eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
144 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر شهید: و همیشه دلتنگ میمونم...💔 ✅ @AhmadMashlab1995
صوت های ( ) ویرایش شد و ترجمه قرار گرفت🌱🌸
💔 سخن عشق تو، بی آنکه برآید به زبانم رنگ رخساره خبر می دهد از حال نهانم... ... 🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
😂🤣 😉 آن چيز را که چيز بود،چيزش کنيد:🧐 مسأله اي که پشت ِ بي سيم براي هر دو طرف روشن بود. شَل و شولِتيـــــــم: مخلصتيــــم✋ حـديث ِ ننــه: پند و اندرز فرمانده راجــع به جبهــه🗣 خــاله کوکب: تـدارکات چي گردان👨‍🍳 خــلوت ِ عشاق: سنگــر کمين🤭 روحيـــه: کمپـوت ِ ميوه🥫🍐😋 ظلمـت ِ نَـفــسي: کباب🥓 و غــذاهاي لذيذ🍗😋 فانــوس ِ حـُسينيــــه: بچه هاي نماز شب خــوان🌟 مــومن ِ خــدا پنچر کــرده: جانباز، کسي که در عمليات به شـدت مجروح ميشد😧 ياماها دوگوش: قاطر هايي🐴 که در منـــاطق جنگي بودن ✅ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#شهیدانہ توان ما به اندازه ی امکانات در دست مانیست، توان ما به اندازه ی اتصال ما باخداوند عزوجل
❤️✨ 🌸🌺🌹 پشت چراغ قرمز🔴 خیابان شریعتی ایستاده بودیم و منوچهر هم صحبت می کرد. کنار خیابان یک پیرمردی که سرتاپا سفید یکدست پوشیده بود در گالری بزرگی گل های رزی🌹 به رنگ های مختلف می فروخت😍 ولی سفیدی پیرمرد نظر من را جلب کرده بود🧐 و من احساس می کردم این مرد از آسمان آمده است اصلا حواسم به منوچهر نبود، که یک لحظه حجم سنگین و خیسی روی پاهایم حس کردم. یک آن به خودم آمدم😳 دیدم منوچهر رد نگاهم را گرفته و فکر کرده من به گل ها خیره شدم🧐 پیاده شده تا گل ها را برایم بخرد😍 منوچهر همین طور همه گل ها را با دستش بر می داشت و روی پاهای من می ریخت دو بار چراغ سبز و قرمز شد ولی همه در خیابان به ما نگاه می کردند و سوت و کف می زدند👏💖 حتی یک نفر خانم که از نظر تیپ ظاهری با ما متفاوت بود، برگشت و به همسرش گفت: می بینی ، بعد بگید بچه حزب اللهی ها محبت بلد نیستن و به همسران شان ابراز محبت نمی کنند😏 آن روز منوچهر همه گل های پیرمرد را خرید و روی پاهای من ریخت😍 و من نمی دانستم چه بگویم و چه کلمه ای لایق این محبت است. غیر از اینکه بگویم بی نهایت دوستت دارم💘💝 راوے: 🌸✨ 🌼☘ ✅ @AhmadMashlab1995
@AhmadMashlab1995 .mp3
193.8K
💥 صوت کوتاهی از شهید مشلب🌷 ✨بعد از شهادت✨ ترجمه: الان برگشتم مادرم، شهیدم، کفن هم من و پوشانده، و این امام حسین هم میبینمش که اومده من و بغل کنه. @Ahmadmashlab1995
‼️ بچه ها به خدا از جلو میزنید اگه رعایت کنید دل امام زمان(عج) نلرزه...🌿 💡 ✅ @AhmadMashlab1995
قرار‌هـر‌پنج‌شنبه‌ی‌دلم✋🏻💔 گوشه‌ای‌از‌شهـر👣 که‌آسمانش🖇🌿 ‌ شمارا‌در‌بࢪ‌گرفتهــ...💛🌾 مزار 🥀🕊 ✅ @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_دلارام_من #قسمت_هفتاد_سوم نیما بی تاب است ،حامد بلند می شود و می گوید : نمی شه که همین جوری
دوباره سرش را بین دستانش میگیرد ‌ دلم برایش می سوزد ،به این زودی وارد چه جریانی شده ؟ ولی بایکتا اینطور نبود ...یعنی اول چرا ....ولی بعد فهمیدم برام باهمه فرق داره ، فهمیدم دوستش دارم ، یعنی همدیگه ارو دوست داریم، خیلی خوب بود ، داشتیم قرار ازدواج می ذاشتیم ، تولد یکتا شب عاشورا بود ....می خواستیم بریم رستوران ، براش جشن تولد بگیرم ، نه اینکه امام حسین (ع)رو قبول نداشته باشما ،نه .... ولی یادم نبود اصن ،اصلا حواسم نبود ، اون شب خیلی خوش گذشت ، بایکتا وچندتا دوستامونم بودن....تاساعت یک ودو شب بودیم ، بزن برقص نشد چون کم بودیم .... آرام می گویم : خب ، ادامه بده... بعدش یکتا رو رسوندم خونه ، توراه که میومدم یهوچشمم به پرچم عزاداری ، نمی دونم چرا زدم زیرگریه ... تازه می فهمم خداچقدر بنده هایش را دوست دارد ، تازه می فهمم دایره دار طواف ، نیما راهم باخود به دایره طواف کشانده ، لبخندمیزنم . -اون شب گذشت ، اما یکتا دائم حالش بد می شد ...دلش درد می گرفت ..برای همین خیلی نمی تونستیم باهم بریم بیرون ...تااینکه دوهفته پیش خیلی حالش بد شد ، مامانش بهم زنگ زد گفت رفتن بیمارستان ، فهمیدن یکتا ...فهمیدن یکتای من ....سرطان معده داره . پاهایش را به زمین می کوبد، من هم فرو میریزم ، چون می دانم نیما هم بااین اتفاق فرو ریخته ، درهم شکسته و آب شده ... حامد برایم پیام می دهد : صحبتتون که تموم شد یه ندابده که بیام ، الان نمیام وسط حرفاتون ، اون ور نشستم دارم پفک می خورم ، جاتون خالی .... می نویسم : باشه ، ولی بعد به کمکت نیاز دارم. نویسنده : خانم فاطمه شکیبا... ♥️@AhmadMashlab1995|√←