🔴 #سبک_زندگی_شهدا
💠وقتی میومد خونه نمیذاشت کار کنم. زهرا رو میذاشت روی پاهاش و با دست به پسرمون #غذا میداد. با #مهربونی میگفت: «شما از صبح تا حالا به اندازه کافی زحمت کشیدی». #مهمون هم که میومد، پذیرایی با خودش بود. دوستاش به شوخی میگفتند: «مهندس که نباید تو خونه کار کنه!» میگفت: من که از حضرت علی (ع) بالاتر نیستم مگه به حضرت زهرا (س) #کمک نمیکردند؟
🔴 #شهید_آقاسی_زاده
📙شهاب، صفحه۷۴
#سبک_زندگی_علوی_و_فاطمی
❤️🍃
روز عروسیش خیلی خسته شده بود😓
مدام درگیر کارها بود و رفت و آمد.
#شوخی میکرد و به هرکسی که میرسید میگفت:
زن نگیری😄 ببین به چه روزی افتادم ، زن نگیری.
حتی به ما #خواهرها هم میرسید میگفت: آبجی زن نگیری...😅
💓 #سبک_زندگی_شهدا
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_مدافع_حرم
🌷🍃🌸🌺🌸🍃🌷
🔴 #سبک_زندگی_شهدا
💠 ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید. تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الآن تو ذهنم مونده.
#شهید_مهدی_زین_الدین