی گلستانی https://eitaa.com/Ahde_pen