اشکالات قانون جذب
🔸سنجشگریزی فرضیه جذب؛ در تفکر جذب به صراحت چنین عنوان میشود:
« هیچ قانون ثابت و مستندی در این زمینه وجود ندارد که رسیدن به مطلوب چقدر طول میکشد»
و چون زمانی برای تحقق رؤیاها مشخص نشده، هیچگاه نمیتوان این فرضیه را باطل کرد؛ ... به این ترتیب برای هیچ کس در این دنیا امکان سعی و خطا و تجربه کردن قانون جذب وجود ندارد. با این ترفند رهبران قانون جذب هیچگاه خود را #پاسخگو نمیدانند.
🔸فرار از اقدام و عمل؛ در فرضیه جذب بال عمل شکسته است یعنی آنچه شاهکلید محسوب میشود، تمرکز و تجسم مطلوب است، نه اقدام عملی و برنامهریزی و مشورت.
در قانون جذب، انرژیها نه در میدان عمل که در کنجی خلوت به کار گرفته میشود. عرصه عمل و تلاش جای خود را به گوشهنشینی و انزوا میدهد و عملی کردن طرحها و ایدهها، جای خود را به تمرکز صرف بر آرزوها و اهداف میدهد.
🔸تبلیغ غیرمستقیم امور #منفی؛ طرفداران این ایده مدعی میشوند که زندگی باید با تفکرات مثبت اداره شود، نه تفکرات منفی. به همین جهت توصیه میکنند: «به جای اینکه علیه تروریسم و جنگ، اعلام انزجار کنید، طرفدار صلح باشید. اگر شما علیه چیزی باشید، نفاق و اختلاف در ضمیر شما نقش خواهد بست. علیه هر چه بایستید، همان چیز علیه شما خواهد ایستاد.»¹⁉️
شعار مذکور خواسته یا ناخواسته در خدمت آمال و نقشههای #متجاوزان و #جنگطلبان و #نظام_سلطه جهانی است و بیش از همه، ایشان از آن سود خواهند برد و به خوبی انسانهای معنویتگرا را ظلمپذیر و بسترساز تداوم بیعدالتی موجود خواهد نمود. این ایده که «بر ضد هیچ چیز جبههگیری نکنید» ،دست تبهکاران را در چپاول و ظلم بازتر خواهد کرد.
🔸نبود پشتوانه #علمی؛ برای اثبات هر ادعایی باید از یکی از این سه دلیل کمک گرفت:
✅ تجربه قطعی،
✅ عقل بدیهی
✅ و وحی.
قائلین به تئوری جذب، دلیل تجربی کافی برای ادعای خود ندارند چرا که دلیل تجربی باید قابلیت آزمون و خطا داشته باشد تا بتوان یقینی بودن آن را اثبات نمود.
علاوه بر آن از دلیل عقلی و برهان قانعکننده نیز در تفکر جذب، خبری نیست و استدلال مروّجین داخلی هم که به دستهای از آیات متشابه و روایات غیرمرتبط تمسک میکنند، نمیتواند پشتوانه وحیانی و دینی درست نماید.
🔸ادله نارسای دینی؛ دستورات دینی و شریعت به عنوان برنامه زندگی، از طرف خالق هستی به انسان ابلاغ گردیده است؛ یعنی از جانب وجودی که هم حکیم است و هم آگاه به تمامی ظرفیت وجودی انسان است.
پرسش این است که این ذات حکیم، همچنان که دیگر ابزارها همانند: دعا، صدقه، نماز، زیارت و توسل را به عنوان ابزار تعالیبخش و پیشبرنده معرفی کرد و بر کارایی این ابزارها صحه گذاشت، چرا ابزار ذهن و قدرت خداگونه آن را معرفی ننمود؟ معلوم میشود که برخلاف تصور بعضی از مبلغین جذب، معصومین ابزارهای دیگر را برای تکامل روحی و تعالی دنیوی و اخروی قویتر و کاراتر یافتند.
۱. وین دایر، خود مقدس شما، صفحه ۲۲۸.
@Al_Mansour