eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷❤️🌷🇮🇷❤️🌷🇮🇷 ☝ای برادران! قبل از اینکه به جبهه بیایم، دخترم میخواست با من با لباسِ نظامی عکس بگیرد؛ اگر شدم، دورش را بگیرید، چراکه من او را بسیار دوست دارم... 🌷 پ.ن: "فاطمه دقیق" دختر خردسال شهید «علی شفیق دقیق» رزمنده جاوید الاثر و دانش آموز مدرسه ابتدایی با نوشتن جمله‌ای تأثیرگذار تحسین همگان را برانگیخت وی در وصف رزمنده نوشته است: اگر شما گُلی را در صحرای حلب دیدید خاک آن را ببوسيد ممکن است آنجا دفن شده باشد...🌹 @Ahmadmashlab1995
🌸🍃 مهربانی ... صفت بارز عُشّاقِ خداست ؛ یادمان باشد از این کار اِبایی نکنیم #مردان_بی_ادعا #شهیداحمدمشلب @ahmadmashlab1995
💔 علیہ السلام مي‌فرمایند: 💠الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أڹ لا تَعودَ💠 ✔️گنـاهاڹ، درد هستند و استغفـار، داروست 👌و درماڹ [گناهاڹ] بہ ايڹ است ڪہ دیگر تڪرار نشوند. 📚غررالحڪم حدیث ۱۸۹۰ @ahmadmashlab1995
پست ویژه👇👇👇
#صحبتهای_خلیل_وهبی 💠دوست و همرزم شهيد مشلب درباره شهید💠 👇👇👇 🌀نمیدانم که از او چه بگویم،هیچ کس قادر به توصیف او نیست...🙏 احمد بسیار خوش اخلاق و شوخ طبع😄 بود،حتی در جبهه هم با خوش اخلاقی و شوخ طبعی اش باعث دلگرمی ما میشد😊🌀 🌷نسبت به کارش بسیار متعهد بود...بااینکه انگشت✋ دستش مجروح شده⚡️💥 بود ولی باز به جبهه می آمد... ✨او خیلی باایمان بود و به ائمه (ع)بسیار تعلق خاطر داشت خصوصا #امام_رضا❤️ به همین دلیل اسم جهادی #غریب_طوس رو برای خودش انتخاب کرد💚 من و احمد و چندنفر از دوستانمان میخواستیم ابتدا به زیارت امام رضا🛫 و سپس به کربلا🛬 برای زیارت امام حسین(ع) برویم که احمد شهید شد...😔 یک هفته قبل #شهادتش به من گفت:{من هیچ چیز از این دنیا نمیخواهم،فقط میخواهم #شهید شوم،همين}😔❤️ خوش بحالت احمد به آرزویی که داشتی رسیدی و بهشت گوارای وجودت...🌸🍃 #میخواهم_شهید_شوم_همین #هنیئا_لڪ_الشهادة #صحبتهای #خلیل_وهبی #دوست_و_همرزم_شهید🌹 #احمد_محمد_مشلب #غریب_طوس ❤کانال رسمی شهید احمد مشلب❤ 👇👇👇 @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید #قسمت_چهاردهم •°•°•°• ماتم برده بود... نه... #سید‌؟ #آقاسید ؟ _
❤️ •°•°•°• یک هفته گذشت از روز خواستگاری... داشتم درس میخوندم که مامان اومد تو اتاقم: _نیلو چه کار میکنی؟ +دارم درس میخونم دیگه:) _مگه تو درسم میخونی؟! +مامان خیلی لوسی:) حالا هی قدر منو ندون پس فردا که شووَر کردم رفتم اون وقت میفهمی😐 _پاشو خودتو جمع کن...واسه من شووَر شووَر میکنه-_- راستی نیلو مامانِ این یارو سیبل قشنگه زنگ زد امروز😒 +سیبل قشنگه کیه؟!😳😮 _همون جناب !😐😏 حتی اسمشم که میاد دلم میلرزه... +وا مامان آدم با دومادش اینطور صحبت میکنه فداتشم؟! _فداتشم شما فکر اینکه بذارم با اون سیبیل قشنگ ازدواج کنی و از سرت به کل بیرون کن فداتشم😉:) قلبم به شماره افتاد و دستام یخ کرد. آب دهنمو قورت دادم و گفتم: +مامااان... _مامان، بی مامان...نه من نه بابات راضی به این ازدواج نیستیم باید دامادمون هم سطح و هم تیپ خودمون باشه... چشمان پرِ اشک شد دنیا دور سرم میچرخید... اگه مامان به اینا بگه و نه و اونام دیگه نیان چی؟ اگه دیگه پا پیش نذاره چی؟ وای نه خدا من می میرم😭😭 تمام اصرار های من برای نگفتن جواب منفی بی فایده بود بابا هم گفت که کله اش باد داره پس فردا میفهمه که به دردش نمیخوره و اونوقت پشیمون میشه... خدایا؟! چرا نمیفهمن که من عاشقم؟! چرا نمیذارن به کسی که دوسش دارم برسم؟! خدایا من بدون اون می میرم.... نمیدونستم چطوری خودمو آروم کنم... لباسامو پوشیدم و بدون توجه به کجا میری های مامان از خونه زدم بیرون... دستمو جلوی ماشین زرد رنگی تکون دادمو گفتم: +دربست... . ⬅ ادامه دارد... •°•°•°• @ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_یڪ_فنجان_عشق_مهمان_من_باشید❤️ #قسمت_پانزدهم •°•°•°• یک هفته گذشت از روز خواستگاری... داشتم
☕❤ •°•°•°• ماشین ایستادو سوار شدم. _کجا برم خانوم +مزارشهدای گمنام... بغض غریبی گلوم ‌و چنگ میزد... دلم میخواست با تمام توان ضجه بزنم... چشمام پر از اشک میشد و بااصرار های من بدون اینکه سرازیر بشن،برمی گشتن سرجاشون... . خودم به همون قبر رسوندم همون... نشستم کنار سنگ قبر... +سلام دوست جونیِ خوبی؟ گلاب و برداشتم و شروع کردم به شستشوی سنگ. بغضم هر لحظه بیشترو بیشتر میشد. +میگم شهید؟ تو‌دلت نمیگیره؟ تنها نیستی؟ دلت زن و بچه ات یا مادرت و نمیخواد؟! اصن شهید تو زن داشتی؟ شهید؟ یه سوال بپرسم؟ ؟ بغضم ترکیدو سیل و‌اشکها بود که گونه هامو خیس میکرد...😭😭 +شهید؟! بخداااا نمیتونم باور کن بدون اون نمیتونم... شهید؟ میتونم اسمتو بذارم محمد؟!😔 داداش‌محمد؟! بخدا‌بدون اون برام سخته... من اومدم که اونو از تو بخوام...😔 داداش... کمکم میکنی؟! داداش دلم شکسته... کمکم کن... هق هق زدم و اشک ریختم...😭😭 خدایا چرا صدامو نمیشنوی؟! . خدایاااا.....😭 . ⬅ ادامه دارد... •°•°•°• @ahmasmashlab1995
🍃 اگر پوسیده گردد استخوانم ، نگردد مهرت از جانم فراموش #شهید_احمد_مشلب @AhmadMashlab1995❤️
🌸🍃 ♡بِسْـم رَبِ الحُسَینـ∞(ع)♡ ۰|قَلبـِ💔ـ ویٖـراݩـ شُدھ‌اَمٖ را بِہ‌ݩِگاۿـےٖ‌بِݩَواز •❥ ✿ٺـا دِگَـر ✿ ۿیٖچ‌ڪُجا ، ۿیٖݘـ ڪُجایَٖش‌نَٮَڔَمـ😔 🌸🍃 @Ahmadmashlab1995❤️
✅سخن بزرگان اگر #امریکا و همفکرانش به ما بگویند،سازش کنید تا گندم به شما بدهیم،ما یک نان را 36میلیون نفری خواهیم خورد ولی زیر بار این ذلت نخواهیم رفت.👌 #بصیرت #شهید_رجائی 🌿🌺 @ahmadmashlab1995
✒️📃 👌یـــــــ❗️ــــک تلنــــــ⚠️ـــــگر ✔️ آیا وقت آن نرسیده است که امام زمان خود را بخواهیم.⁉️ ➖▪️➖⚫️🌟📜🌟⚫️➖▪️➖ ❌شیعه در خواب غفلت = امام زمان عج در زندان غیبت ❌ ☀️قال سبحان الله تبارک و تعالی فی کتابه: 🌟اَلَمْ یَاْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لایَکُونُوا کَالَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الاَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ.(حدید/۱۶) 👈 آیا وقت آن نرسیده است که دل های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل کرده است (امام زمان 💚 و خواستن ایشان) خاشع گردد؟ و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی (غیبت کبری ) بر آنها گذشت و قلب هایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آنها گنهکارند!. ( آیا وقت آن نرسیده است که امام زمان را بخواهیم) 🌟امام صادق (علیه السلام) فرمود: این 👆 آیه شریفه درباره حضرت قائم نازل شده است. 📚بحارالانوار،ج۲،ص۶۸۸ @AhmadMashlab1995