پارک سرچشمه
پیکر پاک ومطهر پنج شهید گمنام را مانند نگین انگشتری فیروزه در خود جا ی داده است،
مراسم مذهبی ودعای کمیل در این مکان مقدس برگزار میشود
📌 به چشمانمان باید شک کنیم...
✍«ابوبصیر» میگوید: با امام باقر به مسجد مدینه وارد شدیم. مردم در رفت و آمد بودند. امام به من فرمود: «از مردم بپرس آیا مرا می بینند؟» از هر که پرسیدم آیا ابوجعفر را دیده ای؟ پاسخ منفی شنیدم، در حالیکه امام در کنار من ایستاده بود.
✨در این هنگام یکی از دوستان حقیقی آن حضرت «ابوهارون» که نابینا بود به مسجد آمد. امام فرمود: «از او نیز بپرس.» از ابوهارون پرسیدم: آیا ابوجعفر را دیدی؟ فورا پاسخ داد: مگر کنار تو نایستاده است؟ گفتم: از کجا دریافتی؟ گفت: چگونه ندانم در حالیکه او نور درخشنده ای است.
📚 بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۳؛ به نقل از خرائج راوندی
با چشمانی که قرار است جمال زیبایِ امام زمانت را ببینی گناه نکن! شاید بزرگترین گناه ما، ندیدن اشک هایی باشد که او هر روز برای گناهانمان می ریزد...
تقصیرِ شما نیست که تصویر شما نیست
ما آینه ای پر شده از گرد و غباریم .....
✅یکی از دوستان نقل می کردند
✍روزی که حضرت آقا برای تسلیت به خانواده حاج قاسم به منزل ایشان تشریف فرما شدند دختر حاج قاسم سلیمانی خیلی بی تابی می نمودند. حضرت آقا نیز به ایشان دلداری می دادند بعد از اینکه حضرت آقا منزل را ترک می نمایند بمنظور تسکین قلوب خانواده سردار سلیمانی خصوصا زینب خانم مجددا به منزل حاج قاسم تشریف فرما می شوند. لکن همچنان دختر حاج قاسم بی تابی می نمودند حضرت آقا به ایشان می فرمایند
زیاد ناراحت نباشید می خواهم نویدی به شما بدهم و آن اینکه زمانی که حضرت صاحب الزمان (عج) ظهور می نمایند پدر شما یکی از رجعت کنندگان و در کنار حضرت صاحب می باشد. بعد از کلام آسمانی مولایمان خانواده شهید سلیمانی بطور کلی از آن حالت قبلی خارج شده و همگی آرام می گیرند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 طواف پیکر مطهر همرزم سردار سلیمانی، شهید مدافع حرم، شهید اصغر پاشاپور در حرم امام رضا (علیه السلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ماجرای عکس قاسم سلیمانی روبروی حرم حضرت زینب.
✅ در مورد امام باقر عليه الصلاة و السلام حرفهای زيادى هست، منتها به دو نكته از زندگى آن حضرت اشاره میکنم:
۱) یكي عبارت است از مبارزه آن حضرت با تحريف در معارف اسلامى و احكام اسلامى؛ اين چيزى بود كه در دوران امام باقر از هميشه پيش از زمان آن حضرت، مشروحتر و مبسوطتر و گسترده تر انجام شد.
🔅مبارزه فرهنگى فقط نشستن و از احكام اسلام چيزهایی را بيان كردن بدون یک جهتگيرى، بدون یک سَمتگيرىِ انقلابى و مبارزى نيست، اين مبارزه نيست. بلكه مبارزه فرهنگى اين است كه سعى كنند ذهنيت مردم را و فرهنگ حاكم بر ذهنهاى مردم را عوض كنند، تا راه را براى حكومت الهى هموار كنند و راه را بر حكومت طاغوتى و شيطانى ببندد و امام باقر اين كار را شروع كرد.
۲) كار ديگرى در زندگى آن حضرت هست كه آن عبارت است از تشكل. يعنى چه؟ یکی از كارهاى امام باقر همين بود، كه كسانى را از شاگردان خود و از دوستان خود تربيت كند، بالا بياورد، به صورت اختصاصى آنها را مورد توجه قرار بدهد- شاگردان ويژه آن حضرت - بعد آنها را به همديگر وصل كند و در سرتاسر دنياى اسلام آنها را به عنوان یک قطبى، یک ركنى، به عنوان وکیل خود، نايب خود بگذارد كه آنها كار آن حضرت را دنبال كنند و ادامه تبليغات و تعليمات آن حضرت را به گردن بگيرند و به عهده بگيرند.
🔅اين سازماندهى پنهانى امام باقر بود، كه از زمان قبل از امام باقر شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت یک هيجان بيشترى پيدا كرد و البته در زمان امام صادق و امام موسی بن جعفر به اوج خودش رسيد؛ اين هم كار ديگر بود، كه كارى بود بسيار خطرناك.
📚 انسان۲۵۰ ساله ص۲۳۴ ،امام خامنهای
4.mp3
7.36M
" #کتاب_صوتی حاج قاسم"
خاطرات خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
#قسمت_چهارم
ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــ🌷🕊ـــــــــــــــــــــ
کبوترانه
🕊☘🕊☘🕊☘
... دستم را به سینه نهادم
سلام این چنین دادم :
سلام ای آسمانها خاک پایت
سلام ای آسمانی ها گدایت
سلام ای برتر از خورشید ، ایوان طلایت
غریبانه صدایش کردم و گفتم
سلام ای آشنا و ای حبیبم
جوابی آمد و از دل شنیدم
غریبه غم مخور ، من هم غریبم
بیا خوب آمدی ، من معنی اَمن یُجیبم
☘🕊☘🕊☘🕊
نمازی خواندم ،آزاد مثل یک کبوتر آمدم صحن گوهر شاد
کنار حوض بین صحن کمی آب نوشیدم
فضای حوض خالی بود
و ایوان را میان حوض می دیدم
🕊🕊🕊
که نا گه یک کبوتر بال زد غرق ترنم
با صدای خود سکوتم را شکست
و شاد و سرمست ، کنار حوض بنشست
کبوتر تشنه بود و آب می خورد
دل من بین سینه تاب می خورد
نگاهش کردم و گفتم کبوتر خوش به حالت
چه جایی می زنی پر ، خوش به حالت
دلم می خواست مثل تو پرواز می کردم
پرم را باز میکردم
و با بال سپیدم پرچم سبز حرم را ناز میکردم
دلم می خواست که آقا مثل ، تو به من هم لانه می داد
به کام من به دستش دانه می داد
دلم می خواست با عشق، مردم
برایم نذر می کردند گندم
کبوتر راستی جایی جز این صحن و سرا رفتی؟؟؟؟
اگر رفتی بگو که تا کجا رفتی ؟؟؟
چه می دانی که دردم چیست ؟؟؟
اصلا تو به عمرت به کربلا رفتی ؟؟؟؟؟؟؟؟
کبوتر ! از سر شب فکرم آنجاست
کبوتر درد من دوری از آنجاست
تو که جایت همیشه پیش آقاست
تویی که خانه ات بر بام دنیاست
برو پیشش بگو آقا نوکرت بی قرار است
از آن روزی که رفته کربلا چشم انتظار است
برو پیشش بگو آقا گدایت شب به شب خوابش حسین(ع) است
بگو که سینه او تنگ اربابش حسین(ع) است
کبوتر تا شنید اسم حسین(ع) آمد ، نوکش را از میان آب برداشت
نمی دانم چه فکری توی سر داشت ،مگر او هم خبر داشت ؟؟؟؟؟
گمانم که کبوتر خوب می دانست ارباب
دم آخر زبانش خشک بود و تشنه آب
من آواره تنها ، کنار حوض بی ماهی
که روی آب پاکش کاسه هایی به رنگ زرد ، یک زرد طلایی
به رویش عکس یک دست خدایی
که بود از تن جدا رویش نوشته :
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد ...
🕊☘🕊☘🕊☘🕊☘🕊
#چهارشنبههای_رضوی❣
بیست وششمين روز از چله 🌟💫بیستم 💫🌟
سر سفره 🌷شهدای گمنام اتوبان شهید بابایی 🌷 هستیم.
آستان شهدای گمنام
غرب ب شرق اتوبان بابایی جنب شهرک سازمانی ولایت
نماز جماعت ،برگزاری مراسم های مذهبی،باشگاه سخن ورزی دینی
از
جمله برنامه های این آستام مقدس هستند ک مزار پاک ۸ شهید گمنام میباشد