eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.6هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
143 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 بہ سمت اتوبوساے ڪارواڹ رفتم و پامو گذاشتم رو پلہ اولین اتوبوس و رفتم بالا. یہ سرڪ ڪشیدم تو اتوبوس و... اوه اوه!!! اینجا ڪہ همہ برادراڹ محترم بسیجے هستڹ! همشوڹ تا متوجہ مڹ شدڹ سراشونو انداختڹ پاییڹ... یڪی از پشت سرم گفت: _خانوم اشتباه اومدیڹ. اتوبوس خواهراڹ این یڪیہ. زیر لبے تشڪری ڪردم. تا خواستم سوار اتوبوس خودموڹ شم یڪے از ایڹ خواهرا گفت: _ڪجا خانومم؟ _مگہ اتوبوس خواهرا ایڹ نیست؟ _هست اما شرط رفتڹ بہ شلمچہ، گذاشتڹ چادر هست دودستے زدم تو سرم و گفتم: _پس چرا ڪسے بہ مڹ نگفت؟حالا مڹ چڪار ڪنم؟ _برید سریعاً یہ چادر پیدا ڪنید.یڪ ربع دیگہ حرڪتہ ڪولہ ام و محڪم چسبیدم و دویدم سمت سالڹ. حیروڹ و سردرگم وسط سالڹ مونده بودم ڪہ چادر از ڪجا بیارم؟ ؟ رفتم نماز خونہ شاید اونجا چادر مشڪے باشہ. اما نبود! ڪم ڪم داشت گریہ ام میگرفت ڪہ... بازهم دیدمش... نظرش سمت مڹ جلب شدو سریع نگاهشو دزید... آره! خودشہ! اوڹ میتونہ ڪمڪم ڪنہ... موضوع رو باهرسختے اے ڪہ بود باهاش در میوڹ گذاشتم... گفت خواهرشم داره میاد با ڪارواڹ ما... وگفت ڪہ اوڹ چادر اضافہ داره... دنبالش رفتم ڪہ بریم سمت اتوبوس و چادرو بگیریم از خواهرش اما... نہ..... ایڹ امڪاڹ نداره... اتوبوس رفتہ بود... ⬅ ️ادامه دارد... نویسنده:باران صابری @ahmadmashlab1995