eitaa logo
اخبار گوناگون
55 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
21 فایل
کانالی با خبر های گوناگون از سراسر جهان
مشاهده در ایتا
دانلود
👈(7):👇              🚩چرا امام حسین (ع) در کربلا تنها ماند؟ 💠 والوتر الموتور 🔸در زیارت عاشورا امام حسین(ع)را اینگونه خطاب می کنیم :👈 «والوتر الموتور» علامه طباطبائی (ره) فرمود: همه کتاب وسایل الشیعه را از اول تا آخر مطالعه کردم تا ببنیم چند روایت فقهی از سیدالشهدا (ع) نقل شده سه روایت بیشتر پیدا نکردم»!😇 معنای این حرف این است که سبط پیامبر (ص) به قدری تنها شده که مردم اباعبدالله را در حد یک مسئله گو هم قبول نداشتند در حالی که ابوهریره ها به اسم صحابی صاحب فتوا شده بودند. تاریخ گواهی می دهد که ولی خدا به یکباره تنها نشده است برنامه ریزی و نقشه ای سازمان دهی شده سیدجوانان اهل بهشت را در این دنیای خاکی تنها کرده بوده است. کربلا به ما یاد می دهد بشناسیم نقشه های شیاطین، منافقین و کفار را که ولی خدا را تنها می کند.   ✍️واقعۀ کربلا 🔺محل ظهور و بروز ولایت پذیری،  ولایت گریزی و ولایت ستیزی است!؟ ✔️ ولایت پذیری یعنی چه: ولایت پذیری یعنی تن دادن به ولایت خدا و رسول و اهل بیت علیهم‌السلام و واگذاری جریان تدبیر امور به ایشان. این معنا مرادف با ورود به حیطۀ سلطنت الهی و تسلیم محض در برابر ولیّ و اطاعت بی چون و چرا از اوست. هم چنین بی‌توجهی به هوای نفس و غلبۀ ارادۀ مولا بر خواهش‌ها و تمایلات درونی از دیگر لوازم این نحوه مواجهه با ولایت است. 🔹کسانی که در مقابل ولایت سر تسلیم فرود می آورند، در راه تحقق ارادۀ ولی از همۀ آنچه دارند می گذرند و ارادۀ مولا را بر ارادۀ هر آنچه غیر از او، ترجیح می‌دهند، چرا که مولا سزاوارتر است بر عبد، حتی نسبت به خود او. همـﮥ تعلقات انسان ولایت پذیر در برابر مولا رنگ می بازد. زمانی که ولایت پذیرفته می شود، عشق به پدر و مادر و فرزند و همسر و مال و پست و مقام و ... بی اثر می شود و جای خود را به سرسپردگی و تفویض می دهد. خدا در این جهان گروهى از انسان ها را براى خود برگزیده و نام حزب الله را بر آنان نهاده است. 🔹 این گروه، همان ولایت پذیران هستند: «وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» (مائده: ۵۶). 🔸ولایت پذیری همان خصیصه‌ای است که موجب شد اصحاب امام حسین علیه‌السلام حتی با برداشته شدن بیعت در شب عاشورا، ولیّ خدا را تنها نگذارند و بگویند که اگر هزار بار بمیریم و زنده شویم، باز حاضریم در راه ولیّ الله جان خود را فدا کنیم. 🔹 واقعه کربلا:  الگویی پیش روی انسانها است تا بدانند اتخاذ رویکردهای مختلف دربارۀ ولایت چه نتایجی در پی خواهد داشت... 🌸مسافر کربلا 📍داشتیم قدم می زدیم یک دفعه ای شروع کرد به دویدن و پرید روی کول یک رزمنده! اون رزمنده می گفت: برادر بیا پایین!😇 ولی فریبرز خیلی جدی می گفت: 👈"منم میام!😇 این فکر کرده خیلی زرنگه می خواد تنهایی بره کربلا!" 😳گفتم: یعنی چی؟ گفت:👈 "مگه نمیبینی پشت پیراهنش نوشته مسافر کربلا!" اون رزمنده زد زیر خنده...
🔴 "از سربازان درون گهواره خمینی (ره) تا سرداران خامنه ای" ❌اگر آن روز که ساواک گرداگرد خمینی بت شکن را گرفته بود و زخم زبان میزد که سربازانت کجاهستند!؟ و روح خدا فرمود که, سربازان من در گهواره اند! اگر روح آیزنهاور و کارتر و ترامپ خبردار میشد که روزی سربازان در گهواره خمینی، طومار 2500  سال رژیم ‌شاهنشاهی را در هم می‌پیچند و دیگر نه ژاندارمی دارند و نه کاپیتولاسیون و نه سفارتخانه و نه سفیری!😳 خمینی را که هیچ، هواپیماش را هم که هیچ، دودمانش را در آسمان میزدند, همان در هوا غبارش می کردند! 😍 تا سالها بعد روح لینکلن و جرج واشنگتن در گور به خود نلرزد، که وقتی پترائوس چهار ستاره پیام یکی از همین سربازان خمینی را در روی نیز کارش خواند، که در آن نوشته شده بود:👈 "من، !قاسم سلیمانی هستم، ومن هستم که سیاست‌های ايران را در عراق، لبنان، غزه, افغانستان, یمن و... تدوين مي كنم!"👌 خدا خمینی را نگاه داشت، همان که محمد(ص) را با تار عنکبوتی در غار نگاه داشته بود! 😜قرن هاست که تاریخ انتظار این سربازان را می کشد!...چه شد فتح سه روزه صدام با آمریکا؟ ... مگر چند ساعته کویت را نگرفت بود آنهم بدون آمریکا؟ ... کجا رفت از افسانه نیل تا فرات رایس و صیهونیزم جهانی؟ .... چه شد برخورد تمدن های هانتینگتون, کسینجر، پایان دنیا فوکویاما؟ ... از نیل تا فرات که هیچ از هرات و پنج شیر و صنعا تا لاذقیه و سامرا، آب نمی خوردند مگر با اجازه قاسم سلیمانی آن سرباز در گهواره خمینی! ... تازه این اول هلول 👈 هلال شیعه و مسلمانان است😄 که تا ماه شب چهارده شدنش با ظهور امام زمان (عج) راه طولانی و گردنه های خطرناک بسیار💪 ❌حسن طهرانی مقدم کابوس شب های یهود که وصیت کرد بر سنگ مزارم بنویسید👈 "اینجا مدفن کسی است که می خواست اسرائیل را نابود کند!ِ..." او یکی از هزاران سرباز در گهواره خمینی بود که کرور کرور 👈 شهاب, سجیل, رعد, و عماد و... ساخت، تا تل آویو و حیفا را از حالا شخم خورده بدانند و التماس کنند که فقط بگویید تهدید نکنند!😳 روی دیوار های خرمشهر نوشته بودند، آمدیم تا بمانیم، اما این حسن باقری، احمد متوسلیان، صیاد شیرازی و... سربازان در گهواره خمینی بودند، که کارستانی کرد که در زادگاه صدام عکس امام را بالا میبرند! و همزمان صدام را له دست خودشان (نیروهای آمریکایی) اعدام می کنند... و مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماکِرينَ. تمام شد آن دوران که آواکس هایتان بر سر غواص های خمینی فرود می آمد و آنها را، دست بسته زنده به گور می کرد، خردل می خوردند و تن جلوی تانک می گذاشتند, همچون شهید حسین فهمیده زیر شنی تانک صاف می شدند و اما مردانه می جنگیدند! 😰 حالا باید برای کشتن سربازهای سید علی خامنه ای آخرین نسل عمود پرواز های لاکهید مارتین، تایمن، نیجریه و سوریه پرواز کنند!✌ گذشت زمان بزن در رو که سربازان وملت خمینی در شلمچه و خرمشهر. و خلیج فارس قطعه فطعه می کردید! 😳 ❌حالا سربازان خامنه ای در خانطومان و قنیطره و حلب و سواحل مدیترانه و باب المندب و... با شما می جنگند و به گفته خودتان، بیش از 7 تریلیون دلار هزینه ایجاد داعش را پودر می کنند و نزدیکی بیت المقدس شهید می شوند که نزدیکترین جاهاست به قبله اول مسلمین!... و چه نزدیک است فتح آخر زمان با حجت ابن الحسن (عج)!... این سربازان در گهواره خمینی بودند که با دست خالی بر هم زدند تمام نظم نوین جهانی تان را!💪 با سرداران و سربازان قد کشیده و برومند "خامنه ای" چه می کنید؟... و چه زیبا فرمودند خداوند عزوجل در سوره نصر که "إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ(1) وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا(2) که هنگامی که فتح و ظفر آید, خواهی دید که فوج فوج مردم به دین خدا در خواهند آمد... قسمتی از پیشگفتار با نشر هر چه بيشتر این خاطرات👈 ما را در زنده نگه داشتن یاد و خاطره امام و شهدا یاری کنید...👇
5.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️قابل توجه مسئولین نظام در تمام رده ها، خصوصا مسئولین و فرماندهان امنیتی و اطلاعاتی👈 جام جهانی داره شروع میشه، مراقب و هوشیار در داخل و خارج از مرزها باشید، اکثر حملات و عملیات های استکباری در کوران جام های جهانی و مسابقات المپیک رخ داده است، چون ورزش و خصوصا فوتبال ذاتا یک پدیده استعماری است !؟لطفا این کلیپ را تا انتها تماشا کنید و در حد توان خود منتشر کنید 👈 ارادتمند: | اتفاقی عجیب در المپیک ها و مسابقات فوتبال ⁉️ در و چه خبر است؟! 🔸به بهانه شروع بازیهای 🔶 برشی از سخنرانی جهاد تبیین
🌸گریه سربازعراقی 🌺.....در اسارت، اذان گفتن باصدای بلند ممنوع بود.ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: "چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو"!                                                                                                         🌺.....یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: چیه؟ من اذان گفتم نه او. آن بعثی گفت: او اذان گفت. برادرمان اصرار کرد که "نه،اشتباه می‌کنی من اذان گفتم"... مأمور بعثی گفت: خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو". برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی.الان دیگر پای من گیر است. 🌺... به هر حال،ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل(موصل شماره ۱و۲) زیرزمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید.آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرم تر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود.ایشان می‌گفت: می‌دیدم اگر نان رابخورم ازتشنگی خفه می‌شوم نان را فقط مزه مزه می‌کردم که شیره‌اش را بمکم. آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند، آب می‌آورد، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد.                                                                                                                                                                                                                                                  🌺.....روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم. گفتم: یا فاطمه زهرا!... امروز افتخارمی‌کنم که مثل فرزندتان آقاحسین بن علی(ع) اینجا تشنه‌ کام به شهادت برسم. سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یازهرا!افتخارمی‌کنم.این شهادت همراه با تشنه‌ کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، ‌این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن. دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم....                                                                                                                                                                                                                                    🌺.....تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است.در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سرم آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. او از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام. اعتنایی نکردم. دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید: بیا که آب آورده‌ام. او مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا(س) که آب را از دستش بگیرم... 🌺... عراقی‌ها هیچ‌وقت به حضرت زهرا (س) قسم نمی‌خوردند.تا نام مبارکت حضرت فاطمه (س) رابرد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید: بیا آب را ببر! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند. همین‌ طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم واو لیوان آب را ریخت توی دهانم. لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال آمدم. بلند شدم.او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا واز من در گذر ومرا حلال کن! گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم. گفت: دیشب، نیمه‌ شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرادر مقابل حضرت زهرا (س) شرمنده کردی.الان حضرت زهرا (س) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: "به پسرت بگو برو ودل اسیری که به دردآورده‌ای را به دست بیاور وگرنه همه شمارا نفرین خواهم کرد....👌 "خاطره ازمرحوم ابوترابی, کتاب حماسه‌های ناگفته ص۹۰" "اسرار ‌حقیقی حیاتم زهراست     معنای عبادتم، صلاتم زهراست دیگرچه غم ازکشاکش این دنیا    وقتی که فرشته نجاتم زهراست"
🌷چند وقتی بود بچه ‌ها صبح که پا می شدند، میدیدن پوتین هاشون واکس زده  دم مقر جفت شده بود... با چند تا بچه ‌ها قرار گذاشتیم تا ببینیم کار کیه؟!... یه شب نیمه شب یدفعه از خواب بیدار شدم و صدای توجه ام رو جلب کرد، یه نفر با یه گونی داشت آروم از مقر می رفت بیرون، دنبالش رفتم، یه گوشه نشست و شروع کرد به واکس زدن پوتین ها.بدون توجه خودم رو بهش رسوندم و روبرویش ایستادم... برای چند لحظه ماتم برد اون اسماعیل بود ، فرمانده لشکر بدر. خواستم چیزی بگم که گفت، هیس!! هیچ چیزی نگو و قول بده بچه‌ ها هم چیزی نفهمند.... 🌷زمستان سال ۶۴ در تهران زندگی می‌کردیم. اسماعیل دقایقی برای گرفتن برنج کوپنی می‌بایست مسیری را طی کند که جز ماشین‌های دارای مجوز نمی‌توانستند از آن محدوده عبور کنند. او از ناحیه پا هم ناراحتی داشت و حمل یک کیسه برنج با آن مسافت تقریباً یک کیلومتری برایش زجرآور بود. از او خواستم با خودرو سپاه برود که نپذیرفت. گفتم: حال شما خوب نیست و پاهایت درد دارد! 🌷گفت: اگر خواستی همین‌طور پیاده می‌روم وگرنه نمی‌روم. او کیسه‌ی ۲۵ کیلویی برنج را روی دوشش نهاد و یک نایلون هم پر از چیزهای دیگر در دستش گرفت و به سختی به خانه آورد، اما حاضر نشد برای چند دقیقه از ماشین سپاه استفاده کند...! راوی: همسر شهید 🌹همراه با آقااسماعیل از سه راه خرمشهر به سمت خط در حرکت بودیم. ماشین ما یک استیشن کولردار بود. چند نفر از بسیجی ها به محض دیدن استیشن دست بلند کردند. من هم مشتاقانه پا روی ترمز نهادم. و آنها را سوار کردم . یکی از آنان همیبن که سوار شد و هوای خنک داخل را احساس کرد با لحن خاصی گفت : «وای، شما چه جای خنکی نشسته اید!» سردار با شنیدن این جمله در خود فرو رفت و چیزی نگفت؛ ولی وقتی آنان پیاده شدند به کولر اشاره کرد و گفت: «خاموشش کن!» وی بعد از آن روز، دیگر سوار ماشین کولر داد نشد و به تردد با یک ماشین آمبولانس قناعت کرد. روزی در آمبولانس سر صحبت را باز کرد و گفت: من چون فرمانده هستم ماشین کولردار سوار شوم و بچه بسیجی ها در هوای گرم بسر ببرند؟ 🌷 ۲۸ دیماه سالروز شهادت سردار سپاه اسلام , فرمانده شهید لشکر ۹ بدر را گرامی میداریم
🌷👈 ...در قضیه‌ی ترورهای (دانشمندان هسته‌ای)، من عقیده‌ام این است که بچه‌های تشکلهای دانشجوئی در این قضیه کوتاه آمدند؛ یعنی کم‌عملی نشان دادند. باید این قضیه را بزرگ می کردید. البته نه اینکه بزرگ کنید - چون خودش بزرگ است - همان جور که هست، منعکس می کردید. ما حتّی ندیدیم تشکل های ما پوستر این شهدا را هم چاپ کنند، منتشر کنند، پخش کنند، یادمان اینها را نگه دارند. نه، این موضوع اصلاً نباید فراموش شود؛ این کار کوچکی نیست... ۱۳۹۰/۰۵/۱۹ ...رشد شتابنده‌ی علمی و فتح قله‌های دانش که با همت و عزم جوانان مؤمن و غیور و توانائی چون مصطفای شهید رونق یافته، امروز قائم به هیچ فردی نیست، این یک جنبش تاریخی و برخاسته از یک عزم خلل‌ناپذیر ملی است... ۱۳۹۰/۱۰/۲۲ ...اگر دانشمندِ علاقه‌مند به سرنوشت کشور، آماده‌ی فداکاری در این راه - فداکاری به حسب خودش - در یک کشوری وجود داشت، آن کشور رشد می کند. چیزی که می تواند این نیرو را به وجود بیاورد، این پیشرفت را به وجود بیاورد، بهتر از همه چیز، ایمان است. اگر این ایمان بود، کشور پیشرفت می کند... ۱۳۹۰/۰۷/۱۳ ,