eitaa logo
🌹🌻 احکام تقلیدی 🌻🌹
9 دنبال‌کننده
193 عکس
37 ویدیو
2 فایل
🌻 لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم 🌻 🤔 دانستن احکام، مقدمه عمل‌ کردن به احکام 🙂 مطابق با فتوی آیت الله سید علی حسینی خامنه ای «حَفَظَهُ ٱلله» 😀 سایت های استفاده abadis.ir leader.ir 🌷 ما شاء الله کان 🌷 وبلاگ newontology.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 فرق بین رشوه و هدیه 📚 ✍ رشوه آن مال یا شبه مالی است که در مقابل انجام یا ترک کاری داده میشود؛ ❗️مثلاً گاه برای صدور حکمی یا کسب مقامی رشوه می دهند و گاه برای سکوت کردن و برملا نکردن حقی. بنابراین در معنای رشوه، معاوضه با انجام کار یا ترک کاری مندرج است. ✍ اما در هدیه اصل بر این است که این مال یا شبه مال، به طور مجّانی به طرف مقابل اعطا شود؛ هرچند هر عمل عاقل همراه با غرضی عقلایی است و در هدیه دادن هم چنین است؛ ❗️مثلاً به همسر، فرزند یا خویشاوندانش به خاطر محبّتی که به آنها دارد، هدیه می دهد یا اینکه می خواهد خیرش را به دیگری برساند. 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 ✅ گاهی هدیه دادن از روی محبّت نیست، بلکه به خاطر امری معنوی، هدیه می دهد؛ مثلاً به مؤمنی به خاطر ایمان او، یا به عالمی به خاطر علم او هدیه می دهد. بنابراین غرض و هدف از دادن این هدیه، تجلیل از علم یا تقوای آن فرد است. ✅ گاهی هم غرض این است که محبّت کسی را به خود جلب کند تا اگر زمانی به او محتاج شد، نیازش برطرف شود. اینجا هم مال را مجّانی می دهد، امّا غرض او از این بذل مال این است که کاری در حقش انجام شود. امّا چون این پول در مقابل آن کار نیست و مجّاناً داده می شود، در اینجا هم رشوه نیست. ⛔️ گاهی صورت امر هدیه، ولی باطن آن رشوه است؛ مثل کسی که شب قبل از صدور حکم پرونده اش، هدیه ای را به قاضی اعطا کند و بگوید این را برای مخارج خانواده و گشودن گره زندگی تان به شما هدیه کردم؛ چراکه هر دو میدانند این پول در برابر حکم فرداست یا مثلاً جنسی قیمتی مثل الماس یا طلایی را برای خانم قاضی هدیه می برد. این کار اگرچه ظاهرش هدیه است، باطن آن رشوه است؛ چراکه در حقیقت برای قاضی است. اینها مسلّماً رشوه و حرام است.
📚 اگر اعطا واقعاً به قصد هدیه باشد ؛ یعنی در آن مقابله ملاحظه نشده باشد، حکم آن تابع قصد مُهدی(هدیه دهنده) و مُهدی الیه(گیرنده هدیه) است، و چون مُهدی الیه همیشه قصد مُهدی را نمی داند، بنابراین حکم او همیشه با مُهدی یکی نیست. ازاین رو بحث هر یک جداگانه مطرح می شود.👇 💎 حکم هدیه با توجه به قصد مُهدی: الف) قصد مُهدی حکم و قضاوت قاضی نیست← دادن و گرفتن این هدیه اشکالی ندارد. ❗️ مثلاً چون مرد مؤمنی است یا از خویشاوندان اوست، به وی هدیه میدهد. ب) غرض مهدی یک غرض فاسدی است ← دادن و گرفتن این هدیه حرام است، هرچند منجر به نتیجه هم نشود. ❗️مثلاً می خواهد محبت قاضی را به خود جلب کند تا حکم به نفع او صادر شود. 💎 حکم هدیه با توجه به قصد مُهدی الیه:(دارای دو صورت است) 1⃣ مُهدی الیه عالم به قصد مُهدی است: الف- قاضی هدیه را قبول می کند با این قصد که طبق نظر و میل مُهدی رفتار کند ← این هدیه قطعاً حرام است. ب- قاضی قصدش این است که پول را از او بگیرد و کار خلافی انجام ندهد← با توجه به حرمت دادن هدیه، گرفتن آن نیز بر قاضی، به دلیل اعانت بر اثم حرام است. 2⃣ مهدی الیه جاهل یا غافل از قصد مهدی است ← گرفتن هدیه برای قاضی اشکال ندارد، اما بذل آن برای دهندة هدیه حرام است.
📚 ملکیت رشوه و شبه هدیه 📚 ❌ با توجه به اینکه رشوه معاملة فاسد است، بنابراین در ملک مرتشی نیز داخل نمی شود. ❌ در هدیه، در مواردی که از لحاظ حکم مثل رشوه است، مال به مهدی الیه منتقل نمی شود ؛ 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 ✍ یعنی تا عین این مال باقی است، همچنان در ملک مُهدی و راشی است و می بایست به او برگردد. 📚 ضمان مرتشی در صورت تلف شدن مال ✍ در صورت تلف شدن مال، ذمّة مرتشی به عوض- که مثل یا قیمت است - مشغول می شود. فرقی هم ندارد که تلف، با تفریط باشد یا بدون تفریط؛ چون ید، ید امانی نیست. 📚 وظیفه دستگاه های مسئول ✍ در صورتی که تقاضای رشوه از طرف قاضی باشد، شخص وظیفه دارد به عنوان نهی از منکر، به مسئولان گزارش دهد و آنها هم وظیفه دارند درباره صحت و سقم این گزارش رسیدگی کنند. ⚠️ بررسی مسئولان نیز باید به گونه ای باشد که موجب اطمینان شود؛ حتی اگر پول هایی را علامت گذاری کرده و به آن شخص بدهند تا به قاضی بدهد، صِرف اینکه این پول از دست این شخص که مدعّی رشوه گیری قاضی است، به دست قاضی برسد، دلیل نمی شود که این قاضی را به عمل ارتشاء متهم کرد. بلکه باید معلوم شود که واقعاً به قصد رشوه گرفته است یا به عنوان دیگر؛ چراکه ممکن است این فرد با قاضی دشمنی داشته و در عین حال طلبی هم داشته و با این کار در حقیقت طلب خود را داده باشد و قاضی هم به قصد طلب خودش، آن را بگیرد. یا قاضی از او قرض خواسته و او پول علامت گذاری شده را به قاضی قرض بدهد. پس در چنین موردی باید گزارش، قابل وثوق و اعتماد باشد.
📚 فرق بین رشوه و اجرت 📚 ✍ اجرت قضای قاضی باید از بیت المال تأمین شود. ازاین رو نمی تواند از طرفین دعوا اجرتی بگیرد؛ چه اجرت بر اصل قضا باشد و چه بر مقدمات و مؤخرات قضا. 📗 اجرت حقی است که مستأجر باید به عامل و اجیر، در قبال کاری که برایش انجام می دهد، بپردازد؛ ❗️ مثلاً در مورد قضاوت، قاضی به طرفین دعوا بگوید: من برای قضاوت پول می گیرم. و هر دو قبول می کنند که هزینة قضاوت را بین خودشان تقسیم کنند، یا یکی از آنها که داعی قوی تری دارد، پول را می دهد، یا فرد ثالثی برای رفع اختلاف بین اینها، آن پول را به قاضی می دهد؛ این اجرت است. یعنی قرار دادن پول در مقابل قضاوت به حق. ❗️اما اگر قاضی اجرتش را از دستگاه قضایی یا بیت المال می گیرد و راشی نگران باشد که قاضی حکم به ناحق بدهد، به همین دلیل پولی به او بدهد و از او بخواهد که به حق حکم کند، در اینجا این پول در مقابل آن عملی نیست که او انجام می دهد، بلکه چیزی اضافه بر آن است. در واقع او می خواهد کیفیت آن حکم را با این پول تأمین کند، نه اصل حکم را؛ یا می خواهد جلوی به دام رشوه افتادن قاضی یا غرض ورزی در امر قضا را بگیرد. 👆 پس رشوه با اجرت فرق می کند ؛ هرچند در هر دو به قاضی پول داده می شود و هر دو هم طالب حکم به حق اند؛ چراکه پولی که قاضی در اجرت می گیرد، امری معمول و متعارف است. ولی در مورد رشوه، از آنجا که قاضی از بیت المال ارتزاق می کند، مأموریت دارد که این قضاوت را انجام دهد و قضا وظیفه اوست. درحالی که راشی رشوه می دهد تا مطمئن شود که حکم به حق صادر شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 چگونه ذهن را از افکار منفی و تخیلات گناه آلود پاک کنیم •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• طرح سؤال در ‌نرم افزار پاسخگو •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• گروه پاسخگویی فضای مجازی مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 معامله محاباتی 📚 ✍ معامله محاباتی، یعنی معامله ای که در ضمن آن، یکی از متعاملین نسبت به دیگری یک محابات و ملاحظه ای انجام بدهد؛ مثلاً قیمت را کم بگیرد، یا جنس را بیشتر و بهتر از آنچه در مقابل قیمت است بدهد. ⛔️ همیشه رشوه ای که به قاضی داده می شود، از قبیل پول و جنس نیست؛ گاهی با قاضی معامله ای می شود که متضمن سود فراوان برای جلب نظر اوست؛ ❗️مثلاً جنسی را ارزان تر از قیمت بازار به قاضی می فروشد. البته باید این تفاوت قیمت جنس با بازار به طور واضح مشخص باشد. یا جنس قاضی را به چند برابر قیمت واقعی آن می خرد. ⛔️ در معامله محاباتی فرقی نمی کند که قاضی فروشنده باشد یا خریدار، یا معامله بیع باشد یا اجاره یا ... ؛ مثلاً قاضی را برای مشاوره حقوقی و امثال آن به چند برابر اجرت عملش اجیر کنند،
📚 معامله محاباتی چند صورت دارد: الف) قصد او از این معامله همان محابات "یعنی رانت دادن" است. ❗️مثال: فرض کنید قاضی به انگشتری خیلی علاقه مند باشد و فروشنده نیز چنانچه قصد تغییر حکم قاضی را نداشت، برای فروش آن انگشتر با وی وارد معامله نمی شد. ولی برای اینکه حکم قاضی را جلب کند، این معامله را انجام می دهد. در این صورت اصل معامله به عنوان محابات است، اگر چه جنس را به قیمت هم بفروشد. ب) اصل معامله محاباتی نیست؛ فرض کنید طرف دعوا شغلش فروش ملک و ماشین باشد. اما زمانی که قاضی به عنوان مشتری پیش او می آید، این جنس را ارزان تر از آنچه به دیگران می دهد، به او بدهد. فرض کنید خانة 50 میلیونی را به او 20 میلیون بفروشد. قصد او از این ارزان فروشی این است که در حکم: قاضی تأثیر بگذارد. بنابراین قصد معامله را دارد، امّا آن محابات به خاطر جلب حکم قاضی به نفع خود است. ج) نوع سوم مانند نوع دوم، اصل معامله را قصد دارد، ولی محابات آن در مقابل حکم قاضی نیست و با قاضی هم شرط نکرده است که این سود را در مقابل آن حکم بدهد. بلکه می خواهد دل قاضی را نسبت به خود نرم، و محبت او را به خود جلب کند تا اگر به خاطر پرونده ای به قاضی مراجعه کرد، قاضی طبق میل او حکم دهد. د) معامله صوری است و در واقع می خواهد پولی را به دست قاضی برساند. ولی چون از پیامدهای برملا شدن این قضیه می ترسد، معامله ای صوری انجام میدهد. 👆 در سه قسم اول، قصد جدّی برای معامله وجود دارد، منتها این قصد در هر سه قسم ناشی از غرض محاباتی است، نه اینکه اصلاً قصد جدّی معامله را ندارد. ولی در این قسم(د) اصلاً قصد معامله وجود ندارد. ⛔️ معامله در همه این اقسام حرام و باطل است. 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 📚 محابات عملی 📚 ✍ افعال نیز ممکن است مانند اعیان، مصداق رشوه باشد؛ ❗️مثلاً در صورتی که جنس گران بها یا کمیابی در اختیار شما باشد و قاضی نیز چشمش به دنبال آن باشد و به قیمت هم بخرد، نه ارزان تر، و شما راضی نباشید این جنس را به کسی بفروشید، در صورتی که آن را حتی به همان قیمت واقعی به قاضی بفروشید، در اینجا مال به طریق محابات به قاضی منتقل نمی شود، بلکه نفس این معامله و این عمل، محابات و رعایت حال قاضی است و رشوه محسوب می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 سب مؤمن = دشنام دادن📚 ✍ سب در جایی است که کسی را به امر قبیحی بنامند که در آن اهانتی وجود دارد، یا او را بدان خطاب کنند یا عمل زشتی را به او نسبت دهند؛ مثل فحّاشی ها که در آنها قصد نسبت دادن عمل زشت به صورت جدّی نیست تا مصداق قذف(نسبت حرام به کسی دادن) باشد، امّا کسی را به عمل یا صفتِ قبیحی منسوب می کنند؛ مثلاً به کسی نسبت بخل یا خساست می دهند. یا او را به پستی منتسب کرده و مثلاً "گدازاده" می نامند، یا او را به نام حیوانی صدا می کنند، یا در صورتی که به نقص جسمانی مبتلا باشد، به شکل زشتی بیان کنند؛ مثلاً او را با نام کور یا چُلاق صدا میزنند. چنانچه این تعبیرات در عرف، شتم و تحقیر محسوب شود، سبّ و دشنام است. 📚 قبح امری نسبی است؛ یعنی در شرایط مختلف متفاوت است؛ مثلاً در عرف ما گفتن سگ، دشنام بزرگی است. امّا نسبت به کسانی که سگ را باخودشان به حمام می برند و می شویند و با آنان هم خواب و همسفره می شوند، ممکن است سبّ نباشد. ⛔️ دشنام مؤمن، خواه شیعه و خواه غیر شیعه، حرام است. اما سبّ کافر در صورتی که ظلم به او باشد، حرام است و اگر ظلم محسوب نشود، مکروه است. مگر در جایی که لازم باشد کفار را هجو کنند. ⚠️ در حرمت دشنام، حضور مخاطب شرط است؛ چه مخاطب همان فرد مسبوب(دشنام داده شده) باشد و چه غیر او. بنابراین اگر انسان در خلوت که مخاطبی ندارد، دشنامی به دیگری بدهد، حرام نیست. ⛔️ یکی از کارهای اساسی در جنگ‌‌های روانی دنیا، اکتساب به سبّ است؛ مثلاً روزنامه‌نگاری را برای فحاشی به جناحی اجیر می‌کنند یا به شاعری پول می‌دهند که دیگری را هجو کند. از آنجا که سب مومن حرام است، معامله‌‌ای هم که بر این اساس است نیز حرام و باطل است.
📚 موارد استثناء از حرمت سب 📚 🔹اول_ بدعت گذار؛ چه بدعت گزار در اصول باشد و چه در فروع: الف) در صورتی که دشنام به این افراد، سبب منزوی شدن آنها شود، به گونه ای که نتوانند در ایمان مؤمنان اثر بگذارند، دشنام و سبّ آنها واجب است. ب) اگر در جایی سبّ این افراد اثر عکس گذارد، این سب حرام است؛ مانند اینکه به بدعت گزاری دشنام دهند و او در مقابل، منشِ مظلومانه به خود بگیرد و باعث شود عده ای بگویند که این دشنام از بی منطقی است. ⚠️ بدعت به این معناست که چیزی که مسلماً از دین است، نفی کند، یا چیزی که از دین نیست، وارد دین کند و فرقی نمی کند که این بدعت، در فروع باشد یا در اصول. همچنین فرقی نمی کند در اصول اساسی باشد یا در اصولی که اعتقاد به آن ملاک کفر و ایمان نیست؛ مثل بسیاری از مبانی اعتقادی که جزو اصول دین یا مذهب به حساب نمی آیند. لکن جزو اعتقاداتند. 🔹دوم_ بعنوان تقاص ساب ✍ دشنامی‌‌که مسبوب(دشنام داده شده) به عنوان جواب و از باب تقاص به سابّ(دشنام دهنده) می‌‌دهد؛ به شرطی‌‌که همان دشنام یا مثل آن دشنام داده شود، نه بیشتر یا غلیظ‌‌تر. 🔹سوم_ اهانت و دشنام دادن متجاهر به فسق، در همان فسقی که به آن تجاهر می‌کند؛ به شرطی‌‌که به قصد نهی از منکر باشد؛ یعنی دشنام می‌دهد تا به این وسیله او را از آن منکر باز دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙✍️📙✍️📙 💢 ⭕️پرسش: درصورتی که بانوان در مقابل نامحرم نماز بخوانند، اشکال دارد؟ •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• طرح سؤال در ‌نرم افزار پاسخگو •┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈• گروه پاسخگویی فضای مجازی مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی