ای‌عُهده‌دارِمَردُمِ‌بی‌دَست‌و پا‌.. #آقای_اباعبدالله :)

وسط هیأت بلند بلند داد میزد گریه میکرد،میگفت : این رسم دنیا نیست يعني حدود کربلا هم واسه من جا نیست؟😭

بخونیم؟🙂❤️‍🩹

گفت چرا پریشانی ؟ گفتم نبین لبخندِ لب‌م را؛ قلبم آشفته است.. گفت رنگ به رخساره نداری گفتم روح بهانه جدایی می‌گیرد، دیگر این جسم را نمی‌خواهد گفتم روح این شهر را نمی‌خواهد این دنیا را دوست ندارد!! گفت تو که سنی نداری، گفتم عاشقی سن و سال نمی‌شناسد! از کودکی مجنون اوییم! گفت عاشق کیستی؟ روحت قصد کجارا دارد؟ گفتم به مقصود گرمای وجودش آواره بیابان شده.. گاهی کنار کبوتر ها به پرواز در می آید تا به او برسد گاهی هم هم مسیر رود می‌شود.. روزی میان زائرانِ رضا آرام میگیرد روزی هم کنار شش گوشه گاهی از سقاخانه صحن انقلاب آب می‌نوشد گاهی هم تکیه بر دیوار گوهرشاد زده و زانو بغل می‌گیرد، اما گاهی که بیتاب کربلاست، خود را در بین الحرمین میابد گاه در کنار حسین جان میگیرد و گاه در آغوش علمدار؛ خوش بحالش، دلش که صاف می‌شود، اشک هایش که تمام میشود بازمی‌گردد به همین خانه! جسمی خسته با چشمانی خیس می‌بیند که از دلتنگی پناه به عطر تربت و گوش سپردن به نوای حسین برده است... جسمی که قلب خود را میان دستان‌ش می‌فشارد تا شاید آرام بگیرد :))) ✍🏼خانم‌عکاس‌حرم @Akas_haramm

مولاي؛ مـٰـا رَأَيــتُ أَحــنُّ مِــنكَ عـلـــٰي جــَرحـي! :)♥️

.. من ندیدم دلسوز تر از تو نسبت به زخم هایم :) #آقای_اباعبدالله

من گمان میکردم، خیال رفتن نداری:)💔 شب جمعه ست شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات 🙂 @Akas_haramm

#آقای_اباعبدالله؛ آخرین شب جمعه محرم ١۴۴۶ هم تموم شد ولی ما کربلا تو ندیدیم :)💔

#آقای_اباعبدالله، محرم تموم شد و من هنوز یه عالمه گریه به روضه بدهکارم :))

سیاهی وقتی میزدم با گریه؛ یاد سلام رو به گنبد کردم..

برا بساط روضه‌ی اربابم هرکاری از دستم بر اومد کردم :))