eitaa logo
احکام حرم رضوی
3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
25 ویدیو
28 فایل
ویژه مبلغین، ائمه جمعه و جماعت و طلاب علوم دینی ارتباط با ادمین @Ahkameharam
مشاهده در ایتا
دانلود
دوّم: و یأسُه بما فی أیدی الناس. یعنی از اموالی که دست مردم است، امکاناتی که دست مردم است، خود را مأیوس کند، چشم طمع به دست مردم ندوزد! یعنی زندگی خود را منوط نکند به داده این و آن. این، خیلی مهم است. بعضی اوقات انسان زندگی خود را، امید خود را می بندد به اینکه زید و عمرو و بکر به او کمک کنند؛ یا کمک مالی، یا کمک آبروئی، یا پارتی او بشوند برای اینکه فلان شغل را پیدا کند، به فلانجا راه پیدا کند، چشمشان به این و آن است. در یک دائرۀ وسیع تر اگر نگاه کنیم، کسانی چشمشان به قدرتهاست، قدرتهای داخلی، قدرتهای خارجی، نگاه کنیم ببینیم آمریکا چه کمکی به ما می تواند بکند، اروپا یا غرب چه کمکی می تواند به ما بکند. آنچه در این روایت از ما خواسته شده است، و به این مضمون روایات زیادی هست، این است که انسان خود را از اینها مأیوس کند، چشم ببندد به کمک الهی؛ «ألیس الله بکافٍ عبدَه». خدا را وقتی که انسان دارد و کفایت می کند انسان را. از خدا بخواهد. خدای متعال البته از امکانات و وسائل مادی به انسان بهره می رساند، شکی نیست، اما دلها دست خداست، قدرتها دست خداست، حوادث عالم دست قدرت الهی است، از خدا بخواهیم. این هم دوّمین چیزی که مایۀ فخر مؤمن است. سوّم: و ولایةُ الامام مِن آل محمد«صلی الله علیه وآله». ولایت یعنی ارتباط وثیق و محکم. فقط اعتقاد به ولایت نیست، که این البته شرط اصلی است، اعتقاد به حاکمیتِ آنها، اعتقاد به ولیّ بودن آنها، این، شرط اصلی است اما این کافی نیست، باید انسان خودش را با آنها مرتبط کند؛ ارتباط عملی، ارتباط فکری، ارتباط معارفی، ارتباط اخلاقی، ارتباط قلبی، همین محبتها، که یک روایتی یک وقتی اینجا خواندیم که فرموده بودند: شما اگر ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا می کنیم. این که شما برای امامتان دعا کنید، امام هم که به فضل الهی و به قدرت الهی علم پیدا می کند به عمل شما و به ما فی الضمیر شما، او هم شما را دعا می کند. این، ولایت است. ولایت یعنی: پیوند دو طرفه. [2] امالی، صفحۀ 638. @AhkameHarameRazavi
سه‌شنبه ظهر فقهی ۱۴۰۳/۲/۴ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در این فرصت به چند نکته درباره درباره احکام وضو یادآوری می کنم:  1. یکی از شرایط وضو این است که اعضاء وضو هنگام شستن و مسح کردن پاک باشد. لذا اگر عضوی از اعضاء وضو مانند دست یا صورت نجس است باید ابتدا آن را تطهیر کرده و بعد به نیت وضو شسته یا مسح شود.(آیت الله سیستانی و بهجت نظری دارند که در ذیل امده است)  2. اگر پیش از تمام شدن وضو، جایی را که شسته یا مسح کرده نجس شود وضو باطل نمی شود.  3. اگر غیر از اعضای وضو جایی از بدن نجس باشد وضو صحیح است هر چند برای نماز باید تطهیر شود.  4. اگر یکی از اعضای وضو نجس بوده مثلا بینی فرد خونی بوده است و بعد از وضو گرفتن متوجه نجاست می شود چنانچه می داند که قبل از شروع وضو آنجا را تطهیر نکرده است وضویش باطل است. (سیستانی، بهجت: مگر اینکه بوسیله وضو گرفتن و شستن ‌صورت و یا دستها اعضای وضو خود بخود پاک شود. و در صورتی که شک دارد که تطهیر کرده چنانچه شک دارد که هنگام وضو توجه به نجاست داشته یا نه وضو صحیح است). (رساله مراجع شرط ششم م 2776؛277).  در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. خداوند توفیق کارهای خیر را به همه ما عنایت فرماید صلواتی عنایت بفرمایید @AhkameHarameRazavi
سه‌شنبه مغرب فقهی ۱۴۰۳/۲/۴ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت شهادت حضرت حمزه و عبدالعظیم حسنی . یکی از واجبات نماز قرائت در رکعت  سوم و چهارم است که در این زمینه چند نکته را یادآوری می کنم:  1. در رکعت سوم و چهارم نماز، بر مرد و زن واجب است حمد یا تسبیحات اربعه بخوانند و واجب است حمد یا تسبیحات اربعه را به صورت آهسته خوانده شود حتی اگر کسی سوره حمد را بخواهد بخواند به نظر اکثر فقها بسم الله را هم باید آهسته بخواند. ( مشهور. مخالف آیت الله سیستانی: واجب نیست بسم اللّه آن را هم آهسته بگوید مگر آن که مأموم باشد که در این صورت احتیاط واجب آن است که بسم الله را هم آهسته بگوید.)(توضیح المسائل مراجع م1008)  2. اگر کسی به خیال اینکه در رکعت اول یا دوم نماز است شروع به خواندن حمد کند و بعد متوجه شود که رکعت سوم یا چهارم است می تواند همان حمد را تمام کند و نمازش صحیح است.(توضیح المسائل مراجع م 1011)  3. در رکعت سوم و چهارم مستحب است استغفار کند و بعد از اتمام تسبیحات اربعه بگوید استغفر الله ربی و اتوب الیه. (توضیح المسائل مراجع م 1014)  خداوند متعال توفیق عبادت و بندگی خالصانه را به همه ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و ال محمد @AhkameHarameRazavi
چهارشنبه ظهر اعتقادی ۱۴۰۳/۲/۵ موضوع: مناسبت: وفات حضرت حمزه و عبدالعظیم حسنی علیهما السلام سلامعلیکم. بسم الله الرحمن الرحیم . ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت حضرت حمزه و عبدالعظیم حسنی. امام باقر علیه السلام در روایتی می فرمایند: در زمانی که رسول خدا در مسجد حضور داشتند مردی داخل مسجد شد و شروع به نماز خواندن کرد اما هنگام سجده بدرستی سجده نمی کرد و کمتر از مقدار لازم و شایسته سجده کرد. چرا که حکم شرعی آن است هنگام سجده باید سر بر سجدگاه گذاشته شود و بدن آرام بگیرد و ذکر سجده هم از ابتدا تا انتهای ذکر در حال آرامش بدن گفته شود. وقتی که پیامبر خدا این صحنه را مشاهده کردند، فرمودند: نَقرٌ کَنقرِ الغراب لو ماتَ علی هذا مات علی غیر دینِ محمدٍ صلی‌الله‌علیه‌وآله.   : مثل نوک زدنِ کلاغ، نوک می‌زند. و اگر این فرد با این‌چنین نمازی بمیرد، مرگ او مرگِ بر دینِ ما نیست! یعنی نمازش نماز نیست. نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف عرض کنم: برای اینکه انسان از نماز بهره وافری ببرد نیاز به حضور قلب در نماز دارد و حضور قلب در نماز وابسته به دو عامل هست:  عامل اول برای داشتن حضور قلب در نماز توجه قلبی هست یعنی یعنی دلِ انسان باید متوجه باشد که در نماز مخاطبی دارد و آن مخاطب خدای متعال است و در پیشگاه خداوند حضور پیدا کرده است و انسان از اول تا آخرِ نماز سعی کند که این احساس در او زنده بماند که در مقابل کسی شخص بسیار با عظمتی قرار دارد و با خدای متعال حرف می‌زند. و اگر این احساس و حالت در انسان به وجود آمد-البته تمرین لازم دارد - حتی اگر معانیِ کلمات را هم نداند، باز فضیلت نماز را خواهد برد. جوانهای عزیز چنانچه در جوانی این خصوصیت را تمرین کنند پیدا شدن این حالت توجه آسانتر و ماندگار خواهد بود. عامل دوم برای داشتن حضور قلب در نماز انجام درست و کامل انجام دادن واجبات نماز است. انسان نمی تواند با سجده یا رکوع ناقص حضور قلب پیدا کند.لذا رکوع با تمامی واجباتش از جمله آرامش بدن در هنگام ذکر رکوع و قیام و ایستادن بعد از رکوع همراه با لحظه ای آرامش بدن و سجده با تمامی واجباتش از جمله گذاشتن اعضای هفتگانه روی زمین و همچنین گفتن ذکر سجده در حال آرامش بدن و همچنین رعایت نشستن بدن بین دو سجده همراه با لحظه ای آرامش بدن. لذا برای حضور قلب به این دو عامل باید توجه بشود. در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. جهت قبول زیارت و سلامتی همه زائرین صلواتی را عنایت بفرمایید. خداوند متعال توفیق بصیرت در دین را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد     متن اصلی: الشرط الخامس: ان لایکون السفر حراماً (مسألة 39: إذا نذر ان یتمّ الصلاة أو یصوم...)- درس 156 جلسه 156، سه شنبه  1395/2/28 حدیث : عن زرارة بن أعیَن قال: سمعتُ اباجعفرٍ محمدَ بنَ علیٍ الباقر«علیهماالسلام» یقول: دَخل رجلٌ مَسجداً فیه رسول الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله» فَخفَّف سجودَه دونَ ما یَنبغی و دونَ ما یکون من السجود. این شخص شروع کرد به نماز خواندن، سجودی که می‌کرد، خیلی کوتاه بود، کمتر از آن مقداری که شایستۀ سجود است. بعد از گذاشتن پیشانی بر زمین، باید بدن استقرار پیدا کند، بعد ذکر بگوید؛ این مقدار، سجودِ او طول نکشید! فقال رسولُ الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله»: نَقرٌ کَنقرِ الغراب. حضرت فرمودند: مثل نوک زدنِ کلاغ، نوک می‌زند! بعد فرمودند: لو ماتَ علی هذا مات علی غیر دینِ محمدٍ«صلی‌الله‌علیه‌وآله». اگر این فرد با این‌چنین نمازی بمیرد، مرگ او مرگِ بر دینِ ما نیست! یعنی نمازش نماز نیست. مسألۀ توجه و حضور در نماز، مسألۀ بسیار مهمی است و این، متوقف است هم بر اَعمالِ جوارحی، هم بر اَعمال جوانحی. بر اَعمال جوانحی متوقف است، یعنی دلِ انسان باید متوجه مخاطبِ در نماز یعنی خدای«عزّوجلّ» باشد. انسان از اول تا آخرِ نماز سعی کند که این احساس در او زنده بماند که در مقابل کسی قرار دارد، دارد با کسی حرف می‌زند. شاید اگر این حالت در کسی بوجود آمد- البته تمرین لازم دارد- که از اول نماز تا آخر نمازْ احساسش این باشد که دارد با کسی حرف می‌زند، مخاطبی دارد
اگر چنین حالتی به کسی دست داد، حتی اگر معانیِ کلمات را هم نداند، باز فضیلت نماز را خواهد برد. دارد با خدا حرف می‌زند، ولو درست نمی‌داند که چه می‌گوید و معانیِ این کلمات چیست. اگر معانیِ کلمات را انسان بداند، اما متوجه حضور عند الله و قیام بینَ یدَیِ الله در نماز نباشد، این فضیلت را ندارد. ماها معنای کلمات را می‌دانیم، گاهی هم دقت می‌کنیم معانیِ کلمات را در نظر می‌گیریم، اما توجه نداریم به اینکه الآن حاضرِ بینَ یَدَیِ الله تعالی هستیم! این را توجه نداریم. پس حضور قلب و نمازِ کامل متوقف است بر عملِ جوانحی که همین احساس قلبی است که انسان احساس کند در مقابل خدای متعال قرار گرفته است. اینجا داخل پرانتز عرض کنیم: جوانها! قدر جوانی‌تان را بدانید! مکرّر بنده به جوانها عرض می‌کنم: این کار در جوانی، تمرین کردنش آسانتر است. و اگر تمرین کردید و این حالت در شما ملکه شد، بعد، این می‌ماند، تا آخر انسان همین‌طور خواهد بود، به مجردی که وارد نماز شد توجه پیدا می‌کند که دارد با خدا حرف می‌زند، همان حضورِ قلب. اگر در جوانی، انسان نتواند این تمرین را بکند و این حالت را برای خودش فراهم بکند، در سنین ماها خیلی مشکل خواهد شد. محال نیست، اما مشکل است. جوانها قدر بدانند، از حالا تمرین کنند این حالت را در نماز تحصیل کنند. امّا نماز، اعمالِ جوارحی هم دارد؛ رکوع دارد، سجود دارد، قیام دارد. این اعمال هم باید خوب و کامل انجام بگیرد. فرمود: این، چطور نماز خواندنی است؟! انسان نمی‌تواند در یک چنین نمازخواندنی با این سجود که مانند کلاغ نوک به زمین می‌زند، متوجه به خدا بشود، حضور قلب پیدا کند. در رکوع و سجود، ماها وضعمان معلوم است که چطور هستیم؛ ناقصیم، قاصریم، ضعیفیم، توانائی‌هایمان بسیار محدود است. در روایت دارد که امام صادق«علیه‌السلام» در رکوع، پنجاه مرتبه عرض می‌کرد: «سبحان ربّیَ العظیم و بحمده»، ما خیلی جدیّت بکنیم، سه مرتبه مثلاً این ذکر را می‌گوییم. بنابراین، نمازِ خوب، نمازِ مستحسن، نمی‌گوییم نمازِ کامل، نمازِ مطلوب، هم به عملِ جوانحی احتیاج دارد که عبارت است از همان حضور قلب و احساس حضور بین یدَی الله«عزّوجلّ»، هم به اعمالِ جوارحی احتیاج دارد یعنی همین اعمالِ جوارحی را باید درست انجام بدهد. این ترکیب، بهترین ترکیبی است که خدای متعال مقرّر فرموده است، این ترکیبِ قیام و رکوع و سجود و تشهد و باز دوباره قیام و برداشتن سر از سجده و دوباره برگشتن به سجده، مجموعِ اینها یک هندسۀ کامل از لحاظ اعمالِ جوارحی است برای اینکه انسان بتواند آن بهرۀ وافی را از نماز ببرد @AhkameHarameRazavi
چهارشنبه مغرب اعتقادی ۱۴۰۳/۲/۵ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. رسول خدا در روایتی می فرمایند: مَن کان مُسلِماً فلایَمکُر و لایَخدَع قال: فإنّی سمعتُ جبرئیل علیه‌السلام یقول: إنّ المکرَ و الخدیعةَ فی النار. مسلمان در روابط خودش با دیگران اهل نیرنک و فریب نمی باشد و اهل مکر و فریب و نیرنگ اهل آتش است. چند نکته کوتاه پیرامون حدیث شریف: 1.    روابط بین انسانها در جامعۀ اسلامی باید بر اساس صداقت، رفاقت، دلسوزی و خیرخواهی باشد، نه بر اساس فریبکاری و اینکه بخواهند یکدیگر را فریب بدهند. 2.    فریب و نیرنگ بیشتر در معاملات و قراردادهای مالی مصادیق و روش های مختلفی دارد که به هر شکلی باشد حرام است بنابراین در جایی که خریدار به فروشنده اعتماد دارد که عیب کالا را مخفی نمی کند ولی فروشنده سوء استفاده می کند و عیب کالا را از مخفی می کند حرام است یا اینکه متاسفانه گاهی اوقات جنسی را بجای جنسی دیگر می فروشند مثل اینکه ریشه زعفران را رنگ می گنند و به عنوان زعفران می فروشند همه اینها فریب و نیرنگ است. 3.    مکر و فریب گاهی اوقات در یک معامله جزئی رخ می دهد که همین هم حرام است اما گاهی اوقات در مسائل اجتماعی و سطح کلان رخ می دهد که اگر در اینگونه مسائل فریب و نیرنگ راه پیدا کند برخی اوقات دین آسیب میبیند. لذا در روابط اجتماعی، در کارهای بزرگ، بالخصوص در کارهای مملکتی، در کارهای سیاسی، در کارهای گروهی، در کارهای مربوط به تبلیغات دینی، باید خیلی مراقبت کرد که صفا و صداقت حاکم باشد نه مکر و نیرنگ. در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. خداوند به جامعه ما صدق وصفا عنایت فرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد. متن اصلی: المسألة الخامسة عشر: مبدء حساب المسافة- درس 79 جلسه 79، دوشنبه 1394/2/28 حدیث: عن ابی الحسن علی بن موسی الرضا«علیهماالسلام»، عن ابیه، عن آبائه«علیهم‌السلام» قال: قال رسول الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله»: مَن کان مُسلِماً فلایَمکُر و لایَخدَع. روابط بین انسانها در جامعۀ اسلامی باید بر اساس صداقت، رفاقت، دلسوزی و خیرخواهی باشد، نه بر اساس فریبکاری و اینکه بخواهند یکدیگر را فریب بدهند! اگر فرض کنیم در جامعۀ اسلامی این صفات رذیله وجود داشته باشد، به همان اندازه جامعۀ اسلامی از آنچه مطلوب است و اقتضای این اسم است، دور خواهد شد. حال، ملاحظه کنید گاهی فریب و مکر در مسائل مربوط به معاملات و تجارت و بازار پیش می‌آید، که نقل شده است امیرالمؤمنین در مسجد کوفه فرمودند: طرفِ چپ مکر است. ظاهراً طرف چپ، بازار بود، محل داد و ستد بود که در کاسبی، این کارها انجام می‌گیرد. البته بد است، لکن زیانِ آن به قدرِ همان پولی است که بر اثر فریب و مکر جابجا می‌شود. فرض بفرمایید یک جنسی را که قیمتش فلان مقدار است، به دو برابرِ قیمت بفروشد. یک مقدار پول ضایع شد و به ناحق تصرف شد، این البته بد است. گاهی اوقات این مکر دائرۀ اوسعی پیدا می‌کند، اوّلاً خدعۀ به یک نفر نیست، خدعۀ به یک جمع است، به یک جماعت است؛ ثانیاً آنچه از دست می‌رود، ده تومان و صدتومان و هزار تومان نیست، گاهی دین از دست می‌رود! گاهی مسائل عمده از دست می‌رود! لذا در روابط اجتماعی، در کارهای بزرگ، بالخصوص در کارهای مملکتی، در کارهای سیاسی، در کارهای گروهی، در کارهای مربوط به تبلیغات دینی، باید خیلی مراقبت کرد که صفا و صداقت حاکم باشد نه مکر و خدعه. فرمود: فإنّی سمعتُ جبرئیل«علیه‌السلام»، پیغمبر فرمودند: از جبرئیل شنیدم که یقول: إنّ المکرَ و الخدیعةَ فی النار، مکر و فریب در آتش است. مکر در آتش است؛ یعنی آن کسی که متلبّس به این مبدأ اشتقاق است، متلبّس به این صفت است و دارای این عنوان است، جای این فرد درون آتش است. جامعۀ اسلامی جامعه‌ای است که انسان را از آتش دور می‌کند، پس نمی‌تواند با مکر و فریب سازگار باشد. این معنا را هم در رفتار خودمان بایستی رعایت کنیم، هم در نصایحی که به این و آن می‌کنیم، در نظر بگیریم.[1] امالی، صفحۀ 344 @AhkameHarameRazavi
پنجشنبه ظهر فقهی ۱۴۰۳/۲/۶ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از واجبات بعد از نماز سجده سهو است که در چند مورد واجب(فتوا یا احتیاط) می شود: سلام بی جا یعنی نمازگزار در جایی که نباید سلام بدهد اشتباها سلام بدهد، مثلا دررکعت اول اشتباها سلام بدهد.البته اگر کسی در نماز اشتباها سلام اول نماز را بگوید، سجده سهو ندارد. کلام بی جا یعنی نمازگزار در بین نماز سهوا حرف بزند وسخنی بگوید که ذکر و دعا محسوب نشود. اگر نمازگزار بعد از سجده دوم شک کند چهار رکعت خوانده یا پنج رکعت. تشهد فراموش شده که تا رکوع رکعت بعد هم متوجه نشود. به نظر اکثر مراجع از جمله امام خامنه ای یک سجده فراموش شده که تا رکوع رکعت بعد هم متوجه نشود در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. خداوند توفیق شناخت و عمل به وظایف شرعی را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد @AhkameHarameRazavi
پنجشنبه مغرب فقهی ۱۴۰۳/۲/۶ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از مسلمات دینی مساله حجاب و پوشش در برابر نامحرم است، پوششی که بر زن در برابر نامحرم واجب است سه شرط دارد:  الف. اندام بدن را به مقداری که شرعاً پوشش آن واجب است کاملاً بپوشاند یعنی تمام بدن بجز گردی صورت و دست ها تا مچ را بپوشاند لذا لباسهای کوتاه یا شال یا روسری که موی زن را به صورت کامل نمی پوشاند یا لباسهای نازک و بدن نما، پوشش شرعی محسوب نمی شود. ب. تنگ و چسبان نباشد و باعث جلب توجه نامحرم نشود. لذا لباسهایی که برجستگیهای اندام زن را مشخّص می کند در برابر نامحرم جایز نیست. ج. لباس زینتی نباشد و زینت های خانم را بپوشاند. بنابر این خواهری که صورت خود را آرایش کرده یا به ناخن دستهایش لاک زده یا از لنزهای رنگی زینتی استفاده کرده و آشکار است، پوشش شرعی محسوب نمی شود. ( رساله جامع م 1460) زائرین گرامی مساله حجاب و پوشش دستور قرآن و روایات اهل بیت است. و قطعا این شکل از پوشش برای تکریم و احترام  زن و همچنین حفظ کانون خانواده و آرامش و پاکی جامعه است. لذا جا دارد که به این مطلب توجه شود؛ به چه علت دشمنی که هیچ رحمی به ملت و زنان ندارد و بدترین تحریمها را وضع می کند دنبال کشف حجاب و برهنگی زنان است؟ قطعا هدفش از بین بردن عزت و احترام زن و نابودی فضای امن جامعه و خانواده است. پس بجاست که روی پوشش دینی زنان و مردان توجه بیشتری داشته باشند. در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.  خداوند توفیق عمل به وظایف شرعی را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد @AhkameHarameRazavi
شنبه ظهر اعتقادی ۱۴۰۳/۲/۸ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.شخصی به نام ابوهاشم جعفری از اصحاب امام هادی علیه السلام، می گوید از جهت معیشتی در یک مضیقه و سختی زیادی واقع شدم و رفتم محضر امام هادی علیه السلام تا گله و شکایتی کنم، پس از اینکه اجازه ورد گرفتم، همین که نشستم و قبل از اینکه یک کلمه حرفی بزنم حضرت فرمودند ابوهاشم شکر کدامیک از نعمتهای خدا را می خواهی ادا کنی؟ ابوهاشم می گوید جا خوردم و سپس حضرت خودشان برخی از نعمتها را بیان کردند: رَزَقَکَ الْإِیمَانَ،. فَحَرَّمَ بِهِ بَدَنَکَ عَلَی النَّارِ، اوّلین نعمتِ بزرگی که خدا به تو داده، نعمت ایمان که با این ایمان جسم تو را بر آتش جهنم حرام کرد. رَزَقَکَ الْعَافِیَة فَأَعَانَتْکَ عَلَی الطَّاعَةِ، به تو عافیت داد تا با این عافیت، بتوانی اطاعت خدا کنی؛ چه عافیتِ جسمی، چه عافیتِ محیطی، چه عافیتِ درونی. این هم یک نعمت، نعمتِ بسیار بزرگ. وَ رَزَقَکَ الْقُنُوعَ فَصَانَکَ عَنِ التَّبَذُّلِ، روحِ قناعت را به تو داد، تو را از تبذّل، یعنی وِلخرجی، دست و دلبازی‌های بیجا باز داشت. این هم یک نعمت بزرگی است. حضرت در پایان فرمودند: ابوهاشم احساس کردم که آمدی نزد من که از خدا شکایت کنی و من این نعمتها را به تو متذکر شدم و مبادا زبان بگشایی به شکایت از کسی که باید از او شکر کنی البته حضرت در پایان به او کمکی هم داشتند. در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند.    خداوند به همه ما توفیق شکرگزاری از نعمتهایش را عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد متن اصلی: الشرط الخامس: ان لایکون السفر حراماً (هل الشرط ابتدائی ام استمراری؟)- درس 141 جلسه 141، سه شنبه 1395/1/24 حدیث : عن أبی هاشمِ الجعفری، که از اصحاب حضرت جواد و امام هادی«علیهماالسلام» است. قال: أصابَتنی ضیقةٌ شدیدة، در یک تنگی و عسرتِ زیادی واقع شدم؛ بی‌پولی و سختی. فَسِرْتُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ«علیهماالسلام»، رفتم خدمت علی بن محمدٍ الهادی«علیه‌السلام». فَأَذِنَ لِی فَلَمَّا جَلَسْتُ قَالَ: یَا أَبَا هَاشِم! أَیَّ نِعَمِ اللَّهِ«عَزّوجَلَّ» عَلَیْکَ تُرِیدُ أَنْ تُؤَدِّیَ شُکْرَهَا، به مجرّدی که نشستم، قبل از اینکه من یک کلمه حرفی بزنم، فرمود: أبوهاشم! شکر کدامیک از نعمتهای خدا را می‌خواهی ادا کنی؟ قَالَ أبوهَاشِمٍ: فَوَجَمْتُ، یِکّه خوردم! من آمدم خدمت حضرت، شکایت کنم؛ ایشان به من می‌گوید: شکر کدام نعمت را می‌خواهی بکنی؟ فَلَمْ‌أَدْرِ مَا أَقُولُ لَهُ، نفهمیدم در جواب این بزرگوار چه بگویم. فَابْتَدَأَ«علیه‌السلام»، خودِ حضرت شروع به صحبت کرد. فقال: رَزَقَکَ الْإِیمَانَ، اوّلین نعمتِ بزرگی که خدا به تو داده، ایمان است. فَحَرَّمَ بِهِ بَدَنَکَ عَلَی النَّارِ، خدای متعال به تو ایمان داد، با این  ایمان جسم تو را بر آتش جهنم حرام کرد. وَ رَزَقَکَ الْعَافِیَة فَأَعَانَتْکَ عَلَی الطَّاعَةِ، به تو عافیت داد تا با این عافیت، بتوانی اطاعت خدا کنی؛ چه عافیتِ جسمی، چه عافیتِ محیطی، چه عافیتِ درونی. این هم یک نعمت، نعمتِ بسیار بزرگ. وَ رَزَقَکَ الْقُنُوعَ فَصَانَکَ عَنِ التَّبَذُّلِ، روحِ قناعت را به تو داد، تو را از تبذّل، یعنی وِلخرجی، دست و دلبازی‌های بی‌مورد، بیجا باز داشت. این هم یک نعمت بزرگ. بعد از بیان این سه نعمتِ بزرگ، فرمودند: حالا کدامِ اینها را می‌خواهی شکر کنی؟ سپس فرمودند: یَا أَبَاهَاشِمٍ! إِنَّمَا ابْتَدَأْتُکَ بِهَذَا، من اینها را به تو ابتدائاً گفتم، لأَنِّی ظَنَنْتُ أَنَّکَ تُرِیدُ أَنْ تَشْکُو (یا أن تَشکُوَ) إِلَیَّ مَنْ فَعَلَ بِکَ هَذَا، من احساس کردم تو آمدی شکایت کنی از آن کسی که این نعمتهای بزرگ را به تو داده، از خدای متعال شکایت کنی! چون احساس کردم آمدی شکایت کنی، جلوی تو را گرفتم از شکایت کردن که مبادا زبان بگشایی به شکایت از کسی که باید از او شکر کنی. @AhkameHarameRazavi
شنبه مغرب اعتقادی ۱۴۰۳/۲/۸ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. امیر المومنین علیه السلام در یکی از نامهای خود در نهج البلاغه می فرمایند: "و اعلَموا یا عبادَ الله! أنَّ المتّقین حازوا عاجِلَ الخیرِ و آجِله". بدانيد اى بندگان خدا كه تقواپيشگان، خیر دنیا و آخرت را به دست آوردند . "شارَکوا أهلَ الدنیا فی دُنیاهم و لم‌یُشارِکهم اهلُ الدنیا فی آخرتِهم". . با اهل دنيا در دنيايشان شريك شدند؛ امّا اهل دنيا در آخرت آنان با ايشان شريك نيستند. چند نکته کوتاه پیرامون این حدیث نورانی عرض کنم: 1.    تقوا یعنی پروا داشتن. تقوا چه در بُعد فردی و چه تقوای در یک جامعه، معنایش محرومیت از نعمتها و لذتهای دنیوی و جسمانی نیست. بلکه با وجود تقوا خیر دنیا و آخرت نصیب فرد و جامعه می شود. چرا که اگر تقوا فرا گیر شود یعنی دزدی نیست، سوء استفاده، اختلاس، رشوه نیست، بی‌عدالتی و ظلم به این و آن، و مظلوم‌کشی و ضعیف‌کشی نیست. وقتی اینها شد، زندگی بهشت خواهد شد. و تقوا هم همین است. 2.    اهل تقوا  به تعبیر حدیث با اهل دنیا در لذتها  و خورد و خوارک شریک هستند ولی اهل دنیا در آخرت با اهل تقوا شریک نیستند. البته نکته مهم این است که، تقوا اقتضا دارد که لذت ها و خورد و خوراک های فرد متقی، در راستای حلال و کسب رضایت الهی است. بنابر این طبق آیه شریفه" مَن حَرَّم زینةَ اللهِ التی أخرَج لِعبادِه و الطیّبات من الرّزق" ، برای  اهل تقوا لذّات دنیوی و رزق های  طیب و پاک، حرام نیست. اما اسراف و زیاده‌روی حرام  یا تجمّلات بی‌مورد حرام یا  به فقراء و مستمندان نرسیدنْ حرام است.  در پایان نکته ای مهم را درباره آداب زیارت یادآوری می‌کنم که لازم است زائران محترم توجه بیشتر نمایند ما در حرم مطهر در محضر ولی خدا هستیم که بر اساس روایات، امام علیه السلام سخن ما را می‌شنوند و سلام ما را پاسخ می‌دهند. حضور در پیشگاه امام علیه السلام اقتضاء می‌کند که از بلند کردن صدا در حرم مطهر و اطراف ضریح مطهر پرهیز شود حتی صلوات هم آهسته فرستاده شود تا ضمن حفظ احترام مقام امام علیه السلام و رعایت ادب حضور مزاحمتی برای حضور قلب زائران ایجاد نشود و همچنین همه زائران عزیز با لباس مناسب به حرم مطهر مشرف شوند و خواهران گرامی در همه مکان‌ها خصوصاً حریم قدس رضوی با حجاب و پوشش کامل حضور پیدا کنند. خداوند بحق حضرت رضا علیه السلام توفیق تقوای الهی را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات متن اصلی: الشرط الثامن: الوصول الی حدّ الترخص جلسه 224، 1396/2/11 حدیث: و اعلَموا یا عبادَ الله! أنَّ المتّقین حازوا عاجِلَ الخیرِ و آجِله. این، فِقراتی از نامۀ امیرالمؤمنین«علیه‌الصلاةوالسلام» به اهل مصر است که بوسیلۀ محمد بن ابی بکر فرستاده شده است، می‌فرماید: متّقین هم نیکیِ نزدیک، زودتر و عاجل را، و هم نیکیِ آجل یعنی مدّت‌دار را حائز می‌شوند، اهل تقوا هم خیرِ این دنیا را می‌بینند، هم خیرِ عالم آخرت را. بعضی خیال می‌کنند که تقوا چه در یک فرد و چه در یک جامعه معنایش محرومیت از نِعَم و لذّات دنیوی و لذّات جسمانی است، می‌فرماید: اینطور نیست. اگر به معنای واقعیِ کلمه تقوا در جامعه منتشر بشود و جامعه، جامعۀ باتقوایی بشود، که از گناه دوری کند، از خطاهای شخصی و عمومی پرهیز کند، یک چنین جامعه‌ای، هم از خیر عاجل، هم از خیر آجل بهره می‌برد. یعنی هم خیرِ دنیا گیرش می‌آید هم خیرِ آخرت. می‌گوید: این را به مردم مصر بگو! بدانند! خیال نکنند که اگر ما می‌گوییم تقوا پیشه کنید؛ معنایش این است که خودتان را آماده کنید برای زندگیِ سخت، برای معیشتِ ضیق. نه، تقوا اگر بود، معیشت هم خوب خواهد شد. نکته این است، ما این را باید ترویج کنیم. وقتی تقوا در یک جامعه‌ای رائج شد، معیشتِ آن جامعه هم درست خواهد شد. اگر تقوا بود، دزدی نیست، سوء استفاده نیست، اختلاس نیست، رشوه نیست، بی‌عدالتی نیست، ظلم به این و آن نیست، مظلوم‌کشی نیست، ضعیف‌کشی نیست، حق‌کشی نیست. وقتی اینها شد، زندگی بهشت خواهد شد. تقوا این است. شارَکوا أهلَ الدنیا فی دُنیاهم، لذّات دنیوی و نِعَم دنیوی که اهل دنیا دلشان به آنها خوش است، از خورد و خواب و شهوات و امثال اینها، اهلِ تقوا در این چیزها با اهل دنیا شریکند، آنها هم خورد و خواب و شهوات دارند، همه‌چیز دارند. و لم‌یُشارِکهم اهلُ الدنیا فی آخرتِهم! اما اهل دنیا در آخرتِ اینها، در آن ثواب اخروی و اجر الهی با اینها شریک نیستند. این امتیاز تقوا، این است. اَباحَهُم اللهُ من الدنیا ما کَفاهم به و اَغناهم، آن مقداری که در دنیا انسان را کفایت کند، بی‌نیاز بکند، خدای متعال آنرا برای اینها مباح کرده است. آنها شریکِ آخرتِ این نیستند، اما این شریکِ دنیای آنهاست.
قالَ اللهُ«عزّوجل»: «قل مَن حَرَّم زینةَ اللهِ التی أخرَج لِعبادِه و الطیّبات من الرّزق قل هی للذین آمنوا فی الحیاةِ الدنیا خالصةً یومَ القیامة کذلک نُفصِّلُ الآیات لقومٍ یَعلَمون». این آیۀ شریفه هم همین معنا را تفهیم می‌کند که: لذّات دنیوی و طیّبات رزق، حرام نیست. بله، اسراف و زیاده‌روی حرام است، تجمّلات بی‌مورد حرام است، به فقراء و مستمندان نرسیدنْ حرام است. بله، این کارها را اهل تقوا نمی‌کنند اما آن مقداری که مورد نیازشان هست، از طیّبات رزق الهی استفاده می‌کنند.[1]   [1]. امالی شیخ طوسی، صفحۀ 26 @AhkameHarameRazavi