eitaa logo
پاسخ به احکام و معارف
719 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
42 فایل
بیان احکام شرعی و معارف اسلامی شامل: #یک_آيه #حدیث_روز #داستان_روز #حکمت_روز #مشاوره_روز #تلنگر_روز #رمان های جذاب احکام شرعی شامل تقلید، بانوان، طهارت، صدقه، خمس و... پاسخگو به احکام و استخاره: (۱) @mzamf135960 (۲) @M_Roshnay
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺 😊😁😄 😂 تازه یاد گرفته اس.ام.اس بده واسم نوشته : آیا برای می آیی❓ جواب دادم :آری می آیم! نوشته :از خودت مراقبت کن❗️ جواب دادم : تو را بسیار دوست دارم! نوشته : گلی است از بهشت!😐😂😂😂 🔰🔰🔰🔰 : شرعی🌷🌹🌷 ✅دراسلام است پاسخ را با بیشتر بدهیم مثلا اگر کسی گفت علیکم در جواب بگوییم علیکم و رحمت الله اگر کسی به شما داد شما بهتر از آنرا به او برگردانید🎁💰 اگر کار برای شما انجام داد است شما برای رضای نه و برای او کار بزرگتری را انجام دهید 💶 🛍⛱ @AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
❤️قسمت پنجاه و دو❤️ . دم در می ایستاد و لیوان آبی می خورد و می رفت می گفتم: + "تو که نمیتوانی یک ساع
❤️قسمت پنجاه و چهار❤️ . نمی گذاشت دعوایمان به چند ساعت برسد. یا کاری می کرد که یادم برود یا اینکه با ای پیش قدم آشتی می شد. به هر مناسبتی برایم هدیه می خرید. حتی از یک ماه جلوتر آن را جایی پنهان می کرد. گاهی هم طاقت نمی آورد و زودتر از موعد هدیه م را می داد. اگر از هم دور بودیم، می دانستم باید منتظر بسته ی پستی از طرف ایوب باشم. ولی من از بین تمام هدیه هایش، نامه ها را بیشتر دوست داشتم. با نوشتن راحت تر ابراز علاقه می کرد. قند توی دلم آب، می شد وقتی می خواندم: "بعد از خدا، تو منی و این عشق، آسمانی و پاک است. من فکر می کنم ما یک وجودیم در دو قالب، ان شاالله خداوند ما را برای هم به سلامت نگاه دارد و از بنده های شایسته اش باشیم" . ❤️قسمت پنجاه و پنج❤️ برای روزنامه مقاله می نوشت. با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا نظرم را نسبت به نوشته اش بدهم. روزهای امتحان، خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود غیر از خواهرم و دختر عمم، ایوب هم به جمعشان اضافه شد. با وجود بچه ها ایوب نمی توانست برای، چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند. دورش جمع می شدند و روی کتابهایش نقاشی می کشیدند. بارها شده بود که جزوه هایش را جمع می کرد و میدوید توی اتاقش، در را هم پشت سرش قفل می کرد. صدای جیغ و گریه بچه ها بلند می شد. اسباب بازی هایشان را می ریختم جلوی در که آرام شوند. یک ساعت بعد تا لای در را باز می کردم که سینی چای را به ایوب بدهم، بچه ها جیغ می کشیدند و مثل گنجشک که از قفس پرواز کرده باشند، می پریدند توی اتاق ایوب. بعد از امتحان هایش تلافی کرد. آیینه بغل بچه ها را نصب کرد و برای هر سه مسابقه گذاشت. بچه ها با شماره سه ایوب شروع کردند به رکاب زدن. هر سه را تشویق می کردیم که دلخور نشوند. هدی، تا چند قدم مانده به خط پایان اول بود. وقتی توی آیینه بغل نگاه کرد تا بقیه را ببیند افتاد زمین ایوب تا شب به غرغرهای هدی گوش میداد که یک بند می گفت: "چرا آیینه بغل برایم وصل کردی؟ لبخند میزد. بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @AhkamStekhare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پَس گرفتنِ هدیه🎁 ⁉️در چه صورت میتوانیم چیزی را که هدیه داده ایم، پس بگیریم؟ 💠 🆔 @AhkamStekhare
꧁༼﷽༽꧂ ❤️ ❤️ آقایون عزیز👏 ❤️آیا میدانستید که در خانه پرخاش و دادمیزنند کمبود محبت شدیداز طرف همسر دارند؟برای آرامش هم خرج کنید ❤️آیا میدانستید را ب زن میبخشد و زن آنرا در خانه وبین کودکان تقسیم میکند دوباره ب مردبازمیگرداند؟ آرامش رابه هم دهید. ❤️ صحبت در مورد احساسهای درونی بین زن ومرد باعث ایجاد ثبات وامید در زندگی میشود؟باهم حرف بزنید.بدون مکالمه،عشق به جان کندن می افتد. ❤️آیا یکی از نیازهای بارز ، شنیدن تمجید وتعریف از سوی همسر است؟ خوبی های رابه آورید.   ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ ❌در نشر لینک حذف نشود❌ 🆔 @AhkamStekhare