eitaa logo
برشی از یک کتاب
4.4هزار دنبال‌کننده
198 عکس
41 ویدیو
2 فایل
ارتباط با من : @Ammar12 تبادل و تبلیغ : @Mohajer1214 _ هدف، ارائه طریق و الگوست _ با #ایتا و #تلگرام کسی فیلسوف نمی‌شود _ باید کتاب خواند... کتابِ خوب
مشاهده در ایتا
دانلود
با عرض سلام خدمت تمامی بزرگواران و همراهان گرامی ؛ دوستان میتوانید انتقادات و پیشنهادات خود را از طریق آیدی @Ammar12 به ما منتقل نمائید . 🔰 کانال برشی از یک کتاب
✂️ برشی از یک کتاب نیاز به مذهب در برابر این سؤال ، که آیا مذهب ضرورت دارد و لزومی دارد ، باید پرسید برای چه و در کجا و در چه زمینه ای ؟ برای این زندگی مُرفه و منظم و حیوانی ، نه فقط مذهب ضرورت ندارد که عقل و فکر هم لازم نیست ، چون درکندو غریزه ، نظم و عدالت و رفاه را عهده دار شده است ، اما برای زندگی انسانی و شکوفا شدن استعدادها ؛ هم به مذهب نیاز هست و هم به اندیشه و فکر . درست مثل این که بپرسی آیا جنین به دست و پا و چشم و گوش و زبان احتیاج دارد ؟ آیا این ها برای او ضرورت دارد ؟ جواب این است که برای چه و در کجا ؟ در محدوده ی رحم ، نه دست و پا و زبان می خواهد و نه شش و شکم و معده . او در رحم به بیش از جفتش نیاز ندارد اما برای زندگی بیرون از این محدوده نه تنها به این همه که به ابزار و وسایل دیگری هم نیازمند است و به نیروهای عظیمی احتیاج دارد . همان طور که از سرمایه های عظیم انسان از عقل و فکر و وجدان و آزادی او کشف می کنیم که زندگی انسان محدود به این محدوده ها نیست . از آن جا که انسان بی نهایت استعداد دارد ناچار بی نهایت ادامه دارد و برای این زندگی گسترده به مذهب و به رهبری و قانون گذاری نیاز می افتد . 📚 اندیشه من - علی صفایی حائری- ص 58 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️برشی از یک کتاب یا انسان هنگامی که《جامعه انسانی》به یک《دامپروری》تبدیل شد و پس از تلاش ها به سطح《کندو》هم نرسید و هنگامی که انسان به اسارت ماشین رفت و به خاطر "مصرف" به استعمار روی آورد و به خاطر مصرف به جنگ دامن زد ، می خواهی در این جنگ و با آن اسارت و در این دامپروری انسان آرام بماند و دم نزند؟ و اگر آرام می ماند و دم نمی زند آیا استحاله نشده بود و درست یک《گاوِ صد در صد 》نگردیده بود ؟ این است که دم می‌زند و فریاد می زند و عصیان سر می دهد . 📚 اندیشه من ، علی صفایی حائری ، ص ۵۸ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
به《حقارت گناه》نگاه نکن ؛ ببین چه کسی را《معصیت》می کنی . به خدا قسم برای《سوختن و عذاب》ما ، همین بس که محبت های خدا و تجاوزهای خودمان را یکجا ببینیم . 📚 نامه های بلوغ ، علی صفایی حائری ص ۱۱۲ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب مذهب باید مذهب را با « برهان و با تجربه » بسنجیم و سپس به آن رو بیاوریم و انتخاب کنیم . مادام که سنجشی در میان نباشد ، ناچار《عادت ها و سنت ها و تعصب ها》میانه داری می کنند و گردو خاک بالا می آورند و انسان را کور می سازند و او را از حرکت و رشد و پیشرفت باز می دارند ، اما هنگامی که از روی سنجش انتخاب کنیم آن وقت دیگر تعصب و سنت و عادت می میرند و شناخت و عشق ، ما را به حرکت و پیشرفت وا می دارند . هر حقیقت متحرکی هنگامی که از "سنجش و انتخاب" نباشد و به عادت و تقلید رسید در واقع به « قبرستان » خود رسیده و با دست خویش گور خود را کنده است ... بزرگترین جنایت به مذهب این است که آن را از تفکر و تعقل جدا کنیم و غیر برهانی و عاطفی جلوه بدهیم ... در همان لحظه ای که مذهب از برهان جدا می شود و از تفکرو سنجش و انتخاب کنار می افتد ، از همان لحظه مذهب《اعدام》شده و مراسم تدفینش هم گذشته است . 📚 اندیشه من ، علی صفایی حائری ،ص33 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب و گیر ما مشکل و گیر ما این است که خودمان را نشناخته ایم . ما داریم در این دنیا خودمان را خرج می کنیم و بی خیال هم هستیم ؛ درست مثل کسی که در شب یک اسکناس و چک ارزشمند را به خیال این که کاغذ است روشن می کند تا یک قِرانی اش را پیدا کند ، که صبح می فهمد چیزی را شمع راه رسیدن به یک قِرانی کرده است که یک میلیارد ارزش داشته است . این جا است که فریاد « یا حَسْرَتا » سر می دهد . پس دقت کنیم که عمر خود را ، هستی خود را در این دنیا خرج چه چیزی کرده ایم ؟! ما مضطریم و داریم خودمان را خرج می کنیم . از سرمایه های ما بی برو برگرد دارد خرج می شود . این طور نیست که اگر خرج نکنیم ، چرخ این عالم متوقف شود ، که از لحظه ها و ایام ما می گذرد . 38 ، 39 ، 40 سال از عمر ما گذشته ، خیال می کنیم که لحظه ای است . جداً گذشت . و چیزی ته دست مان باقی نمانده است . بچه های دیروز بودیم و پیرهای امروز شده ایم . فردا هم خاکیم ، خاک ! و اِی کاش خاک بودیم ، چون خاک رویشی دارد و از آن چیزی سبز می شود . امّا آتش می گیریم ؛ ابولهبیم و از نسل ابولهب شده ایم . گویا که با ابوتراب پیوندی نداشته ایم ! پس تأملی کنیم . 📚 فوز سالک ، علی صفایی حائری ،ص 59 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب و نهی های خشکِ زندگی سوز اگر مذهب را امر و نهی و بکن و نکن های خشک و زندگی سوز بدانی ، که نشاط و روح تو را به زندان می افکند ؛ ناچار در برابر آن می ایستی و از زیر بارش شانه خالی می کنی . اما اگر جهان قانونمند و رابطه های پیچیده را باور کردی ، آن وقت دقت و حذر در تو زنده می شود و تو در این کویر مبهم و جنگل تاریک ، به دنبال آشنا و آگاهی می گردی که به تو بگوید از کجا بیا ، از کجا نرو، بکن و نکن ها را انتظار می کشی ؛ چون پیچیدگی راه و حجم خطر و آشناییِ جلودار را می دانی و محبت و رافت او را دیده ای و امامت و رسالت او را باور کرده ای . 《بار سنگین تکالیف》هنگامی بر تو سبک می شود که تو خودت و جهان و آدم ها و رابطه پیچیده این ها را شناخته‌باشی و به نارسایی غریزه و علم و عقل و وجدان خودت رسیده باشی . این جاست که منتظر رسولِ امین می مانی و به دنبال او می روی ؛ تا از خداوند مهربان آگاه ، برای تو حرف ها را بیاورد و پیام ها را بخواند . این 《شناخت و معرفت》اسلام است . و همین که در دل تو و در احساس تو نشست ، ایمان است و آنجا که به عمل پیوست و بار داد ؛ تقوا و اطاعت است . مذهب ، شناخت و عشق و عمل را با هم دارد و گر نه《عمل های بی معرفت》 و امر و نهی و بکن و نکن های مزاحم و عصیان ساز و نفرت زاست . 📚 نامه های بلوغ ، علی صفایی حائری ، ص ۷۴ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب سیخ کباب ؟! چه قراری در دل ها ریخته ایم ؟ آدم ها و نفوسی را که با ما بوده اند به چه چیزی مطمئن کرده ایم ؟ آیا به وعده ها ، به وعیدها ، به نعمت ها ، به خانه ای که برای شان تهیه کرده ایم ، به زنی که برای شان گرفته ایم ، به حرف هایی که برای شان زده ایم ؟! ... آیا مطمئن به نِعَم بوده اند یا مطمئن به قَدَر ؟ ببینیم زنی که مدت ها با ما بوده ، بچه هایی که مدت ها با ما بوده اند ، این ها را ما به همین حدّ و قدر قانع کرده ایم که بابا این خانه مال تو ، این طلا مال تو ، این کفش مال تو ، این کلاه مال تو ، همین ؟!به خدا قسم همین ها روز قیامت دست از دامن ما بر نمی دارند که تو ما را به چه چیزی فروختی ؟!ما را به چه چیزی قانع کردی ؟! در برابر کسانی که با ما بوده اند ، در برابر مغزها و چشم ها و نگاه هایی که یک ساعت ، دو ساعت در انتظار ما بوده اند تا حرفی بزنیم ، مسئولیم . این ها را به چه چیزی مطمئن کرده ایم ؟! باید با خودمان جمع بندی داشته باشیم که چه کرده ایم ؟ ... کسانی که مهمان ما هستند ، حتی نه ، مصاحب و همراه با ما در سفری هستند ، چه معنایی را به آن ها انتقال داده ایم ؟ تنها می خواستیم با هم یک هندوانه ای پاره کنیم و چند تا سیخ کباب بخوریم ؟ نان و پنیر و بادبزن ؟! همین ؟! بدون دیدار حق هر قرار و اطمینانی را در هر وجودی ریختید ، به آن ظلم کرده اید . 📚 فوز سالک - علی صفایی حائری - ص 218 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب مغز و دل چه اندیشه هایی که با استدلال و دلیل فلسفی ، خدا را اثبات کرده اند و بهشت و جهنم را اثبات کرده اند ، اما در عمل پیشرفتی نداشته اند و حرکتی و شوری نداشته اند ! و چه بسیار افرادی که خدا را قبول دارند ، اما شیطان سوار آنهاست و گناه ها و عصیان ها گریبانگیر آنهاست ! همانطور که شب احیا و روزه رمضان دارند ، هزار فحشا و قمار و زنا و لواط و ربا و ... دارند ! و گویا اینها هیچ منافاتی با هم ندارند ! و سرّش هم همان است که خدا در《مغز》آنهاست و در سر آنهاست و نماز و روزه هم《عادت》آنهاست و اما پول و زن و لذت در《دل》آنها جای دارد و عشق آنها را برانگیخته است و وجود آنها را در خود گرفته است . اما اگر خدا به《زیبایی》و《جمال》و بزرگی و کمال و به محبت و رحمت و تدبیر و حکمت شناخته می شد ، ناچار در دل راه باز می کرد و در نهاد ما عشق را بر می انگیخت و گرایش و ایمان را به وجود می آورد . 📚 روحانیت و حوزه ، علی صفایی حائری ، ص ۱۲۳ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب توحید یا شرک ؟! یک انسان روستایی و یک انسان آزاد می تواند با یک ساعت تفکر در هستی ، ارتباط و هماهنگی خورشید و ابر و باد و باران و گیاهان و انسان را به دست بیاورد و از هماهنگی این ها به هماهنگ کننده پی ببرد و به قانون ها دست بیابد و از قانون ها ؛ قانون گذار را بشناسد و از این هماهنگی به《یگانگی》او پی ببرد . توحید به این سادگی در دل یک روستایی نمودار می شود ، گرچه‌بعدها خدایان قدرت و طاغوت ها او را به شرک ها و بت ها وابسته بنمایند . یک انسان ساده و آزاد به زودی از آمد و رفت ستاره ها و ماه و خورشید به محکومیت و اسارت آن ها پی می برد و قدرت حاکم و گرداننده مسلط را می یابد . گرچه بعد ها فرعون ها به خاطر استعمار واستثمار او ، او را از این حاکم و از این قدرت جدا کنند و به سنگ ها و بت ها و گاو ها و گوساله برسانند تا بتوانند از او بهره بگیرند و بر گرده اش سوار شوند و به مقصد برسند . این حقیقت که توحید اصالت داشته و سپس شرک بوجود آمده ، گذشته از این توضیح ، شاهد تاریخی دارد . ما می بینیم که در تمام مذاهب شرک از هندی گرفته تا یونانی و ایرانی ، در این همه ، نشانه توحید و جای پای توحید و خدای یکتا ، هست . 📚 اندیشه من ، علی صفایی حائری ، ص ۴۷ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب بزرگان یکی از بزرگان که به او گفته بودند به من درسی بده ، گفته بود به تو درسی می دهم که اگر تو ، همه اش را در کتابی جمع کنی ، کتاب ها آن را نمی تواند در خود بگیرند و اگر بخواهی خلاصه اش کنی پشت یک《ناخن》می توانی بنویسی . آنچه که در همه کتاب هاست اگر در یک خط خلاصه بشود و آن خط در دو کلمه خلاصه شود و آن کلمه را بتوان در پشت ناخن نوشت ، چیزی نیست جز《ذِبحُ النفس》. 📚 حقیقت حج ، علی صفایی حائری ، ص ۱۱۸ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✋ با عرض سلام خدمت همه اعضای کانال ، تصمیم گرفتیم گروهی رو ایجاد کنیم با نام《تریبون آزاد》؛ تا دوستانی که مایل هستند بتوانند از طریق این گروه مطالب مفید و ایده های خلاقانه خودشون رو در رابطه با مسائل《فرهنگی ، عقیدتی ، سیاسی ، اجتماعی》به اشتراک بزارن . ✅ لینک عضویت در گروه تریبون آزاد : http://eitaa.com/joinchat/2397241358C0ab1b61c94
✂️ برشی از یک کتاب قطعی است ما خواه ناخواه مرده ای می شویم و گند می گیریم . مرده زمین و مردار زمان ، مگر هنگامی که ریشه‌هایی را داشته باشیم و رکودها را پشت سر گذاشته باشیم . این مسئله قطعی است . بخواهیم یا نخواهیم حرکت ها و گذشت زمانه از ما می کاهد و زمین ما را به گند می رساند ، مگر اینکه خودمان را قبل از اینکه زمان بگیرد ، قبل از اینکه زمین بگنداند ،《ذبح》کنیم . ما قطعاً در این هستی مردار هستیم . آنهایی که گوسفند هایی دارند و این گوسفندها در معرض خطری قرار می گیرند ، زود کاردها را تیز می کنند تا آنها را ذبح کنند ، تا از مرگ آنها و ضایع شدن و از دست رفتن آنها جلوگیری کنند . ما در این هستی خواه ناخواه مُرداریم ، مگر اینکه کاردی را به گلوها بگذاریم و ذبح کنیم . مهم این است که ذبیح چه کسی باشیم و مذبوح در راه چه کسی ؟ و با چه چیزی خودمان را ذبح کنیم و رو به چه قبله ای ؟《مرگ قطعی است》... مگر اینکه قبلاً خودمان را بقایی داده باشیم و ذبح کرده باشیم . آنهایی که ذبیح نیستند ، مذبوح نیستند ، مردار هستند ، مرده هستند . ارزش ندارند . از دست رفته هستند . 📚 حقیقت حج ، علی صفایی حائری ، ص ۱۱۵ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب # کشتی سوراخ ما کسانی که معاشر ما و امانات الهی در دست ما بوده اند و باید متحول می شدند،باید به غنایی در وجود می رسیدند باید دیوارهای وجود و محدودیت هاشان می ریخت، ما این ها را آن چنان محدود و صغیر و حقیربار آوردیم، که با کمترین چیزی شاد می شوند و از کمترین چیزی رنج می برند. این داستان مهمی است. حکایت حال ماست... بنشینید و از خود جمع بندی کنید، یک عمر، یک سال، نمی دانم یک روز و اگر اهل دقت و تامل هستید، 《 لحظه های تان》را برسی کنید. تَهِ جوال را بیرون بکشید و ببینید چه کرده اید؟ و چه جمع آوری کرده اید؟... تنها این نیست که بنویسیم چند تا غیبت کرده ایم. چند تا نگاه به نا محرم کرده ایم، که این ها خوبی های ماست! به خدا قسم! آن چه ما را غرق می کند، همان کشتی های طاعات ماست، که سخت سوراخ است. و ما نمی توانیم بر این کشتی ها سوار شویم تا از دریاها بگذریم! 📚 فوز سالک ، علی صفایی حائری ، ص۲۰۱ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب خوب در معاشرت ها، باید از برخورد های بی حاصل و یا زیان بار کم کنی و با سازندگی و باز دهی بپردازی . در معاشرت ها، سعی کن که یا بهره گیری و بیاموزی و یا بهره برسانی و تربیت کنی؛ خالی و بی بار حرکت ننمایی. سعی کن تا حالت ها و حرف ها و نگاه هایت، دنیا و لذت ها و سرگرمی ها را در دل ها، بزرگ نکند و آن ها را از هدف و حرکت باز ندارد. 📚 نامه های بلوغ، علی صفایی حائری، ص۱۳۲ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب یا خوشی بین خوبی و خوشی تفاوت است . گاهی ما رفت و آمدها و صله رحم هایمان برای « خوشی » است نه برای « برّ و خوبی » و این دو فرقشان روشن است . بارها گفته ام که خربُزه برای مریض خوش است ، ولی خوب نیست و دارو برای او خوب است ، ولی خوش نیست . چیزهایی برای ما خوش هستند که خوب نیستند و رشدی در ما نمی آورند . صله رحم باید مبنایی برای « زیادتی و رشد » ما باشد ، در نتیجه باید به نحو خوبی باشد نه خوشی : مطلوب این نیست که طرف از من خوشش بیاید و تعریف کند و سورش را این بار چرب تر کند ، بل کسری او باید پر بشود ؛ حتی شده مرا زیر پایش بگذارد ، ولی خودش حرکتش را ادامه بدهد . نه اینکه مرا روی سرش بگذارد تا کمرش بشکند ! پس در مرحله اول من باید به خویشانم خوبی کنم و مسائلی را به آنها برسانم که نیاز آنهاست و با آنها صله بوجود بیاورم و پیمان ببندم . 📚 بهار رویش ، علی صفایی حائری ، ص 84 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✅ گروه تریبون آزاد ؛ محلی برای بیان عقاید و دیدگاههای اعضای کانال
✂️ برشی از یک کتاب یا استدلال ؟! برای به جریان انداختن فکر ، گاهی از استدلال ها شروع می کنیم و با دلیل و منطق ، فکر را به راه می اندازیم ولی حقیقت این به راه انداختن نیست ، بلکه فکر را به زیر بار کشیدن است .این روش فکر را مشغول و متوقف می کند و به زیر بار می کشد . سنگینی استدلال برای فکر رکود می آورد و اگر حرکتی هم باشد آن حرکتِ فکر نیست . این حرکتِ خود استدلال و حرکتِ خود منطق است . بهترین راه برای به کار انداختن فکر طرح « سؤال‌هایی حساب شده » است . انسان در برابر سؤال ها می خواهد جوابی بیاورد و برای بدست آوردن جواب ناچار است که فکر کند و دست و پا کند . و در نتیجه ، فکر به جریان افتاده و حرکت کرده است . در صورتی که سؤال ها حساب شده و دقیق باشند ، فکر زودتر به شناخت ها و به عقیده و علاقه و به حرکت و عمل منتهی می گردد . طرح سؤال برای حرکت فکری ، راهی است که پیامبران از آن جا رفته اند و قرآن از آن خبر می دهد و می بینیم سؤال هایی را که تلنگرهای محرک فکر هستند و در قرآن به کار گرفته شده اند . مربی آگاه به جای اینکه با سنگینی استدلال ها فکر را خسته و تنبل کند ، با سؤال‌ها و راهنمایی ها فکر را آماده می کند و حرکت می دهد و به مقصد می رساند ... طرح سؤال باید با آگاهی و دقت همراه باشد نه با هجوم و حمله . 📚 مسئولیت و سازندگی ، علی صفایی حائری ، ص 87 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب بر پدران آخرالزمان روزی پیامبر به برخی از کودکان چشم دوخت و فرمود : وای بر فرزندان آخرالزمان به خاطر پدران شان ! کسی از حضرت پرسید : پدران مشرک شان ؟ حضرت فرمود : نه ، به خاطر پدران مؤمن شان که چیزی از واجبات دینی را به فرزندان شان نمی آموزند و وقتی که فرزندان به سراغ آموختن دین می روند ، آن ها را منع می کنند و به بهره ی اندکی از دنیا که از فرزندان شان به آنان می رسد رضایت می دهند . من از آنان بیزارم و آنان نیز از من جدایند . 📚 جامع الاخبار - ص 106 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب در احادیث آمده است که زمان هایی خواهد آمد که مردم با《کتاب》می توانند دین خود را حفظ کنند، اکنون همان روزگار است و چون سخن از حکومت دینی و اسلامی است، لازم است اطلاعات متقن و دست اول ، درباره حکومت اسلامی (بر مبنای قرآن و حدیث) در اختیار جامعه قرار گیرد ، تا معیار در دست باشد ، و همه بتوانند تشخیص دهند که کدام عملکرد ، مطابق احکام دینی و سیاست دینی است و کدام عملکرد مطابق نیست... بدینگونه حساب دین از حساب《مدعیان عمل به دین》جدا میشود و دو نتیجه مهم بدست می آید: ۱_ دوستان به حفظ دین متعهد می مانند ۲_ دشمنان از تخریب دین مایوس می شوند 📚 ویژگی های حکومت صالح ،محمد رضا حکیمی ،ص ۱۹ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب دیکتاتوری یک ژنرال چهار ستاره ارتش فرانسه در جواب روژه گارودی که از او پرسیده بود : این بمب های اتمی برای دفاع از چه چیز ؛ ضروری و حیاتی است ؟ با طنطنه هر چه تمام تر پاسخ گفته بود : برای《صلح》زیرا بمب اتمی در صورت عدم استفاده از آن ، مفید است . آری برای صلح ! به راستی الفاظ از《معانی》تهی شده اند . معنای صلح و جنگ در جهان امروز آن چنان بر هم انطباق یافته که مرزی فی مابین آن دو وجود ندارد . اکنون رفته رفته به اعماق فاجعه دیکتاتوری اقتصاد نزدیک و نزدیک تر می شویم . اگر منافع اربابان اقتصادی دنیا به وجود جنگ و قتل و غارت و فحشا در جهان بازگشت دارد ، آیا شما باور می کنید که آنها به خاطر مفاهیمی چون انسانیت ، ترحم و غیره دست از منافع خویش بردارند ؟ خیر ! اگر امروز صلح در کره زمین بر موازانه قدرت اتمی متکی است ، از همین است که اربابان اقتصادی دنیا حاضر نیستند دست از منافع خویش بردارند ، حال آن که قدرت انفجار فقط《سی بمب اتمی》کافی است که همه کره زمین را به کویر طاعون زده مرده ای تبدیل کند . 📚 توسعه و مبانی تمدن غرب ، مرتضی آوینی ، ص ۱۰۵ 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✂️ برشی از یک حق "اصل وجود " چنین آخوندی برای تشیع ضرر است " 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب نقطه شکست ما شکست ما آن جاست که « اقتصاد » بتواند بر سایر وجوه زندگی ما غلبه پیدا کند و اگر این چنین نبود و دشمن بر این حقیقت وقوف نداشت ، بدون شک همه تلاش خود را در این جهت تمرکز نمی بخشید . جنگ نفت و حملات سازمان یافته ی دشمن به مراکز صنعتی ما نشان دهنده ی همین واقعیت است که استکبار جهانی می خواهد با تحمیل فشارهای تحمل ناپذیر اقتصادی ما را وادار کند که از اعتقاداتمان صرف نظر کنیم . آن ها می خواهند با اقتصاد بر « اعتقاد » ما غلبه کنند . و انصافاً در دنیای امروز ، اگر هم راهی برای غلبه بر ایمان و اعتقاد وجود داشته باشد همین است《 ولا غیر 》 📚 توسعه و مبانی تمدن غرب ، مرتضی آوینی ، ص 95 🔰 کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب زیرک آمده بود نزد قاضی بصره و او را سؤال پیچ کرده بود . می گفت : اگر کسی خرما بخورد اشکال دارد ؟ ... نه . اگر پس از خوردن خرما روی آن کمی آب بخورد چه ؟ ... نه . پس چرا همین آب و خرما که در آفتاب گذارند و بعداً خوردند حرام است؟! اَیاس که قاضی زیرکی بود گفت : اگر قدری آب به تو بریزند ، بر تو صدمه ای وارد آید ؟ ... نه . اگر قدری خاک بر تو بپاشند آیا اعضایت درد گیرند ؟ ... نه . اگر خاک و آب به هم آمیزند و خشک سازند و بر سرت زنند چه شود ؟ مرد پاسخ داد بشکند و صدمه وارد آید ! قاضی گفت : همچنان که《ترکیب》آن دو سر تو را بشکند ، از ترکیب آب و خرما و آفتاب نیز قانون شرع بشکند و حدّ لازم آید !! 📚 زندگی بزرگان علم و اخلاق ،حسن قدوسی زاده ، ص 93 🔰کانال برشی از یک کتاب : http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
دوستانی که اهل مباحثه هستند بسم الله ✅