eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
9.1هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
شادی روح مطهر و علو درجات شهید نواب صفوی🌷 صلوات 🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
1_3325649.mp3
20.89M
😞 عکس رفیق شهیدم 😔 🌺🌹🌺🌹 به یاد 🕊 ☘کانال شهید نظرزاده👇👇 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم💐 اعمال امروزمان را از طرف عالم شهید🌷 حسین غفاری🌷 تقدیم می کنیم به محضر آقا علی بن موسی الرضا علیه
تابستان سال ۱۳۳۵ ق. برابر با ۱۲۹۳ ش. نوزادی در خانه محقر حاج عباس در آذرشهر دیده به‌ جهان گشود. پدر نوزاد به‌ خاطر ارادت قلبی که به حضرت امام حسین (علیه‌السلام) داشت نام او را حسین نهاد. حسین در فضای کاملا معنوی و با تربیت مادری مهربان و عاشق ولایت و دوست‌دار حضرت زهرا (علیه‌السلام) رشد کرد و سایه پدری مؤمن و متقی بر سرش بود. پدر و مادر حسین آینده‌های روشن و سرافرازانه‌ای را در پیشانی فرزندنشان مشاهده می‌کردند. اما در نهایت سعی و کوشش خود را برای تربیت اسلامی فرزند مبذول می‌داشت و از هر آنچه که در توان داشت در رشد و تعالی حسین مضایقه نمی‌کرد و همین تربیت سالم و شیرپاک بود که از این فرزند، فرزانه‌ای مجاهد پرورش داد که آن همه شجاعت و شهامت و سرافرازی را از خود نشان داد. نام پدر [ویرایش] نام پدر وی عباس و کشاورز بود. با سختی روی زمین کار می‌کرد و زندگی خود و خانواده‌اش را تأمین می‌نمود و هم‌چنین در زمان‌هایی که کشاورزی میسر نبود، به کارگری می‌پرداخت. نیاکان شهید غفاری [ویرایش] تاریخ یکصد ساله اخیر آذرشهر در خود رمز و رازها دارد.در میان این همه رمز و رازها شخصیت‌های بزرگواری را می‌توان یافت که هر یک به نوبه خود تاریخ‌ساز و حرکت‌آفرین بوده‌اند. نیاکان شهید والامقام آیت‌الله غفاری نیز از این تبار بودند. استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجیبی از این انسان‌های اسوه و مقاوم داشتند و بسیاری از مواقع آنان را ناجوان‌مردانه به شهادت می‌رساندند». شهید غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت‌های برجسته منطقه و روحانی عالیمقام و نجف رفته‌ای بود که در مبارزه با استعمارگران، سرمبارکش توسط روس‌ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن و مضجع آن‌ها و زیارتگاه اهل دل است. حاج ملا احمد امین العلما از دیگر نیاکان شهید غفاری است. حسین ۵/۱ سال بیشتر نداشت که پدرش حاج عباس را از دست داد و سرپرستی‌اش را برادرش حاج حسن آقا عباس‌پور بر عهده گرفت.
تحصیلات آیت‌الله غفاری شهید آیت‌الله شیخ حسین غفاری از شش سالگی تحصیل را آغاز نمود. مقدمات دروس را در زادگاهش آذرشهر در محضر حجت‌الاسلام و المسلمین میرزا محمدحسن منطقی دهخوارقانی فرا گرفت آن گاه وارد حوزه علمیه تبریز شد و در این حوزه از جلسه درس بزرگان، کسب دانش نمود و تلاش و کوشش فراوان برای فراگیری علوم دینی از خود نشان می‌داد و بعضی مواقع شب‌ها تا صبح مطالعه می‌کرد. او در حوزه علمیه تبریز برجستگی خاصی از خود نشان داد تا آنجا که زبان‌زد هم‌درسان و هم بحث‌هایش شده بود و اساتید وی نیز از تلاش و فعالیت او اظهار رضایت می‌کردند. شهید غفاری آن‌گاه مصمم شد تحصیلات خود را در کنار بارگاه فاطمه معصومه (علیهاالسلام) کریمه اهل بیت عصمت و طهارت ادامه دهند. لذا برای بهره‌گیری از جلسات درسی اساتید بزرگوار قم از تبریز به قم مشرف شد و در این حوزه فقه و اصول و مراحل عالی را از محضر بزرگان فرزانه‌ای چون آیات عظام فیض قمی ـ بروجردی و خوانساری فراگرفت. اساتید شهید غفاری در طول حیات طیبه خود از استادان فرزانه‌ای بهره گرفت مانند: ۱. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)؛ ۲. آیت‌الله آقا سید محمد حجت کوه کمره‌ای (رحمة‌الله‌علیه)؛ ۳. آیت‌الله العظمی سید شهاب الدین نجفی مرعشی (رحمة‌الله‌علیه)؛ ۴. علامه طباطبایی (رحمة‌الله‌علیه) صاحب تفسیر المیزان؛ ۵. آیت‌الله آقا سید احمد خوانساری (رحمة‌الله‌علیه)؛ ۶. آیت‌الله آقا سیدمحسن میرغفاری آذرشهری 7 . آیت‌الله حاج میرزا علی مقدس (مشهور به حاج مقدس آقا)؛ ۸. آیت‌الله حاج شیخ علی پیش‌نماز دهخوارقانی مشهور به (توتونچیان)؛ ۹. آیت‌الله آمیرزا محمدحسن منطقی دهخوارقانی.
مقام علمی آیت‌الله مجاهد شیخ حسین غفاری از بعد علمی نیز دارای ویژگی‌هایی بود. آن بزرگوار از همان اوایل طلبگی با جدیت تمام در حوزه‌های درسی اساتید حاضر می‌شد و با تلاش و مطالعه مضاعف یافته‌های خود را به سایر دوستان و هم‌درسانش انتقال می‌داد. آیت‌الله زاده سیدعلی میرغفاری در این باره می‌فرمایند: ایشان (شهید غفاری) در جلسات درسی فقه و اصول حضرت والدم مرحوم آیت‌الله سیدمحسن غفاری شرکت می‌کردند و با آمادگی قبلی در درس حضور می‌یافتند و خیلی وقت‌ها از استاد جلو بودند. شهید غفاری رسائل و مکاسب را نزد پدرم فرا گرفتند. در محضر اساتید بزرگواری چون امام راحل و حضرت آیت‌الله العظمی نجفی مرعشی (رحمة‌الله‌علیه) و سایر اساتید عظیم القدر، بیانگر مقام عالی آن شهید فرزانه است.
دوران مبارزه و‌ اندیشه‌های سیاسی آیت‌الله غفاری چون نیاکان شهیدش با هر نوع استبداد مبارزه می‌کرد. زبان حق‌گوی او در اوج خفقان رژیم شاهی رسواگر و افشاگر باطل بود. وی زمانی به مبارزات خود شدت بخشید و بر رژیم خودکامه و مستبد و خونخوار شاه حمله برد که روشن‌فکران خود فروخته و کمونیست‌های ملحد از رژیم منحوس شاه تجلیل می‌کردند. این مجاهد نستوه بی‌اعتنا به یاوه‌سرایی‌های گروهک‌های چپ و راست ابوذر‌گونه به شاه ظالم می‌تاخت. هم‌زمان با قیام تاریخی حضرت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در سال ۱۳۴۲ ش. آیت‌الله غفاری پشت سر امام از آرمان‌های والای او پشتیبانی نمود و دوران رنج و محنت و زندان و حبس را سپری نمود. در طول تحصیل در قم نیز هرگاه فرصتی می‌یافت به روستاها و شهرهای اطراف می‌رفت و به مبارزات پیگیر با استبداد همچنین به اشاعه فرهنگی غنی اسلام می‌پرداخت و اذهان پاک روستائیان را از غبار نیرنگ‌های رژیم مستبد شاه می‌زدود. آیت‌الله غفاری رژیم شاه را غاصب می‌دانست و اعتقاد داشت رژیم پهلوی با کودتا بر سر کار آمده و باطل است؛ لذا با اصل رژیم مخالف می‌کرد. آن بزرگوار پس از مهاجرت به تهران در سال ۱۳۳۹ ش. رسماً در جریان کار مبارزات سیاسی کشور قرار گرفت. البته آن زمان طبیعی بود که مبارزه با رژیم مستبد محمد رضاخانی روحیه‌ای خاص را طلب می‌کرد و آیت‌الله مجاهد غفاری این روحیه والای مبارزه با استبداد را داشت و از هر لحظه و هر زمان و مکانی نهایت بهره‌برداری را می‌کرد و علیه رژیم ستم‌شاهی سخن می‌گفت عوامل استبداد نیز از او ترس و واهمه‌ای فوق العاده داشتند. شروع فعالیت‌های سیاسی در تهران عالم فرزانه و بزرگوار و شجاع آیت‌الله غفاری در حدود سال ۱۳۳۷ش به توصیه امام خمینی و به جهت مبارزه با رژیم منحوس پهلوی به تهران آمدند و مبارزات سیاسی خود را با این رژیم آغاز نمودند و به صف مجاهدان آن دوران پیوستند. [۳] ایشان در طول زندگی در تهران در مسجد الهادی و مسجد خاتم‌الاوصیاء (که امامت جماعت آن‌جا را بر عهده داشتند) و هم‌چنین مساجد دیگر با سخن‌رانی‌هایی که نمود، به یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین کانون‌های مبارزه با شاه تبدیل گشت و از سوی این رژیم بارها به زندان افتاد.
زندان و شکنجه تمام دوران زندگی آیت‌الله غفاری با حکومت پهلوی و همراه با رنج و محنت بود. مشاهده اوضاع نابسامان، مخالفت رژیم با روحانیت اصیل، محدود کردن مبارزان مسلمان، ترغیب و تشویق مردم به بی دینی و کشف حجاب، آزادی عمل فرقه ضاله بهائیت، و ریشه‌های افکار انحرافی همه و همه موجب می‌شد که او لب به اعتراض گشاید و در هر موقعیتی افشاگری نماید و چه رنج‌ها و دردها که در این راه متحمل نشد. آیت‌الله غفاری خودش بارها دستگیر و زندانی، اما دست‌گیری و حبس فرزندانش، همسرش و برادرش رنج و درد او را مضاعف، بلکه چند برابر می‌کرد. لکن همانند مولای خودش حضرت امام موسی کاظم (علیه‌السلام) چون کوه استوار و با صلابت ایستادگی می‌کرد و آنچه که عوامل طاغوت و ساواک را آزار می‌داد، روحیه مقاوم و استوار ایشان بود. به طور کلی حبس‌های شهید غفاری از سال ۱۳۴۰ آغاز و تا دی ماه ۱۳۵۳ ش. ادامه داشت ۱۳ سال آخر عمر شریفش سراسر مبارزه و جان‌فشانی در راه آرمان‌های مقدس امام خمینی بود. در سال ۱۳۴۱ سخن‌رانی‌هایش عموماً به افشارگری مواضع غیر اسلامی رژیم اختصاص داشت و چندین بار مستقیماً با دستگاه رژیم پهلوی درگیر شد. در شب ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ش. مأمورین شاه به خانه‌اش هجوم آوردند و با لباس منزل او را به کمیته شهربانی بردند. در طول مدت بازداشت و در بازجویی‌ها اراده قاطع و شجاعت بی‌نظیر آیت‌الله غفاری تمامی مأموران را به حیرت واداشته بود؛ چراکه بازداشت‌ها، بازجویی‌ها و حبس‌ها و شکنجه‌های بی‌رحمانه تنها کوچک‌ترین اثر منفی در روح بزرگ و مقاوم او نداشت؛ بلکه پس از هر باز زندانی شدن با روحیه‌ای قوی‌تر و شجاعتی بیش‌تر به مبارزه ادامه می‌داد موقعی که زجر و شکنجه به سختی آزارش می‌داد نام مبارک امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) را بر زبان می‌راند. و دیگر زندانیان را به استقامت و پایداری و صبر دعوت می‌کرد. فعالیت‌های داخل زندان آیت‌الله غفاری در طول زندان به مطالعه کتب و تدریس می‌پرداخت و از فرصت به‌دست آمده نهایت استفاده را می‌برد. فرزند ایشان در خاطرات خود از دوران زندان ایشان می‌نویسد: «سعی می‌کرد ۸ ساعت مطالعه کند و به اضافه چهار ساعت هم نهج‌البلاغه و قرآن و فقه و تاریخی فقه به برادران درس می‌داد. حتی در داخل زندان شبی نبود که دعای افتتاح را نخواند و در پایان جمله «خدایا! شهادت را نصیب من کن» نخواند. بعد به او می‌گفتم مگر دعای افتتاح چه دارد؟ می‌گفت دعای افتتاح در تکه آخرش شهادت می‌خواهد و معمولاً حتی در شب‌هایی که شلاق سخت خورده بود، نماز شب را رها نمی‌کرد». از دیگر اقدامات ایشان مبارزه با اشخاصی بود که به نام کمونیست و مجاهدین خلق در زندان بودند و سعی در تغییر افکار مذهبی جوانان مبارز داشتند. [