هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
#رمانیسرتاسرهیجانی🔥
داشتم میرفتم کلاس تا جزوه هام و پس بگیرم که صدای اهورا جذاب ترین پسر کلاس و شنیدم که میگفت
- وای قیافش و دیدی بچه ها؟ فکر کنین آدم بوس کنه سیبیلاش بره تو دهنش اه چندش حالم بهم خورد
خودش این حرف و زد و با همه ی دوستاش شروع کردن به خندیدن
با بغض داشتم گوش میکردم چطوری مسخره ام میکردن شاید واقعا حق با اونا باشه یه دختر دانشجو چرا باید سیبیلاش و نزنه؟
اشکام و پاک کردم و از دانشگاه زدم بیرون و مستقیم رفتم ارایشگاه
من و مسخره میکنین نشونشون میدم حالا فردا که با یه چهره ی جدید اومدم میفهمید
با رضایت به چهره ی جدیدم نگاه کردم عالی شده بودم کیفم و براشتم و به دانشگاه رفتم. میخواستم ببینم با دیدن چهره جدیدم چیکار میکنن؟
با ورودم به کلاس دهن همه ی دانشجو ها باز موند با پوزخند به صورت مات زده اهورا نگاه کردم که دوستش بلند شد گفت بیا ببین پسره چی میگه...#ادامه😱🔞👇
https://eitaa.com/joinchat/302186527C561b633322
#اهورا_وسط_کلاس_داد_میزنه_اینمال_منه😱
#رمان_جذاب_دانشجوی_خاص_من