شهادت را همه دوست دارند
اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟
شهید شدن
یک اتفاق نیست.
گلی است که برای شکوفا شدن
باید خون دل بخوری...
به بی دردها
به بی غصه ها
به عافیت طلب ها
شهادت نمیدهند.
به آنکه یک شب بی خوابی برای اسلام نکشیده.
یک روز وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشته،
به آنهایی که به اصول و تحکیم خانواده ی مذهبی اهمیت ندادند
و اسیر هوای نفسانی شدند
بله به اینها شهادت طلب نمیگویند.
و این را بدان اگر دغدغه ی هیأت داری
دغدغه ی بسیج داری
دغدغه ی کار جهادی داری
دغدغه ی دست این و آن را گذاشتن توی دست شهدا داری
دغدغه ی ترک گناه داری
دغدغه ی آدم شدن داری
دغدغه ی شهادت داری
بدان که همه ی اینها به حرف نیست
بلکه به رفتار و عملت است
و در اینجاست که شهادت قلبت را بو میکند و اگر دید بوی دنیا میدهد
رهایت می کند...
و اگر عاشق شهادتی
اول باید سرباز خوبی برای امام زمانت باشی و خوب مبارزه کنی
خصوصا مبارزه با نفست
و در این راه مجروح میشوی
اما دوباره ادامه می دهی...
و اخلاص و پیوندت با امام عصر روز به روز بیشتر از قبل می شود
درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی ¤شهادت را به تماشاچی ها نمی دهند😔
#شهید_ابراهیم_هادی
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
شهادت را همه دوست دارند اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟ شهید شدن یک اتفاق نیست. گلی است که برای شکو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
yeknet.ir_-shabe_4_muharram97_1.mp3
5.71M
🎵 #صوت_شهدایی
خوش اومدی مسافر من💐
🎤🎤 #حسین #طاهری
👈تقدیم به #شهید_علیرضا_بریری 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای مواجهه رهبر انقلاب با دختری که حاضر نبود #حجاب سر کند.
سردار حسین #نجات فرمانده سابق سپاه خاطره جالبی از مواجهه رهبر انقلاب با دختر #مسیحی که حاضر نبود حجاب سر کند، تعریف کرد.
«شهید زهره بنیانیان» در یک خانوادۀ مذهبی در شهر اصفهان به دنیا آمد. وی اوّلین فرزند خانواده بود. تا سن هفت سالگی در دامان مادری با تقوا و دیندار پرورش یافت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان منیژه گذراند. سال اول متوسطه را، در دبیرستان شاهدخت آذر و سال سوم را به اصرار خودش به دبیرستان بهشت آیین که یکی از بهترین مدارس وقت بود. رفت و در واقع آشنایی با الفبای مذهب را از همین دوران دبیرستان آغازکرد. در آغاز راه بود که برای حفظ حجاب اسلامی به مدت دو هفته از رفتن به کلاس محروم ماند و بعد با تعهد والدین اجازۀ ورود به کلاس را پیدا کرد. در عصری که بی بند و باری برای هر دختری امتیاز بود. وی حجاب را برگزید و آشنایی با کُتب شهید مطهری و شریعتی را از همین دوران آغازکرد. در جلسات مذهبی شرکت و از آنجا به سوی سیاست کشیده شد. تا این که تغییرات عمیق رفتاری او خانواده را نگران ساخت. بعضی از اعضای نزدیک فامیل که این رفتار برایشان قابل قبول نبود. کم کم به او مُهر جنون زدند. وقتی شکاف عمیقی را بین خود و خانواده احساس کرد. با سرعت از آنها فاصله گرفت. ابتدا در قالب حجاب و پوشش اسلامی و بعد با رعایت موازین شرعی و به جا آوردن عبادات از جمله نماز شب که خیلی ها با آن بیگانه بودند انس و الفت گرفت و مطالعۀ قرآن که گاهی آن قدر وقت او را می گرفت که اطرافیان، حتی مادر را به تعجب وا می داشت.