هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
#رمانعاشقانهیجذاب🔥♥️
نگاهش لباس های تن مان را می دَرّد.
دستش را به طرف لباسم در تن پری می برد و آن را دور دستش تاب می دهد:
_لال شدی؟
خب معلومه کجا بودی! همش تقصیر این دخترست.معلوم نیست چه غلطا که نکرده تو عمرش! از پسر بازی بگیر تا مهمونی های مختلط شون...من اشتباه کردم که تو رو به یه گرگ سپردم! خاک تو سر #غیرت من که تو با این لباس تو شهر نگردی و بی غیرتی منو جار نزنی.
کلمات تیز اش قلبم را پاره پاره می کند.
اصلا فکرش را نمی کردم در تصور پیمان من همچین دختری باشم.
http://eitaa.com/joinchat/1651900434C5c2629a7fe