eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
8.4هزار ویدیو
232 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - چرا خدا در قرآن نگفته حضرت علی جانشین پیغمبره - حجت الاسلام رفیعی.mp3
1.5M
🌸 ♨️چرا خدا در قرآن نگفته حضرت علی(علیه السلام) جانشین پیغمبره؟ 👌 سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام رفیعی
✍رهبر انقلاب: با نیّت خالص، تصمیم بگیرید برای مردم کار کنید. اسیر جَو و مانند این چیزها هم نشوید. گاهی اوقات میشود جوّی به وجود می‌آید که انسان را میکشاند به یک طرفی؛ نه، نگاه کنید ببینید تکلیف چیست، چه چیزی برای مردم مفید است؛ ولو بر خلاف جوّ حاکم هم باشد، اشکالی ندارد، آن را دنبال بکنید. اسیر جَو نشوید و به تعبیر معروف، جَوزده نشوید. ۹۹/۴/۲۲ ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــ
❣ ❤️قربان و غدیر رفٺ ولے یار نیامد ❤️آن شمع دل افروز شب تار نیامد ❤️چند روز دگر مانده ڪہ با نالہ بگوییم ❤️اے اهل حرم میر و علمدار نیامد 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج 💚
مادر ۷۵ ساله یکی از شهدای شهرستان نهاوند باهدف اثبات عشق مادرانه دراین سن سواد آموخت تا بتواند وصیت‌نامه فرزند شهید ۱۷ ساله اش را بر روی قالیچه ‌ببافد 🔹خانم گل بانو سوری مادر شهید ۷۵ ساله شهید عزت‌الله کرمعلی در اقدامی مادرانه در حال بافتن وصیت‌نامه فرزند شهیدش بر روی قالیچه است، تا بتواند از این راه نام و یاد فرزندش را برای همیشه زنده نگه دارد❤️ ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
🔰 گزارش تصویری (اطعام عید غدیر) ✍ با مدد الهی و کمک های مالی عاشقان امیرالمؤمنین(ع) و همت جهادگران گروههای اسلامی تعداد ۱۸۰۰ پرس چلوکباب کوبیده به همراه ۱۸۰۰ بسته شکلات و شیرینی شادانه تهیه و در ۲ وعده ظهر و شب در سطح محلات مختلف شهر تهران توزیع گردید. 📆 شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۹ روز عید غدیر (ظهر و شب) ✅ محلات توزیع 👇 🔹 منطقه ۱۱ محله راه آهن 🔹منطقه ۱۲ محله قیام 🔹منطقه ۱۴ محلات بانک رهنی و پاسدار گمنام 🔹منطقه ۱۵ محله مسعودیه و والفجر 🔹منطقه ۱۵ خاورشهر روستای محمودآباد (کوره های آجرپزی طالبی) 🔹منطقه ۲۰ روستاهای حاشیه شهرستان ری 🔹اسلامشهر محلات امامزاده پنج تن و باغ رضوان 🔹شهرستان پاکدشت روستای قشلاق فرون آباد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸هر انسانی لبخندی از خداوند است سلام بر تو ای شهید که زیباترین لبخند خدایی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم💐 بیست و دومین روز از چله 🌟 بیست و چهارم🌟 مهمان سفره شهید 🌷سید مجتبی میرغفاری 🌷 هستیم.
🔺 نامه‌ای عجیب از شهید " " که ۳۰ سال پس از شهادت به خانواده‌اش رسید. در بخشهایی از این نامه آمده است: 🔹وقتی در با دشمن نبرد می‌کردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی می‌آید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکه‌ای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن در کنار سرور شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادرِ شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان. 🔹 مادر ماها پشت سر سرور شهیدان می‌خوانیم، هنوز باور ندارم چه می‌بینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچه‌های فلاح به من خوش‌آمد می‌گویند، همه بچه‌ها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچه‌ها جویای حال خانواده‌شان بودند... مادر حال می‌فهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بی‌جانی بیش نبوده‌ام... خدایا به عظمت وبزرگی مارامدیون نگردان
شهید سید‌مجتبی میر‌غفاری ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. مادرش معلم قرآن بود و سیدمجتبی هم با تشویق‌های مادر راه قرآن را در پیش گرفت و به قاری خوشخوانی تبدیل شد. از همان دوران نوجوانی و جوانی فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی زیادی داشت و برای رفع مشکلات اطرافیان صندوق قرض‌الحسنه‌ای تشکیل داد. پس از اخد دیپلم به عنوان کارمند شهرداری تهران مشغول کار شد و همزمان با کار تحصیل در رشته مدیریت را هم در دانشگاه آغاز کرد. حضور در جلسات شیخ حسین انصاریان، حضور در هیأت‌های مذهبی مختلف و راه‌اندازی جلسه قرآن در حسینیه جان‌نثاران از جمله فعالیت‌هایش بود. همچنین همکاری با شورای نگهبان در سال‌های اول انقلاب از دیگر برنامه‌هایش بود.
با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان سرباز راهی جبهه شد و بلافاصله پس از پایان خدمت سربازی به صورت داوطلاب راهی منطقه شد. در سال‌های حضور در جبهه در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد و چندین نوبت مجروح شد تا اینکه روز ۱۴ دی‌ماه ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در قطعه ۲۶ بهشت زهرا آرام گرفت.
قرائت قرآن و راه‌اندازی جلسه قرآن از جمله فعالیت‌هایش بود و عمل به قرآن مهم‌ترین برنامه زندگی‌اش بود. زندگی روز‌مره‌اش را با قرآن تنظیم کرده بود و کاری به جز این انجام نمی‌داد. در تلاوت از سبک استاد شعیشع استفاده می‌کرد و به ترتیل منشاوی علاقه زیادی داشت. مداح اهل بیت (ع) هم بود و در جلسات و هیأت‌های مختلف حضور پیدا می‌کرد، از تجملات بسیار دوری می‌کرد. به مال حلال بسیار تأکید داشت و در زندگی خیلی دقت می‌کرد.
اما ۳۰ سال پس از شهادت وی همسرش در بین وسایل قدیمی خانواده و در لای یک کتاب نامه‌ای از او پیدا می‌کند که در این نامه موضوعات عجیبی از شهید بیان شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر قلب تپنده امت اسلام پیر جماران، سلام بر ملت... سلام بر پاکدلان شهید این آب و خاک و سلام بر شهادت، سلام بر خوابگاه سرور آزادگان که خونین شهرها و دشت عباس‌ها و مجنون‌ها، فاو‌ها و شلمچه‌ها را سر راه امتحان یاران خود قرار داده، چه امتحانی الله اکبر الله اکبر، شهادت، باز شهید دیگر، باز لب تشنه دیگر، باز صیدی دیگر الله اکبر چه پروانه‌های زیبایی، دور شمع کربلا جمع شده‌اند الله اکبر، آری مادر، تو شهید داده‌ای آن هم چه شهیدی، هم رزم حسین مظلوم، سرور آزادگان، سید اولاد پیامبر، مادر شهید ای شیرزن و ای پاکدل جگرگوشه تو مجتبای تو چه می‌گوید، همسر باوفای شهید، ببین عزیز تو چه می‌گوید، چه زیبا گفته این پاک سرشت. خانواده عزیزم سلام، مادر نور چشمم منم مجتبی بیا مادر، بیا مادر، حلالم کن امام را کرده‌ام یاری که وقت شهادت آمده ز تو خواهش چنین دارم، مکن از بهر من زاری الله اکبر الله اکبر، مادر و همسرم سخن دارم، آری سخن دارم، وقتی در شلمچه با دشمن نبرد می‌کردم به خودم آمدم احساس کردم نسیمی از سوی کربلا می‌آید، وقتی درون این احساس بودم یکدفعه صدای ملکوتی را احساس کردم، در همین لحظه، ملائکه‌ای مرا به آغوش کشید، وقتی چشم باز کردم خود را در صحن اباعبدالله الحسین در کنار سرورش شهیدان یافتم، آری مادر، آری مادر شهید مجتبی و ای مادران و همسران شهدا، این است مقام شهیدان. الله اکبر الله اکبر، مادر گوش کن ببین جگرگوشه تو چه زیبا گفته است: مادر ماها پشت سر سرور شهیدان نماز می‌خوانیم، هنوز باور ندارم چه می‌بینم، خوابم یا بیدار، خدایا بچه‌های فلاح به من خوش‌آمد می‌گویند، همه بچه‌ها اینجا هستند، وقتی به مقصد رسیدم بچه‌ها جویای حال خانواده‌شان بودند. الله اکبر الله اکبر. گوش کن، بشنو، عزیزان چه می‌گویند، مادر حال می‌فهمم من اینجا زنده هستم، در آنجا بی‌جانی بیش نبوده‌ام الله اکبر الله اکبر، ای همسر شهید گوش کن بشنو که عزیز تو چه‌ها گفته است، آری چه خوب گفته است همسر مهربانم سلام مرا پذیرا باش، چی شده سرت را بالا کن و شجاع باش من همیشه در کنار تو و پسرم حسین هستم. من زنده‌ام و همیشه در کنار خانواده‌ام هستم، شهادت زنده شدن است نه مردن امیدوارم مشکلات زندگی ترا در راهت مقاوم‌تر سازد و حسین کوچولو را مصمم‌تر از همیشه می‌پرورانی. همسر مهربانم من افتخار می‌ورزم که توانستم برای چند مدتی اسم تو را در شناسنامه خودم ثبت گردانم و نوشکفته‌ای چون حسین که رهرو من خواهد بود برجای بگذارم و من به چنین زنانی فخر می‌ورزم و امیدوارم که خداوند تو را صبر دهد و مرا هم بیامرزد و امیدوارم مرا ببخشید. مادر من تمام این مقام والا را از تو آموختم، اگر شهید شدم بزرگترین افتخارم این است که رهبر روح‌الله و پدر و مادرم و همسرم معلمین شهادتم بودند و دیگر افتخارم این بود که در عصر امام خمینی زیستم درود بر رهبر اسلامی ایران، امام خمینی، مرگ بر تمامی منافقین و مخالفین اسلام اعم از کفار و مشرکین. خداحافظ ملت شهیدپرور ایران باشد، به امید پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا گستردگی بر تمام جهان خداحافظ خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۲ذی الحجه؛ واقعه هرشا ( هریشا ) ترور از آخرین شیوه ‏هاى منافقان است. آنان وقتى از تأثیر روش‏هاى خویش در جهت بر اندازى نظام دینى ناامید می‏شوند، این شیوه را در دستور كار خود قرار میدهند. كشتن پیامبر اكرم‏ صلى الله علیه وآله اقدامى بود كه قبل از منافقان، یهودیان بنى نضیر كه هم پیمان آن حضرت بودند و یهودیان خیبر، تصمیم به انجام آن گرفته بودند. ولى به لطف الهى آن حركت‏ها به نتیجه نرسید و رسول خداصلى الله علیه وآله از آن توطئه‏‌ها نجات پیدا كرد. منافقان هم مانند یهودیان با سوء استفاده از رأفت اسلامى پس از پایان یافتن مسئله نصب امیرالمومنین به خلافت در غدیرخم در صدد كشتن پیامبر اكرم‏ صلى الله علیه وآله بر آمدند. آیه ۷۴ سوره توبه هر چند شامل همه توطئه هایى مى‏شود كه منافقان بر ضد پیامبر اسلام داشتند ولى اغلب تفاسیر شیعه و سنى به توطئه (لیلةالعقبه) اشاره كرده‏‌اند. هنگامى كه رسول خداصلى الله علیه وآله از غدیرخم به طرف مدینه عازم شد، گروهى از منافقان زودتر حركت كردند و به عقبه هرشا (هرشى) رسیده خود را پنهان نمودند و همیان‏ ها را پراز ریگ ساخته و منتظر عبور رسول خدا از آن محل شدند تا وقتى خواست از آنجا عبور كند، همیان‏‌ها را از بالا به طرف جاده رها كنند، شاید به این وسیله ناقه آن حضرت را رم دهنده و حضرت به زمین افتاده به قتل برسد. حذیفه گوید: رسول خداصلى الله علیه وآله من و عمار یاسر را نزد خود طلبید و به عمار فرمود: تو ناقه را از عقب بران و به من فرمود تو هم مهار ناقه را محكم نگاهدار. من مهار ناقه را در دست داشتم و مى‏كشیدیم و مى‏رفتیم تا نیمه شب به بالاى عقبه (تنگه كوه) رسیدیم. ناگاه همیان‏هاى پراز ریگ از بالاى كوه بطرف تنگه پرتاب شد و شتر رسول خدا رم كرد. حضرت فرمود: اى ناقه آرام باش كه باكى برتو نیست. حذیفه گوید: من گفتم یا رسول اللَّه این جماعت چه كسانى هستند؟ فرمود: این‏ها منافقان دنیاو آخرتند. در آن موقع برقى ساطع گشت كه من همه آن‏ها را دیدم. نه تن از آن‏ها قریشى و پنج تن از طوایف دیگر بودند. پیامبر اكرم‏ صلى الله علیه وآله وقتى از تنگه سرازیر مى‏‌شد كه سپیده صبح دمید. حضرت پیاده شد و وضو ساخت و منتظر آمدن اصحاب گردید و آن چهارده تن نیز به نماز حاضر شدند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باسلام ووقت بخیر خدمت استاد عزیزم خانم نیلچی زاده عزیز و دوستان خوبم در کانال الحقنی بالصاحین، نایب الزیاره شما در کناربارگاه مطهر امام رضا علیه السلام 🌹🌹🌹
🌹ضریح مطهر میثم تمار 🔹️در سال 60هجری میثم تمار به دلیل وفاداری به امام حسین (علیه السلام) به دست ابن زیاد به دار آویخته شد و به شهادت رسید. ♦️ابومسلم میثم تماربن یحیی التمار عجمی چون خرما فروش بود ملقب به تمارشد. از یاران و صحابی با وفا و دوستان و شیعیان خاص حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) بود صاحب علم منایا و بلایا بود و دارای علم تفسیروایمانی کامل بود. او زاهد وعابد بود و شب ها به قیام وروزها را به روزه می گذراند. دارای بیانی فصیح بود ونزد رسول خدا مقامی جلیل داشت. ابن زیاد ملعون این بزرگوار را به شهادت نرساند مگر به خاطرمصاحبت وولای امیرالمومنین (علیه السلام) آن حضرت نیز علاقه وافری به اوداشت، حتی گاهی اوقات از مسجد جامع خارج می شد ودرمغازه میثم می نشست و با او صحبت می کرد و گاهی که حضرت میثم را برای کاری می فرستاد و برای میثم خرما می فروخت. (بحارالانوار: ج 41 ص 268. میثم تمار: 19.) ♦️میثم ازامیرالمومنین (علیه السلام) وازامام حسن (علیه السلام) وامام حسین (علیه السلام) علم را فراگرفته بود تا اینکه آن بزرگوار را گرفتند و به دار زدند با اینکه دست و پای او را قطع کرده بودند امام فضائل و مناقب امیرالمومنین (علیه السلام) را می گفت تا او را به شهادت رساندند. 7نفراز خرما فروشان کوفه شبانه او را از دار پایین آورده بدن او را درمحل فعلی قبر شریف دفن نمودند.