eitaa logo
عهدنامه ٣۱٣
165 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
971 ویدیو
62 فایل
انتقاد ، پیشنهاد، تبادل @Zshiravi کلام شهید: "هرگزامام زمان(عج) رافراموش نکنید، که او واسطه ی بین خالق ومخلوق است. دست از دامان امام زمان(عج) ونوکرانش نکشید." (شهید ردانی پور) زندگیتون امام زمانی 💚🌱🌱 https://eitaa.com/joinchat/3039363072Ca4603c2863
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱°| اوایل جنگ بود و مرزها دست عراق بود. در ارتفاعات گیلان غرب بودیم🌴 با حسرت به ابراهیم گفتم : یعنی میشه مردم ما راحت از این جاده عبور و به شهر خودشون برن؟😞 ابراهیم هادی گفت : چی میگی! روزی میاد که از همین جاده مردم ما دسته دسته به کربلا سفر می کنند! |🌱° #شهید_ابراهیم_هادی #اربعین 🌱•🌱° @ahdnameh313
‌✨✨🌷✨✨ مــے گـفـتـ : اگر میگویـید الگویتان حــضرت زهرا(س) استـ باید کاری کنید ایشان از شما راضے باشندوحجاب شما فاطمے باشد. 🌷✨ @ahdnameh313 ✨🌷
🕊 رفیق دستت را همیشه به سوی اهل بیت بگیر حتی اگر احساس بی نیازی داشتی حتی اگر مشکلی نداشتی همیشه وصل باش مخصوصا به مادرت حضرت زهرا(س) فرزند که نباید بیخیال مادرش باشه
🔶خوش تیپ 🔴باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچه‌ها به ابراهیم گفت: «ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که می‌اومدی دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف می‌زدند». بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری!» ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خنده‌ام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی می‌خورد غیر از کشتی‌گیر. بچه‌ها می‌گفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!» ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: «ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگه‌ای باشه، فقط ضرره». 📙کتاب سلام بر ابراهیم، ص41 🔶امام علی علیه السلام زکات زیبایی💐، عفت و پاکدامنی است. 📙غررالحـكم،ص 256
ابراهیم را دیدم، خیلی ناراحت بود، پرسیدم چیزی شده؟ گفت: دیشب با بچه‌ها رفته بودیم شناسایی‌، هنگام برگشت درست مقابل مواضع دشمن ماشاالله عزیزی رفت روی مین و شهید شد. عراقی‌ها تیراندازی کردند ما مجبور شدیم برگردیم. تازه فهمیدم ابراهیم نگران بازگرداندن هم‌رزمش بوده. هوا که تاریک شد و ابراهیم حرکت کرد و نیمه‌های شب برگشت، آن‌هم خوشحال و سرحال! مرتب داد می‌زد امدادگر، امدادگر ... سریع بیا، ماشاالله زنده است! بچه‌ها خوشحال شدند، مجروح را سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب... ولی ابراهیم گوشه‌ای نشست و رفت توی فکر. رفتم پیش ابراهیم گفتم چرا توی فکری؟ با مکث گفت ماشالله وسط میدان مین افتاد، آن‌هم نزدیک سنگر عراقی‌ها امّا وقتی رفتم آنجا نبود، کمی عقب‌تر پیدایش کردم و در مکانی امن!!! بعدها ماشاالله ماجرا را این‌گونه توضیح داد: خون زیادی از من رفته بود و بی حس بودم. عراقی‌ها هم مطمئن بودند زنده نیستم. حال عجیبی داشتم، زیر لب فقط می‌گفتم یا صاحب‌الزمان (عج) ادرکنی، هوا تاریک شده بود، جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد. چشمانم را به سختی باز کردم. مرا به آرامی بلند و از میدان مین خارج کرد و مرا به نقطه‌ای امن رساند. من دردی احساس نمی‌کردم. آن آقا کلی با من صحبت کرد، بعد فرمودند کسی می‌آید و شما را نجات می‌دهد. او دوست ماست! لحظاتی بعد ابراهیم آمد. با همان صلابت همیشگی مرا به دوش گرفت و حرکت کردیم. آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خودش معرفی کرد، خوشا به حالش. ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
🌷می‌شَود هادیِ دِلَم باشی؟! | هادی اگر تویی که کسی گم نمی‌شود🌱 |
☁️به تصویر تــــــو نگاه می کنم و مهربانی ات ، که حتی از قاب شیشه ای هم به من لبخند☺️ می زند... ☁️دلتنگی ات💔 رودخانه ای ست که به دریا نمی رسد...! 🌷 🌙
با عصاي بغل توی كوچه راه ميرفت.مدام به آسمان نگاه میكرد و سرش را پايين می انداخت. رفتم و ازش پرسيدم: آقا ابرام چی شده⁉️اول جواب نميداد. اما با اصرار من گفت:هر روز تا اين موقع حداقل يكی از بندگان خدا به ما مراجعه ميكرد و هر طور شده مشكلش رو حل ميكرديم. اما امروز از صبح تا حالا كسی به من مراجعه نكرده! ميترسم كاري كرده باشم كه توفيق خدمت را از من گرفته باشه... (منبع: سلام بر ابراهیم جلد یک) آقا ابراهیم؟!با مرام؟! پهلوون؟!! گل پسر زهرا سلام الله علیها! تویی که دنبال خلق خدا بودی،تا گره از کار هاشون باز کنی؛ حل کنی...حالا ما سرمون رو به آسمونه! سمت نگاه مهربونت! سمت دست های گره ، تا به به واسطه تو، خدا گره از کار های ما باز کنه و هرچی خیر و ما هست بهمون بده... آمین... کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
تنها برای نیست می‌تونی باشی و حضرت زهرا «سلام الله علیها» باشی اما ‌یه شرط داره باید فقط برای کار کنی نه ریا یاد عزیزش با صلوات
حتی اگر احساس بی‌نیازی داشتی دستت را به سوی اهل‌بیت بگیر... اگر مشکل هم نداشتی همیشه وصل باش مخصوصا به مادرت زهرا(س) فرزند نباید بیخیال مادر باشه...
🌹22بهمن سالروزشهادت ابراهیم هادی 🌹وصیتنامه:خدايا عشق به انقلاب اسلامي ورهبرانقلاب چنان دروجودم شعله‌وراست كه اگرتكه‌تكه‌ام كنندويازير سخت‌ترين شكنجه‌هاقرارگيرم،اوراتنهانخواهم گذاشت
به شهید ابراهیم هادی گفتند: چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی؟ برگشت گفت: ما رهبری را برای تماشا نمیخواهیم ما رهبری را برای اطاعت میخواهیم
ابراهیم میگفت: اگہ جایے بمانے کہ دست احدی بهت نرسہ، کسےتو رو نشناسه، خودت باشے و آقا، مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره، این خوشگلترین شهادتہ...