🏴🕊🏴🕊🏴
در این شرایط، فاطمه علیهاالسلام می دید که عملا پیام و پیامبر هر دو از دست رفته اند و یا دست کم پیام پیامبر در برابر موج تجدید نظرطلبی و ارتجاع در خطر از دست رفتن است و اگر کسی در مقابل این سیل زمانگیر و ایمان برانداز مقاومت نکند، همه چیز از دست خواهد رفت. همه چیز! … برای همیشه! …
این چنین بود که با استواری تمام در مسجدالنبی خطاب به همه آنهایی که به موازنه های سیاسی و به قدرت جدید “آری” و به وصایای پیامبر “نه” گفته بودند، گفت: “…ما مانند کسی که با کارد و نیزه پیکرش چاک چاک شود، در برابر شما استقامت و بردباری خواهیم کرد …”
هیچ کس باور نمی کرد که دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اینگونه از جان گذشته و بی باک، برای دفاع از پیام پیامبر به پاخیزد و از هیچ فرصتی فروگذار نکند. از رویارویی مستقیم با ارتجاع تا دعوت حضوری مهاجرین و انصار، از حضور هدفمند در مسجد النبی و کنار مزار شهدا تا بیان صریح اعتراض در خطبه ها و ملاقات ها و …
🏴🕊🏴🕊🏴
به عنوان نمونه، او در روزهای آخر عمرش و در پاسخ به ام سلمه که حال او را جویا شد، صراحتاً اعلام نمود که: “محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب حق وصی اوست.”
در فرصتی دیگر فاطمه علیهاالسلام شبیه به همین اظهارات را به طور مبوسط و گسترده تر با زنان مدینه که به عیادت او رفته بودند. در میان گذاشت و گفت: “صبح کردم به خدا، بیزار از دنیای شما و خشمگین از مردهای شما … وای بر اینان! چرا این منصب جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را از فراز پایه های محکم و تزلزل ناپذیر رسالت و نبوت و وحی برکندند و از کسی که بر امر دنیا و دینشان خبیرتر و کارآمدتر بود، گرفتند؟ … اینان از ابوالحسن چه عقده ای در دل داشتند؟ … سوگندبه خدا اگر زمام مرکب حکومت که رسول خدا به او سپرده بود، در دست او باز می گذاشتند و از او دفاع و پیروی می کردند، به خوبی این مرکب را مهار می کرد … به راستی که اگر چنین کرده بودند درهای برکت آسمان و زمین به روی آنان گشوده می شد. اما …
و در ادامه نیز همانند آخرین شعله های شمعی که در حال خاموش شدن است، از زبان او شنیده شد که فرمود: “…اکنون بیا و بشنو! هر چه از این پس زندگی کنی، روزگار تازه ها و شگفتی های دیگری به تو نشان خواهد داد … به راستی کار اینان شگفت آور است!
🏴🕊🏴🕊🏴
اینها دنباله ها را به جای پیشروان نشاندند و پیشتازان را رها کرده و پس ماندگان را گرفتند.
هان! به خدا سوگند که این کردار نابجا و ناپسند، روزگار شما را آبستن حوادثی خواهد کرد که نتایج شوم آن را در آینده خواهید دید …” فاطمه علیهاالسلام که از هر فرصتی برای هشدار مردم زمان خود استفاده کرده بود و آنها، یا هشدار او را نادیده گرفته بودند و یا آن را نفهمیده بودند، اینک در اندیشه مردمی بود که در آینده خواهند آمد. برای آنها چه می توان کرد؟ آنها را چگونه می توان هشیار نمود؟ چگونه با آنها می توان سخن گفت؟ چگونه می توان به آنها خبر داد که پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، پیام او قربانی دسیسه اشرافیت و جاه طلبی نخبگان سیاسی و فرصت طلبی آنها که اسلام را برای خود می خواستند و جهل و ساده اندیشی مردم شده است؟
🏴🕊🏴🕊🏴
چگونه می توان صدای اعتراض خود را به گوش تاریخ رسانید؟
راستی فاطمه علیها السلام چه وسیله ای در اختیار داشت تا با آن اعتراض خود را به گوش خلق ها و نسل ها و عصرها برساند؟
او حتی از حق گریستن در سوگ پیام و پیامبر نیز محروم شده بود.
از میان صفحات تاریخ صدای اعتراض فاطمه علیها السلام را در میان وصیتی کوتاه می توان شنید:
“بسم الله الرحمن الرحیم” این است آنچه فاطمه دختر رسول خدا بدان وصیت می کند. وصیت می کند در حالی که شهادت می دهد به یگانگی خداوند یکتا و رسالت بنده او محمد و گواهی می دهد که بهشت حق است، دوزخ حق است و قیامت بی تردید فرا خواهد رسید و خداوند کسانی را که در گورهایند، زنده خواهد کرد. علی! منم فاطمه! دختر محمد که خدا مرا به همسری تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو در انجام کارهای من سزاوارتر از دیگرانی. مرا شبانه حنوط کن، غسل ده و کفن کن و بر من نماز بخوان و شبانه مرا دفن کن و کسی را خبر مکن. تو را به خدا می سپارم. به فرزندانم تا روز قیامت سلام می رسانم.” فاطمه سفارش کرده بود که پیکرش مخفیانه به خاک سپرده شود. اختفای محل دفن پیکر فاطمه علیها السلام در حقیقت پیام او به تاریخ بود. پیامی به بشریت مسلمان هنگامی این پیام می توانست به همه نسل ها و عصرها در عرصه تاریخ برسد. که پیکر فاطمه علیهاالسلام مخفیانه به خاک سپرده شده باشد تا مردم نشانی قبر گمشده او را در داستان زندگی اندوه بار و اعتراض دائمی او به ارتجاع و استبداد جستجو کنند و بتوانند از این پنجره نگاهی نو و جدید به تاریخ اسلام و سرنوشت بشریت مسلمان داشته باشند. بدین گونه بود که فاطمه علیهاالسلام از مرگ، زندگی و از شکست، پیروزی و از فاجعه، حماسه و از آرامش ابدی خود، حرکتی دائمی و شوری انقلابی در همه عصرها و نسل ها و در بستر تمام قرون آفرید. و هنوز هم قلب فاطمه علیها السلام در التهاب سرنوشت مسلمانان جهان می تپد و چشم هایش منتظر پرچمی است که روزی برای رهایی بشریت مظلوم و دفاع از اسلام و بازآفرینی مدینة النبی، به دست فرزندش مهدی موعود برافراشته گردد. امروز نیز چون همیشه، هر که در اندیشه رنج انسان و بشریت تحت ستم است، باید به سینه گدازان، اشک فروان و آه سوزان فاطمه (علیها السلام) بیندیشد و سخنان او را زمزمه کند و در حد خویش پیام فاطمه را به گوش جهانیان برساند …
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴همسایه ها بخوابید، راحتر از همیشه
🏴آخه صدای زهرا،دیگه بلند نمیشه
🏴اونی که صبح و شب ناله، می زد از درد سینه
🏴اگه بار گران بوده،دیگه رفت از مدینه
🏴علی غسّلنی فی اللیل
🏴علی کفنّی فی اللیل
🏴تا نامردا نبینند
🏴علی دفنّی فی اللیل
🏴علی قبر مرا مخفی، زچشم دشمنان کن
🏴وداعی در دل شب با، نیلوفر جوان کن
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#پیشنهاد_دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️قیمت صدای اذان
🔻گفتگو زیبای امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س)
🔰عنایت حضرت زهرا (س) به شهید سید مجتبی نواب صفوی
سید مجتبی را باردار بودم. شبی در خواب دیدم که نوری تمام فضای خانه را فرا گرفت. بانویی در میانه نور ایستاده بود و صدایش در گوشم طنین افکن بود:
«من فضه خادم حضرت زهرا (س) هستم. از سوی ایشان هدیه ای برای شما آورده ام».
دستان شکوه السادات می لرزید. شاید از عظمت این هدیه بود. یک برد یمانی و یک خوشه انگور که سه حبه درشت و زیبا داشت. (گویا خوشه انگور خود سید بود که در زمان شهادت سه فرزند دختر به نام های فاطمه، زهرا و صدیقه داشت)
یک ماه بعد سید مجتبی به دنیا آمد.
📚کتاب سید مجتبی نواب صفوی؛ نگاهی به زندگی و مبارزات شهید نواب صفوی، نویسنده: ارمیا آدینه، ناشر: میراث اهل قلم، نوبت چاپ: هفتم- ۱۳۹۰؛ صفحه ۷٫