◽امام موسی صدر(اعاده الله الینا)
🔹️آیت الله شبیری زنجانی(حفظه الله) : آقا موسی صدر اولین هم مباحثه من بود، و یکی از عواملی که من را به دروس حوزه علاقه مند کرد، همین بحث با آقا موسی بود. به خاطر ویژگیهایی که در او بود، مطالب علمی زود برای هر دوی ما حلّ می شد، و مطلبی که ممکن بود یک هفته با دیگران درباره اش بحث کنیم و شاید آخر هم به جایی نرسیم، با آقا موسی در مدت چند دقیقه حل می شد.
🔹️ فکر ما نزدیک به هم بود. من و آقا موسی صدر در مقدّمات مسائل بحث نمی کردیم و فقط مباحثه ما در نتایج بود، لذا زود در مباحثه به نتیجه می رسیدیم و مطلب حل می شد.
🔹️در مجموع آقا موسی بی نظیر بود.
اگر ایشان بود، وضع علمی من خیلی بهتر از حالا بود. اگر زنده است،خداوند زودتر او را نجات بدهد، و اگر نیست، با ائمه طاهرین علیهم السلام محشور فرماید.
📘 جرعه ای از دریا(ج۲ ص۷۰۷)
🔸️"زندگانی عالمان دین"
https://eitaa.com/Alemin
◽مرحوم ميرزا مهدي اصفهاني
🔹️حكيم ميرزا مهدي غروي اصفهاني در حدود سال 1303 ق در اصفهان به دنيا آمد. وي پس از تلمّذ در محضر بزرگانی همچون سيدمحمدباقر درچهاي، آخوند ملامحمد كاشاني و جهانگيرخان قشقايي، در دوازده سالگي به عتبات رفت و از محضر حضرات آيات: سيداسماعيل صدر، آخوند خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي و ميرزاي ناييني استفاده برد تا به مقام رفيع اجتهاد دست يافت.
🔹 او مكتبي جديد در معارف ربوبي مبتني بر قرآن و احاديث پديد آورد كه مكتب تفكيك نام گرفت. این نظریه منتقدانی جدی در بین علما دارد.
🔸 پس از سالیانی به مشهد رفت و تا پايان عمر به مدت بيست سال به تدريس و تاليف همت گماشت. عالمانی همچون سيدصدرالدين صدر، ميرزا هاشم قزويني، محمدكاظم دامغاني، ميرزا مجتبي قزويني، محمدتقي شريعتي، شيخحسنعلي مرواريد، حسنعلي راشد و دهها عالم فرزانه ديگر از جمله شاگردان ايشان بودند. ابواب الهُدي، اعجاز قرآن و معارف قرآن از تأليفات اوست.
سرانجام در سال 1365ق دار فانی را وداع گفت.
🔸️"زندگانی عالمان دین"
https://eitaa.com/Alemin
◽مرحوم شیخ بهایی
🔹️زمانی شیخ بهایی به قرض زیادی (بیشاز ۱۵۰۰ دینار) مبتلا شد، به گونهای که از هیچ راهی قادر به ادای آن نبود و چند روز از شدت هم و غم تمام، از کارهای خود بازمانده بود.
وی نقل کرده که در همان ایام، به دعایی برخوردم و تکرار کردم و از راهی که گمان نمیکردم در مدت کوتاهی دیون من ادا شد.
🔹️دعای مزبور این است: «اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاك» ؛ یعنی خدایا! با حلالت از حرامت، و با فضل خودت از غیر خودت مرا بینیاز کن . و بعد از نمازها (مخصوصا نماز صبح) این را تکرار کنید، تعداد ندارد، مضمونش نیز بسیار عالی است.
📗 چهل حدیث شیخ بهائی، صفحه ۲۴۳ و .۲۴۴.
🔸️"زندگانی عالمان دین"
https://eitaa.com/Alemin
❇️ مرحوم #علامه_طباطبائی
🔹آیتالله شبیری زنجانی:
🔹️ سه چهار شب بعد از نماز مغرب و عشا در مدرسهی فیضیه، آقای طباطبایی به من #منظومه درس میداد. یکی از شبها خواستم به ایشان اقتدا کنم ولی ایشان حاضر نشد. شب بعد دیدم متصل به دیوار ایستاده تا کسی نتواند به او اقتدا کند!
🔹️ بعداً شنیدم ظاهراً استاد ایشان مرحوم آقای #آسید_علی_قاضی گفته بود که تصدی این امور صلاح شما نیست. ازاینجهت آقای طباطبایی از امامت جماعت پرهیز داشت.
🔹️ برادر آقای قدوسی از دنیا رفته بود. عصر برای #تشییع_جنازه وی رفتیم. ده پانزده نفر بیشتر نبودیم. یکی از آنها آقای طباطبایی بود، چون آقای قدوسی داماد ایشان بود. داخل حرم شدیم و در مسجد طباطبایی منتظر شدیم آقای طباطبایی امامت کنند.
🔹️ آقای #قدوسی به آقای طباطبایی گفت: امر کنید ایشان (یعنی من) امامت کند.
♻️ من گفتم: آقای طباطبایی هستند، ایشان میخوانند. آقای قدوسی گفت: ایشان نمیخوانند! لذا من نماز خواندم و ایشان اقتدا کرد.
🔹️ آقای طباطبایی مرتب در نماز مرحوم حاجآقای ما شرکت میکرد.
📚 کتاب جرعهای از دریا،جلد سوم، صفحه ۶۰۸.
🔸️"زندگانی عالمان دین"
https://eitaa.com/Alemin
🌺 شوخی مرحوم امام
🔹️گاهی میان استاد و شاگرد در حوزه ها شوخی و عبارات طنزآمیز گفته می شود.
🔹️یادم است حضرت امام در نجف در مسجد شیخ انصاری درس می فرمودند که خاطرۀ جالبی اتفاق افتاد.
در آن وقت میوه فروش های زیادی روی الاغ میوه بار می کردند و برای فروش از آنجا رد می شدند. روزی هنگام درس یکی از آقایان اشکال کرد. در همین لحظه صدای عرعر الاغی هم بلند شد!
بطوری که حضرت امام متوجه نشدند این آقا چه می گوید. امام فرمودند: «ببخشید خر تو خر شد، سؤالتان را دوباره بگویید». خندۀ طلبه ها بلند شد!
🔅البته طرف هم خیلی خوشش آمده بود، نه اینکه بدش بیاید و امام از باب مثل معروف این را فرمودند. این شوخی ها طوری نبود که طرف مقابل ناراحت بشود؛ به عبارتی امام با هر کسی شوخی نمی کرد. کسانی که ظرفیت نداشتند و یا جوان ترها که ممکن است ناراحت بشوند و خجالت بکشند با آنان این شوخی ها را نمی کردند.
📚خاطرات آیت الله موسوی تبریزی
🔸️"زندگانی عالمان دین"
https://eitaa.com/Alemin
◽علامه محمدتقی جعفری
🔅روزی طلبه فلسفه خوانی نزد من آمد تا برخی سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه ای بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند.
🔹چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. میدانستم اين شيفتگی، به استقلال فكرش صدمه می زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قربانی استقلال ضميرش كنم.
🌀روزی كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی یک كلمه، رفت كه رفت.
🔸اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آنهمه خدمات فكری و فرهنگي به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكي همين دوچرخه بازی آنروز است!
🔸️"زندگانی عالمان دین"
https://eitaa.com/Alemin
🔺️نماز شب مرحوم امام از ۱۵ سالگلی🔺️
🔹️خانم نعیمه اشراقی (نوه امام):
🔹️ خویشاوندان امام که از پانزده سالگی با ایشان بودند، می گفتند: «از پانزده سالگی ایشان که ما در #خمین بودیم، آقا یک چراغ موشی کوچک می گرفتند و می رفتند به یک قسمت دیگر که هیچ کس بیدار نشود و نماز شب می خواندند.»
🔹️ خانم می گویند: «تا حالا نشده که من از #نماز_شب ایشان بیدار شوم.» چون چراغ را مطلقا روشن نمی کردند. نه چراغ اتاق را روشن می کردند، نه چراغ راهرو را و نه حتی #چراغ دستشویی را. برای اینکه کسی بیدار نشود، هنگام وضوی نماز شب، یک ابر زیر شیر می گذاشتند که آب چکه نکند و صدای آن کسی را بیدار نکند.
📚برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله علیه جلد 3 صفحه 113.
"زندگانی عالمان دین"
🔰eitaa.com/Alemin
✳️ تشرف جناب #شیخ_انصاری(ره)
🔹️ عالم ربانی میرزا حسن آشتیانی، که از جمله شاگردان فاضل شیخ انصاری(ره) بود فرمود:
« روزی با عده ای از طلاب در خدمت شیخ انصاری(ره) به حرم حضرت امیرالمومنین علیه السلام مشرف شدیم.
بعد از دخول به حرم مطهر، شخصی به ما برخورد و به شیخ انصاری سلام کرد و برای مصافحه و بوسیدن دست ایشان جلو آمد. بعضی از همراهان برای معرفی آن شخص به شیخ عرض کردند: ایشان نامش فلان است و در جفر یا رمل مهارت دارد و ضمیر اشخاص را هم می گوید.
🔹️ شیخ چون این مطلب را شنید، تبسم شد و برای امتحان، به آن شخص فرمود: من چیزی در ضمیرم گذراندم اگر می توانی بگو چیست؟
آن شخص بعد از کمی تأمل، عرض کرد: تو در ذهن خود گذرانده ای که آیا حضرت صاحب الامر علیه السلام را زیارت کرده ای یا نه؟
🔆 شیخ انصاری(ره) وقتی این را شنید حالت تعجب در ایشان ظاهر گشت؛ اگرچه صریحاً او را تصدیق نفرمود. آن شخص عرض کرد: آیا ضمیر شما همین است که گفتم؟
شیخ ساکت شد و جوابی نفرمود.
آن شخص عرض کرد که درست گفتم یا نه؟
شیخ اقرار کرد و فرمود: خوب، بگو ببینم که دیده ام یا نه؟
آن شخص عرض کرد: آری، دو مرتبه به خدمت آن حضرت شرفیاب شده ای: یک مرتبه در سرداب مطهر و بار دوم در جای دیگر.
شیخ چون این سخن را از او شنید، مثل کسی که نخواهد مطلب، بیشتر از این ظاهر شود، به راه افتاد».
📚عبقری الحسان، علی اکبر نهاوندی.
"زندگانی عالمان دین"| عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
#آیت_الله_حائری_شیرازی
✅ کار را تعطیل نکنید...
🔺️بهترین روش رفع خستگی، کار است. کار را تعطیل نکنید، تبدیل کنید. مطالعه را تعطیل نکنید، تبدیل کنید. بازنشستگی برای ما غلط است. گاهی خسته میشوید، برنج پاک کنید، کارهای خانه بکنید، چیزهایتان را مرتب بکنید، دوخت و دوز بکنید برای تفریح. اینها تفریحهای حلال است. بیکار نشستن و خوابیدن، تفریح شما نیست. در ساعاتی که خسته میشوید کتابهایی مثل زندگینامه های علما را بخوانید.
زندگانی عالمان دین | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ارتباط خواص با #امام_زمان(عج)
🔺️ نقل مورد اعتماد دو عالم بزرگوار از دکتری در زمان جنگ جهانی دوم
🔹️ فردی جهت خارج کردن تیر از بدنش مراجعه کرد که از مرتبطین با حضرت(عج) بود.
زندگانی عالمان دین | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
✳️ شهيد #آيت_الله_مدني(ره)
🔺️ من در دو موضوع نسبت به خودم شك كردم. يكي اين كه به من مي گويند: سيد اسدالله! آيا واقعاً من از اولاد پيامبر هستم؟
🔺️ و ديگر اين كه آيا من لياقت آن را دارم كه در راه خدا شهيد شوم يا نه؟
🔅 روزي به حرم حسين ( عليه السّلام) رفتم و در آن جا با ناله و زاري از امام خواستم كه جوابم را بدهد.
🔆 پس از مدّتي، يك شب امام حسين ( عليه السّلام) را در خواب ديدم كه بالاي سرم آمد و دستي بر سرم كشيد و اين جمله را فرمود: « يا بني انت مقتول» يعني اي فرزندم كشته مي شوي كه جواب دو سؤال من در آن بود، امام فرمود: فرزندم! پس من سيد هستم و ديگر به من بشارت داد كه من شهيد مي شوم.
📚کرامات حسينيه و عباسيه ؛ موسي رمضانيپور، ص۴۸.
زندگانی عالمان دین | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
✳️ #امام_باقر علیه السلام
🔹️ محمد بن مسلم از حضرت باقر (عليه السلام) نقل مى كند كه به آن جناب عرض كردم بعضى از مردم را مشاهده مى كنيم جديت در عبادت دارند و با خشوع بندگى مى كنند ولى اقرار به ولاى ائمه (عليهم السلام) ندارند و حق را نمى شناسند آيا اين عبادت و خشوع آنها را نفعى مى بخشد؟!
🔺️ فرمود محمد! مَثَل اهل بيت پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) مثل همان خانواده اى است كه در بنى اسرائيل بودند. هر يك از آن خانواده كه چهل شب عبادت و كوشش مى كرد پس از آن دعائى كه مى نمود مستجاب مى شد.
🔺️ يك نفر از همان خانواده چهل شب را به عبادت گذرانيد، بعد از آن دعا كرد ولى مستجاب نشد. خدمت حضرت عيسى (عليه السلام) آمد از وضع خود شكايت كرد. عيسى (عليه السلام) تطهير نموده و نماز خواند آنگاه از خداوند راجع به آن مرد درخواست كرد.
💠 خطاب رسيد عيسى! اين بنده من از راه و درى كه نبايد وارد شود وارد شده او مرا مى خواند با اينكه در قلبش نسبت به نبوت تو شك وجود دارد، اگر آنقدر دعا كند كه گردنش قطع شود و انگشتانش از هم بپاشد دعايش را مستجاب نخواهم كرد.
🔅 عيسى (عليه السلام) رو به او كرده فرمود خدا را مى خوانى با اينكه درباره نبوت پيغمبرش مشكوكى؟! عرض كرد آنچه فرمودى واقعيت دارد، از خدا بخواه اين شك را از دل من بزدايد. عيسى (عليه السلام) دعا كرد خداوند او را بخشيد و به مقام ساير آن خانواده نائل شد (كه پس از چهل شب عبادت دعاشان مستجاب شد).
📚اصول كافى ، ج 2، ص 400.
زندگانی عالمان دین | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin