eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
144 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#داستانک ◀️ مال دنیا ▶️ یکی ازعلمای ربانی نقل می کرد: درایام طلبگی دوستی داشتم که ساعتی داشت وبسی
◀️ خدا پشت پنجره ایستاده است ▶️ جانی کوچولو با پدر و مادر و خواهرش سالی برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ رفته بودن به مزرعه. مادربزرگ یه تیرکمون به جانی داد تا باهاش بازی کنه. موقع بازی جانی به اشتباه یه تیر به سمت اردک خونگی مادربزرگش پرت کرد که به سرش خورد و اونو کشت جانی وحشت زده شد... لاشه رو برداشت و برد پشت هیزمها قایم کرد. وقتی سرشو بلند کرد دید که خواهرش همه چیزو دیده ... ولی حرفی نزد. مادربزرگ به سالی گفت "توی شستن ظرفها کمکم کن" ولی سالی گفت: " مامان بزرگ جانی بهم گفته که میخواد تو کارای آشپزخونه کمک کنه" و زیر لبی به جانی گفت: " اردکه رو یادت میاد؟" ... جانی ظرفا رو شست بعد از ظهر اون روز پدربزرگ گفت که میخواد بچه ها رو ببره ماهیگیری ولی مادربزرگ گفت :" متاسفانه من برای درست کردن شام به کمک سالی احتیاج دارم" سالی لبخندی زد و گفت:"نگران نباشید چونکه جانی به من گفته میخواد کمک کنه" و زیر لبی به جانی گفت: " اردکه رو یادت میاد؟"... اون روز سالی رفت ماهیگیری و جانی تو درست کردن شام کمک کرد. چند روزی به همین منوال گذشت و جانی مجبور بود علاوه بر کارای خودش کارای سالی رو هم انجام بده. تا اینکه نتونست تحمل کنه و رفت پیش مادربزرگش و همه چیز رو بهش اعتراف کرد. مادربزرگ لبخندی زد و اونو در آغوش گرفت و گفت:" عزیزدلم میدونم چی شده. من اون موقع کنارپنجره بودم و همه چیزو دیدم اما چون خیلی دوستت دارم بخشیدمت. من فقط میخواستم ببینم تا کی میخوای به سالی اجازه بدی به خاطر یه اشتباه تو رو در خدمت خودش بگیره!" همیشه باید خدا را ناظر بر اعمالمان بدانیم خدا پشت پنجره ایستاده است و به اعمال تو می نگرد مبادا مخفی کاری کنیم که او عالم و بصیر است... @AHMADMASHLAB1995
💢 خبر مهمی بود اما تیتر یک نشد !!! 👈 قوه قضائیه دفتر و دستک برداشته رفته مجلس برا ثبت اموال و دارائی های نمایندگان ! 🔹 تا حالا حدود ۷۰ تا نماینده اموالشون رو ثبت کردن ! 🔸 حالا نکته جالب اینکه: بعضی نمایندگان دارن اموالشون رو تغییر نام می دن یا می فروشن ! 🔸 جالبتر اینکه اگه نمایندگان از ثبت اموالشون فرار کنن و طبق قانون اگر تا اواخر آبان دارائی هاشون رو در سامانه قوه قضائیه ثبت نکنن مجازات های تعزیری درجه ۶ می‌شوند که از حقوق اجتماعی است. 🔹 براساس قانون مجازات اسلامی، سلب عضویت از نمایندگی مجلس بخشی از عنوان مجازات محرومیت از حقوق اجتماعی است. 🔹 امیدوارم که آیت الله رئیسی تا اجرای کامل این قانون ذره ای کوتاه نیایند و با متخلفین به شدت برخورد کنند 🔸 ان شاء الله بزودی خوش نشین های تهران هم طعم رعایت قانون را بچشند 🌸🍃 @ahmadmashlab1995
#رهبرانه😍 صف بسته اند این همه سردارها به شوق... یعنی برای پیشکشت سَـــر همیشه هست...✋🏻 #حضرت_ماه😍 @AHMADMASHLAB1995
#شھادتـ_امام‌عسکرۍع |🏴 جُـز زَهـر.. آب‌خوش نخوآهےخورد درزندانـ 😔 ●وَقـٺے |حَ‌ـسَـݩ| بـآشے وفـرزند |؏ـلے| بـآشے 🖤 #آجرک‌اللہ‌یاصاحب‌الزمان 🙏🏻 #شهادت_امام_حسن_عسکری_تسلیت_باد @AhmadMashlab1995
امروز امام حسن عسکری پر کشید قلب جهان و قطب زمان دل شکسته است  سامرا چند سالی بغض کرده بود، اینک این بغض ترکید، بغض سامرا از همان وقتی آغاز شد که خانه ی تحت محاصره امام در محله عسکر اسیر اختناق بود، کسی وارد خانه امام نمی‌شد مگر اینکه بیگانگان او را تحت نظر می گرفتند. از امروز شاید این چنگالهای اختناق شر خود را از اطراف این خانه مهجور بردارند اما چه برداشتنی؟ که همراه است با رفتن آقا و مولای خانه، اهل خانه دیگر جمال زیبای حسن بن علی را نمی بینند، امام حسن عسکری در سامرا غریب است همانگونه که امام حسن مجتبی در مدینه غریب بود، گویا تاریخ تکرار میشود که دو حسن آل محمد، اینگونه مظلومانه و غریبانه با سم جفا به شهادت می‌رسند.   چشمان سامرا خون گریه می‌کند و این اندوهی است جانگداز که با امامت فرزند ایشان بلکه اندکی التیام یابد حالا آقای من! کجایِ روضه ی بابا نشسته ای؟ اصلاََ کجا هستی؟ أين بقية الله؟ ليْتَ شِعْري اَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوی،بَلْ اَيُّ اَرْضٍ تُقِلُّكَ اَوْ ثَری،اَبِرَضْوی اَوْ غَيْرِها اَمْ ذِي طُوی کجایی پس؟ به فدای آن امام ۵ ساله ای که پدرش شهید و مادرش اسیر بند است. به فدای امام ۵ ساله ای که از آن زمان غصه ی شیعه هایش را می خورد. به فدای آن آقایی که با شال عزایش در بیابان ها خیمه زده. به فدای آن آقایی که دلش از دست شیعیانش خون است با این همه گناه که من کرده ام و تو گریه کردی کجای سپاه توام یابن الحسن؟ به حق مادرت مارا به قافله شهدا برسان ✍ماه علقمــ🌙ــه @AHMADMASHLAB1995
رسولی_روضه امام حسن عسکری (ع).mp3
8.41M
🔽روضه #امام_حسن_عسکری_ع 🎤با نوای #حاج_مهدی_رسولی همه ی دلخوشی ما این است لااقل یک #حسن حرم دارد #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج_الله #پیشنهاد_دانلود #اختصاصی_کانال @AHMADMASHLAB1995
برای اسمِ "حسن" حق نوشته غربـت را چه عسکری بشــود یا کـه مجتبی باشد شهادت ابالحسن امام حسن عسکری برهمه ی محبینش تسلیت🖤 🏴آجرک الله یاصاحب الزمان🖤🖤 @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💔 آسمانےتر از آن بود که در خاک بماند... #شهید_احمد_مشلب #هر_روز_با_یک_عکس @AHMADMASHLAB1995
درشهرِ ڪوچڪـِ خود گمنام بود... حالا دنیــــ🌏ـــــا او را می‌شناسد آری شهـــ🕊ـــادت با آدمی چنین میڪند هرچـه #گمنام‌ـتر مشهورتـــ❤️ـــر #شهید_احمد_مشلب🥀🕊 #هر_روز_با_یک_عکس @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#داستانک ◀️ خدا پشت پنجره ایستاده است ▶️ جانی کوچولو با پدر و مادر و خواهرش سالی برای دیدن پدربزر
🍃🌸 داستانی واقعی از کریم پینه دوز ◀️وقتی امام زمان عج برای مستاجر تهرانی خانه خریدند...▶️ 💠 نامش کریم بود، سید کریم محمودی، شغلش کفاشی بود، در گوشه ای از بازار تهران حجره ی پینه دوزی داشت، جورَش با مولا جور بود، می‌گفتند علمای اهل معنای آنروزِ تهران مولا هر شب جمعه سَری به حجره اش می‌زنند و احوالش را می‌پرسند مستاجر بود، درآمدِ بخور و نمیری داشت، صاحبخانه جوابش کرد، مهلت داد به او تا ده روز بعد تخلیه کند خانه را، کریم اما همان روز تصمیم گرفت خالی کند خانه را تا غصبی نباشد، پول چندانی هم نداشت برای اجاره ی خانه، ریخت اسباب و اثاثیه اش را کنار خیابان با عیال و بچه ها ایستاده بود کنار لوازمش، مولا آمدند سراغش، سلام و احوالپرسی،فرمودند به کریم پینه دوز، کریم ناراحت نباش، اجدادِ ما هم همگی طعم غربت را چشیده اند، کریم که با دیدن رفیقِ صمیمی اش خوشحال شده بود بذله گوئی اش گُل کرد و گفت :درست است طعم غریبی را چشیده اند اجداد بزرگوارتان، اما طعم مستاجری را که نچشیده اند آقاجان، مولا تبسمی کردند به کریم... یکی از بازاریان معتمد تهران شب خواب امام زمان ارواحنافداه را دید، فرمودند مولا در عالم رویا، حاجی فلانی فردا صبح می روی به این آدرس، فلان خانه را می خری و میزنی بنام سید کریم پیرمرد بازاری صبح فردا رفت به آن نشانی، در زد، گفت به صاحب خانه، می‌خواهم خانه ات را بخرم، صاحبخانه این را که شنید بغضش ترکید، با گریه گفت به پیرمرد بازاری گره ای افتاده بود در زندگی ام که جز با فروش این خانه باز نمی شد، دیشب تا صبح امام زمانم را صدا میزدم... اما آقاجان! ای کاش ما هم مثل سید کریم و آن مرد خانه دار می توانستیم چشمان زهرایی تان را زیارت کنیم،هرچند روزگار ما روزگار غیبت امام زمان مان است، اگرچه وجود مبارک تان برای ما حاضر و غائب ندارد و همه ی عالم در تسخیر نگاه مهربان شماست... نشسته باز خیالت کنارِ من اما دلم برای خودت تنگ می شود چه کنم!؟ 📚برداشتی آزاد از تشرفات سید کریم محمودی ملقب به کریم پینه دوز 💕الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج💕 @AHMADMASHLAB1995
یجب أن نحضر أنفسنا لملاقاة حضرة #المهدي عج الله کلام شهیدمشلب: زمان آن رسیده که خود را برای ملاقات با #امام_زمان (عج الله)آماده کنیم #شهید_احمد_مشلب @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #اعتراف۲ یک نوار از #شیخ_حسین_انصاریان داشتم که راجع به توبه بود، داد
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🕊 ۱ پنهان کارےاش همه را مشکوک کرده بود.😒 جزء غواص های خط شکن بود اما هربار که مےخواست لباس هایش را عوض کند ، می رفت جایی دور از بقیه ....🚶 زیاد با بقیه نمےجوشید و دوست داشت خودش باشد و خودش.... کم کم داشتیم بهش مشکوک می شدیم. 😏 همه تاکتیک های اخفا و استتار را رعایت کرده بودیم و دوست نداشتیم عملیات برود.!!!!😕 اما این روزها کسی وارد جمع ما شده بود که بالایی در غواصی داشت ولی خیلی منزوی و مشکوک بود...😨 می ترسیدیم فرستنده ای زیر لباسش پنهان کرده باشد .!!!😱😱 یک شب موقع دعای توسل صدای ناله اش آنقدر بلند شد که مراسم قطع شد !😕😐 از خود بی خود شده بود و بلند بلند با خدا حرف میزد. میگفت: «خدایا من مثل اینا نیستم !اینها معصومند ... تو منو بهتر میشناسی... من چه خاکی بر سرم کنم؟»😰😨😱 دورش را گرفتیم و آرامش کردیم . همانطور که گریه می کرد گفت : «شما منو نمیشناسین !من خیلی گناهکارم !من خیلی از شما خجالت میکشم!از پاکی و معنویت شما شرمندم»! گفتیم: «تو هرکه بودی دیگر تمام شد الان سرباز اسلام هستی!تو بنده خدا هستی و خدا توبه ات را میپذیرد .» گفت: «الان نزدیک عملیاته همه شما آرزوی میکنید شهید شوید ولی من نمیتوانم چنین آرزویی کنم .» از این حرفش خیلی تعجب کردیم!!! @AHMADMASHLAB1995
#طرح_گرافیکی #آغاز_امامت_حضرت_صاحب_الزمان 💚 اکسیر کرامت شما می آید انوار ولایت شما می آید این خرقه یِ سبزِ علوی ای آقا الحق که به قامت شما می آید 🌿سالروز آغاز امامت #امام_زمان (عج) بر منتظرانش مبارڪ ... #آقای_من_با_آمدنت_منتظرانت_را_شاد_کن @AHMADMASHLAB1995
در انتظار ديدنت دلها بيقرارند ... ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان مگذار 🌺آغاز امامت امام عصر، حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) مبارک باد🌸 @AHMADMASHLAB1995