✂️ برشی از یک کتاب
#فریاد_شریعتی_از_سر_مسئولیت
شما سخن مرا گوش بدهید ، از شما نمی خواهم که هر چه می گویم بپذیرید ...
حرفی که من می زنم تنها به خاطر《حقیقت》است و اگر هم نظرم درست نباشد ، (نیتم) درست است و فریادم از سر《مسئولیت و درد》است . آمده ام به پدرها بگویم که فرزند شما نه به عنوان یک فساد اخلاقی ، بلکه با دلایل و علل فکری و اعتقادی ، از شما فرار کرده و با شما بیگانه شده است ...
آری من آمده ام از این آتش که بر اندیشه و ایمانتان افتاده خبر بدهم ، بگویم که اساساً این دینِ شما و مذهب شما چرا متزلزل شده و چرا (نگهداریش) برای شما مشکل شده است . و چرا هر لحظه و هر نسل تنهاتر می مانید و ضعیفتر ؛ و در برابر هجوم اندیشه و روح این قرن عقب نشینی می کنید و خودتان را عاجز احساس می کنید ، و جز توسل به (دعا) برای ( اصلاح این نسل ) و این عصر هیچ راهی به ذهنتان نمی رسد . من نه از راه دین نان می خورم ، که نانم آجر شود ، نه منبر دارم ، نه محراب دارم ، نه لباس روحانی و نه عنوان و منصب دینی دارم نه موقعیت مذهبی دارم و نه مرید پولدار دارم و نه می جویم ... آمده ام که بگویم : همه چیز از دست رفته است و همه چیز از دست می رود ، به چه چیز مشغولید ؟
📚 پدر ، مادر ما متهمیم ، علی شریعتی ، ص ۲۲ الی ۲۵
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed