eitaa logo
🌹🌻 احکام تقلیدی 🌻🌹
9 دنبال‌کننده
193 عکس
37 ویدیو
2 فایل
🌻 لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم 🌻 🤔 دانستن احکام، مقدمه عمل‌ کردن به احکام 🙂 مطابق با فتوی آیت الله سید علی حسینی خامنه ای «حَفَظَهُ ٱلله» 😀 سایت های استفاده abadis.ir leader.ir 🌷 ما شاء الله کان 🌷 وبلاگ newontology.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 مواردی که مستودع ضامن است: ✍ مستودع امین است. لذا تا زمانی که افراط و تفریط نکرده، ضامن نیست. ۱. اگر خسارت وارد به مال به هر دلیلی، مستند به مستودع باشد، ضامن است. مگر آنکه خسارت به دلیل استفاده‌‌ای باشد که از طرف صاحب مال مجاز بوده است. ❗️  ظرف کریستالی را به امانت نزد شما گذاشتند و شما نیز آن را در جای امنی قرار داده‌‌اید. اما هنگام عبور از کنار آن، ناخواسته تعادل بدنی شما به‌‌هم می‌‌خورد و موجب شکسته شدن ظرف می‌‌شوید. اینجا چون شکسته شدن ظرف مستند به شماست و استفاده مجاز هم سبب شکستن ظرف نبوده، ضامن هستید. ۲. مستودع در نگه‌‌داری آن کوتاهی کرده باشد. ❗️ مثال: اگر مال شخصی نزد مستودع باشد و او آن را در جایی قرار دهد که ممکن است بارندگی به آن آسیب بزند و مستودع آن را زیر سایبان قرار ندهد و لذا بارش باران آن را خراب کند، در این صورت ضامن خواهد بود. ۳. اگر مودع جای خاصی را برای حفظ مال تعیین کرده باشد، منتقل کردن آن به‌‌جای دیگر ضمان دارد؛ مگر آنکه در آن محل در معرض خسارت باشد  و جای بهتری وجود داشته باشد که در این صورت حتی اگر مودع نهی کند، اشکالی ندارد. ۴. اگر ظالمی بخواهد ودیعه را از مستودع بگیرد، در این حالت حتی اگر حفظ ودیعه منوط به قسم دروغ خوردن باشد، لازم است انجام شود و اگر مستودع چنین نکند، ضامن است. البته دفع ظالم، اگر منجر به جراحت و آسیب بدنی یا بی‌‌آبرویی یا خسارت مالی شود، تحمل آن دیگر واجب نیست. بلکه در ضرر بدنی و آبرویی قابل توجه، تحمل آن حرام است.   اما اگر این ضررها خیلی کم باشد که غالب مردم آن را تحمل می‌‌کنند، واجب است برای حفظ ودیعه آن ضرر را تحمل کرد؛ مثلاً کلام خشن و تندی بگوید که هر چند  اذیت‌‌کننده است، اما ضرر آبرویی محسوب نمی‌‌شود. همچنین اگر فقط با دادن قسمتی از ودیعه دفع ظالم می‌شود، واجب است این کار انجام شود و اگر مستودع چنین نکرد و کل ودیعه را ظالم اخذ کرد، آن‌‌گاه مستودع، مابقی اخذ شده توسط ظالم را ضامن است. ۵. هرگونه استفاده یا تصرفی در مال امانت، بدون اجازه مالک و صاحب اختیار آن، مثل پوشیدن لباس، سوار شدن اتومبیل و... ضمان‌‌آور است؛ مگر آنکه حفظ مال و امانت، منوط به آن باشد و راه دیگری نداشته باشد.  ۶. اگر مستودع پس از امانت گذاشتن مودع نزد او نیت غصب کند (حتی اگر فعلاً غصب نکند) یا انکار کند چنین ودیعه‌‌ای نزد اوست، اگرچه بعداً از انکارش برگردد، یا در صورت مطالبه ودیعه توسط مودع، از برگرداندن ودیعه خودداری کند، در تمام این حالات اگر خسارتی به مال امانت وارد شود، ضامن است. ۷. در هر جایی‌‌که امانت مالکیه تبدیل به امانت شرعیه شود و مستودع و وارث مستودع در رساندن مال به مالک آن کوتاهی یا در اعلام آن کوتاهی کند، مطابق آنچه در بخش ذیل (موارد ابطال ودیعه) آمده است، شخص، ضامن ودیعه خواهد بود.   
📚 ابطال ودیعه 📚 ✍ موت یا جنون مودع یا مستودع موجب ابطال ودیعه می‌‌شود. لذا با توجه به اینکه این مسئله برای مودع یا مستودع به‌‌وجود آمده ، مراحل زیر اجرا می‌‌شود: الف) مودع بمیرد یا مجنون شود: 🔸 ودیعه به صورت امانت شرعی در دست مستودع است ← برگرداندن ودیعه به همه ورثه مودع یا ولی مودع واجب است یا اینکه حداقل فقط به آنها اعلام کند و اگر چنین نکرد یا بدون دلیل تأخیر انداخت ← در صورت خسارت دیدن مال، مستودع ضامن است. ب) مستودع بمیرد یا مجنون شود: 🔹 ودیعه در دست ورثه یا وصی مستودع، امانت شرعی است ← واجب است به مودع یا جانشین و وکیل او رد شود یا اعلام فوری شود و اگر چنین نکند یا بدون دلیل تأخیر اندازد ← ورثه یا وصی مستودع ضامن است. ⚠️ منظور از لفظ "دلیل" در عبارات فوق آن است که اگر شخص به دلیل آنکه نمی‌‌داند کسی که مدعی ارث است آیا وارث است یا وارث منحصر در اوست یا افراد دیگری هم هستند و لذا برای تحقیق تأخیر بیندازد، ضامن نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 نماز جماعت مأمومِ معذور از تبعیت 💠 سؤال: اگر مأمومی به دلیل بیماری (تنگی نفس) ناچار است که زودتر از امام، سر از رکوع یا سجده بردارد؛ آیا نمازش به جماعت صحیح است؟ ✅ جواب: اگر مأموم عمدا زودتر از امام سر از رکوع یا سجده بردارد، نمازش فرادا می شود؛ بله می تواند با مقدار کمی تأخیر، رکوع و سجود را انجام دهد تا بتواند همراه امام یا پس از او، از رکوع و سجده بلند شود. 🆔 @leader_ahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 موارد لزوم رد ودیعه به صاحب آن: 1⃣ مطالبه مودع ✍ در اولین فرصت ممکن در صورت مطالبه ودیعه، شخص مستودع باید آن را برگرداند. حتی اگر بنابر احتیاط واجب مودع کافر حربی باشد. ⚠️ نکات 👇 الف) منظور از برگرداندن ودیعه فقط آن است که راه را باز کند تا مالک آن بیاید و آن مال را ببرد. ب) اگر برگرداندن آن مال به کافر حربی موجب کمک به دشمن دین شود و او را بر علیه مسلمانان مجهز نماید، این کار حرام است. ج) شاهد گرفتن برای تحویل دادن امانت به مودع، اگر موجب تأخیر زیاد نشود، جایز است. 2⃣ ترس سرقت یا تلف شدن مال ✍ اگر در مورد ودیعه، ترس سرقت یا تلف شدن وجود داشته باشد، باید مراحل زیر طی شود و اگر در انجام دادن هر کدام کوتاهی کند، ضامن است: الف) رساندن به مالک یا وکیل او؛ ب) رساندن به حاکم شرع (اگر او قادر به حفظ مال است)؛ ج) رساندن به شخص مورد وثوق و امینی که قادر به حفظ مال است (در صورتی‌‌که حاکم وجود نداشته یا قادر به حفظ نباشد). 3⃣ آشکار شدن نشانه‌‌های مرگ برای مستودع ✍ چنانچه به سبب بیماری یا غیر آن، نشانه‌‌های مرگ بر مستودع آشکار شد، باید مراحل زیر را طی کند (و اگر در انجام هر یک کوتاهی کند، ضامن است): ۱. رساندن به مالک یا وکیل او؛ ۲. رساندن به حاکم شرعی که قادر بر حفظ مال است؛ ۳. مستودع وصیت می‌کند و شاهد هم می‌گیرد. ⚠️ نکات 👇 الف) وصیت کردن و شاهد گرفتن باید به‌‌گونه‌‌ای باشد که آن مال برای صاحبش حفظ شود. لذا باید جنس، وصف، مکان مال، نام و مشخصات مالک آن ذکر شود و صرف گفتن اینکه ودیعه نزد من است، کافی نیست. ب) مرحله آخر در صورتی لازم است که ورثه شخص مستودع، امین و مطلع نباشند. اما اگر آنها مطلع و افرادی امین باشند، وصیت و شاهد گرفتن لازم نیست. 4⃣ مسافرت کردن مستودع ✍ در صورتی‌‌که مسافرت مستودع با حفظ ودیعه منافات داشته باشد(یعنی برای حفظ ودیعه لازم باشد که آن را با خود ببرد یا آنکه مسافرت را ترک کند)، در این حالت اگر رضایت مالک در مورد به همراه بردن ودیعه در سفر معلوم نباشد، باید مراحل زیر طی شود و اگر در انجام هر مرحله کوتاهی کند، ضامن است: الف) مسافرت غیر ضروری: تحویل به مالک یا وکیل او ← تحویل به حاکم شرع ← باید ترک مسافرت کند. ب) مسافرت ضروری: تحویل به مالک یا وکیل او ← تحویل به حاکم شرع ← تحویل به فرد امین ← با خود به مسافرت ببرد و ضامن نیست. ⚠️ البته اگر مسافرت طولانی و بسیار خطرناکی است، حکم مستودعی که نشانه‌‌های مرگ برایش آشکار شده، اجرا می‌‌شود.
📚 وظیفه ورثه مستودع ✍ اگر ورثه می‌دانند که مورّث آنان (مثلاً پدر تازه‌‌درگذشته آنها) در اموالش ودیعه‌‌ای از مردم نزدش بوده است، مثلاً خود مورّث پیش از مرگ اقرار کرده است، در این صورت باید گزینه‌‌های زیر اجرا شود: ۱. اگر عین مال ودیعه در اموال میت مشخص است: الف) مالک معلوم است ← همان مال به مودع داده می‌شود. ب) مالک معلوم نیست ← حکم مجهول‌‌المالک را دارد.(از طرف صاحب مال به فقیر صدقه داده می‌‌شود و بنابر احتیاط با اجازه نماینده مجتهد باشد.) ۲. اگر عین مال را به صورت ویژه مشخص نکند و فقط در ضمن مصادیقی از جنس واحد معین کند. (مثلاً یکی از گوسفندان) ← مال با قرعه مشخص می‌شود و به مالک داده می‌شود و در صورت معلوم نبودن مالک، حکم مجهول‌‌المالک را دارد. ۳. عین مال را، حتی مصادیقی از یک مجموعه را معین نکند، و فقط بگوید در اموالم ودیعه‌‌ای وجود دارد. الف) مالک معلوم است ← احتیاط در مصالحه است. ب) مالک معلوم نیست ← حکم مجهول‌‌المالک را دارد که با حاکم شرع یا نماینده او مصالحه می‌‌شود. ۴. مشابه حالت سوم باشد، اما نگوید در اموالم وجود دارد ← چیزی بر عهده ورثه نیست؛ مگر یقین به این باشد که میت طبق یکی از موارد ضمان‌‌آور (که در درس قبل بیان شد) ضامن بوده و مال از بین رفته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 عاریه 📚 ✍ مسلط کردن دیگری بر مال خود، برای این‌‌که از آن استفاده مجانی کند.(بدون گرفتن عوض) ⚠️ به صورتی که بهره‌‌برداری از آن مال منوط به مصرف آن و از بین رفتن آن نباشد؛ مثل لوازم مصرفی، از جمله: تاید، شامپو و... . ✅ عاریه عقدی است که به ایجاب و قبول نیاز دارد. هر لفظی که بر عاریه دلالت کند، ایجاب است؛. مانند اینکه بگوید: "این شیء را به تو عاریه دادم" یا "به تو اجازه می دهم که از آن استفاده کنی". هر لفظی هم که بر رضایت دلالت کند، قبول است. 📎 علاوه بر آن، هر عملی که بر این معنا دلالت داشته باشد نیز کافی است و لازم نیست حتماً لفظ باشد.
📚 شرایط عاریه‌‌دهنده 📚 1⃣ مالک منفعت مال باشد (لازم نیست مالک عین باشد) و شرعاً صلاحیت تصرف در آن را داشته باشد. لذا کسی که غاصب عین یا منفعت مالی است، حق عاریه دادن آن را ندارد. ❗️مثال: صاحب‌‌خانه‌‌ای که خانه‌‌اش را اجاره داده، چون مالک منفعت آن نیست، حق عاریه دادن خانه را به دیگری ندارد. اما مستأجری که خانه را اجاره کرده، حق این کار را دارد؛ مگر آنکه صاحب‌‌خانه در عقد اجاره شرط کرده باشد که فقط مستأجر حق استفاده از منفعت را دارد. 2⃣ بالغ و عاقل باشد. لذا بچه و مجنون، بدون اذن اولیایشان، حق عاریه دادن ندارند. 3⃣ محجور نباشد. لذا سفیه با اجازه ولی خود و مفلس با اجازه طلبکارها فقط حق عاریه دادن دارند. ⚠️ اگر بدون اجازه قبلی، مال کسی عاریه داده شود، باید از صاحب اختیار آن اجازه گرفت و اگر اجازه نداد، عاریه باطل است.
📚 شرایط عاریه گیرنده 📚 1⃣ اهلیت و صلاحیت شرعی بهره‌‌بردن از منافع آن مال را داشته باشد. لذا کافر نمی‌‌تواند قرآن را عاریه بگیرد یا به شخص محرم نمی‌‌توان صید را عاریه داد. 2⃣ عاریه‌‌گیرنده باید معین و مشخص باشد؛ مثلاً نمی‌‌توان گفت که این شیء را به یکی از این دو نفر عاریه دادم. 3⃣ عدّه بسیار زیاد نمی‌‌توانند عاریه‌‌گیرنده باشند. اما عدّه محصوری، مثل ۱۰ نفر، می‌توانند باشند که در این صورت هر یک از افراد به نوبت و با قرعه، حق بهره‌‌برداری از منفعت را دارند.
📚 شرایط مالی که عاریه می‌دهند: ۱. قابل بهره‌‌برداری باشد؛ آن هم بهره‌‌های حلالی‌‌که عین مال از بین نرود. لذا نمی‌‌توان نان و روغن را عاریه داد یا جایز نیست ظرف طلا را برای استفاده خوردن و آشامیدن عاریه داد. ۲. معین بودن آن در ابتدا لازم نیست. لذا اگر کسی بگوید یکی از لباس‌‌هایم را که دوست داری، عاریه دادم، صحیح است. ۳. آنچه منافع متعدد دارد، در صورتی‌‌که عاریه آن شیء به خاطر بعض منافع باشد، باید منافع مورد نظر مشخص شود تا معلوم باشد از کدام منافع می‌خواهد استفاده کند. در این صورت حلیت انتفاع از آن شیء مختص به همان منافع می‌‌شود و اگر می‌‌خواهد از مطلق منافع بهره‌‌مند شود، می‌‌تواند به عموم تصریح کند. مگر آنکه با مطلق گفتن فهمیده شود که از تمام منافع آن جواز بهره‌‌مندی دارد.
📚 فسخ کردن عاریه و باطل شدن آن 1⃣ عقد عاریه عقد جایز(یعنی هر یک از طرفین حق فسخ آن را دارند.) است؛ مگر عاریه زمین یا قبری برای دفن، در صورتی‌‌که بدن میت پس از دفن کاملاً در آنجا پوشانده شده باشد که بنابر احتیاط واجب، نمی‌‌توان نبش قبر کرد. لذا اگر کاملاً پوشانده نشده، می‌‌توان زمین عاریه را پس گرفت. اما در این حالت هزینه حفر قبر و هزینه پر کردن زمین یا قبر (یعنی هزینه کارهای انجام شده) با عاریه‌‌دهنده نیست، همچنان‌‌که پر کردن زمین نیز با عاریه‌‌گیرنده نیست. 2⃣ مرگ عاریه‌‌دهنده ← بطلان عاریه (بدون نیاز به فسخ) 3⃣ از بین رفتن سلطه عاریه‌‌دهنده (جنون و... ) ← بطلان عاریه (بدون نیاز به فسخ) 4⃣ اگر زمین را برای ساختمان‌‌سازی یا درخت‌‌کاری و کاشت عاریه دهند ← حق فسخ برای عاریه‌‌دهنده و حق گرفتن خسارت برای عاریه‌‌گیرنده وجود دارد. اما باید احتیاطاً به نحوی باشد که رضایت طرفین جلب شود؛ یعنی عاریه‌‌دهنده رضایت طرف مقابل را و برعکس، عاریه‌‌گیرنده، در گرفتن خسارت، رضایت عاریه‌‌دهنده را جلب کند.
📚 استفاده‌‌های مجاز از عاریه و موارد ضامن بودن عاریه‌‌گیرنده ✍ در این رابطه باید موارد زیر رعایت شود: 1⃣ عاریه‌‌گیرنده فقط مجاز است به همان مقدار معمول و متداول از عاریه بهره‌‌برداری کند. در غیر این صورت غاصب و ضامن است؛ به این معنا که اولاً: به میزان ارزش استفاده‌‌های بیش از حد به عاریه دهنده بدهکار است و ثانیاً: اگر در این استفاده‌‌های بیش از حد، آسیبی به مال عاریه وارد شود، باید آن را جبران کند و خسارت بپردازد. ❗️مثال: اگر کسی اتومبیلی را عاریه بگیرد و بدون اینکه از صاحب آن اجازه بگیرد که با آن بار جابه‌‌جا کند، بارهای فراوان و سنگینی حمل کند، اولاً: باید کرایه حمل بار را به مالک بپردازد؛ ثانیاً: باید هر هزینه‌‌ای را که از خسارت اتومبیل به مالک وارد شده، جبران کند. 2⃣ مال عاریه، در دست عاریه‌‌ گیرنده، حکم امانت را دارد. لذا در موارد زیر ضامن است: — در نگه‌‌داری آن کوتاهی کرده باشد. — در بهره‌‌برداری از آن زیاده‌‌روی کرده باشد. (بند ۱) — عاریه‌‌دهنده شرط کرده باشد که به هر دلیلی (اگرچه کوتاهی یا زیاده‌‌روی هم نباشد) عاریه‌‌گیرنده ضامن باشد و خسارت را به عهده بگیرد. — موارد سه‌‌گانه فوق در مورد غیر طلا و نقره است؛ زیرا در طلا و نقره مطلقاً ضامن است؛ مگر اینکه عاریه‌‌گیرنده شرط کند که ضامن نیست. — چنانچه هیچ یک از موارد فوق محقق نشود، اما خسارت وارده به مال عاریه، مستند به عاریه‌‌گیرنده باشد، باز هم عاریه‌‌گیرنده ضامن است. ❗️مثال: فرض کنید ظرف کریستال حسن در دست علی باشد و به صورت سهوی و بدون کوتاهی در مراقبت از آن، پای علی به آن بخورد و بشکند. علی در اینجا ضامن است؛ زیرا شکستن کریستال مستند به علی است. 3⃣ چنانچه عاریه‌‌دهنده غاصب مال عاریه باشد، در مورد تلف شدن مال یا عوض منفعتی که عاریه‌‌گیرنده از آن استفاده نموده: الف) عاریه‌‌گیرنده جاهل به غصب است ← ضمان بر عهده غاصب است. لذا اگر مالک اصلی به غاصب رجوع کرد، غاصب نمی‌‌تواند به عاریه‌‌گیرنده رجوع نماید. اما اگر به عاریه‌‌گیرنده رجوع کند، او می‌‌تواند به غاصب رجوع کند. ب) عاریه‌‌گیرنده عالم به غصب است← ضمان بر عهده عاریه‌‌گیرنده است. لذا اگر مالک به غاصب رجوع کند، در صورتی‌‌که عین مال تلف شده باشد، غاصب می‌‌تواند به عاریه‌‌گیرنده رجوع کند و اگر مالک به عاریه‌‌گیرنده رجوع کند، او نمی‌‌تواند به غاصب رجوع کند. ⚠️ هر زمان که عاریه‌‌گیرنده علم به غصب پیدا کند، جایز نیست آن را به غاصب برگرداند. بلکه باید آن را به مالک برگرداند. 4⃣ زمانی عاریه‌‌گیرنده چیزی برگردنش نخواهد بود که مال عاریه را تحویل مالک آن، یا وکیل قانونی یا ولی او دهد و صرف قرار دادن مال در صندوق کافی نیست. ❗️مثال: اگر اتومبیل را پس از استفاده، در پارکینگ عاریه‌‌دهنده قرار دادیم، فایده ندارد. بلکه باید به خودش تحویل دهیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 مصرف داروی سقط جنین با احتمال بارداری 💠 سؤال: آیا زنی که احتمال می دهد باردار است، جایز است که دارویی برای سقط جنین مصرف کند؟ ✅ پاسخ: در صورتی که احتمال می دهد باردار باشد، باید اجتناب کند. 🆔 @leader_ahkam
📚 حکم شرکت در انتخابات 💠 سؤال: آیا شرکت کردن در انتخابات جمهوری اسلامی ایران شرعاً واجب بوده و شرکت نکردن، حرام است؟ ✅ جواب: شرکت کردن در انتخابات نظام جمهوری اسلامی برای افراد واجد شرایط، یک وظیفه شرعی، اسلامی و الهی است. 🆔 @leader_ahkam
📚 رأی سفید 💠 سؤال: رأی سفید و بی نام دادن، چه حکمی دارد؟ اگر به دلیل اینکه شناخت و تحقیقی برای انتخاب اصلح انجام نداده یا تحقیقِ کافی صورت گرفته ولی نتیجه ای نداشته است، دچار سردرگمی شود؛ چطور؟ ✅ جواب: شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی برای افراد واجد شرایط، یک وظیفه شرعی، اسلامی و الهی بوده و واجب عینی است. برای تشخیص فرد اصلح نیز می توان از کسانی که به لحاظ تعهد دینی و بصیرت انقلابی مورد اعتمادند، کمک گرفت و اگر شناخت و تحقیقی انجام نشده یا تحقیق، کافی بوده اما نتوانسته اصلح را بشناسد؛ عمل به اصل وظیفه رأی دادن، کفایت می کند. 🆔 @leader_ahkam
📚 کسر هزینه های کفن و دفن از خمس 💠 سؤال: با توجه به اینکه اگر فردی در بین سال فوت کند، سال خمسی او به پایان می‌رسد و باید خمس آنچه که از درآمدِ سال فوت، باقی مانده، پرداخت شود؛ آیا می توان هزینه کفن و دفن میت را به مقداری که از اصل مال برداشت می‌شود هم جزء مؤونه وی محسوب و کسر کنیم و خمس بقیه مال را پرداخت کنیم، خصوصا در صورتی که هزینه کفن و دفن، تمام اموال میت را در بر گیرد، یا این‌که قبل از کفن و دفن، کل مال باید تخمیس شود؟ ✅ جواب: اگر برای تجهیز میت از اموال او هزینه شود، ادای خمس آنچه هزینه شده واجب نیست، هرچند این عمل موجب شود که تمام اموال وی صرف هزینه های کفن و دفن شود و چیزی برای ادای خمس باقی نماند. 🆔 @leader_ahkam
📚 غیبت کردن دربارۀ نامزدهای انتخابات 💠 سؤال: در ایام انتخابات جهت شناخت نامزد مناسب، می بایست نواقص، عیوب و امتیازات آنها را در گذشته و حال تفحص کرد تا فرد لایق را پیدا نمود، آیا صحبت کردن پشت سر نامزدها برای انتخاب فرد اصلح، جایز است؟ ملاک چیست؟ ✅ جواب: در امور مربوط به انتخابات در حد مشاوره، اشکال ندارد. 🆔 @leader_ahkam
"طبیعی است که دست یافتن به طهارت واقعی، یعنی آگاهی کامل و تام و تمام در باره آن برای انسان ها ممکن نیست. این حکم در باره بسیاری از وظایف دیگر شرعی نیز صادق است. شارع مقدس، با لحاظ این نکته ارجمند، بر اهل دین آسان گرفته و راه بندگی و عبادت را هموار ساخته است. بنا بر این رسیدن به طهارت ظاهری و نیز بسیاری از یقین های ظاهری دیگر، برای شارع کفایت می کند، یعنی خداوند عمل به این یقین ظاهری را عبادت و اطاعت امر خود می داند و آن را شایسته ثواب و پاداش می شمارد." مثلا اگر غذا، در واقع و باطن امر، آلوده به نجاست باشد، و در یقین ظاهری نجس نباشد، و مسلمانی از آن بخورد، چنین مسلمانی در پیشگاه خداوند معذور خواهد بود و خداوند بر او خرده نخواهد گرفت. hawzah.net
📚 خمس مبلغ دریافتی از بیمۀ تکمیلی 💠 سؤال: آیا مبلغ دریافتی از بیمه (پس از اینکه هزینه درمان را خود پرداخت کردیم)، خمس دارد؟ ✅ جواب: اگر مبلغ پرداختی بابت درمان از حقوق و درآمدِ بین سال بوده است و بیمه پس از گذشت سال خمسی به شما برگرداند، باید به مجرد دریافت از بیمه، خمس آن پرداخت شود. 🆔 @leader_ahkam
💎معمولاً قراردادها به صورت کلی صورت می‌گیرد (یعنی در آنها تعیین نمی‌شود که مبلغ جنس از چه مالی -حلال یا حرام- پرداخت شود) در یکی از تقسیم‌بندی‌های فقهی - حقوقی معاملات، آنها را به دو گروه «عینی» و «کلی فی الذمة» تقسیم می‌کنند: معامله‌ی عینی: در این نوع قرارداد، طرفین، باید به صورت دقیق، جنس و قیمت (ثمن و مثمن) را مشخص ‌کنند، که این قیمت در مقابل این جنس باشد. معامله‌ی کلی: در این نوع قرارداد، هرچند مقدار و کیفیت قیمت و جنس معلوم است؛ اما عین آن در خارج دقیقا مشخص نیست، بلکه بر افراد متعددی مطابقت دارد؛مانند این‌که فروشنده بگوید پنج شاخه آهن با این اندازه و کیفیت را به یک سکه طلا با این اندازه و عیار می‌فروشم. در این مثال دقیقا مشخص نشده است که منظور از شاخه آهن‌های مذکور، همان آهنی است که فروشنده الآن در مغازه دارد، یا آهنی که بعدها از کارخانه خواهد آورد.  همچنین مشخص نشده است که منظور از یک سکه طلا، همان سکه‌ای است که اکنون درون کیف خریدار است یا هر سکه‌ای که او بیاورد، کفایت می‌کند. بنابراین، طبق این معامله، پنج شاخه آهن کلی -با اندازه و کیفیت معلوم- بر ذمه(عهده) فروشنده بوده و یک سکه طلا بر عهده خریدار است که اصطلاحا چنین معامله‌ای را «بیع کلی فی الذمه» می‌نامند. https://islamquest.net/fa/archive/fa113382
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا