eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 قسمت حسادت دویدم داخل اتاق و در رو بستم ... تپش قلبم شدید تر شده بود ... دلم می خواست گریه کنم اما بدجور ترسیده بودم ... الهام و سعید ... زیاد از بابا کتک می خوردن اما من، نه ... این، اولین بار بود ... دست بزن داشت ... زود عصبی می شد و از کوره در می رفت ... ولی دستش روی من بلند نشده بود... مادرم همیشه می گفت ... - خیالم از تو راحته ... و همیشه دل نگران ... دنبال سعید و الهام بود ... منم کمکش می کردم ... مخصوصا وقتی بابا از سر کار برمی گشت ... سر بچه ها رو گرم می کردم سراغش نرن ... حوصله شون رو نداشت ... مدیریت شون می کردم تا یه شر و دعوا درست نشه ... سخت بود هم خودم درس بخونم ... هم ساعت ها اونها رو توی یه اتاق سرگرم کنم ... و آخر شب هم بریز و بپاش ها رو جمع کنم ... سخت بود ... اما کاری که می کردم برام مهمتر بود ... هر چند ... هیچ وقت، کسی نمی دید ... این کمترین کاری بود که می تونستم برای پدر و مادرم انجام بدم ... و محیط خونه رو در آرامش نگهدارم ... اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم ... از اون شب ... باید با وجهه و تصویر جدیدی از زندگی آشنا بشم ... حسادت پدرم نسبت به خودم ... حسادتی که نقطه آغازش بود ... و کم کم شعله هاش زبانه می کشید ... فردا صبح ... هنوز چهره اش گرفته بود ... عبوس و غضب کرده ... الهام، 5 سالش بود و شیرین زبون ... سعید هم عین همیشه ... بیخیال و توی عالم بچگی ... و من ... دل نگران... زیرچشمی به پدر و مادرم نگاه می کردم ... می ترسیدم بچه ها کاری بکنن ... بابا از اینی که هست عصبانی تر بشه... و مثل آتشفشان یهو فوران کنه ... از طرفی هم ... نگران مادرم بودم ... بالاخره هر طور بود ... اون لحظات تمام شد ... من و سعید راهی مدرسه شدیم ... دوید سمت در و سوار ماشین شد ... منم پشت سرش ... به در ماشین که نزدیک شدم ... پدرم در رو بست ... - تو دیگه بچه نیستی که برسونمت ... خودت برو مدرسه ... سوار ماشین شد و رفت ... و من مات و مبهوت جلوی در ایستاده بودم ... من و سعید ... هر دو به یک مدرسه می رفتیم ... مسیر هر دومون یکی بود ... ادامه دارد... 🌷نويسنده:سيدطاها ايماني🌷 🌸🍃 @Ahmadmashlab1995
🌸🍃 سیزده سالش بود که رفت جبهه توی عملیات بدر از ناحیه گردن قطع نخاع شد هفده سال روی تخت، ولی همواره خندان بود بالای سرش این بیت شعر چشم نوازی می کرد: " چرا پای کوبم ، چرا دست بازم مرا خواجه بی دست و پا می پسندد " همسرش میگه: " نیم ساعت قبل از شهادتش بهم گفت : " نگران نباش، جای منو توی بهشت بهم نشون دادند" #شهیدحاج_حسین_دخانچی 🌹یادش نماییم با نثار صلوات 🕊 @ahmadmashlab1995
💟 ۶۰ سال فراق ❓ رهبر انقلاب آخرین بار چه زمانی به کربلا مشرف شده‌اند؟ ❣ اولین زیارت 🔸 اولین باری که رهبر انقلاب به زیارت کربلا رفته‌اند در سال ۱۳۲۵شمسی در ۷سالگی بوده: 🔸 «پدرم می‌خواست برود مکه. بنا بود ما را ببرد عتبات، بگذارد، خودش برود مکه و برگردد. [اما] نتوانست گذرنامه‌اش را درست کند. گذرنامه عتبات را هم نتوانست بگیرد. شبهای سختی گذراندیم... در بصره گمان مي‌کردیم که دیگر تقریبا از خطر جسته‌[ايم]. منزل یکی از علمای آنجا وارد شدیم. یکی دو روز آنجا ماندیم. بعد بلیت گرفتند. رفتیم نجف. چند ماهی نجف بودیم. کربلا بودیم. کاظمین و سامرا بودیم...» ❣ آخرین دیدار 🔹 سفر دیگر ایشان به عتبات عالیات در حدود ۱۸سالگی انجام‌گرفته است. در سال ۱۳۳۶، حدود ۶۰ سال پیش، به همراه مادر و برادر و تعدادی از بستگان برای دیدار با خویشاوندانی که ساکن نجف بوده‌اند عازم عراق میشوند. در شهر نجف در درس علما و مدرسان حوزه علمیه نجف حضور می‌یابند ولی به خواست پدر پس از حدود دوماه به مشهد بازمیگردند. 🔹 محرم سال ۱۳۴۷ بار دیگر ایشان قصد زیارت کربلا میکند... اداره گذرنامه درخواست او را به ساواک فرستاد و برای صدور گذرنامه از آن سازمان استعلام كرد. پاسخ داده‌شده بسيار طبيعی بود: «مشاراليه... از هر فرصتی برای تحريک مردم استفاده می‌نمايد و پای‌بند به هيچ اصول و همچنين تعهدات خود نمی‌باشد. در صورت تصويب با عزيمت وی به عراق مخالفت شود.» و شد. این ممنوعیت خروج از کشور تا زمان پیروزی انقلاب باقی بود. ❣ پس از پیروزی انقلاب نیز تاکنون فرصتی برای زیارت کربلای معلا برای ایشان فراهم نشده است.
🌸🍃 شهدا اینگونه بودند 🌸🍃 @ahmadmashlab1995
🌸🍃 کی به انداختن سنگ پیاپی در آب #ماه را می شود از حافظه آب گرفت #شبتون_شهدایی #شهیداحمدمشلب 🌸🍃 @Ahmadmashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 #اربابم_اباعبدالله سجده بر تربت اعلای تو در وقت نماز حجم دلتنگِیِ من را به شما کم کرده ... #بطلب‌دق‌ڪردم... 🌸🍃 @Ahmadmashlab1995
🌸🍃 احمد جان هرچه پل پشت سرم هست، خرابش بنما تا به فكرم نزند از ره تو برگردم . . . #صبحتون_شهدایی #شهیداحمدمشلب 🌸🍃 @ahmadmashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️| علی اصغر خنکدار در هنگام وداع، بلباسی رو در آغوش گرفته بود و رهاش نمی کرد.😢 در بین خداحافظی بچه ها، وداع آن دو نفر از همه تماشایی تر بود.😍 دقائقی قبل از عملیات والفجر8، علی اصغر چهره ای متفکرانه به خود گرفته بود. وقتی قایق ها🚣 بسمت فاو حرکت کردند، در میان تلاطم خروشان اروند، اصغر ناگهان ازجاش بلند شد و گفت: بچه ها! سوگند به خدا من کربلا را می بینم... آقا اباعبدالله را می بینم... بچه ها بلند شوید کربلا را ببینید.😭 از حرفهایش بهتِ مون زده بود😳سخنانش که تمام شد، گلوله ای آمد و درست نشست روی پیشانیش 😔 آرام وسط قایق زانو زد. خشک مان زده بود.😨 بصورتش خیره شدم، چون قرص ماه می درخشید و خون موهاش رو خضاب کرده بود.» 😭 |❤️
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🎤#مصاحبه_بامادرشهیداحمدمشلب 📺 #برنامه_تلویزیونی_صراط_لبنان قسمت:5⃣ 🍂🍁🍂🍁🍂 🗣مجری :مادر نقش بزرگی
🎤 📺 قسمت:6⃣ 🗣مجری:ختم کلام را دربارهء امام مهدی (عج الله) صحبت می کنیم،شما گفتید که در نهایت کار ما یک نقطه ای در پرچم امام زمان (عج) است،ارتباط آنچه که تقدیم کردید به امامتان چیست؟ 🎤 :مایک ملتی هستیم که زمینه ی ظهور رابرای امام زمان (عج) فراهم میکنیم،و این زمینه باکار و تلاش و عطا کردن است حتی اگر این کردن فرزندانمان باشد ما باید به امام زمان نگاه کنیم و قربانی کنیم او به ما افتخار میکند هنگام قربانی کردن برای امام زمان و هنگامی که منتظر ظهور باشیم و یقین داریم مادر فرزندانش را برای تحقق ظهور آماده کرده و این کار را برای ظهور انجام می دهد و مشکل وسختی نیست که عدل بر دستان ایشان برپا می شود و دولت عدل الهی بر روی زمین برپا می شود اگر من قربانی کردم در این هدف و این دولت از بزرگترین افتخارات است در ضمن من فکر میکنم امام زمان (عج الله) به مادران شهدا نگاه میکند،به مادری که با صبر و تقوا و فداکاری برای این راه قربانی کرده که با خون فرزندانمان پای بر روی این زمین قرار دهد وقطعا که ایشان ما را به چشم رحمت نگاه می کند و مورد رحمت و لطف ایشان قرار میگیریم که این آرزوی همه ی ماست 🗣مجری:تشکر میکنم از همه بینندگان عزیز ان شاالله همه قربانی ها و شهیدان مقبول درگاه الهی شوند و خداوند به دل خانواده شهیدان صبر حضرت زینب (س)را عطا کند ممنون از نگاه شما خدانگهدار ↩️پایان بخش اول↪️ 🍁🍂🍁🍂🍁 ۶ 👈کپی با ذکر منبع👉 🌐قرارگاه فرهنگی مجازی شهیداحمدمشلب🌐 @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🎤#مصاحبه_بامادرشهیداحمدمشلب 📺 #برنامه_تلویزیونی_صراط_لبنان قسمت:6⃣ 🗣مجری:ختم کلام را دربارهء اما
دوستانی که فیلم مصاحبه مادر شهید مشلب در برنامه ی تلویزیونی صراط لبنان رو میخواستند به کانال تلگرامی شهید مراجعه کنید و فیلم رو دانلود کنید آدرس کانال تلگرامی شهید احمد مشلب https://t.me/ahmadmashlab1995