فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴👆🎥 لحظاتی باور نکردنی از تعویض شیفت سبزپوشان تیپ ۴۸ فتح کهگیلویه و بویراحمد در سرمای ۳۰- درجه😱😔
💢چند روز قبل نیز داوود جاودانیان از گردان امام حسین(ع) تیپ ۴۸ فتح در همین منطقه و در هنگام انجام ماموریت به علت سرمای شدید به شهادت رسید.😔😭
🔵حتی دیدن این صحنه ها هم دردآوره ....
#سرباز_وطن
🎋〰❄️
@Alachiigh
🇮🇷
❌🔴 وحشت ضدانقلاب از یک دیدار پدر- دختری
💢 سوءاستفاده از کودک آموزش ساخت کوکتلمولوتف است نه جشن تکلیف!
🔻پس از دیدار روز گذشته رهبر معظم انقلاب با نوگلان دختر به مناسبت جشن تکلیف، رسانههای ضدانقلاب نتوانستند زبان به کام بگیرند و واکنشی کینهتوزانه نشان دادند.
🔹کارشناسان شبکه سعودی اینترنشنال، این دیدار رهبرمعظم انقلاب را که بیش از این شش بار سابقه داشته است، «رفتاری سواستفادهگرانه» تحلیل کردند.🙄
🔸این ادعاها درحالیست که این شبکه و باقی ایادی ضدانقلاب، در ایام اغتشاشات ماههای گذشته از به آشوب کشیده شدن برخی مدارس پایکوبی میکردند و نوجوانان و کودکان را تشویق به مشارکت در این آشوبها میکردند.
🔹دیدار روز گذشته رهبرمعظم انقلاب با کودکانی که با جشن تکلیف وارد دوره نوجوانی شدند، اتفاقی شیرین و زیبا بود اما آنرا نمیتوان اتفاقی نادر تلقی کرد. رهبر معظم انقلاب پیش از این در سالهای ۷۰، ۷۳، ۷۵، ۸۱، ۹۵ نیز با کودکان و نوجوانان دیدارهایی داشتند.
🔺ضدانقلاب و رسانههایش که در حال تبلیغ الگوی فرهنگی هستند که در آن، مدارس به کودکان آموزش «همجنسگرایی» میدهند؛ مسلما صلاحیت انتقاد و ایراد گیری از سنت مبارک جشن تکلیف را ندارند.
#جشن_فرشته_ها
#دیدار_با_رهبر
🎋〰❄️
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥👆محقق: بگذاریم آزادی کمی نفس بکشد
💢🛑 تهیه کننده «چرا گریه نمیکنی» در مقابل خبرنگاران با بغض به تحریم کنندگان جشنواره گفت:
👈 بگذاریم آزادی کمی نفس بکشد.
🔴🎥❌تهیهکننده «فیلم چرا گریه نمی کنی» خطاب به تحریم کنندگان سینما: چند نفرتان رفتید "خوی" برای کمک به مردم. سینما برای مردم است.
📛کجای دنیا یک بازیگر این همه اختیار عمل دارد. شما در مورد همه چیز اظهار نظر میکنید.
📛چرا از آنها پست نمیگذارید؟
پروازهاتون به خطر میافتد؟
بسیار عالی
✅دیدن کلیپ کوتاه بالا رو از دست ندید 👌👌
#من_انقلاب_را_دوست_دارم
#جشنواره_سینما
#دهه_فجر
#سلبریتی_باغیرت
🎋〰❄️
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜رمان نقاب ابلیس #قسمت5 به روایت حسن دلم خوش است که جلسات پرسش و پاسخ به قدرت خودش باقی است. حاج آ
⚜رمان نقاب ابلیس
#قسمت6
به روایت حسن
همه تعجب میکنند. حاج آقا با حوصله و بدون خستگی جواب میدهد:
-آسیب زدن به بدن طبق فقه شیعه و سنی حرامه، امام حسینم راضی نیست به این کار. بعد هم، شما برین توی گوگل کلمه مسلمان شیعه رو به انگلیسی سرچ کنید، ببینید چه صحنههای دردناکی میاد از قمه زنی و عزاداری خار و غیره. مردم دنیا میبینن شیعهها اینطورن، اونوقت اگه تو مثلا یه اروپایی علاقمند به اسلام بودی و اینا رو میدیدی، چه حسی پیدا میکردی؟ با خودت نمیگفتی اینا عقل ندارن، وحشیاند؟ تو حاضر بودی شیعه بشی و این کارا رو بکنی؟ قمه زنی باعث میشه شیعه چهره احمق و خشن پیدا کنه. این تهمته به اهل بیت و قرآنی که آسیب زدن به نفس رو حرام کردن.
صدای علی میآید که میگوید:
-بچهها برای امشب کافیه، داره دیر میشه! حاج آقا فرار نمیکنن که! بقیش باشه برای بعد.
بچهها با کمی اعتراض تسلیم علی میشوند. حاج آقا برای حرف آخرش میگوید:
-بچهها به عنوان شیعه واقعی، باید دشمنان الان اهل بیت رو بشناسیم و باهاشون دشمنی کنیم و دوستان رو هم بشناسیم و باهاشون دوستی کنیم. الان ادامه دهنده راه اهل بیت ولی فقیهه، حضرت آقا میفرمایند ما تشیعی که مرکز تبلیغاتش لندن باشه رو نمیخوایم. باید حواسمون باشه کیا حرف تفرقه و قمه زنی میزنن...
مصطفی دستانش را میشوید و بین بچهها میرود؛ من هم پشت سرش. دعای کمیل میخوانند و زیارت عاشورا. مصطفی بین زیارت آرام میگوید:
-ببین، لعن قبل سلامه! انگار تا از دشمن فاصله نگیری نمیای توی دامن دوست!
راست میگوید. یک لحظه جرقهای در ذهنم میخورد:
-توی قرآن هم خدا اول فرموده: «اشداء علی الکفار، بعد رحماء بینهم.»
دیگر حرفی نمیزنیم. شب جمعه است و ویران ویرانیم. علی قشنگ میخواند؛ طوری میخواند که انگار دقیقا در بین الحرمین ایستاده. مصطفی همراهش دم میگیرد:
-شبهای جمعه میگیرم هواتو/ اشک غریبی میریزم براتو... بیچاره اون که حرم رو ندیده/ بیچارهتر اون که دید کربلاتو...
بیچاره ما که از او جا ماندهایم!
✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#نویسنده_بانوشکیبا
🎋〰❄️
@Alachiigh
✳️اگر کم آب بخورید کچل میشوید ! 👇
🔸به گفته محققان ؛ کمآبی بدن، نه تنها به سلامت چشمها آسیب میزند و پوستتان را پیر میکند، بلکه زمینه را برای ریزش موهایتان هم فراهم میکند !!
#زیبایی
#سلامت
#سلامت_بمانید
🎋〰❄️
@Alachiigh
سلام تاحالاتوزندگیت واسه مشکلاتت فرکانس فرستادی تامشکلاتت حل بشه.
مشکلاتت چیه،مالیه،شغل وکاره،ثروته،برکته،بیماریه،درمانه ،بادوستت ویافامیل قهری،کارنداری وپول میخوای
بدوبیاتوکانالم یه چیزای جدیدی اموزشت میدم تاحالاندیدی فقط بافرستادن فرکانس بالاوبشدت تاثیرگذاروقوی،حالایه سربزنی پشیمون نمیشی خودم کنارن هستم تامشکلاتت حل بشه رایگانه رایگانه🔵🔵🔵بیااین لینگشhttps://eitaa.com/joinchat/2387804469C686af46b89
✨🇮🇷✨
باسمه تعالی
#یادداشت_کوتاه/انقلاب اسلامی زمینه عزّت مندی است 👇
🔹در بُعد فردی کسی که خانه دلش را از غیر خدا پیراسته سازد، دلش مُستعد دریافت انوار فیض الهی خواهد شد. چنین فردی که با تبر ایمان و اراده ، بتهای هوی و هوس را شکسته است و ارجمندی روح الهی خود را پاس داشته است ، در خود چنان احساس عزّتی می کند که حاضر نیست به هیچ قیمتی خود را با معصیت الهی خوار کند. یعنی او عزیز شده است.🌷
🔹در بعد اجتماعی هم کسی که جامعه را از لوث طاغوت پاکیزه می کند، زمینه عزّت مندی آن جامعه را فراهم ساخته است.
🔸حضرت امام خمینی رحمه الله علیه که به حقیقت بت شکن زمان نام گرفت ، پس از هفتاد سال تهذیب نفس، عزیز شد و به سراغ جامعه آمد و بت طاغوت را به زیر کشید و بستر ساز عزّت مندی ایران اسلامی شد. این اقدام بزرگ به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مدظلهالعالی بزرگترین عمل صالح پس از صدر اسلام تا کنون بوده است.
🔸عزیز یعنی شکست ناپذیر ( قاهر لا یغلب).
اگر امروز دشمنان نظام اسلامی در برابر عظمت انقلاب اسلامی مستأصل شده اند به خاطر این است که بارقه های عزّت این کشور را از افق های بالا رصد کرده اند و این عزّت مندی ریشه در فرهنگ عاشورایی دارد که بزرگترین شعارش هیهات منا الذله بود و امام و امت ما در آزمون عزّت مندی سربلند بیرون آمدند.🌷
باش تا صبح دولتت بدمد
کاین هنوز از نتایج سحر است.
✍ امراله عباسی
#ثامن_۲۹ #دهه_فجر
✨🇮🇷✨
🎋〰❄️
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜رمان نقاب ابلیس #قسمت6 به روایت حسن همه تعجب میکنند. حاج آقا با حوصله و بدون خستگی جواب میدهد:
⚜رمان نقاب ابلیس
#قسمت7
به روایت مریم
-پس شمام متوجهش شدید؟ دارن آروم آروم بچه هیئتیهامون رو جذب میکنن!
به الهام چشم غره میروم که بگوید. الهام اخم میکند یعنی: «هنوز وقتش نیست.»
حاج آقا دستی به تسبیح عقیق میکشد. دانههای تسبیح بهم میخورند و سکوت چندثانیهای جلسه را بهم میزنند. نفس عمیقی میکشد و میگوید:
-فعلا نمیخواد تند برخورد کنید. فقط باید جذب مسجد رو بیشتر کنیم و روشنگری اینجا انجام بشه. مردم خودشون میفهمن، به شرطی که ما هم حقیقت رو بگیم.
مصطفی آرام ندارد. حالت نشستنش را تغییر میدهد و میگوید:
-حاجی اینا خیلی مشکوکن! خیلی بی مهابا دارن سم پراکنی میکنن! انگار پشتشون گرمه!
حسن که تا الان با انگشتانش ور میرفت، میگوید:
-شایدم تازه کارن و داغن و نمیدونن چه خبره و نباید انقدر تند برن!
مصطفی کمی به جلو خم میشود:
-مگه اینجا بسیج نداره؟ خب شورای بسیج کارش همینه دیگه! یه گزارش رد میکنیم؛ اگه توجه نکردن خودمون میریم با ضابـ...
حاج آقا دستش را به نشانه ایست جلو نگه میدارد:
-وایسا آقاسید! میدونم نگرانی، ولی نمیشه که چکشی، یهو بری همه رو بریزی توی گونی! بذار اول مردم رو روشن کنیم که اگه کاری کردیم، مردم توجیه شده باشن!
-از اینا بعید نیست، به یه جاهایی وصل باشنا...
-اون دیگه وظیفه بسیج نیست. کار نیروی انتظامی و سپاهه که ته و توی ماجرا رو دربیاره.
علی آقا که تا الان داشت صورت جلسه مینوشت، سر بلند میکند:
-پس تکلیف این هیئت محسن شهید معلوم شد.
حسن رو به مصطفی میکند:
- قرار شد چه کنیم پس؟
مصطفی شمرده میگوید:
-روشنگری میکنیم و گزارش میدیم که مواظبشون باشن.
نفسش را با صدای بلندی بیرون میدهد و رو به ما میکند:
-خانما، شما حواستون به جلسات زنونه باشه، ببینید اگه جلسه زنونه این مدلی هست، حتما گزارش بدید.
الهام آب گلویش را فرو میدهد و میگوید:
- اتفاقا یه مسئله مهمه که میخوایم بگیم.
مصطفی پیداست که پاهایش خواب رفته. چهارزانو مینشیند و میگوید:
- بفرمایین.
الهام نگاهی به فاطمه میکند و از او کمک میخواهد. فاطمه با ابرو اشاره میکند که خودت بگو. الهام شروع میکند:
-راستش چندروز پیش، فاطمه خانم از طرف یه دوستاشون دعوت میشن به یه مجلس روضه زنونه. گویا بخاطر نذر یه مادر شهید، این مجلس هر هفته روزای صبح جمعه دایره؛ اما فاطمه خانم چیزایی دیدن که قابل تامله.
الهام از این راه ادامه حرف را به فاطمه پاس میدهد. فاطمه صدایی صاف میکند و میگوید:
- درسته. توی نگاه اول یه جلسه روضه زنونه بود، اما رفتار عجیبی داشتن. مثلا به جز قهوه و شیرینی چیزی ندادن و گفتن هزینه صبحانه رو بین فقرا تقسیم میکنن. یا به جای مداحی، چندتا دختر اومدن فلوت زدن و یه خانم یه شعر غمگین خوند و غم نوازی کردن. حالا اینا مهم نیست، اصل مطلب، صحبتای خانمیه که توی مراسم بود. اگه بخوام خلاصه بگم، یکی خیلی تاکید میکرد روی برابری زن و مرد، یکی هم معتقد بود نوجوونها باید آزاد باشند تا خودشون دین و راه زندگیشون رو انتخاب کنن! یعنی یه جورایی میخواست بگه ملاک حقانیت دین، تشخیص خود فرده و مثلا من اگه فکر کنم مسیحیت درسته، پس درسته! و یه جورایی میگفت ایمان آدم به دینش ربطی نداره و همه ادیان میتونن حق باشن، چون اصل ایمان، محبته!
مصطفی طوری اخم کرده که انگار میخواهد خودکار در دستش را با چشمانش ببلعد! میگویم:
- البته اینایی که فاطمه خانم گفتن، برداشتی بود که ما از حرفای اون خانم داشتیم.
مصطفی زیر لب میپرسد:
-کجا بود این روضه؟
-توی همین محدوده بود، شاید یه چهارراه بالاتر.
حسن دستی بین موهایش میکشد:
-از زمین و زمون میباره!
✨جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#نویسنده_بانوشکیبا
🎋〰❄️
@Alachiigh
🥀🥀🥀
❣خوابی که تعبیر شد
در شب عملیات سوم اردیبهشت ۱۳۶۰ خواهرم را به بیمارستان برده بودیم باردار بود و کودکش می خواست در آن شب های عملیات متولد شود. در آن شلوغی مادرم با نگرانی از من سراغ جواد را گرفت به او گفتم: «چرا اینقدر خودت و نگران می کنی جواد سالم است و به خاطر مجروحیت قبلی به جبهه نمی رود»
اما مادرم گویی حرف های مرا نمی شنید و دوباره با نگرانی گفت: «دیشب خواب جواد را دیدم با لباس بسیار مرتب و زیبا از آمبولانس که گِل مالی شده بود پیاده شد خواستم به سمتش بروم اما او گفت: مادر دیگر سراغم را در دنیا نگیر.»
از این خواب مادر من هم نگران شدم اما به مادرم گفتم: «از بس در فکر جواد هستی این خواب ها را می بینی»
اما او ادامه داد: «جواد در عملیات شرکت کرده و شهید شده است».
گفتم: «مادر اینقدر فکر خودت را مشغول نکن» و برای گرفتن نسخه دکتر خواهرم به طرف داروخانه حرکت کردم وقتی رسیدم دیدم آمبولانس ها مجروحین را می آورند من هم برای کمک شروع به تخلیه مجروحین کردم. یکدفعه قلبم تکان خورد وقتی قسمت انتهایی برانکارد را گرفتم کفش رزمنده ای را دیدم که شبیه کفش جواد بود به خودم گفتم: « دچار توهم شده ام»
ولی وقتی برانکارد به بیرون آورده شد دیدم جوراب های مجروح به رنگ جوراب هایی بود که یک جفت آن را خودم داشتم و جفت دیگر که همان رنگ بود خودم برای برادرم خریده بودم .
قلبم به شدت می تپید وقتی برانکارد به بیرون از آمبولانس آورده شد چشمانم سیاهی رفت احساس کردم کمرم راست نمی شود چهره مادرم جلوی چشمانم آمد آن مجروح به شهادت رسیده برادرم جواد بود.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
🇮🇷
📝#یادداشت_کوتاه | نبرد ارادهها
❄️🌹❄️
🔻مهم نیست نشریات غربی، چه قضاوتی می کنند و چه توهین و تهمت هایی را نسبت به امام خمینی و امام خامنه ای روا می دارند.
🔸مهم این است که انقلاب اسلامی و تاثیرات تعیین کننده آن در مقیاس جهانی، پنج دهه است ذهن دوستان و دشمنان ملت ایران را تسخیر کرده و ابر قدرت ها را به زانو در آورده است.
🔹 دیوید ایگنیشس تحلیلگر آمریکایی سه سال قبل در واشنگتن پست نوشت: "پمپئو پس از انفجار دو نفتکش در دریای عمان، بدون ارائه دلیل و مدرک، ایران را مقصر خواند. در همین زمان آبه شینزو در ایران بود تا پیام ترامپ را به رهبر ایران بدهد اما آیت الله خامنه ای درخواست ترامپ را رد کرد".
🔸"صدای رهبر معظم ایران را نمی توانستیم شفاف تر از این بشنویم. در صدای او می توان بازتاب این عبارت آیت الله خمینی را شنید که گفت: #آمریکا_هیچ_غلطی_نمی_تواند_بکند. ایران، اعتماد به نفس قابل توجهی دارد".
🔺انقلاب اسلامی، با وجود طوفان انواع توطئه ها و تهدید ها ۴۴ ساله شد؛ تا ثابت کند دست خدا پشت سر این انقلاب و بالا دست همه ابر قدرت هاست. به تعبیر مجله تایم؛ این "آزمون اراده ها" است. این، نبرد اراده هاست.
✍ محمد ایمانی
#نبرد_اراده_ها
#ایران_مقتدر
🎋〰❄️
@Alachiigh