شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🌹خاطره ای از شهید علی الهادی احمد حسین🌹 🥀بعضی وقتها ما با دوستانمان در مسجد شیخ راغب حرب که کنار یک
قلابـــ آهنی⛓ رو انداخت رو یخ و ڪشید
اولین قالبـــ یخ رو از دهانه تانڪر انداختـــ توی آب
یه نفر از توی صفـــ جماعت معترضش شد😠
ڪہ از ڪله سحر تا حالا واستادم برا دوتا قالبـــ یخ، مگه نوبتی نیست؟
علی گفت: اول☝️ نوبتـــ گلوی تشنه پسر فاطمه، بعد نوبتــــ بقیه...
با صاحب ڪارخونه یخ شرط ڪرده بود ڪه شاگردی میڪنه
خیلی هم دنبال مزد نیست
اما اول یخ تانڪر نذری✨ رو می ده
بعد بقیه رو
خودش هم با خط نه چندان خوبش رو تانڪر نوشته بود:
"سلام به گلوی تشنه حسین ع"🥀
#شهید_علی_چیتسازیان🌺
#هر_روز_با_یک_شهید🌸🌷
☑️ @AhmadMashlab1995