eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.1هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
148 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @shahiidsho_pv ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374
مشاهده در ایتا
دانلود
😂🤣 خودش خيلي بامزه😉 تعريف مي كرد؛ حالا كم يا زيادش رو ديگہ نميدونم🤷🏻‍♂ مي گفت: در يكي از عمليات ها برادري مجروح ميشه و به حالت اغما و از خود بيخودي مي افته...😴 بعد، آمبولانسي🚑 كه شهداي منطقه را جمع مي كرده و به معراج مي برده از راه مي رسه و او را قاطي بقيه ميندازه بالا🤭 و گاز ماشين رو میگیره و دِ برو راننده در آن جنگ و گريز تلاش مي كرده كه خودش رو از تيررس دشمن دور كنه و از طرفي مرتب ويراژ🚨 مي داده تا توي چاله چوله هاي ناشي از انفجار نيفته، كه اين بنده خدا در اثر جابه جايي وفشار به هوش مياد و يك دفعه خودش رو ميان جمع شهدا ميبينه🧐🙁 اول تصور مي كنه كه ماشين داره مجروحين رو به پست امداد مي بره🙂 اما خوب كه دقت مي كنه🧐 می‌بيند نه، انگار همه برادرا شهيد شدن🥀 و تنها اونه كه سالم هست😱 دستپاچه ميشه و هراسان بلند ميشه میشینه وسط ماشين و با صداي بلند بنا مي كند داد و فرياد كردن كه:😫 برادر! برادر😩 منو كجا مي بريد، من شهيد نيستم، نگه دار مي خوام پياده شم🚶‍♂منو اشتباهي سوار كرديد، نگه دار من طوريم نيست... راننده كه گويي اول حواسش جاي ديگه ای بوده، از آينه زير چشمي نگاه ميندازه و با همون لحن داش مشتيش🕺 ميگه: تو هنوز بدنت گرمه، حاليت نيست🤒 تو شهيد شدي، دراز بكش، دراز بكش😧 بذار به كارمون برسيم😶 او هم دوباره شروع مي كنه كه: به پير و پيغمبر من چيزيم نيست، خودت نگاه كن ببين🧐 راننده میگه بعداً معلوم ميشه خودش وقتي برگشته بود مي گفت: اين عبارات را گريه😭 مي كردم و مي گفتم. اصلا حواسم نبود كه بابا! حالا نهايتاً تا يه جايي ما رو میبره ، بر مي گرديم ديگه، نمیخواد که ما رو زنده به گور كنه🤦🏻‍♂ اما اونم راننده ي با حالي بود😎 چون اين حرفا رو اونقدر جدي ميگفت كه باورم شده بود شهيد شده ام😍😅 ✅ @AhmadMashlab1995