eitaa logo
اَلعَبــد زَهــــرا
52 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
316 ویدیو
14 فایل
{بسم رب الشهدا} گاهے براےشهید شدن یڪ خلوت هم ڪافیست،دل که شهید بشود.درنهایت،انسان هم شهید میشود. خوش اومدی رفیق...🍃🌸🍃... تولد: 98/12/12 کپی : ‌بشرطِ آرِزوےِ شَهادَتْ🌿و صلوات برای ظهور «حضرت عشق» تبادل: Alabdzahra@
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹 ًعبدالمهدی خوابی دیده بود. رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد.✨ آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید با آیت الله بهجت دیدار کنی🌷. همسرم به محضرآیت الله بهجت شرفیاب می شود تا خوابش را به ایشان بگوید. آقا هم دست روی زانوی عبدالمهدی گذاشته و می گویند: جوان شغل شما چیست؟! همسرم گفته بود طلبه هستم🙂. ایشان فرموده بودند: باید به ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی🍃. آیت الله بهجت در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟ گفته بود فرهاد. ایشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض کن☝️. اسمتان را یا عبدالصالح یا بگذارید. آیت الله بهجت فرموده بودند: شما در روز امامت (عج) به شهادت خواهید رسید.🕊 شما یکی از سربازان امام زمان (عج) هستید و هنگام ظهور امام زمان (عج) با ایشان رجوع می کنید👌 وقتی عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد مدتی بعد در لباس سبز پاسداری و در روز امامت امام زمان به شهادت رسید🕊🌹 🍂🍂🍂🍂🍂 🆔 @Alabdzahra🍃🍃🍃
هدایت شده از نمکتاب
کتاب عبدالمهدی: روایتی خواندنی از یک مرد مخلص… شهیدی از تبار حاج قاسم 📚 ✍🏻 نویسنده: 🌀 انتشارات 🧔🏻 🔖 برگـــ🍀ـــے از کتاب: یک‌بار بانو غذایی طبخ کرد تاریخی، شور و سوخته! بغض کرده منتظر آمدن عبدالمهدی بود. آمد اما نه بویی شنید، نه رویی در هم کشید، خوشی همیشگی را داشت و نشست کنار سفره‌‌ای که بانویش بغض کرده چیده بود. تا خواست بخورد بانو عذر خواست. عبدالمهدی خندید و خورد. بانو معترض شد: _ چه‌طور داری می‌خوری.  عبدالمهدی لب زد:  _ نعمت خدا و دست پخت خانممه. غذا می‌خورم که جون داشته باشم، برای لذتش نیست که. با این حس بخور، نه سوختگی می‌فهمی نه شوری! خورد و سفره را جمع کرد. بانو رفت تا ظرف‌ها را بشوید، عبدالمهدی ایستاد مقابل ظرفشویی و گفت:  -شما خسته‌ای ظرفا رو من می‌شورم! ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   📚 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾