✂️ برشی از یک کتاب
#نمی گویم لذت نبر
نمی گویم از زندگی دنیا بهره نگیر و لذت نبر ؛ می گویم در این《باتلاق》فرو نرو و غرق نشو ؛ سوار و مسلّط باش و سعی کن که لذّت ها و خوردن ها و خوابیدن ها و شادی ها و رنج های تو ، در برنامه تو باشد و روی حساب و نقشه باشد تا همین کارهای عادی ، با این انگیزه و هدف ، باعث حرکت و وسیله قرب تو باشد . مومن لذت می برد و عمیق ترین لذّت ها را می برد : به شرط آن که به تمامی وجودش برسد و به تمامی نیازهایش فکر کند ؛ وگرنه مثل کسی می ماند که سرش را پوشانده ، ولی پاهایش را رها کرده و یا غذا برداشته و از تشنگی به مرگ رسیده یا مثل ماشینی می ماند که از بنزین پر شده و شیشه ها و چراغ هایش روبه راه گشته ، ولی چرخ هایش سوراخ مانده و از کار افتاده است . تو سعی کن《امیر دنیا》باشی ، نه《اسیر آن》. اگر بخواهی امیر باشی و در باتلاق نمانی ، باید《هدف》را فراموش نکنی و از حرکت چشم نپوشی .
📚 نامه های بلوغ ، علی صفایی حائری ، ص ۱۳۲
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed