سه شنبه ظهر فقهی 1400/6/23
موضوع: #احکام_غصب
مناسبت: شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام (به روایتی)
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت
شخصی از حضرتش سوال کرد که چرا سفر مرگ برای ما ناخوشایند است و از او استقبال نمی کنیم؟ حضرت فرمودند: إِنَّکُمْ أَخْرَبْتُمْ آخِرَتَکُمْ وَ عَمَرْتُمْ دُنْیَاکُمْ فَأَنْتُمْ تَکْرَهُونَ النُّقْلَةَ مِنَ الْعُمْرَانِ إِلَى الْخَرَابِ. شما خانه آخرت را خراب کرده اید و خانه دنیا را آباد، طبیعی است که انتقال از اقامتگاه آباد به جایگاه خراب برای شما ناخوشایند خواهد بود. (بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج6 ؛ ص129)
غصب کردن و تصرف نابجا در اموال دیگران حرام است و البته این حکم کلی دارای ظرایف دقیقی است که برای پاک ماندن از خطا یادگیری این جزئیات لازم است و در مساله 11 رساله مراجع تقلید نیز به این مهم اشاره شده است.
امروز قصد داریم نکاتی مهم و کاربردی در این زمینه خدمتتان بیان نماییم:
1. در حرام بودن غصب و تصرف مال دیگران فرقی بین پدر و فرزند و زن و شوهر یا خواهر و برادر و یا افراد بیگانه وجود ندارد؛ بنابر این اگر پدر و فرزند یا زن و شوهر بدون اجازه و رضایت از مال یکدیگر بردارند یا شریکی در مال شریکش بدون اجازه شریک دیگر دخل و تصرفی انجام دهد از مصادیق غصب محسوب شده و گناه می باشد. (1)
2. اگر انسان مالی یا حقی را غصب کند علاوه بر توبه از گناه باید مال و حق را فورا به صاحبش برگرداند و در صورت توانایی هر مقدار که تأخیر بیندازد گناه بیشتری برای او نوشته می شود و اگر مال غصب شده از بین رفته است مثل یا قیمت آن مال را به صاحبش بدهد. مثلا اگر موبایل کار کرده را سرقت یا غصب کند اگر خود موبایل وجود دارد باید همان را به صاحبش برگرداند و اگر از بین رفته باشد باید قیمت آن را به صاحبش برگرداند. (2)
یکی از خدمات فرهنگی مذهبی آستان قدس رضوی سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 می باشد که به صورت شبانه روزی آماده پاسخگویی به سوالات دینی و شرعی شما زائرین و مجاورین محترم می باشد. و کسانی که به هر دلیلی تمایل به تماس تلفنی نیستند می توانند سوال خویش را به همراه نام مرجع تقلیدشان به سامانه 30002020 پیاک کرده و پاسخ خویش را دریافت نمایند.
خداوند متعال ما را مدیون خلقش قرار ندهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (تحریر الوسیله، ابتدای کتاب الغصب؛ منهاج الصالحین، ج 2 ابتدای غصب ص: 253)
(2) (رساله مراجع م 2548 و م 2558 و م 2559)
@AhkameHarameRazavi
سه شنبه ظهر اعتقادی 1400/6/23
موضوع: #علت_عدم_استفاده_ائمه_علیهم_السلام_از_علم_غیب
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق ( علیه السلام ) درمورد علم غیب ائمه ( علیه السلام ) می فرمایند: إِذَا أَرَادَ اَلْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِك: زمانی که امام اراده کند،چیزی را بداند،خدا او را آگاه می کند(کافی، ج1،ص 258 )
گاهی سوال میشود چرا ائمه ( علیه السلام ) ازعلم غیب خود برای کشته نشدن، استفاده نکردند؟ باید گفت:
1-دوگونه علم وجود دارد(طبیعی-غیب) و انسان در برابرعلم طبیعی تکلیف دارد؛ ولی علمی که از ناحیه غیب به دست آمده، تکلیف نمیآورد؛ چون علم غیب در حقیقت علم امام، آگاهی بر قضای حتمی الاهی است که تغییر ناپذیر است؛ در نتیجه، هیچ تکلیفی ندارد; زیرا تکلیف در جایی معنا دارد که انجام یا ترک چیزی در اختیار مکلف باشد . امر و نهی درباره قضای حتمی بیهوده و بی اثر است; زیرا اراده انسانی در آن تاثیر ندارد
2-معصومین مکلف به زندگی به شیوه عادی بودند تا از الگو بودن نیفتند،چون برای هدایت بشر آمده اند ؛ واگر ازعلم غیب بهره گیرند، هرگز شکست نمی خوردند و نمی توانند الگوی مناسبی برای مردم باشد; زیرا در غم و رنج و مصیبت و مشکل انسان های عادی شریک نیست که خلاف طبیعت است. البته گاه برای حفظ و عزت دین از علم غیب به دستور خدا استفاده می کنند; ولی قانون واساس بر این است که در جریان امور ظاهری از علوم عادی بهره گیرند
3-طبق برخی روایات(کافی، ج1،ص 258 ) ،علم غیب براى پیامبر و امامان شأنى است؛ یعنى، چنان نیست که این علم همواره، هر چیزى را در اختیار آنان قرار دهد. بر این اساس، ممکن است نسبت به نحوه شهادت خود با همه جزئیات آن علم نداشته باشد چون اراده نکرده که بداند.
4-معصومین نیز باید امتحان شوند و سنت الهی این است و ازطرفی عمل به غیب موجب برهم خوردن قوانین طبیعی است.
خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi
سه شنبه مغرب فقهی 1400/6/23
موضوع: #آداب_زیارت_و_احکام_حرم
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
در حدیثی حضرت رضا علیه السلام نسبت به فضیلت زیارت ائمه معصومین علیهم السلام اینگونه می فرمایند: ... مَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِی زِیَارَتِهِمْ وَ تَصْدِیقاً بِمَا رَغِبُوا فِیهِ، کَانَ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَة. هر کس با رغبت و علاقه ائمه معصومین علیهم السلام را زیارت کند و به آنچه آنان ترغیب کرده اند باور داشته باشد، ایشان در روز قیامت شفیعانشان خواهند بود. (الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج4 ؛ ص567)
در مسئله 11 توضیح المسائل مراجع تقلید اینگونه آمده است مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد؛ الحمد لله توفیق یافته ایم که به زیارت حجت خدا مشرف شویم، زیارت مشتمل بر آداب و احکامی است که برای انجام صحیح آن لازم است این امور را بیاموزیم:
1. یکی از مستحباتی که سفارش شده است و فضیلت فراوانی برایش نقل شده زیارت حضرت رضا علیه السلام است که حتی در برخی از روایات ثواب زیارت حضرتش از ثواب زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام بیشتر است.
2. در روایات سفارش شده است که زیارت با معرفت داشته باشیم و معنای معرفت به حق امام بنابر روایتی که از حضرت صادق علیه السلام رسیده (عیون اخبار الرضا ج 2 ص 259) این است که باور کنیم امام شاهد بر اعمالمان می باشد و اطاعت از ایشان را در دستورات دینی بر خود واجب بدانیم؛ مثلا در پوشش شرعی یا نماز یا رعایت حقوق مردم، تحصیل کسب درآمد، طبق دستور امام، عمل نماییم.
3. کسی که عذر شرعی دارد (جنب و حائض) میتواند برای زیارت به صحنها و رواقهای حرم مشرف شود اما توقف در مساجد حرم مثل مسجد گوهرشاد و صحن مسجد، حرام است؛ البته می تواند از یک درب داخل و از درب دیگر بدون توقف خارج شود. (1)
4. بیرون بردن اموال حرم مانند مهر و برخی از سجاده هایی که وجود دارد یا ویلچر(مگر اینکه مجوزی برای این کار وجود داشته باشد.) و مانند آن شرعا حرام است هر چند برای مدت کوتاهی باشد یا به عنوان تبرک باشد. و اگر کسی اموال حرم را خارج کرده، باید فورا برگرداند.
زائرین و مجاورین گرامی می توانند سوالات دینی خویش را با ذکر نام مرجع تقلید خویش به سامانه 30002020 پیامک کرده و پاسخ را مطابق نظر مرجع تقلید دریافت نمایند.
خدواند متعال توفیق زیارت با معرفت به همه ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (توضیح المسائل مراجع، مساله 355 ؛ تحریر الوسیله، القول فی احکام الجنب ؛ رساله آموزشی، ج1 درس: 20 ص: 88)
@AhkameHarameRazavi
سه شنبه مغرب اعتقادی 1400/6/23
موضوع: #اثبات_علم_غیب_امام_علیه_السلام
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
خدواند در قرآن درباره علم غیب می فرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ؛ و هیچ احدی بر غیب خدا اطلاع ندارد؛ مگر کسی که خدا از او راضی باشد (آیه 26و27جن)
آیات قرآن درباره علم غیب سه گونه است:
1-برخی آیات علم غیب را مخصوص خدا میداند(آیه 59 انعام)
2-برخی آیات پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) علم غیب را از خود نفی میکند(آیه 188 اعراف)
3-برخی آیات گوید که برخی از رسولان و برگزیدگان نیز علم غیب دارند(آیه 27 جن)
راه جمع این است که بگوئیم:
علم غیب ذاتا ومستقلا مخصوص خداست و معصومین از جانب خدا علم دارند؛ازاین جهت هرجا در قرآن آمده که علم غیب مخصوص خداست(آیه 59 انعام) منظور علم غیب ذاتی و استقلالی وبالفعل است وهرجا گوید برخی دیگر که خدا بخواهد به آنها میدهد(آیه 27 جن)،منظور غیر مستقل است و ازجانب خدا وبا اذن اوست وبالفعل معصومین ندارند،ولی بالقوه دارند که اگر بخواهند خدا به آنها میدهد؛ ازطرفی برخی علوم مثل روز قیامت فقط مختص خداست .
خداوند توفیق فهم معارف دین را به ماعنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi
چهارشنبه ظهر فقهی 1400/6/24
موضوع: #احکام_نماز_مسافر
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
در روایتی حضرت باقر علیه السلام می فرمایند: مَن أَعانَ مُؤمناً مسافراً... أَجَارَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ مِنَ الْغَمِّ وَ الْهَمِّ ... . کسی که مؤمن مسافری را یاری کند خداوند متعال در دنیا و آخرت او را از غم و اندوه در پناه خود گیرد. (وسائل الشیعة، ج11، ص: 429)
در مساله 11 رساله مراجع تقلید بیان شده مسائلی را که غالبا انسان به آن نیاز دارد واجب است یاد بگیرد؛ لذا امروز چند نکته کوتاه درباره احکام نماز مسافر خدمت شما تقدیم می شود:
1. اگر نمازگزار مشغول نماز چهار رکعتی شود و در بین نماز یادش بیاید که مسافر است در صورتی که به رکوع رکعت سوم نرفته باشد باید نماز را دو رکعتی تمام کند و نمازش صحیح است هر چند در ابتداء نماز را به صورت چهار رکعتی نیت کرده باشد. (1) اما اگر به رکوع رکعت سوم رفته باشد، نماز باطل است (به فتوی یا احتیاط) و باید دو مرتبه نماز را به صورت شکسته و دو رکعتی بخواند. (2)
2. کسیکه میداند نماز مسافر شکسته است و باید نماز را شکسته بخواند چنانچه بدون توجه و از روی عادت نمازش را تمام بخواند اگر داخل وقت متوجه شود باید دو مرتبه نماز را بخواند و اگر خارج وقت متوجه شد نیز به فتوای تعداد زیادی از مراجع تقلید از جمله امام خامنه ای (به فتوی یا احتیاط واجب) نماز را دو مرتبه به عنوان قضا بخواند. (3)
مسائل نماز جزئی و دقیق است لذا توصیه می شود در مسائل نماز و همچنین مسائل شرعی دیگر با کارشناسان احکام مشاوره داشته باشید در همین راستا می توانید با سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 تماس بگیرید.
خداوند متعال سفر مسافرین اسلام خصوصا زائرین حضرت رضا علیه السلام را بی خطر فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) آیت الله وحید: اگر قرائت یا تسبیح زیاد کرده، بنابر احتیاط واجب دو سجده سهو بجا آورد. آیات عظام گلپایگانی، خوئی، مکارم، صافی: برای ایستادن یا نشستن بی جا بنابر احتیاط واجب دو سجده سهو انجام دهد. (رساله مراجع تقلید، م 1236)
(2) آیت الله سیستانی: اگر رکعت سوم را تمام کرده نمازش باطل است. و اگر به رکوع رکعت سوم رفته، بنابر احتیاط واجب باطل است. (رساله مراجع مساله 1364 ؛ توضیح المسائل جامع، م 1643)
(3) وحید: اگر سهوا تمام بخواند بعد از وقت متوجه شود قضا ندارد. گلپایگانی، صافی: اگر غفلت کند و بعد از وقت بفهمد قضا ندارد. (عروه الوثقی، فصل فی احکام صلاه المسافر م 3 ؛ امام خامنه ای، استفتاء خصوصی ؛ توضیح المسائل مراجع م 1358)
@AhkameHarameRazavi
چهارشنبه ظهر اعتقادی 1400/6/24
موضوع: #عوامل_آرامش
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن راهکار آرامش را یاد خدا میداند و میفرماید: أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: همانا با یاد الاهی قلب ها آرام می شود (آیه 28 رعد)
برخی عوامل رسیدن به آرامش عبارتند از:
1-یادخدا: طبق آیه تلاوت شده یادخداباعث آرامش است،یعنی این که انسان همیشه توجه و یقین داشته باشد که هیچ موجودی در عالم نمی تواند مستقل و جدای از «الله» منشأ اثر باشد وتمام قدرت و ملک و هستی از او است وعزت و ذلت بندگان نیز به دست او است؛ او بر همه چیز توانا است؛ اگر انسان واقعا با تمام وجودش باور داشته باشد که هیچ دگرگونی و قدرتی در عالم نیست مگر این که وابسته به خداوند بزرگ است و آن گاه با زبان بگوید: «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم»، دیگر دغدغه و اضطرابی ندارد.
2- توکل به خدا: توکل یعنی این که انسان وظیفه خود را در حد توانایی انجام داده و نتیجه کارها را به خداوند واگذار نماید. قرآن مجید می فرماید: "کسی که بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می کند"(آیه 3 طلاق) چون رزق از ناحیه خداوند تعالی ضمانت شده وخداوند قادر است که از عهده ضمانت خود برآید.
3- رضایت به خواست الهی: اگر انسان باور داشته باشد که خداوند متعال همیشه خیر خواه بندگان خود است و به خواست الاهی گردن نهد هیچ دغدغه ای نخواهد داشت. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) دراین زمینه فرمود: هرکس اطمینان کند که آنچه خداوند برای او مقدر کرده، از او فوت نمی شود، قلبش راحت و آرام می گردد. (غررالحكم، ح 8763)
خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi
چهارشنبه مغرب فقهی 1400/6/24
موضوع: #استخاره
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
در روایت است از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام که میفرمایند: لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ. هیچ پشتیبانى مطمئن تر از مشورت کردن نیست. (وسائل الشیعة ؛ ج12 ؛ ص39)
یکی از موضوعات پر مراجعه مردم به روحانیون استخاره است، رجوع می کند و درخواست استخاره دارد
چقدر تا به حال نسبت به استخاره تحقیق و بررسی کردیم که حقیقتش چیست و کاربردش کجاست؟ بگذارید امروز نکاتی راجع به این موضوع عرض کنیم:
1. استخاره در لغت به معنای درخواست خیر کردن از خداوند متعال است و حقیقت آن یعنی دعا قبل از انجام کاری مهم و یا تصمیمی سرنوشت ساز؛ و مستحب است انسان برای هر کار مهمی دعا کند که خداوند متعال خیرش را در آن قرار دهد.
اما آنچه مرسوم شده، از استخاره به عنوان نوعی قرعه اسلامی در امورات، خاصه تصمیمات مهم؛
باید گفت انسان نسبت به تصمیمگیری در امور مختلف مثل سفر، خرید و فروش ابتدا سفارش شده فکر و تحقیق و دقت و مشورت با افراد مطمئن و با تجربه داشته باشد و هنگامی که به خوب یا بد بودن آن مطمئن شد با توکل بر خداوند و دعای خیر کردن عمل کند. و ازدواج هم از همین مقوله است و اینطور نیست که به محض اینکه در معرض انتخاب همسر آینده قرار گرفتیم برویم سراغ استخاره؛ بله اگر با مشورت و تحقیق به نتیجه ای (مثبت یا منفی) نرسید و متحیر باقی ماند مانعی ندارد و میتواند استخاره کند، ولی در هر صورت عمل کردن به استخاره واجب نیست. (1)
2. برخی از افراد وقتی مراجعه می کنند برای استخاره می بینیم که اصلا استخاره را درست متوجه نشده اند مثلا :
الف: برای پیش بینی آینده مثلا آیا با فلانی ازدواج می کند یا نه؛ یا اینکه در امتحانش موفق می شود یا نه.
ب: گاهی اوقات برای انجام کارهایی که اصل آن حرام است درخواست استخاره دارند مثلا برای سقط جنین.
ج: پیدا کردن گم شده. (2)
این موارد هیچ کدام استخاره ندارد و انسان برای رسیدن به حوائجش باید تلاش کند و البته از خداوند نیز بخواهد و دعا کند
لذا در مشکلات و مسائل زندگی از هم صحبت شدن با اهل علم و کارشناسان دینی بهره بگیریم و به جای طلب استخاره (به غلط) از ایشان نسبت به مسئله مد نظرمان مشاوره و راهنمایی بگیریم.
تعجیلدر فرج امام زمان علیه السلام و سلامتی مراجع عظام تقلید خاصه امام خامنه ای صلوات بر محمد و آل محمد
نکات توضیحی و منابع:
(1) (العروه الوثقی، کتاب الحج، مقدمه فی آداب السفر و مستحباته ؛ اجوبه الاستفتائات، سوال 1434 و 1435 ؛ سیستانی، استفتائات ص 130 ؛ مکارم، استفتائات جدید، ج4 سوال 1195)
(2) (اجوبه الاستفتائات، سوال 1436 و 1437 و 1438 ؛ سیستانی، استفتائات ص 130 ؛ مکارم، استفتائات سایت، استخاره)
@AhkameHarameRazavi
چهارشنبه مغرب اعتقادی 1400/6/24
موضوع: #موانع_آرامش
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام علی ( علیه السلام ) گناه را از عوامل سلب آرامش می داند و می فرمایند: کَم مِن شَهوَةِ ساعَةٍ اَورَثَت حُزناً طَویلاً؛. چه بسیار خواهش های نفسانی لحظه ای، که اندوه طولانی و درازی را در پی دارد.( کافی، ج 2 ، ص 451 )
بعضی از عوامل از بین رفتن آرامش که در روایات بدان ها اشاره شده است عبارت اند از:
1-دلبستگی به دنیا: پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: "رغبت و علاقه به دنیا موجب غم و حزن انسان است و زهد و بی رغبتی به دنیا موجب راحتی قلب و بدن است(بحار، ج 73، ص 91)
امام خمینی (ره) نیز با توجه به روایات به فرزندشان حاج سید احمد فرمودند: «... من آنچه ملاحظه کردم و مطالعه در حال قشرهای مختلف نمودم، به این نتیجه رسیده ام که قشرهای قدرتمند و ثروتمند، رنج های درونی و روانی و روحیشان از سایر اقشار بیشتر و آمال و آرزوهای زیادی که به آن نرسیده اند بسیار رنج آورتر و جگر خراش تر است... آنچه مایه نجات انسان ها و آرامش قلوب است، وارستگی و گسستگی از دنیا و تعلقات آن است که با ذکر و یاد دایمی خدای تعالی حاصل می شود(نامه 26/4/1363)
2- طمع و چشم داشت به مال مردم: پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: "کسی که به مال دیگران طمع و چشم داشت، داشته باشد حزن و اندوهش طولانی خواهد شد(بحار، ج 77، ص 172)
3- حسادت: امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام ) فرمود: "غیر از حسود ظالمی را ندیدم که شبیه ترین کس به مظلوم باشد؛ زیرا دارای قلبی غصه دار و حزنی پیوسته است"( بحار، ج 73، ص 256)
4- چشم و هم چشمی: وقتی می بینند کسی چیزی دارد، آنها هم سعی می کنند آن چیز را تهیه کنند و داشته باشند و نداشتن آن چیز موجب نگرانی و ناراحتی آنان می گردد و احساس کمبود می کنند. پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: در امور دنیا به کسانی که وضع زندگیشان پایین تر از تو می باشد بنگر، نه به کسانی که وضع مالی آن ها از تو بهتر و برتر است(جامع السعادات، ج6، ص105)
خداوند آرامش حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi
پنج شنبه ظهر فقهی 1400/6/25
موضوع: #تغییر_مرجع_تقلید
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
در روایت است از حضرت علی بن موسی الرضا علیه اسلام که می فرمایند: أَنَّ الْفَقِیهَ یَسْتَغْفِرُ لَهُ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ الْوَحْشُ وَ الطَّیْرُ وَ حِیتَانُ الْبَحْر. کسی که در مسائل دینی شناخت دقیق و صحیح دارد، ملائک آسمان و اهل زمین و حیوانات و پرندگان و ماهیان دریا، برای او استغفار می کنند. (الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام ؛ ص: 338)
در مساله 11 رساله مراجع تقلید بیان شده مسائلی را که انسان غالبا به آنها نیاز دارد واجب است یاد بگیرد.
یکی از سوالاتی که مؤمنین سؤال می کنند این است آیا انسان می تواند مرجع تقلید خود را تغییر دهد یا خیر؟
در جواب عرض می شود:
اگر انسان مرجع فعلی خودش را بدون روش صحیح شرعی و بدون تحقیق از اهل خِبره و مجتهد شناس، انتخاب کرده، اکنون باید طبق روش صحیح شرعی و با کمک گرفتن از اهل خِبره و مجتهد، مرجع تقلید اعلم را انتخاب کند.
و اگر انسان مرجع تقلید فعلی خودش را مطابق روش صحیح شرعی، به عنوان مرجع اعلم یعنی کسی که از دیگران توانایی بیشتری بر استنباط احکام دارد، انتخاب کرده است، در این صورت نمی تواند مرجع تقلیدش را تغییر بدهد؛
بله اگر برایش طبق روش صحیح شرعی اطمینان حاصل شود که مرجع دیگری اعلم است در این صورت باید مرجع تقلیدش را تغییر دهد و از مرجع اعلم تقلید کند. (1)
خوب این روش صحیح شرعی در یافتن مرجع اعلم یعنی چه؟
در توضیح المسائل راههایی برای پیدا کردن اعلم ذکر شده است که یکی از آن راهها رسیدن به اطمینان است؛
بنابر این اگر مکلف با پرسش از اهل خِبره (که از جایگاه علمی مراجع آگاهی دارند) یا پرسش از اهل علم و طلاب علوم دینی (ولو با فرستادن واسطه)، یا از هر راه صحیح عقلایی برایش اطمینان به اعلم بودن مرجعی حاصل شود تقلید از وی صحیح است.
عزیزان توجه داشته باشند به هدف امکان مراجعه حضوری و پرسش مستقیم از کارشناس؛ در برخی از مسیرها در اماکن متبرکه میز خدمت پاسخگویی با حضور کارشناس آقا و خانم قرار داده شده است که زائرین می توانند سوالات دینی خویش را بپرسند.
تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، سلامتی مراجع عظام، خاصه امام خامنه ای صلوات بر محمد و آل محمد
نکات توضیحی و منابع:
(1) (توضیح المسائل مراجع، مساله 2 و مساله 3)
@AhkameHarameRazavi
پنج شنبه ظهر اعتقادی 1400/6/25
موضوع: #عوامل_طول_عمر1
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق ( علیه السلام ) برای افزایش طول عمر می فرمایند: صَدَقه وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ یَزِیدَانِ فِی الْأَجل :نیکی به پدر و مادر و صله رحم موجب ازدیاد عمرند.(بحار، ج71، ص 83)
در روایات راههایی برای افزایش عمر بیان شده است که برخی ذکر میشود:
1-نیکی به والدین و صلهرحم: صلهرحم تا جایی نقش دارد که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرماید حتی زمانی که قومی به جای نیکی، به فجور و گناه ورزی روی میآورند به سبب آنکه صلهرحم را به جا میآوردند، دارای عمر طولانی خواهند شد. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این باره میفرماید: مردمی که گناهکارند و نه نیکوکار، به صلهرحم، اموالشان زیاد و عمرشان طولانی میشود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد!؟ (کافی، ج 2، ص 155)
2- خوش اخلاقی: امام صادق ( علیه السلام ) میفرماید: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانهها را آباد و عمرها را طولانی میکنند. (کافی، ج 2، ص 100) واین طبیعی است، چون با اخلاق خوش استرس کم شده و بیماریها کم میشود.
3- زیارت امام حسین ( علیه السلام ) : در این باره امام صادق ( علیه السلام ) فرموده است: زیارت امام حسین ( علیه السلام ) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزیات را زیاد میکند و زندگیات را همراه با سعادت میکند (کامل الزیارات، ص 286)
4- نیکی به خانواده: امام صادق ( علیه السلام ) میفرماید: هر کس به شایستگی در حق خانوادهاش نیکی کند، خداوند بر عمرش میافزاید. (کافی، ج 8، ص 219، ح 269)
خدواند عمر با برکت به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi
پنج شنبه مغرب فقهی 1400/6/25
موضوع: #حق_الناس
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روایتی می فرمایند: أَعْظَمُ الْخَطَایَا اقْتِطَاعُ مَالِ امْرِئٍ مُسْلِمٍ بِغَیْرِ حَق. عظیم ترین گناهان، خوردنِ به ناحق و دست درازی به مال شخص مسلمان است. (وسائل الشیعة ؛ ج16 ؛ ص50)
امشب نا داریم چند نکته ای درباره حق الناس خدمت شما خوبان تقدیم کنیم:
1. تضییع حقوق مردم از گناهان است و تنها با توبه برطرف نمی شود بلکه باید انسان بعد از توبه حق مردم را نیز ادا کند.
2. حال اگر حقی که ضایع شده است از حقوق غیر مالی باشد، مثل اینکه غیبت مسلمانی را کرده باشد، یا تهمت به کسی زده باشد و مانند اینها؛ در این موارد اگر مفسده نداشته باشد علاوه بر توبه به تصریح تعدادی از مراجع تقلید از جمله امام خامنه ای باید حلالیت بطلبد. (1)
3. اما اگر حقی که ضایع شده است از حقوق مالی باشد، مثل اینکه پولی قرض گرفته اما هنوز قرض خود را ادا نکرده است یا به مال کسی خسارتی وارد کرده باشد اگر چه سالیان زیادی از آن گذشته باشد؛ در این صورت علاوه بر توبه اگر توانایی پرداخت دین خود را دارد در صورتی که به صاحب مال دسترسی دارد باید فورا آن را به صاحب مال پرداخت کند و اگر صاحب مال فوت کرده است باید به ورثه او بدهد. و اگر پرداخت مستقیم بدهی به طلبکار سبب آبرو ریزی یا مانع شرعی دیگری در میان است می تواند به صورت غیر مستقیم مثلا به کمک واسطه بدون ذکر جزئیات، بدهی خود را پرداخت کند. و انجام کارهای خیر از طرف طلبکار بجای پرداخت بدهی کافی نیست. اگر به طلبکار دسترسی ندارد باید برای پیدا کردن او تلاش کند و چنانچه از پیدا کردن طلبکار مأیوس شود باید با اجازه دفتر مرجع تقلید مقدار بدهی را از طرف طلبکار به فقیرشرعی صدقه بدهد. (2)
سامانه تلفنی 32020 با پیش شماره 051 به صورت شبانه روزی آماده پاسخگویی به سوالات شرعی و دینی شما عزاداران حسینی می باشد.
خداوند متعال ما را مدیون احدی از خلق خودش قرار ندهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) نکته: رهبری، بهجت، مکارم:(احتیاط واجب): اگر مفسده ای ندارد باید حلالیت بطلبد. (رهبری، رساله آموزشی، ج2، درس: 19 ؛ استفتائات امام خمینی ج2 گناهان کبیره س 16 ؛ مکارم، سایت، استفتائات، تهمت ؛ بجهت، استفتائات، ج4، ص: 562، س 6475 ؛ منهاج الصالحین،ج 2 م29 )
(2) نکته: طبق فتوای امام خامنهای برای اجازه در پرداخت رد مظالم احتیاط مستحب است. (سوالات سامانه جامع، اموال پیدا شده و مجهول المالک، مظالم، تاریخ ۱۳۹۹/۰۸/۱۹ ؛ استفتائات آیت الله سیستانی، سوال 353 ؛ منهاج الصالحین، ج2 م 990)
@AhkameHarameRazavi
پنج شنبه مغرب اعتقادی 1400/6/25
موضوع: #عوامل_طول_عمر2
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام باقر عليه السلام برای افزایش عمر می فرمایند:اَلْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنْفيانِ الْفَقْرَ وَ يَزيدانِ فِى الْعُمْرِ وَ يَدْفَعانِ عَنْ صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ:كار خير و صدقه، فقر را مى بَرند، بر عمر مى افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى كنند.(ثواب الاعمال ، ص ۱۴۱)
در روایات راههایی برای افزایش عمر بیان شده است که برخی ذکر میشود:
1-صدقه: صدقه شامل دادن واجبات و مستحبات مالی از سوی شخص است و اختصاص به زکات و خمس ندارد. هر کسی به هر میزان که صدقه به ویژه به سائل و محروم دهد، از برکات آن بهرهمند خواهد شد که از جمله آنها افزایش عمر است. امام باقر ( علیه السلام ) فرمود: کار خیر و صدقه، فقر را میبرد، بر عمر میافزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور میکند. (ثواب الاعمال، ص 141)
2- اجتناب از غضب الهی: اجتناب از گناه و عوامل ایجاد غضب الهی از دیگر راههای افزایش عمر است؛ زیرا اگر موجبات غضب تحقق یابد، باعث کاهش عمر میشود. در همین رابطه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرماید: مرگ انسانها در نتیجه گناهان، بیشتر از مرگ آنها در نتیجه فرا رسیدن اجل است و زنده ماندن انسانها در نتیجه نیکیهایشان، بیشتر از زندگی کردنشان به خاطر باقی بودن عمر است(مکارم الاخلاق، ص 362)
3-شکرنعمت: امام علی (علیه السلام) فرمودند: شکرگزاری فراوان ، عمر را زیاد می کنند و بر مُهلت زندگی می افزایند(غررالحکم،ح9306)
4- شستن دست پیش و پس از غذا خوردن: امام صادق ( علیه السلام ) میفرماید: دستهایتان را قبل و بعد از غذا خوردن بشوئید، که فقر را میبرد و بر عمر میافزاید.(محاسن، ج 2، ص 202)
خدواند عمر با برکت به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi
جمعه ظهر اعتقادی 1400/6/26
موضوع: #راههای_حفاظت_از_سلامت_قلب_و_روح
سلام علیکم – بسم الله الرحمن الرحیم-
امیرالمومنین ( علیه السلام ) فرموده است: اَلْمَوَاعِظُ صِقَالُ اَلنُّفُوسِ وَ جِلاَءُ اَلْقُلُوبِ : اندرزها صیقل بخش جان ها و جلا دهنده دل هاست(تصنیف غررالحکم ،ص 224، ح 4524)
در روایات راه هایی برای حفاظت و مراقبت از سلامت قلب بیان شده که عبارتند از:
1- موعظه و نصیحت: یکی از راه های حفظ سلامت قلب بهره مندی از مواعظ و نصایح است. مواعظ، کلی گویی و در ارتباط با مسایل عمومی و فراگیر است، اما نصایح درباره شخص و مشکل خاص است. پس گاهی در مقام موعظه گفته می شود که از غیبت کناره گیرید تا قلب نمیرد؛ و گاه در مقام نصیحت به شخص می گویند شما در حال غیبت کردن هستید و توبه کنید. امیرمومنان ( علیه السلام ) درباره موعظه فرموده است: دلت را با موعظه زنده گردان.( نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 31، ص 392)
2- محافظت بر تقوا و ترک گناه: امیرمومنان درباره نشانه قساوت قلب به خشک شدن چشم از اشک به سبب زیادی گناه اشاره می کند و می فرماید: چشمها خشک نمی شود مگر به خاطر قساوت قلب و دلها قساوت پیدا نمی کند مگر به سبب زیادی گناه(وسائل الشیعه، ج 16، ص 45)
3-حکمت آموزی: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نابودی قلب و سلامت آن را به ترک دانش حکمت دانسته است. ایشان می فرماید: دلی که در آن حکمتی نیست، مانند خانه ویران است پس بیاموزید و آموزش دهید، بفهمید و نادان نمیرید. براستی که خداوند، بهانه ای را برای نادانی نمی پذیرد. (نهج الفصاحه، ص 600، ح 2095)
4.ترک محبت دنیا و مال دوستی: محبت به مال و نه بهره گیری از مال از مهمترین آفات و آسیب هایی است که در روایات به آن توجه داده شده است. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید: و خدای عزوجل به موسی ( علیه السلام ) وحی کرد: ای موسی! به زیادی ثروت شاد مشو و در هیچ حالی مرا فراموش مکن، زیرا با زیادی ثروت گناهان فراموش می شود و از یاد بردن من قساوت قلب می آورد(کافی، ج2، ص 497)
در روایات راه های دیگری برای سلامت قلب یا همان روح آدمی از قبیل صمت و سکوت، روزه، شب بیداری و نماز شب و عمل به مستحبات و ترک متشابهات و شبهات و مانند آنها بیان شده که برای جلوگیری از اطاله کلام به همین میزان بسنده می شود.
خداوند قلب ما را از گناهان حفظ بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi
جمعه مغرب فقهی 1400/6/26
موضوع: #ایجاد_اختلاف_بین_افراد_خانواده
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ. در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا کنید،امید که مورد رحمت قرار گیرید. (سوره حجرات آیه 10)
یکی از مباحث مهم، احکام خانواده است و از طرفی هم یادگیری مسائلی که انسان غالبا به آنها نیاز دارد واجب است بیاموزد لذا چند نکته درباره ایجاد اختلاف بین مؤمنین و ایجاد اختلاف بین افراد خانواده خدمت شما عرض می شود:
1. ایجاد اختلاف، که باعث فساد میان مؤمنین شود از گناهان بزرگ بوده و شرعا جایز نمی باشد که بعضی از مصادیق آن عبارتند از:
الف: ایجاد اختلاف بین زن و شوهر بواسطه سخن چینی، غیبت کردن از همسر و یا دخالت کردن در زندگی آنها که باعث جدائی یا اذیت زن و شوهر شود.
ب: پدر یا مادر بین فرزندان در بخشش و هدایا فرق بگذارد به طوری که فرق گذاشتن سبب بر انگیخته شدن فتنه و فساد در بین فرزندان شود. (1)
2. اگر اختلافی میان اعضای خانواده وجود داشته باشد، وجود اختلاف مجوز قطع صله ارحام نمی شود هر چند آن اختلاف، در برخی از مسائل اعتقادی یا سیاسی یا اجتماعی باشد. و قطع رابطه با خویشان و ارحام، حرام است. البته توجه شود صله ارحام منحصر به ملاقات حضوری نیست و می توان آن را با بقیه وسائل ارتباطی انجام داد و همچنین اگر ملاقات حضوری سبب انحراف یا ارتکاب گناه خود یا خانواده بشود یا سبب تایید گناه یا تشویق فرد گنهکار بر گناه بشود، باید شیوه مناسب را انتخاب نمود. (2)
نکات و مسائل شرعی بسیار دقیق و جزئی است و در برخی موارد نیز در نظرات مراجع تفاوت است که عزیزان لازم است مطابق نظر مرجع خویش عمل نمایند؛ سامانه پیامکی 30002020 به صورت شبانه آماده پاسخگویی و خدمت می باشد.
خداوند متعال دلهای مؤمنین را به یکدیگر مهربان تر فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) (اجوبه الاستفتائات س 1728 ؛ منهاج الصالحین ج2 م 1336)
(2) (رهبری سایت لیدر استفتائات جدید مرداد97 ؛ استفتائات جدید مکارم ج3 ص609 س1751 و س 1752)
@AhkameHarameRazavi
جمعه مغرب اعتقادی 1400/6/26
موضوع: #اعجاز_قرآن
سلام علیکم—بسم الله الرحمن الرحیم---
خداوند در قرآن در اثبات اعجاز قرآن می فرماید: إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ : اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل کردهایم شک و تردید دارید، یک سوره همانند آن بیاورید؛(آیه 23 بقره)
وجوه مختلفی برای اعجاز قرآن وجود دارد که برخی را عرض می کنیم:
1-تحدی و مبارز طلبی: قرآن مجید برای اینکه نشان دهد معجزه و از نزد خداست و سخن پیامبر نیست. در چند مورد با صدای بلند جن و انس را به آوردن شبیه آن دعوت نمود تا آنها که ادعا می کنند قرآن کلام بشر است فرصت اثبات ادعای خود را داشته باشند(آیه 88 اسراء)
2-اعجاز قرآن از جهت آورنده آن: رسول گرامى اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فردى امّى بوده، پس چگونه میتوانسته است در میان مردم جزیره العرب که اصولاً با دانش و فرهنگ بیگانه بودند، چنین کتابى از پیش خود بیاورد.
3-عدم وجود اختلاف در قرآن: آیه ( لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً) اثبات این ادعا میکند که عدم اختلاف در قرآن نشان اعجاز است،چون بشر در گفته هایش اختلافاتی دارد.
4- اخبار غیبى:در قرآن مطالبى نسبت به برخى افراد، یا بعضى از وقایع که در آینده؛ یعنى زمان بعد از نزول آیات قرار بوده واقع شود، پیشبینى شده که به همان صورت به وقوع پیوسته است؛ از جمله آیه ( غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ -آیه 1-3 روم)است که پیروزی رومیان بر ایرانیان بعد از شکست را ذکر می کند.
5-اعجاز علمی: حركت زمين (آيه 53 طه)؛ كروى بودن زمين (آيه 40 معارج)؛قانون جاذبه (ایه 2 رعد) ودهها نمونه دیگر که بعد از صدها سال اثبات شده است.
خداوند پیروی از معارف قرآن را به همه عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi
شنبه ظهر اعتقادی. ۱۴۰۰/۶/۲۷
موضوع: #نور_بودن_خدا
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
آیا طبق آیه(الله نور السماوات والارض ) خدا نور است؟
1.یکی اسماء خداوند متعال نور است ، لکن منظور از نور ، همین نور حسّی شناخته شده نیست .
2.نور وسیله تبیین اجسام و مشاهده موجودات مختلف این جهان است، و بدون آن، چیزى را نمى توان دید، بنابراین هم «ظاهر» است و هم «مُظهِر» (ظاهر کننده غیر).. یعنى روشن و روشن کننده و پیدا و پیدا کننده است، خواه نور محسوس باشد، مثل نور خورشید و ستارگان و چراغ، و خواه نور غیر محسوس مانند علم و ایمان.
3.از آنجا که ذات خداوند پیدا و روشن است و باعث پیدایش و روشنى هر چیز دیگر است؛ زیرا خالق و ایجاد کنندۀ آنان است، اطلاق کلمه "نور" بر خداوند صحیح است، بلکه چون وجود هر چیزى باعث ظهور آن چیز براى دیگران است باید گفت که مصداق تام نور همان "وجود" است، پس خداوند متعال کاملترین مصداق "نور" میباشد و ظاهر بالذات و مُظْهِر واقعى او است؛ از اینرو باید اذعان کرد که او نورى است که آسمانها و زمین و تمام مخلوقات به وسیله او ظهور یافتهاند
4. و اما اینکه در آیه تعبیر به "نور" کرده و نه "پدید آورنده"، براى تنبه بر این نکته است که، همانطور که "نور" ظاهر است و نیاز به ظاهر کننده ندارد، خداوند متعال هم، خود ظاهر و روشن و واضح است و براى شناخت او نیازى به وجود واسطه و مُظْهِر نیست. چنانکه اهل عرفان به پیروى از انبیا و امامان(علیهم السلام) فرمودهاند مخلوقات را باید در پرتو وجود و نور خداوند شناخت، نه اینکه خدا را به واسطه مخلوقات و آثار شناسایى نمود
4. ازامام رضا(علیه السلام) تفسیر آیه «اللّهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الأَرْض» را خواستند فرمود: «هاد لاِهْلِ السَّمواتِ وَ هاد لاهْلِ الأَرْضِ»؛ (او هدایت کننده اهل آسمان ها و هدایت کننده اهل زمین است )(توحید،ص155)
در حقیقت این یکى از خواص نور الهى است، اما مسلماً منحصر به آن نمى باشد و به این ترتیب، همه انوار هستى از نور او مایه مى گیرد، و به نور ذات پاک او منتهى مى شود.
خداوند توفیق فهم معارف دین و عمل به آنها را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد
@AhkameHarameRazavi
شنبه مغرب اعتقادی. ۱۴۰۰/۶/۲۷
موضوع: #پیامبران_در_خاورمیانه
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
سوال:چرا پیامبران فقط در خاورمیانه بودند؟
خداوند در قرآن می فرماید: (در هر امّت پیامبری فرستادیم [تا به مردم بگویند] که خدا را بپرستید و از بت اجتناب کنید)؛ «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت(36 نحل)این آیه نشان می دهد که بعثت همه پیامبران الهی در منطقه خاصّی نبوده؛ بلکه برای هر قوم و امّتی پیامبر و رسولی ارسال شده است تا هر امّتی راهنما و پیامبری داشته باشد و بر همگان اتمام حجّت شده باشد. پس مسلما هر کجا که اقوامی زندگی می کرده اند پیامبرانی هم بوده اند( غافر، 78.-نحل، 36. -فاطر، 24؛ اسراء، 15؛ طه، 134. )
البته نام و سرگذشت همه این پیامبران بر ما معلوم نیست؛ چرا که تنها نام و سرگذشت بعضي از آنان در قرآن و روایات اسلامی ذكر شده است. خداوند در قرآن نیز خطاب به پیامبرش، از دو دسته از رسولانش سخن گفته و می فرماید: «رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْكَ(164 نساء)؛ (پیامبرانى كه سرگذشت آنها را پیش از این، براى تو باز گفته ایم و پیامبرانى كه سرگذشت آنها را بیان نكرده ایم).
بنابراین، این احتمال وجود دارد که در خارج از خاورمیانه نیز انبیایی بوده اند كه نام آنها در قرآن بیان نشده است؛ و نمی توان گفت که همه پیامبران در یک منطقه خاص بوده اند؛ بلکه بخشی از 124 هزار نفر پیامبر، در خاورمیانه ظهور کرده اند و تعداد دیگری نیز در سایر مناطق و حتی اروپا ظهور کرده اند.
اینکه اسم و سرگذشت برخی از پیامبران الهی در تاریخ مانده است و در قرآن نیز بدان اشاره شده است، خالی از علّت نیست. پیامبران الهی با توجه به وظایف و محدوده رسالتشان شناخته می شوند. برخی از آنان، تنها وظیفه تبلیغی داشته اند و برخی نیز مرسل بوده اند؛ تعدادی نیز صاحب شریعت و رسالت جهانی بوده اند و اختصاص به منطقه خاصی نداشته است با این حال، طبیعی است که اسم رسولان و صاحبان شرایع بر سرزبان ها می ماند؛ امّا این به این معنا نیست که پیامبران دیگری ـ در مناطق دیگری ـ نبوده اند.
علاوه بر این، کثرت پيامبران در منطقه خاورميانه با توجه به تمدّن کهن آن عجیب به نظر نمی رسد؛ زيرا مورّخان بزرگ تصريح کرده اند كه مشرق زمين (مخصوصاً شرق ميانه) گهواره تمدّن انسانى و زادگاه تمدن هاى بزرگ جهان است. تمدن مصر باستان كه قديمى ترين تمدّن شناخته شده جهان است، و تمّدن بابل در عراق، و تمدن يمن در جنوب حجاز، و همچنين تمّدن ايران و شامات همه نمونه تمدن هاى معروف بشرى هستند. آثار تاريخى مهمى كه در اين مناطق باقى مانده، و سنگ نوشته ها، همه شاهد گوياى اين مدّعاست.
لازم به ذکر است، انسان هاى متمدّن نياز شدیدترى به آيين الهى دارند، تا هم قوانين حقوقى و اجتماعى آنان سامان شود، و هم جلو تعدّيات و مفاسد گرفته شود. در حالی که اقوام وحشى يا نيمه وحشى، آمادگى زيادى براى پذيرش مذاهب ندارند، و اگر هم مذهب را پذيرا شوند، قدرت نشر آن را ندارند. ولى هنگامى كه مذهب در مراكز تمدّن آشكار شود، به سرعت از آنجا به نقاط ديگر نشر پيدا مى كند؛ زيرا مردم مناطق ديگر، براى حل مشكلاتشان دائماً در اين مناطق رفت و آمد دارند.
«مكه» در واقع مركزى بوده كه در اطراف آن، بقاياى پنج تمدن معروف بزرگ(روم شرقی-شامات-ایران-یمن-مصر) وجود داشته، و مكه نسبت به آنها مانند مركز دايره حساب مىشده است. در شمال تمدن روم شرقى و شامات، در شمال شرقى تمدن ايران و كلده و آشور، در جنوب تمدن يمن، و در غرب تمدن مصر باستان، درست به همين دليل، هنگامى كه اسلام گسترش يافت تمام قلمرو اين تمدنهاى پنجگانه را زير سيطره خود قرارداد و همه را در خود ذوب نمود.
پس طبیعی است که با توجه به مرکزیت خاورمیانه، اکثر رسولان الهی از این ناحیه ظهور کرده باشند و از آنجا پیام خود را به تمام مردم جهان رسانده باشند
خداوند توفیق فهم معارف دین و عمل به آنها را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد
@AhkameHarameRazavi
یکشنبه ظهر فقهی. ۱۴۰۰/۶/۲۸
موضوع: #اقسام_ربا
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت استکه میفرمایند: مَنْ أَکَلَ الرِّبَا... لَمْ یَزَلْ فِی لَعْنَةِ اللَّهِ وَ الْمَلَائِکَةِ مَا کَانَ عِنْدَهُ قِیرَاطٌ. هر کس ربا بخورد تا زمانی که قیراطی (مقدار کمی) از مالِ ربا نزد او باشد، پیوسته در لعنت و نفرین خدا و فرشتگان خواهد بود. (وسائل الشیعة؛ ج18، ص: 122)
یکی از گناهان بزرگ که در قرآن به نوعی جنگ با خدا از آن تعبیر شده است گناهِ ربا است؛ لازم است کسانی که وضعیت کسب و کارشان مورد ابتلاء این مسائل هست با یادگیری دقیق احکام ربا مواظب باشند که خدایی ناکرده دچار این گناه بسیار بزرگ نشوند؛ امروز تصمیم داریم در این باره چند نکته کوتاه عرض کنیم:
1. ربا به معنای زیاده است، که از جهتِ شرعی به هر زیاده گرفتن یا سود یا درصد، ربا گفته نمی شود بلکه از جهت شرعی ربا به سه قسم است و در غیر این سه مورد ربا وجود ندارد:
مورد اول: ربای قرضی یعنی شخص، مالی را به عنوان قرض بدهد و شرطِ سود کند. (1)
مورد دوم: ربای معاملی یعنی شخص، جنسی را که در بازار به کیل و وزن خرید و فروش میشود، با مثلِ خودش ولی با زیاده، خرید و فروش کند. مثلا 10 کیلو برنج ایرانی را در مقابل 12 کیلو برنج پاکستانی معاوضه کند. البته اگر دو معامله مستقل و جُدا از هم انجام شود اشکالی ندارد. یعنی 10 کیلو برنج ایرانی در برابر پول، بفروشد، سپس 12 کیلو برنچ پاکسانی در برابر پول، خریداری کند. (2)
مورد سوم: ربای جاهلی یعنی اینکه طلبکار به بدهکار برای ادای دینش مهلت بدهد و در مقابل مهلت داده شده، زیادی از او بگیرد. (3)
2. به نظر بیشتر مراجع معظم تقلید در چند مورد ربا گرفتن حرام نیست که به دو مورد اشاره می شود: اول: ربا گرفتن پدر و فرزند از یکدیگر، فرقی بین پسر و دختر نیست؛ اما بین مادر و فرزند یا بین خواهر و برادر جایز نیست. دوم: ربا گرفتن زن و شوهر از یکدیگر. (4)
نکته: نسبت به تورم و کاهش ارزش پول نیز در این مورد نکاتی وجود دارد که برای توضیح بیشتر می توانید با سامانه تلفنی 05132020 تماس حاصل فرمایید.
خدای رحمان، توفیق کسب حلال و نسل صالح به همه ما عنایت فرماید، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
منابع و نکات توضیحی:
(1) جهت اطلاع: فتوای امام خامنهای نسبت به دریافت دین به نرخ روز مورد توجه بیان کننده باشد. (تحریر کتاب قرض م9 ؛ منهاج الصالحین ج2 م1011)
(2) (تحریر کتاب البیع، ربا قبل از مساله 1 ؛ منهاج الصالحین ج2 ص72)
(3) (تحریر کتاب الدین م8 ؛ منهاج الصالحین ج2 م992)
(4) زنجانی: ربا گرفتن پدر از پسر و شوهر از زن حرام نیست اما بنابر احتیاط واجب پسر از پدر و زن از شوهر ربا نگیرد. خوئی، تبریزی: ربا گرفتن بنابر احتیاط واجب در موارد فوق جایز نیست. نکته: زن دائم اتفاقی و در موقت اختلافی است. (رساله مراجع م 2080 ؛ رساله آیه الله وحید 2108)
@AhkameHarameRazavi
یکشنبه ظهر اعتقادی. ۱۴۰۰/۶/۲۸
موضوع: #کنیز_و_بردهداری
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
برده داری: . 1. اسلام برده داری را نیاورده است، بلکه برده داری قبل از اسلام بود و برخی نظامهای اقتصادی در آن زمان به آن تکیه داشت و به نوعی صنعت محسوب میشد و امکان حذف یکباره نبود. ۲. اسلام ورودی بردهداری را محدود به جنگ و آن هم جنگ با کفار و آن هم فقط کفار حربی که آغاز کننده جنگ بود نمود و روشهای دیگر را مانع شد. ۳. بسیاری از احکام(به ظاهر بی ربط به آزادی بردگان) به دنبال آزادی بردگان است مثل کفاره روزه و نقض قسم و.. ۴. معصومین، برده از جنگ نمیگرفتند و از بازار خریداری میکردند و به بهانههای مختلف آزاد میکردند و این یعنی فرهنگ سازی.
در مورد کنیز باید توجه داشت: الف)در جنگ با مسلمانان زنها را کنیز حساب نمیکردند(مثل زمان امام علی ) بلکه زمان پیامبر در جنگ با کفار بود ب) 4 راه وجود داشت:زنهای اسیر را بکشند 2- زنهای اسیر را آزاد کنند 3- در زندان بیفتند 4- به عنوان کنیز باشند؛راه 1 و2 خلاف عقل است. راه 3 بدلیل کمبود امکانات امکانپذیر نبود ؛بنابراین تنها راه کنیزشدن در خانه مسلمانان بود.
در مورد ازدواج با زن شوهردار به عنوان کنیز باید گفت:
اولا: خدا که مالک همه است گفته. ثانیا: خودشان شروع کننده جنگ برعلیه مسلمانان هستند. ثالثا: کفار هستند و قواعد خاصی پایبند نیستند. رابعا :اگرشوهرش هم اسیر شود زن همان شوهرش میماند. خامسا: خود زن نیز در جنگ شرکت کرده. سادسا: امکان اینکه زن نامحرم درمنزل کسی بماند (سالها) نیست،جزاینکه به عنوان کنیز محرم باشد. سابعا: نفس اسیر شدن درجنگ را خدا به عنوان طلاق وصیغه حساب کرده است.
خداوند توفیق فهم معارف دین و عمل به آنها را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد
@AhkameHarameRazavi
یکشنبه مغرب فقهی. ۱۴۰۰/۶/۲۸
موضوع: #خمس_مالی_که_قرض_داده_میشود
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
در روایتی حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: إِنَّ أَشَدَّ مَا فِیهِ النَّاسُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَنْ یَقُومَ صَاحِبُ الْخُمُسِ فَیَقُولَ یَا رَبِّ خُمُسِی... . سخت ترین و شدیدترین حالی که در روز قیامت به مردم دست می دهد آن است که مستحقان خمس برخیزند و بگویند: پروردگارا خمس ما را از کسانی که خمس پرداخت نکرده اند بگیر. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص: 547)
یکی از مسائل بسیار مهم که در رساله مراجع تقلید بیان شده این است؛ مسائلی را که انسان غالبا به آن نیاز دارد واجب است بیاموزد؛ مسائل خمس هم بسیار دقیق است و هم بسیار مورد نیاز است؛ لذا امشب بنا داریم چند نکته کوتاه درباره خمس مالی که قرض داده می شود خدمت شما خوبان بیان کنم:
1. اگر انسان از درآمدهای بین سالش به کسی قرض بدهد و تا سر سال خمسی دریافت نکند، با رسیدن سال خمسی، خمس دارد البته اگر مبلغ قرض الحسنه قابل دریافت نیست، به نظر اکثر مراجع تقلید از جمله امام خامنه ای هر زمانی که دریافت کرد باید فورا خمس آن را پرداخت کند. (1)
2. افرادی که صندوق های قرض الحسنه خانوادگی یا همکاری شرکت می کنند، که نوبت وام افراد با قرعه مشخص می شود، افرادی که قسط پرداخت می کنند چنانچه سر سال خمسی آنها برسد و هنوز قرعه به اسمشان در نیامده، مبالغی که به صندوق پرداخت کرده اند در صورتی که از درآمد بین سال باشد، خمس دارد البته اگر سر سال خمسی قابل دریافت نیست، هر زمانی که وام را دریافت می کنند به هر مقداری از مبالغ که سال گذشته پرداخت شده، به نظر اکثر مراجع باید خمسش پرداخت شود. (2)
خداوند متعال توفیق انجام وظائف شرعی را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) آیت الله مکارم: خمس ندارد و جزء درآمد سال دریافت می باشد.
(2) (اجوبه الاستفتائات س 871 ؛ منهاج الصالحین ج1 مساله 1251 ؛ استفتائات سایت آیت الله مکارم، خمس، نحوه محاسبه خمس ؛ فاضل، جامع الوسائل ج1 س 835 ؛ بهجت توضیح المسائل مساله 1379)
@AhkameHarameRazavi
یکشنبه مغرب اعتقادی. ۱۴۰۰/۶/۲۸
موضوع: #چشم_زخم
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
هیچ کاری بدون اذن خدا اتفاق نمی افتد، ولی خداوند دنیا رابر اساس قانون علت و معلول خلق کرده و چشم مثل بقیه وسایل می تواند اثر بگذارد و در واقع اثر روح فرد است. یعنی همانطوری که خدا در چاقو اثر بریدن را گذاشته است، در چشم نیز اثر گذاشته ا ست.
چشم زخم طبق آیات 67 یوسف و 51 قلم و احادیث صحت دارد. پیامبر: چشم زخم واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار میدهد.»(بحارالانوار،ج 63، ص 26)
راهکار دفع چشم زخم:
1. از خود نمایی و تجمل و نشان دادن نعمتهای خدادای در معرض چشم حسودان پرهیز نمایید
2. به اذکار و عاهای ذکر شده برای رفع ان مراجعه کنیم مثل خواندن سوره های ناس و فلق و ایه الکرسی و ذکر ماشا الله و لا قوه الا بالله و داشتن حرز امام جواد و...
3. همانطور که چشم بد گرفتاری میاورد چشمها و قلبهای سلیم و پاکی هم هستند که انسان با ارتباط با انها و دعای انها اثرات خوبی را برای خود میتواند کسب کند.
خداوند توفیق فهم معارف دین و عمل به آنها را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد
@AhkameHarameRazavi
دوشنبه ظهر فقهی 1400/6/29
موضوع: #وضو
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
رسول خدا صلی الله علیه و آله در روایتی می فرمایند: یَا أَنَسُ أَکْثِرْ مِنَ الطَّهُورِ یَزِیدُ اللَّهُ فِی عُمُرِکَ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ عَلَى طَهَارَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّکَ تَکُونُ إِذَا مِتَّ عَلَى طَهَارَةٍ مِتَّ شَهِیداً. رسول گرامی به یکی از اصحابشان به نام انس می فرمایند: وضو زیاد بگیر تا خداوند، عمرت را زیاد کند و اگر می تواند روز و شب با طهارش باشی، همین کار را انجام بده و اگر با طهارت از دنیا بروی، شهید از دنیا رفته ای. (وسائل الشیعة، ج1، ص: 383)
از آنجایی که احکام وضو بسیار مورد نیاز است، بنا داریم چند نکته کوتاه درباره احکام وضو خدمت شما زائرین و مجاورین بارگاه رضوی تقدیم کنم:
1. با وضو بودن و همچنین دائم الوضو بودن مستحب است اگرچه انسان نخواهد کاری که وضو لازم دارد انجام دهد. (1)
2. کسی که به قصد با طهارت بودن، وضو گرفته میتواند با آن نماز هم بخواند. (2)
3. کسی که وضو گرفته است و شک دارد که وضویش باطل شده است یا نه، بنا می گذارد که وضویش باطل نشده است و صحیح است. مثلا کسی صبح به قصد با طهارت بودن وضو گرفته است و ظهر می خواهد نماز بخواند و شک دارد که وضویش باطل شده یا نه، به شک خودش اعتنا نمی کند و می تواند با همان وضو نماز بخواند. (3)
4. اگر انسان بعد از نماز شک کند که وضو گرفته است یا نه، به نظر اکثر مراجع نمازی که خوانده صحیح است ولی باید برای نمازهای بعد وضو بگیرد. (4)
سامانه تلفنی 05132020 و سامانه پیامکی 30002020 به صورت شبانه روزی آماده پاسخگویی به سوالات شرعی و دینی شما می باشد.
خداوند متعال توفیق عبادت و بندگی خالصانه اش را به همه عنایت فرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد
نکات توضیحی و منابع:
(1) (عروه الوثقی، فصل فی الوضوئات المستحبه، م 2 ؛ رساله آموزشی، ج1 درس 17 غایات وضو)
(2) (عروه الوثقی، فصل فی الوضوئات المستحبه، م 2)
(3) (توضیح المسائل مراجع تقلید، م 300)
(4) آیات عظام خوئی، تبریزی، فاضل، زنجانی، صافی: در صورتی که احتمال بدهد که در حال شروع به نماز، ملتفت حالش بوده است، نمازش صحیح است. وحید: در صورتی که علم به غفلت در حال شروع نماز به نماز نداشته باشد، نمازش صحیح است. (توضیح المسائل مراجع م 303 ؛ رساله آموزشی، ج1 درس 16)
@AhkameHarameRazavi
دوشنبه ظهر اعتقادی 1400/6/29
موضوع: #جهنم_و_مهربانی_خدا
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
چگونه خدای مهربانتر ازمادر، انسان را میسوزاند؟
اگر مادر به بچه اش بگوید:دست به بخاری داغ نزن که دستت میسوزد. آیا اگر بچه دست بزند به مهربانی مادر ربط دارد؟ مسلما خیر.
وقتی کودکی را مار گزیده است، دوستداران او، دست و پای او را بسته و جای نیش مار را تیغ می زنند تا زهر وارد خون نشود. این کار از سر رحمت و عطوفت است.
خطاهای انسان نیز گاهی سطحی است. خداوند مهلت می دهد و گاهی خطاها شدیدتر و موجب اذیت و آزار دیگران است خداوند نیز در دنیا جریمه و مجازات هایی برای شخص برقرار می شود. تا پشیمان شود و جبران کند و در صورتی که خطاهای او گسترده تر و قابل جبران در دنیا نباشد در عالم برزخ مکافات خواهد شد و اگر خطاها عمیق تر بود در مواقف قیامت و سختی های محشر مجازات خواهد شد تا پاک گردد و در نهایت برخی گناهان با آتش جهنم باید پاک شود و سپس نجات خواهد یافت. در این نگاه نقش آتش جهنم همانند از بین بردن ناخالصی ها در کوره خالص سازی آهن و مس و طلا خواهد
«آخرت ظهور واقعی وضعیت دنیاست». یعنی تجسم وعین اعمال دنیاست. با این توضیح که:
رابطه بین یک جرم و سزای آن میتواند چند گونه باشد:
1- اعتباری و قراردادی مثل آنکه برای تخلف از فلان علامت راهنمایی و رانندگی فلان مبلغ را وضع کرده باشند .
2 - تکوینی مثل آنکه اگر کسی سوزن در چشم خود فرو برد کور خواهد شد. 3 - رابطه عینیت که جزاء عین جرم باشد و تجسم اعمال به همین معنای سوم میباشد .
اگر سؤال شود که چرا خداوند نظام هستی را بگونهای ترتیب داده است که عمل مجرمانه انسان هویتی اینگونه داشته باشد. میگوییم این سؤال مانند آن است که اگر کسی سوزنی در چشم خود فرو برد و نابینا شد. اعتراض کنیم که چرا خداوند آهن را با انعطاف آفرید تا از آن سوزن درست شود و چرا دست را پر قدرت و چشم را نرم قرار داد تا سوزن در او فرو رفته و موجب نابینایی شود غافل از آنکه آنچه او آفریده جای ایرادی ندارد این ترکیب حاصل از حرکات اختیاری ما و شما است که مشکل آفرین شده است. حال سؤال شما را با توجه به مقدمات فوق باید اینگونه تصحیح کرد. که: چرا انسان که قدرت و اختیار و عقل و دانش دارد به جای نزدیکی به رحمت حق و کسب بهشت رضوان چنین جایگاه دردآفرینی برای خود فراهم میآورد؟!
اعمال ما صورتي ملكي و دنيايي دارد كه فاني و موقت است .در اين جهان به صورت سخن يا عمل ديگر ظاهر مي شود. نيز صورتي ملكوتي دارد كه پس از صدور از ما هرگز فاني نميشود. اعمال ما در وجهه ملكوتي و چهره باطني باقي است. روزي پردههاي مربوط به دنيا كنار مي رود و حقيقت آشكار مي شود . كردارمان را با چهره ملكوتي مشاهده خواهيم كرد. اگر زيبا و لذّت بخش است، نعيم و بهشت ما خواهد بود اما اگر زشت و بد است، آتش و جحيم خواهد بود. جزاي آخرت عين كردار دنيا است و چيزي جدا از عمل نيست.
در واقع گناهکاران در لحظه گناه به مثابه بیماری می مانند که اگر چه تیغ جراحی بدنش را پاره کرده، اما به دلیل اثر داروی بیهوشی، متوجه درد و رنج نیست و اگر هوشیاری او بازگردد از این حالش نهایت رنج و عذاب را خواهد داشت.
محبت پدر ومادر و ديگر انسانها غالباً احساسي بيش نيست . در برخى از موارد برخلاف حكم عقل، حق و عدالت عمل مىكند. در حالى كه لطف و رحمت الهى هرگز جدا از عدل، حكمت و سنتهاى حكيمانه پروردگار در نظام خلقت نيست.
برخی از کیفرها لازمه عدل الهی است همانطور که در دنیا اگر یک حاکم، شخص ظالمی را که ستمهای بسیاری روا داشته و حقوق بسیاری از انسانها را تضییع نموده، و یا مادری، یکی از فرزندان را که ستمهای بسیاری نسبت به فرزندان دیگر روا داشته و حقوق آنان را تضییع نموده، مورد مؤاخذه و کیفر قرار ندهند، مورد ملامت انسانهای منصف و با وجدان قرار میگیرند و عدالتشان زیر سؤال میرود، همچنین کسانی که ظلم و ستمهای بسیاری میکنند؛ مثلاً تعدادی از جوانان از یک خانواده را کشته، یا یک یا چند نفر را سالها در زندان نگه داشته، و آنها را شکنجه میکنند، آیا عدل و رحمت الهی حکم میکند که از آن ظالم بگذرد و انتقام مظلومان را از ستمگران نگیرد و آنان را به حال خودشان بگذارند؟
-وقتي كسي مال يتيمي مي خورد ، اين گونه نيست كه خداي متعال جهنمي را از آتشي پر كرده باشد و مال يتيم خور را در آن آتش بياندازد ، بلكه خوردن مال يتيم باطني آتشي و سوزناك دارد كه در قيامت كه روز پديدار شدن باطن ها است ، باطنش نمايان مي شود و آتشي مي شود كه مال يتيم خور را مي سوزاند. آتش و عذاب آن شخص در آخرت باطن عمل خود او است كه در دنيا با آن زندگي كرده است.
قرآن كريم مي فرمايد : « إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامي ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا» "كساني كه اموال يتيمان را به
ظلم و ستم ميخورند، (در حقيقت،) تنها آتش ميخورند و بزودي در شعلههاي آتش (دوزخ) ميسوزند."
اگر خدا نسبت به اين عذاب و آتش خبر مي دهد در حقيقت هشدار از گرفتار شدن به باطن و نتيجه اعمال خود ما مي دهد و ما نبايد به خدا اعتراض كنيم كه چرا اين هشدار را به ما دادي و آتش را به او نسبت دهيم و بگوئيم كه خدايا چرا ما را به خاطر مثلا خوردن مال يتيم در آتش دردناك جهنم سوزاندي ؟
مانند هشداري كه پليس نسبت به تصادف و يا سقوط در دره ، به رانندگان خاطي مي دهد. اگر راننده اي خطا كرد و رعايت سرعت و نكات راهنمائي و رانندگي را نكرد و به دره سقوط كرد يا با ماشين ديگر تصادف كرد نمي تواند پليس را مقصر بداند كه چرا براي خطاي من چنين جريمه و عذابي را معين كردي ؟! بلكه بايد خودش را سرزنش كند كه چرا عملي را مرتكب شدم كه نتيجه و باطني چنين دردناك و نابودگر داشت؟
البته جهنم برای اکثر خوب است،چون باعث پاک شدن میشود و بعد از پاکی به بهشت میروند.
خداوند توفیق فهم معارف دین و عمل به آنها را به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد
@AhkameHarameRazavi
دوشنبه مغرب فقهی 1400/6/29
موضوع: #تسهیلات_بانکی
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت أمیرالمومنین علی علیه السلام در روایتی می فرمایند: ...لَا یَقعُدَنَّ فِی السُّوقِ إلَّا مَن یَعقِلُ الشّرَاءَ وَ البَیعَ. در بازار ننشیند (شروع بهکسب نکند) مگر کسی که قبلا آداب و احکام خرید و فروش را آموخته باشد. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص: 154)
یکی از سوالاتی که بسیار سوال می شود، دریافت وام ها و تسهیلات بانکی است که در مقابل پرداخت این وام ها توسط بانک، از انسان سود دریافت می شود، سوال این است که آیا دریافت این وام ها از بانک و پرداخت سود حلال است یا حرام است؟
که برای جواب این سوال به چند نکته درباره وام و تسهیلات بانکی باید توجه شود:
1. اگر به کسی پولی قرض داده شود و در مقابل شرط اضافی و سود کند ربا و حرام است و فرقی بین بانک و غیر بانک نمی کند و اگر گرفتن سود بر اساس یک معامله شرعی مثل خرید و فروش نسیه و یا شراکت صحیح و مانند این دو باشد، اشکال ندارد. مثلا فردی نیاز به ماشین دارد به نظر تعدادی زیادی از مراجع تقلید از جمله امام خامنه ای می تواند با مراجعه به بانک و با گرفتن تسهیلات خودرو هم صاحب ماشین شود و هم سود پرداختی صحیح است به این صورت که مشتری وجه وام را به وکالت از بانک، ماشینی را نقدا برای بانک خریداری کند و هنگامی که ماشین را خریداری کرد از طرف بانک همان ماشین را به صورت نسیه با سود و اقساط مشخص به خودش بفروشد. (1)
2. وام های تسهیلاتی بانکی باید در مورد خودش هزینه شود مثلا اگر وام برای خرید ماشین است باید فقط در همان راه هزینه و مصرف شود و مصرف وام در غیر مورد قرارداد، شرعا جایز نیست. (2)
3. با توجه به اينكه پرداخت اقساط بدهي در زمان سررسيد واجب است انسان نبايد در صورت توان در اداء پرداخت اقساط خود تأخير و كوتاهي نمايد. (3)
مسائل شرعی مخصوصا مسائل بانکی بسیار جزئی و دقیق است لذا انسان باید نسبت به این مسائل آگاهی کامل داشته باشد تا دچار ربا و خلاف شرع نشود؛ در همین راستا می توانید با سامانه تلفنی 05132020 تماس بگیرید و سوالات دینی و فقهی خود را سوال کنید.
خداوند متعال توفیق کسب روزی حلال را به همه ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
نکات توضیحی و منابع:
(1) آیت الله سیستانی: بین بانک دولتی و مشترک و بین غیر دولتی فرق می گذارند و برخی از مراجع مانند آیت الله بهجت وام دریافتی را صحیح نمی دانند مگر اینکه در برابر سود معامله ای با بانک انجام گیرد. (سیستانی، استفتائات س 357 ؛ بهجت، استفتائات، ج3 ص: 188، بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری)
(2) (اجوبه الاستفتائات، س 1924 ؛ مکارم، استفتائات سایت، امور بانکی، احکام وام ها ؛ سیستانی، استفتائات ؛ بهجت، استفتائات، بانکها و مؤسسات دولتی و اعتباری س 3997 ؛ جامع المسائل فاضل ج2، س 1015)
(3) (رساله مراجع تقلید م 2276)
@AhkameHarameRazavi