11.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 مدیحه ای زیبا و دیدنی در وصف غدیرخم
✍ سیدحمیدرضا برقعی
🔷 با دقت گوش کنید و انتشار دهید: یا علی مدد
🆔 @AhkamStekhare
🎐 #مکتب_حاج_قاسم
#سردار_دلها
آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همهی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود.
🔰نشر دهید و همراه ما باشید
🆔 @AhkamStekhare
هدایت شده از یا ضامن آهو
🕋 مکه مظلوم..
♨️ تصویر دیشب طواف خانه خدا و کنسرت محمد عبده " آوازه خوان عرب در شهر جده...😔😢
🆔 @AhkamStekhare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺منبرهای یک دقیقه ای
🎙سخنرانی حاج آقا #قرائتی
✍️موضوع: همهی کارها حساب داره
🆔 @AhkamStekhare
#حدیث_روز
✍پیامبرصلی الله علیه وآله و سلم فرمودند:
فرزند آدم که پیر می شود،
دو صفت در او جوان میگردد!!!
🔔یکی حرص
🔔 و دیگری آرزوی دراز است!
📚نصایح، ص۷۳.
🆔 @AhkamStekhare
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ اعتراف یک جاسوس!
🆔 @AhkamStekhare
✅ نظر رهبر انقلاب درباره سن مناسب ازدواج
🌸 رهبر معظم انقلاب:
پیامبر اکرم(ص) اصرار داشتند دخترها و پسرها زود ازدواج کنند البته با میل و اختیار خودشان. ما هم باید در جامعهی خودمان این را رواج دهیم.
جوانها وقتی از دوران جوانی خارج نشدهاند، در همان حال گرمی و شور و شوق، باید ازدواج کنند. این بر خلاف تلقی خیلی از افراد است که خیال میکنند ازدواجهای دوران جوانی، ازدواجهای ماندگار نیست! اگر درست صورت بگیرد، ازدواجهای بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود. ۷۹/۱۲/۲۳
🆔 @AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
#امام_رضا_علیه_السلام #قسمت_ششم کم کم دیگر به ضریح نزدیک شده بودیم.پرسید: چرا این مردم به این صند
#امام_رضا_علیه_السلام
#قسمت_هفتم
پس از صرف شام، پرسیدم:
- با آقای علی بن موسیالرضا (عليه السلام)چه صحبتهایی کردی؟
از ایشان سؤالهایی کردم و ایشان هم جوابم را داد، سؤالهایی درباره دنیا، آخرت، انسانیت، عاقبت انسان و آینده بشریت. بعد هم به من سفارش کردند که «اگر میخواهی درهای روشن زندگی و بهشت دنیا و آخرت را ببینی حتماً به قرآن سری بزن»
گفتم: اسم قرآن را شنیدهام، ولی تا به حال به آن سر نزدهام.
آقا هم مدتی برای من قرآن خواند، آن هم با لحنی جذاب و ملکوتی! چنان جذب آوای ملکوتی قرآنش شده بودم که یکسره و بیاختیار، اشک میریختم! از همان جا حسابی شیفته قرآن شدم و اظهار داشتم:
- امیدوارم من هم بتوانم قرآن بخوانم و از آن لذت برده و استفاده کنم.- گفت: به شرطی میتوانی از این کتاب بهره کامل ببری که اصل و ریشه آن را بپذیری.
گفتم: اصل و ریشه این کتاب چیست؟
آن وقت برایم سلسله پیامبران الهی را توضیح داد که از حضرت آدم(ع)آغاز شده و با حضرت محمد(صلي الله عليه و آله و سلم)پایان میپذیرد، حضرت محمد(صلي الله عليه و آله و سلم)هم جانشینانی دارد که آقا علی بن موسی الرضا، هشتمین جانشین ایشان است و من باید همانگونه که حضرت عیسی(عليه السلام)را پذیرفتم، سایر پیامبران و جانشینان آخرین پیامبر را نیز بپذیرم، در این صورت است که ایمانم کامل شده و میتوانم از قرآن، بیشترین بهره را ببرم...
من که با حرص و ولع به سخنان جوان کانادایی گوش میدادم با کنجکاوی فراوان پرسیدم:
- خب، آقا چیز دیگری هم برای تو فرمودند؟
- بله، ایشان پنج اصل اعتقادی را به من فهماندند.
- خب، آن پنج اصل چه بودند؟
کاغذی را که پس از مکاشفه بر روی آن چیزهایی را یادداشت کرده بود، از جیبش درآورد و از روی آن خواند:
«توحید، نبوت، عدل، امامت و معاد»
بعد هم اعتقاد به قیامت را شرح داد و گفت:
- من تاکنون این پنج اصل را در هیچ سبک و روش دینی نشنیده بودم!
- درباره اسم دین برای شما توضیحی نداد؟
- اتفاقاً چرا! زیرا من پرسیدم؛ «دین شما چه دینی است؟» و ایشان پاسخ داد:
«دین اسلام، و تا کسی مسلمان نباشد در دنیا و آخرت، خوشبخت نخواهد شد.»
- خب تو چه کردی؟
- من هم به دست ایشان مسلمان شدم.
با هیجان و شگفتی و با حالت ذوق زدگی سؤال بعدیم را مطرح کردم:
- چه گونه مسلمان شدی و چه کلماتی را بیان کردی؟
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
#امام_رضا_علیه_السلام #قسمت_هفتم پس از صرف شام، پرسیدم: - با آقای علی بن موسیالرضا (عليه السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#قسمت_هشتم_آخر
_چگونه مسلمان شدی!؟
_من برای اولین بار این کلمات را یاد گرفتم و با بیان آنها مسلمان شدم...
و آنگاه به زبان عربی شکسته گفت:
«اشهد ان لا اله الا الله، واشهد ان محمداً رسول الله، واشهد ان علیاً ولی الله»
من هم خیلی خستهاش نکردم و گذاشتم در حال خودش باشد. آن شب را آرام گرفتیم و استراحت کردیم، وقتی من طبق عادت، پیش از اذان صبح از خواب بیدار شدم تا به حرم امام رضا (عليه السلام)مشرف شوم، او هم بیدار شد و پرسید:
- کجا میروی؟
- میروم به دیدار علی بن موسی الرضا(عليه السلام)
- صبر کن! من هم با تو میآیم.
- تو که همین چند ساعت قبل با او صحبت کردی آن هم به مدت یک ساعت و نیم...
- ولی من خیلی حرفهای دیگر هم دارم که باید با او بزنم. حرفهای من به این زودیها تمام نمیشود.
وقتی دوباره در قسمت بالا سر حضرت(عليه السلام)ایستاد و به ضریح زل زد، دوباره ارتباطش با امام رضا (عليه السلام)برقرار شد و شروع کرد به صحبت کردن. حرفهایش که تمام شد، وضو گرفت و به نماز ایستاد و بی آنکه کسی قبلاً به اوحمد و سوره و سایر کلمات عربی نماز را یاد داده باشد، با زبان عربی لهجهدار و شکسته بسته نماز خواند! بعد هم گفت:
در پایان دیدارم با آقای علی بن موسی الرضا،گفتم:
- دلم میخواهد باز هم به دیدار شما بیایم.
یا علی ابن موسی الرضا
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
@AhkamStekhare