💠 #از_قرآن_بپرس 💠
🔰 من در آستانهی ازدواج هستم و دوست دارم ازدواجم در کمال پاکی و معنویت شکل بگیرد. این آرزو را چگونه از خدا درخواست کنم⁉️
✨ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿٧٤﴾ أُولَـٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ﴿٧٥﴾
✨ و كسانىاند كه مىگويند: «پروردگارا، به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد، و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان.» (۷۴) اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند، غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد. (۷۵)
📕سوره مباركه فرقان – آيات 74 و 75
✳️ @Akhlagh_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #كليپ_تصويری
🎙🌸آيت الله استاد #جوادی_آملی (حفظه الله)
⭕️ موضوع : اگر داری دائم گناه میکنی و نعمتها برات میاد بترس
🔍 #درس_اخلاق
✳️ @Akhlagh_Et
🌷راه ملاقات با امام زمان عجل الله فرجه🌷
مرحوم آیت الله حاج آقا #مجتبی_تهرانی میفرمود:
پدرم آیت الله میرزاعبدالعلی تهرانی نقل میکرد که در بازار تهران روحانی اهل معنایی بود که مغازه کفاشی داشت معروف به سیدعبدالکریم پینه دوز
در بین خواص معروف بود که امام زمان علیه السلام هر چند وقت یکبار برای دیدن سید به مغازه او میرود.
پدرم می گوید:
یکبار از سیدعبدالکریم پرسیدم : چرا امام زمان علیه سلام به دیدن شما می آید⁉️
فرمود: خودم یکبار این سوال را از حضرت پرسیدم، آقا فرمودند:
به خاطر اینکه با نفست مبارزه کردی.
هرعمل و کاری که بخاطر نفس است را کنار زدی و آن را که خدا خواسته عمل کردی✅
✳️ @Akhlagh_Et
🔴 چشماني كه بينا شد
يكي از اطبّا اصفهان مي گفت:
من به هيچ ديني معتقد نبودم. به خدا ايمان نداشتم. با اين كه بچه مسلمان هم بودم ، يك روز به عمرم نماز نخوانده بودم، روزه نگرفته بودم. خارج آمدم و تحصيل كردم، دكترايم را گرفتم. به ايران برگشتم. مطب باز كردم و متخصّص چشم بودم.
ازدواج كردم. خدا به من دختري داد، روز به روز كه اين دختر بزرگتر مي شد، علاقه من به او بيشتر مي شد،
دختر به سنّ 6-7 سالگي رسيد، يك روز صبح آمدم صدايش كردم، از خواب بيدار شد، چشمهايش را هم باز كرد. ولي به من گفت: بابا، هيچ جا را نمي بينم، هر چه دستم را جلو چشمش تكان تكان دادم، ديدم نمي بيند. وحشت زده لباسهايم را پوشيدم. او را به مطب آوردم معاينه اش كردم، ديدم نابينا شده. صددرصد ، و بينايي اش را كاملاً از دست داده،
تلفن كردم، بعضي ديگر از رفقاي همكارم آمدند؛ كميسيون كردند، گفتند: هيچ اميدي به او نيست.
از ايران به كشورهاي خارجي آمديم، همه جا جواب رد دادند. دوباره به ايران برگشتيم. ديگر نه غذا مي توانستيم بخوريم، نه خواب داشتيم، نه آسايش داشتيم، يك روز زنم آمد با اشك جاري، گفت فلاني، چند سالي است كه ما با هم زندگي مي كنيم، هنوز يك همچنين خواهشي از تو نكرده بودم. امروز مي خواهم يك خواهش از تو بكنم، كه به خاطر من انجام بدهي .
گفتم: چه هست كه بگويي انجام بدهم؟ گفت: نه تو اعتقاد نداري. چكار كنم؟ گفت: انگليس، آمريكا، آلمان بردي خوب نشد، اطبّاي ايران جواب كردند. مي خواهم از تو يك خواهش كنم، مي دانم تو خدا را قبول نداري، دين و امام رضا (ع) را قبول نداري، ولي ما اصفهان هستيم و تا مشهد راهي نيست. همه جا بچّه يمان را برديم.بيا سه تا بليط بگيريم و سه تايي، براي سه شب مشهد برويم و برگرديم
گفتم: اين حرف ها چيست؟ مزخرفات مي بافي. گفت: من كه گفتم: فقط به خاطر من اين كار انجام بده.
گفتم باشد. ولي من خودم نمي آيم. من به امام رضا (ع) و اين حرف ها اعتقاد ندارم. گفت :« بسيار خوب» شما داخل حرم نياييد. من را ببر دمِ درِ حرم، من به حرم مي روم. شما دو ساعت ديگر دنبالم بيا.
بليط گرفتم، براي سه شب آمديم مشهد، وارد شديم، در هتل اثاثيه را گذاشتيم. حرم آمديم. چشمم به گنبد علي بن موسي الرضا افتاد، برگشتم.
زن در حرم رفت. دو ساعت بعد برگشت. شب دوّم، شب سوّم گذشت، خبري نشد.
به زنم گفتم : ديدي گفتم اين ها همه اش كشك است. علي بن موسي الرضا (ع) يعني چه؟ حالا ديگر بيا برويم. امشب ديگر پروازمان هست، زن باز هم زد زير گريه. گفت: امشب كه شب سوّم هست، شب جمعه هست، من شب جمعه حرم امام رضا (ع) را ترك نمي كنم. برو بليطمان را تمديد كن. سه روز ديگر بيشتر بمانيم. بليط را تمديد كردم. #شب_جمعه هم گذشت، خبري نشد. روز جمعه هم گذشت خبري نشد. شنبه صبح بود زنم گفت: ما را حرم نمي بري؟ گفتم چرا مي برم. ساعت 8 ما را حرم برد. خودش رفت كه ساعت 10 دنبالمان بيايد، دم صحن قرار گذاشتيم.
من رفتم و ساعت 10 آمدم دم قرار، ايستادم . دم صحن ديدم خبر نيست. ترسيدم « خدا» تا الآن تخلّف نكرده بودند. هر روز سر ساعت همين جا بودند. كجا رفتند؟ گم شدند؟
نگاه كردم در حرم تا آن لحظه حاضر نبودم از تعصّبي كه داشتم، داخل صحن را نگاه كنم. يك وقت ديدم حرم قيامت شده. مردم بر سرشان مي زنند. هر كسي هر كجا هست رو به حرم ايستاده، مي گويد: يا علي ابن موسي الرضا. خدا، چه خبر شده، چه شده، چه اتّفاقي افتاده؟ يك نفر آن نزديكي بود. صدا كردم. گفتم بيا جلو. نمي خواستم داخل حرم بروم. جلو آمد، گفتم: چه خبر است. حرم اين قدر قلقله است. گفت: مگر نمي داني امام رضا يك دختر بچه كور 6-7 ساله را شفا داده، الآن روي دست مردم است.
گفت: ديگر نفهميدم چه شد، گفتم: واي بر من، نكند دختر خودم باشد، داخل صحن دويدم، جمعيّت را شكافتم.
يك وقت ديدم دخترم روي دست مردم است، از آن دور من را ديد، مي گويد: بابا ديگر مي بينم.
گفت: جلو رفتم. دخترم را بغل كردم. دستم را جلوي چشمهايش حركت دادم ديدم چشم حركت مي كند. فهميدم بينا شده. دختر را رها كردم، داخل حرم دويدم، شبكه هاي ضريح را گرفتم. گفتم: آقا به خدا ديگر نوكرت هستم. اين قدر كريمي كه من به تو اعتقاد نداشتم، من را هم دست خالي برنگرداندي، به من هم عنايت كردي
📗منبع: نوار گلچين مصيبت هاي مرحوم خبازيان
#توسل_حضرت_امام_رضا_علیه_السلام
👌داستان بسیارتاثیر گزار وخواندنی حتما بخونید🙏
✳️ @Akhlagh_Et
@dars_akhlaq(3).mp3
854.1K
🔊 #كليپ_صوتی
💐 علامه #استاد_حسن_زاده_آملی (ره)
🔴 موضوع : خودت رو آلوده نکن، ابد در پیش داریم..
✅ #درس_اخلاق
✳️ @Akhlagh_Et
🍃🌺🍃 اعمال هر ماه نو قمری:
💠خواندن دعاهاى نقل شده در وقت ديدن هلال، كه بهترين آنها دعاى چهل و سوّم صحيفه كامله است.
💠 خواندن هفت مرتبه سوره حمد براى دفع درد چشم.
💠 اندكى پنير خوردن، که روايت شده: هركه خود را به خوردن آن در اول هر ماه مقيّد كند، اميد است در آن ماه حاجتش ردّ نشود.
💠 در روز اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول پس از سوره حمد سى مرتبه سوره توحيد، و در ركعت دوم بعد از سوره حمد سى مرتبه سوره قدر بخواند و پس از نماز صدقه بدهد، چون چنين كند، سلامتى اش را در آن ماه از خدا خريده است.
💠و از بعضى روايات استفاده میشود، كه پس از نماز بخواند:
💠بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِين.
✳️ @Akhlagh_Et
💠 #از_قرآن_بپرس 💠
🔰 من در آستانهی ازدواج هستم و دوست دارم ازدواجم در کمال پاکی و معنویت شکل بگیرد. این آرزو را چگونه از خدا درخواست کنم⁉️
✨ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿٧٤﴾ أُولَـٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ﴿٧٥﴾
✨ و كسانىاند كه مىگويند: «پروردگارا، به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد، و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان.» (۷۴) اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند، غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد. (۷۵)
📕سوره مباركه فرقان – آيات 74 و 75
✳️ @Akhlagh_Et
@dars_akhlaq (3).mp3
1.1M
🔊 #کلیپ_صوتی
🌹حجتالاسلام والمسلمین #استاد_الهی
⚠️ معنای #خرج_کردن برای خانواده⁉️
✅پرسش و پاسخ👌#فوق_العاده
#درس_اخلاق
#سبک_زندگی_اسلامی
✳️ @Akhlagh_Et
🌿داستانک🌿
⚜️پسر بچه ای بود كه اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هر بار كه عصبانی می شوی باید یك میخ به دیوار بكوبی.
روز اول پسر بچه 37 میخ به دیوار كوبید. طی چند هفته، همانطور كه یاد می گرفت چگونه عصبانیتش را كنترل كند، تعداد میخهای كوبیده شده به دیوار كمتر می شد.
✨او فهمید كه كنترل عصبانیتش آسان تر از كوبیدن میخها بر دیوار است...
بالاخره روزی رسید كه پسر بچه دیگر عصبانی نمی شد. او این مسئله را به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر بار كه می تواند عصبانیتش را كنترل كند، یكی از میخها را از دیوار درآورد.
روزها گذشت و پسر بچه بالاخره توانست به پدرش بگوید كه تمام میخها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به كنار دیوار برد و گفت: «پسرم! تو كار خوبی انجام دادی و توانستی بر خشم پیروز شوی. اما به سوراخهای دیوار نگاه كن. دیوار دیگر مثل گذشته اش نمی شود. وقتی تو در هنگام عصبانیت حرفهایی می زنی، آن حرفها هم چنین آثاری به جای می گذارد. تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو كنی و آن را بیرون آوری. اما هزاران بار عذرخواهی هم فایده ندارد؛ آن زخم سر جایش است. زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناك است.»
✳️ @Akhlagh_Et
⚠️امتحانی سهمگین تر از زلزله❗️
🔵زلزله که امتحان سختی نیست، نوعاً آدمها از عهده این امتحان به خوبی برمیآیند.
خداوند اگر بخواهد شما را #امتحان کند، با همسرتان امتحان میکند که شبانه روز با او سرکار دارید، گاهی به خانه میآیید، همسرتان بدون مقدمه حرفی که باب میل شما نیست میزند، که اگر مراقب نباشید با یک گفتار و رفتار نامناسب در مقابل او، اندوخته های معنویتان را بر باد میدهید.
📕کتاب سلوک با همسر ص 19
📝🌸استاد آیت الله #سعادت_پرور
✳️ @Akhlagh_Et