eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
9.1هزار ویدیو
241 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه آخر علی خم شد گردن اسبش را گرفت اسب شاید فهمیده بود علی میخواهد لحظه آخر عمرش را بین خانواده اش باشد سرعت گرفت خون علی اکبر میریخت روی صورت اسب چشمان اسب پر از خون علی شده بود . . . شاید که مسیر را اشتباه رفت به دل دشمن شاید به همین خاطر علی را قطعه قطعه کردند شاید به همین خاطر حسین (ع) خودش نتوانست علی را برگرداند و فریاد زد : جوانان بنی هاشم ! بیایید ! علی را بر در خیمه رسانید . . . خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم . 😭😭 التماس دعا .. .
. عَلےٖ عَلَی الدُّنیٰا بَعدَڪَ الْعَفٰا ‌... اوف بر دنیای بعد تو علے .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی سردار حاج قاسم سلیمانی از حضرت علی اکبر، قبل از عزیمت شهید بدرالدین به میدان نبرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم💐 سی و هشتمین روز از چله 🌟 بیست و چهارم🌟 مهمان سفره شهید🌷علی اصغر حسینی محراب 🌷 هستیم.
شهید علی اصغر حسینی محراب سومین پسر خانواده محراب در سال 1340 در مشهد به دنیا آمد.دوران ابتدایی و راهنمایی خود را در مدرسه حاج تقی و دوره ی متوسطه را در دبیرستان کاشانی گذراند. به ورزش علاقه مند بود، و در رشته ی کشتی موفقیت های خوبی کسب کرد. با شروع انقلاب، به عضویت بسیج درآمد و جزو فعال ترین جوانان محله بود. بعد از آشنایی با شهید کاوه زندگی او تغییر کرد. شهید کاوه، پس از شناخت توانایی های محراب، او را به فرماندهی عملیات لشکر ویژه شهدا انتخاب کرد. و آن دو، همراه با هم در عملیات ها شرکت می کردند. چند بار مجروح شد. پس از تاسیس یگان دریایی لشکر ویژه ی شهدا، در عملیات کربلای5 شرکت کرد. با اینکه به شدت شیمیایی شده بود اما مقاومت کرد. سرانجام در نزدیکی شهرک دو عیجی عراق، بر اثر اصابت موشک هلی کوپتر به جمع دوستانش پیوست.
نقش شهید کاوه در سازندگی محراب انکارناپذیر است. کاوه در ماموریت‌هایی که به همراه دیگر یارانش داشت، همواره نیروهایی را با ویژگی‌های مورد نظرش انتخاب و به همراهی دعوت می‏‌کرد. در یکی از همین مأموریت‌ها بود که کاوه، محراب را دید و بعد از کمی صحبت با او، او را توانا برای خدمت در تیپ تازه تأسیس شهدا دانست. بنیان‌گذاران تیپ ۱۰۰ ویژه شهدا که در ابتدا ظاهر محراب، طرز لباس پوشیدن، راه رفتن و طریقه‏ سخن گفتن او را نپسندیده بودند، مخالفت کردند. امّا مدّتی بعد با تغییر قابل توجّهی که در پی تذکّرات و صحبت‌های به جای کاوه در محراب به وجود آمده بود، کم‏‌کم او را در جمع خود پذیرفتند. محراب همان کسی بود که کاوه به دنبالش می‏‌گشت. فردی شجاع و صادق که همیشه در جلو نیروها حرکت می‏‌کرد و پس از بروز قابلیّت‏‌ها و توانایی‏‌هایش به عنوان یک رزمنده، از سوی کاوه به سِمَت جانشینی سرگروه و بعد از سیر مراحل مسئولیتی در گردان‌های رزمی سرانجام به جانشینی معاونت اطّلاعات تیپ ویژه‏ شهدا برگزیده شد.
مادرش می‏‌گوید: "وقتی برای شهادت کاوه به مشهد آمده بود، خواستم او را از رفتن منصرف کنم؛ ولی او پاسخ داد: مادر، خدا شاهد است که برای خدا می‌جنگم. ان‌شاءالله فردا شما جلوی حضرت زهرا (سلام ا… علهیا) روسفید خواهید بود."