📚 فراموش کردن پرداخت فطریه
💠 سؤال: فراموش كردم که زكات فطره را بپردازم، در حال حاضر چه وظیفه ای دارم؟
✅ جواب: بنابر احتیاط واجب است که زکات فطره را با قصد قربت و بدون نيّت ادا يا قضا، از اموال تان جدا كرده و بپردازید.
#احکام_زکات_فطره #فراموش_شدن_فطریه
🆔 @leader_ahkam
📚 زینتی که برای مرد یا زن حرام است، معامله آن هم، به منظور تحقق این عمل حرام، حرام و باطل است.
❗️مثال۱: انگشتر، دستبند و زنجیر طلا برای مرد حرام است. حال اگر برای این تزئین، معامله ای واقع شود، این معامله حرام و باطل است.
❗️مثال۲: اگر کسی برای تبرّج یا تزیّنی که به عنوان ثانوی برای زن حرام است، اجیر شود، معامله باطل و حرام است.🤔 👇
✍ مقصود این است که مردی حالت نرمش و انعطاف زنانه به خود بگیرد آن حالت جذّابیتی که زن در مقابل مرد دارد، یا زنی در مقابل همجنس خود حالت مردانه داشته باشد، این نوع تشبه حرام است. حال اگر کسی برای چنین تشبهی اجیر شود، این معامله حرام و باطل است.
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
📚 چند مسأله در باب تشبه 📚
۱. صِرف پوشیدن لباس جنس مخالف، چنانچه صدق عنوان تأنیث یا تذکیر نکند، حرام نیست. اگر مردی با حفظ شئون مردانه، لباس زنانه بپوشد، ولی در او هیچ گونه تأنیثی ایجاد نشود، حرمتی ندارد.
۲. تشبه فقط در لباس نیست. ممکن است مردی لباس مردانه بپوشد، ولی رفتار و گفتار و نحوة تعاملش زنانه باشد ؛ یعنی همچنان که شیوه متعارف زنانه، دارای
نوعی جاذبه برای جنس مخالف است، این مرد هم برای ایجاد جاذبه در جنس موافق، همان رفتار را تقلید کند، چنین سلوکی مسلماً تأنیث و حرام است.
۳. در تأنیث و تذکیرِ حرام، قصد شرط است؛ یعنی باید با این کار قصد تأنیث داشته باشد. امّا اگر قصد تأنیث ندارد و حرکات زنانه را به جهتی عقلایی انجام می دهد، حرام نیست ؛ مثل مردی که به خاطر ایفای نقشی در فیلم یا تعزیه لباس زنانه می پوشد یا حرکات زنانه انجام می دهد. درحالی که معلوم است شأنش این نیست و بالعکس.
۴. احوط آن است که مرد یا زن، از زینتی که مخصوص به جنس مخالف است استفاده نکند ؛ اگرچه قصد تأنیث و تذکیر هم نداشته باشند. مثل مردی که بدون قصد تأنیث و فقط به منظور آرایش، زیرابرو بردارد که احوط ترک آن است.
📚 جریمه تأخیر در پرداخت اقساط
💠 سؤال: اگر هنگام فروش نسیه یا اقساطی شرط شود که در صورت تأخیر در پرداخت، باید مبلغ معینی به عنوان جریمه به صورت ماهانه یا روزانه (مثلا به ازای هر روز تأخیر یک میلیون تومان) پرداخت گردد، اشکال دارد؟
✅ جواب: دریافت مبلغ شرط شده، به جهت تخلف از تعهد اشکال ندارد؛ اما اگر دریافت جریمه در مقابل مهلت بیشتر برای پرداخت باشد، جایز نیست.
#احکام_معاملات #وجه_التزام
🆔 @leader_ahkam
📚 تطفیف (کم فروشی) 📚
✍ منظور نقص در چیزی است که یکی از دو طرف معامله به دیگری تسلیم می کند.
⛔️ کم فروشی از گناهان کبیره، و حرام است.
❗️مثال: کسی اجیر شده تا ساختمانی به مساحت صد متر مربع بسازد، و او ساختمان را به مساحت 95 متر مربع می سازد. یا به او گفته شده آهن 14بیندازد، ولی آهن 12 به کار گیرد. این موارد مصداق کم فروشی، و حراماست.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
⛔️ اگر کسی را برای تطفیف و کم فروشی اجیر کنند، چنین اجاره ای باطل و حرام است.
⚠️ اگر کسی برای توزین(وزن کردن) یا اکتیال(پیمانه کردن) صحیح اجیر شود، ولی کم فروشی و خیانت کند، این اجاره صحیح است. اما مستحق اُجرت نیست ؛ مثلاً اگر به مدّت یک ماه تطفیف کرده، یک ماه را مستحق اجرت نیست؛ چون اجاره او بر اکتیال و توزینِ صحیح واقع شده، که به مقتضای این اجاره عمل نکرده است. اگر مال الاجاره، بر ایّام، توزیع شده است، اگر یک روز خیانت کرده باشد، به همان نسبت مستحق اُجرت نیست و اگر اجرت موزّع بر دفعات اکتیال و توزین باشد، به سهم و اندازه آن دفعاتی که خیانت کرده، مستحق اُجرت نیست.
👆 اگر کسی را اجیر کند، بدون اینکه قید توزین صحیح یا فاسد را داشته باشد، این هم ملحق به صورتی است که شرط اکتیال و توزین صحیح را می کند ؛ یعنی آنجا هم اگر خیانت کرد، مستحق اُجرت نخواهد بود.
✍ کم فروشی به چیزهایی که مَکیل و موزون است، اختصاص ندارد. بلکه شامل اشیایی که با شمارش، یا پارچه ای که با متر، یا زمینی که با متر مربع اندازه گیری می شود نیز می شود.
✍ تطفیف و کم فروشی فقط در مورد خرید و فروش نیست و شامل معاملات دیگر هم می شود.
✅ گاهی کم دادن حق است ؛ مثل جایی که مشتری از بایع طلبکار است. در این معامله آن مقدار را، در جایی که تقاص جایز است، برمی دارد.
📚 کم فروشی در معامله به مجانس(هم جنس)
الف) بیع کلی فی الذّمه است ← این معامله صحیح است ؛ اگر چه در ثمن یا مثمن کم فروشی شده است.
👆 این کم فروشی در مقام تسلیم و
تسلّم موجب نمی شود که معامله باطل باشد ؛ چون معاملة همجنس با تفاضل آن، وقتی باطل است که در اصل معامله تفاضل وجود داشته باشد ؛ مثلاً بگوید:
"یک مَن گندم را فروختم به یک من و نیم از فلان گندم"، که این رباست. ولی چون در اینجا معامله بر عنوان کلّی یک من گندم است (نه یک من مشخص) و در معامله، از لحاظ وزن، تفاضلی بین آنها وجود ندارد، معامله صحیح است. ولی بایع به همان مقدار که از وزن مبیع کم گذاشته است، مدیون مشتری است و
باید آن را ادا کند و تصرّف او در معادل آن مقدار از ثمن، حرام است.
ب) متعلق معامله، یعنی مبیع، یک عین شخصی خارجی است، نه یک امر کلّی فی الذّمه، و این مبیع موزون است
📚 تطفیف(کم فروشی) در معامله 📚
✍ منظور نقص در چیزی است که یکی از دو طرف معامله به دیگری تسلیم میکند.
⛔️ کمفروشی از گناهان کبیره، و حرام است.
❗️مثال: کسی اجیر شده تا ساختمانی به مساحت صد متر مربع بسازد، و او ساختمان را به مساحت ۹۵ متر مربع میسازد. یا به او گفته شده آهن۱۴ بیندازد، ولی آهن ۱۲ به کار گیرد. این موارد مصداق کمفروشی، و حرام است.
📚 احکام تطفیف(کم فروشی) 📚
۱. اگر کسی را برای تطفیف و کمفروشی اجیر کنند، چنین اجارهای باطل و حرام است.
۲. اگر کسی برای توزین(وزن کردن) یا اکتیال(پیمانه کردن) صحیح اجیر شود، ولی کمفروشی و خیانت کند، این اجاره صحیح است. اما مستحق اُجرت نیست؛ مثلاً اگر به مدّت یک ماه تطفیف کرده، یک ماه را مستحق اجرت نیست؛ چون اجاره او بر اکتیال و توزینِ صحیح واقع شده، که به مقتضای این اجاره عمل نکرده است. اگر مالالاجاره، بر ایّام، توزیع شده است، اگر یک روز خیانت کرده باشد، به همان نسبت مستحق اُجرت نیست و اگر اجرت موزّع بر دفعات اکتیال و توزین باشد، به سهم و اندازه آن دفعاتی که خیانت کرده، مستحق اُجرت نیست.
۳. اگر کسی را اجیر کند، بدون اینکه قید توزین صحیح یا فاسد را داشته باشد، این هم ملحق به صورتی است که شرط اکتیال و توزین صحیح را میکند؛ یعنی آنجا هم اگر خیانت کرد، مستحق اُجرت نخواهد بود.
۴. کمفروشی به چیزهاییکه مَکیل و موزون است، اختصاص ندارد. بلکه شامل اشیایی که با شمارش، یا پارچهای که با متر، یا زمینی که با متر مربع اندازهگیری میشود نیز میشود.
۵. تطفیف و کمفروشی فقط در مورد خرید و فروش نیست و شامل معاملات دیگر هم میشود.
۶. گاهی کمدادن حق است؛ مثل جایی که مشتری از بایع طلبکار است. در این معامله آن مقدار را، در جاییکه تقاص جایز است، برمیدارد.
معامله به مجانس است:
الف) بیع کلی فیالذّمه است← این معامله صحیح است؛ اگر چه در ثمن یا مثمن کمفروشی شده است. ولی این کمفروشی در مقام تسلیم و تسلّم موجب نمیشود که معامله باطل باشد؛ چون معاملة همجنس با تفاضل آن، وقتی باطل است که در اصل معامله تفاضل وجود داشته باشد؛ مثلاً بگوید: "یک مَن گندم را فروختم به یک من و نیم از فلان گندم"، که این رباست. ولی چون در اینجا معامله بر عنوان کلّی یک من گندم است (نه یک من مشخص) و در معامله، از لحاظ وزن، تفاضلی بین آنها وجود ندارد، معامله صحیح است. ولی بایع به همان مقدار که از وزن مبیع کم گذاشته است، مدیون مشتری است و باید آن را ادا کند و تصرّف او در معادل آن مقدار از ثمن، حرام است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۰، ص۳)
ب) متعلق معامله، یعنی مبیع، یک عین شخصی خارجی است، نه یک امر کلّی فیالذّمه، و این مبیع موزون است:
یک- مشتری به وزن آن اهمیتی نمیدهد. فرض کنید کیک دو کیلویی را به دو کیلو شیرینی مربّایی از همان جنس میخرد و اهمیتی هم به وزن آن کیک نمیدهد، ولی آن کیک صد گرم کم است. ← معامله باطل است؛ زیرا آنچه واقع شده است، بیع متجانس به متجانس با تفاضل است و این رباست و معاملة ربوی باطل است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۰، ص۴)
دو- متعلق معامله عین خارجی مشخصی است، به شرط کمیّت معیّن.← اینجا هم بیع ربوی است و معامله باطل است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۰، ص۴)
سه- بیع روی عین شخصی خارجی واقع میشود، لکن معنون به عنوان این کمیّت معین(۷):
- اگر متعلق بیع را به کمیّت خاص مقیّد میکند(۸) ← معامله باطل است.
- اگر این را میخرد به شرط اینکه وزنش مثلاً سه کیلو باشد (که رجوعش به آن صورت دوم خواهد بودد) در این صورت معامله باطل است.
- غرض تقسیط(۹) است. ← معامله صحیح است و هر کس کم گذاشته است، ثمن آن مقدار در ذمّه او باقی است.
مثال: فروشنده سه کیلو برنج طارم را در مقابل سه کیلو برنج صدری میفروشد؛ به طوریکه یک کیلو از این، در برابر یک کیلو از آن است. بیع نسبت به هر مقداری که این برنج با مقابل خودش از همجنس قرار دارد، صحیح واقع شده است و آن مقداری که کم گذاشته است، در آن مقدار ذمّة او مشغول است و معامله در همان مقدار مساوی، صحیح و در غیر آن، معامله باطل است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۰، ص۵)