eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
ادمینای محترم! لطفا فردا قبل از ساعت ۱۹ جهت تبادل به ادمین تبادل پیام بدین @Salar31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸 اے شــــــــهید باز صُــــبح شد و... دوسٺ داشٺڹِ ٺـــو... با جاڹ و دݪ آغــــاز شد..... #صبحتون_شهدایی #شهیداحمدمشلب 🍃🌸 @ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_واقعی_فرار_از_جهنم به قلم شهید مدافع حرم #شهیدسیدطاهاایمانی #قسمت_چهاردهم : خداحافظ حنیف
به قلم شهید مدافع حرم : در برابر گذشته با مشت زدم توی صورتش … . آره. هم زبر و زرنگ تر شدم، هم قد کشیدم … هم چیزهایی رو تجربه کردم که فکرش رو هم نمی کردم … توی این مدت شماها کدوم گوری بودید؟ … .😡 خم شدم از روی زمین، ساکم رو برداشتم و راه افتادم … از پشت سر صدام زد … "تو کجا رو داری که بری؟ … هر وقت عقل برگشت توی سرت برگرد پیش خودمون … بین ما همیشه واسه تو جا هست" … اینو گفت. سوار ماشینش شد و رفت … . رفتم متل … دست کردم توی ساکم دیدم یه بسته پول با دو تا جمله روی یه تکه کاغذ توشه … این پول ها از راه حلال و کار درسته استنلی. خرج خلاف و موادش نکن ….😔 گریه ام گرفت 😭😭… دستخط حنیف بود … به دیوار تکیه دادم و با صدای بلند گریه کردم … فردا زدم بیرون دنبال کار … هر جا می رفتم کسی حاضر نمی شد بهم کار بده … بعد از کلی گشتن بالاخره توی یه رستوران به عنوان یه گارسن، یه کار نیمه وقت پیدا کردم … رستوران کوچیکی بود و حقوقش خیلی کم بود … . یه اتاق هم اجاره کردم … هفته ای ۳۵ دلار … به هر سختی و جون کندنی بود داشتم زندگیم رو می کردم که سر و کله چند تا از بچه های قدیم پیدا شد … صاحب رستوران وقتی فهمید قبلا عضو یه باند قاچاق بودم و زندان رفتم … با ترس عجیبی بهم زل زده بود … یه کم که نگاهش کردم منظورش رو فهمیدم … .😒😰 جز باقی مونده پول های حنیف، پس اندازی نداشتم … بیشتر اونها هم پای دو هفته آخر اجاره خونه رفت … بعد از چند وقت گشتن توی خیابون، رفتم سراغ ویل … پیدا کردن شون سخت نبود … تا چشمش به من افتاد، پرید بغلم کرد و گفت … "مرد من، می دونستم بالاخره برمی گردی پیش ما … اینجا خونه توئه. ما هم خانواده ات" ..😉 ... 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995
🍃🌸 •┄❁#قرار‌هرشب‌ما❁┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر #شهیداحمدمشلب 🌸🍃 @Ahmadmashlab1995
🌷 🌹🍃 روزے ڪـــه 💚با سَــلامِ تو آغــاز مـےشــوَد 🌹🍃 تـٰا شـَبـــــــ 💚حُسِینــے اسٺ تَمــامِ دَقایـِقش ❤️ @ahmadmahlab1995
🍃🌸 "کلام شهید سید مرتضی آوینی" "جان" امانتی است که باید به "جانان" رساند. اگر خود ندهی، می ستانند. فاصله هلاکت و شهادت همین خیانت در امانت است.. #شهیداحمدمشلب 🍃🌸 @AhmadMashlab1995
🌸🍃 🔺گفتم: لعنت بر کوفیان، اگر در کربلا بودم تا سر حد جان مرهم زخم های حسین(ع) می شدم، هرگز نمیگذاشتم احساس تنهایی کند؛ 🔹گفت (شرح در تصویر) 👆 #حسین_زمان : حضرت مهدی(عج) را دریاب...! 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995
🍃🌸 در روزگار قحطی گاهی عطر در کوچه پس کوچه های شهر می پیچد فدائیان یکی پس از دیگری،جام را از دست می نوشند... و نگاهم بر قافله ی خیره مانده که چه آرام آرام از مقابلم ! و من چه در این کوچه ی سرگردانی کاش میشد راهی شد و گرفت... ... 🍃🌸 به ما بپیوندید کانال رسمی @Ahmadmashlab1995
🍃🌸 شب عملیـات در خواست آب ڪرد می خواست‌ بڪنه. اما آب به اندازه ڪافی نداشتیم گفت، به اندازه شستن سرم آب بدید گفتم فـردا عملیاته دوباره کثیـف میشی... مگه میخوای بری تهران؟! گفت : نـه! فـردا میخوام به بروم ... 🕊 🍃🌸 @Ahmadmashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا