🦋🌿🦋🌿🦋خاطره
با اضطراب از خواب برخاستم. دیرم شده بود و باید به قرار مهمی که داشتم می رسیدم . یادم آمد که دیشب چراغ بنزین ماشین روشن شده بود و فراموش کرده بودم که باک را پر کنم .
با تاسف به خانواده گفتم : خدای من ! این موقع صبح پمب بنزین شلوغ است و حتما به قرارم نمی رسم.
پسرم با لبخند گفت : بابا جون نگران نباشین ! من دیشب ماشین را بنزین زدم . از خوشحالی رویش را بوسیدم و از حس مسئولیتی که داشت احساس شعف کردم.به محض این که سوار ماشین شدم و نشانه گر بنزین به بالاترین درجه رسید یک بار دیگر پسرم را دعا کردم و لبخندی از رضایت روی لب هایم نشست.
🌿🌿🌿 💡 🌿🌿🌿
🔑 کارهای کوچک ما برای #امام_زمان علیه السلام، بزرگ محاسبه می شوند . ما می توانیم با یک صدقه ناچیز ، یا یک مهربانی اندک،با یک دعا، با کمک به دیگران،و حتی با یک شکر ساده ، دل امام عصر علیه السلام را بدست بیاوریم و او را شاد کنیم و لبخند رضایت روی لبان مبارکشان بنشانیم
و
یادمان نرود که #امام_مهربانمان دعاگویمان خواهد بود .
#امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج