ایشان از مشهد به جبهه اعزام شد و به همین دلیل بهاشتباه پیکرش بعد از شهادت به مشهد منتقل و بهعنوان نخستین شهید دانشگاه علوم اسلامی رضوی توسط همدانشگاهیانش در حرم امام رضا (ع) طواف داده شد.
یکی از دستنوشتههای شهید قبل از اعزام به جبهه و شهادتش دقیقاً این بود «ایکاش امام رضا (ع) را بار دیگر زیارت کنم» این یادداشت یا وصیت، ارادت ایشان به امام رضا (ع) را ثابت میکند.
یکی از دوستانش بعدها تعریف کرد که در زمان دانشجویی اتاق شهید رو به روی گنبد امام رضا (ع) بود و هر شب رو به گنبد با امام صحبت میکردند.
شهید علی عباس حسین پور از شهدای طلبه و دانشجوی لرستان است که در سال 1345 در خرمآباد متولد شد، تحصیلات ابتدایی او مقارن بازمان تبعید شهید محراب آیتالله مدنی به خرمآباد بود و مقطع راهنمایی را در حالی به پایان برد که انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید.
علی عباس دانشآموز سال سوم دبیرستان بود که برای ادای تکلیف عازم جبهه شد و در نخستین مأموریت خود در تاریخ 30 بهمن 1361 در خرمشهر مجروح شد و با آغاز عملیات خیبر دوباره به خط مقدم طلائیه رفت و برای بار دوم مجروح شد.
وی برای استقبال از شهادت، 40 روز روزه گرفت و بهعنوان غواص و خطشکن در عملیات والفجر 8 شرکت کرد که در غروب 23 بهمن 1364 در فاو، در حال وضو گرفتن بود که از ناحیه گلو مورد اصابت ترکش بمب شیمیایی قرار گرفت و یا زهرا (س) گویان به شهادت رسید.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
شهید علی عباس حسین پور از شهدای طلبه و دانشجوی لرستان است که در سال 1345 در خرمآباد متولد شد، تحصیل
ایشان مسئول انجمن اسلامی دبیرستان امام خمینی (ره) خرمآباد، دانشجوی رشته معارف در دانشگاه اسلامی رضوی مشهد، طلبه حوزه علمیه مشهد، نائب قهرمان در رشته دومیدانی کشور، مسئول آموزش عقیدتی بسیج سپاه، مربی قرآن بسیج خرمآباد و از مؤلفان کتاب المعجم المفهرس فی صحیفه سجادیه بود.
شهید حسین پور فرمانده گروهان شناسایی لشکر ولیعصر (عج) تهران، عضو واحد اطلاعات نظامی قرارگاه سلمان، معاونت اطلاعات عملیات قرارگاه نجف (محور 2)، عضویت واحد اطلاعات سپاه لرستان و غواص خطشکن اطلاعات عملیات لشکر 5 نصر بودند البته بعد از شهادتش فهمیدم که چندین مسئولیت دیگر هم داشته است.
در عملیات والفجر 8 لازم بود که رزمندگان از اروندرود عبور کنند و با توجه به اینکه جذر و مد آب در شب شدید است و موجهای سه متری به وجود میآورد، نیروهای غواص باید قبل از عملیات وارد عمل شده و منطقه را شناسایی کنند.
شهید به همراه دیگر غواصان در شب نخست عملیات، مصادف با 21 بهمن 1364 بعدازاینکه بهسختی از آب گذشتند، از موانع دیگری نظیر گلولای، سیمخاردار و مینها عبور کرده و کمینهای دشمن را از بین برده بودند، بهاینترتیب نخستین شب عملیات بهخوبی انجام شد.
در روز دوم عملیات یعنی 23 بهمن، هواپیمای دشمن منطقه را شیمیایی کرد و علی عباس در حال وضو گرفتن مورد اصابت ترکش قرار گرفته و تا انتقال وی به بیمارستان به شهادت میرسند.
بعد از انتقال جنازه شهید به مشهد و طواف حرم امام رضا (ع)، متوجه میشوند که شهید اهل مشهد نیست و با خرمآباد تماس میگیرند.
آن زمان فرمانده حوزه نجف و کربلا بودم و در مسجد علوی جلسه داشتیم حین جلسه آقای طولابی مسئول بسیج مرا صدا زد و بعد از احوالپرسی گفت چه خبر از علی عباس، گفتم میدانم که الآن در عملیات است، آن لحظه فکر کردم برای سومین بار مجروح شده، گفت نه شهید شده، باورش خیلی سخت بود.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
بعد از انتقال جنازه شهید به مشهد و طواف حرم امام رضا (ع)، متوجه میشوند که شهید اهل مشهد نیست و با خ
او باز آمد و ما با او نماز گذارديم او امام جماعت شده بود،او خوابيده نماز مي خواند و بار ديگر در بالاي سر حضرت رضا (ع)از ولي نعمتش تشكر كرد.
برادر شهید: شهید علی عباس از شهید شدنش اطلاع داشتند، من سه سال از شهید کوچکتر بودم یکبار که میخواست به منطقه برود در حین رفتن، برگشت و خطاب به برادر کوچکش گفت، راستی اگر شهید شدم حجلهام را داخل کوچه میگذارید یا حیاط، کدام گوشه بهتر است.
خاطره دیگر اینکه، یک روز با دست خط خود روی درب حیاط منزلمان نوشته بود منزل شهید علی عباس حسین پور، آن نوشته بعد از شهادتش سال های سال به یادگار ماند و از این رو درب حیاط همان شکل قدیمی را حفظ کرده بود، برای همسایه ها سوال شده بود که چرا آن را رنگ نمی زنیم.
در يكي از نشريات دانشجويان مسلمان خارج از كشور،مقاله اي در رابطه با وي به چاپ رسيد كه در آن اين جمله ذكر شده بود:او گفت من به درس 2 دانشگاه عمل مي كنم دانشگاه علم و دانشگاه كربلا.اما من همه چيز را به خاطر دانشگاه كربلا ترك مي كنم تا به بلندترين نقطه علم و دانش نائل شوم.
و يكي از اساتيد دانشگاه يزد مقاله اي در وصف او نوشته است كه جمله اي از آن به اين شرح است:اينك جاي تو در كلاس دانشگاه خالي است ولي تو كلاس فشرده تاريخي و خون سرخت معيار زندگي است.تو بدانجا سفر كردي كه نور عشق و حقيقت چشم را خيره مي كند تو به وصال رسيدي و ما توان ديدن خورشيد را نداريم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤استاد رائفی پور
⚠️مسئولینی که به نظام جمهوری اسلامی ایران ضربه میزنند اینا با اشعث ابن قیس محشور میشن
بصیرت عمار (ایتا)👇👇
❇️ @basirrat_ammar
خب
👌بهترین راه برای بصیرت افزایی ،
📜عبرت از تاریخه📜
مقام معظم رهبری می فرمایند :
👈تاریخ را با قصه اشتباه نگیریم
تاریخ یعنی شرح حال ما در صحنه ای دیگر
تاریخ یعنی من و شما
👈یعنی همین هایی که امروز اینجا هستیم
پس اگر ما شرح تاریخ را می گوییم هر کداممان باید نگاه کنیم و ببینیم در کدام قسمت داستان قرار گرفته ایم
بعد ببینیم کسی که مثل ما در این قسمت قرار گرفته بود
آن روز چگونه عمل کرد که ضربه خورد؟
❌مواظب باشیم آنطور عمل نکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| وعده رهبرانقلاب که ۳روزه به وقوع پیوست
➕ لحظاتی اختصاصی از دزدی انگلیسها و اقدام متقابل روز گذشته عناصر مومن در جمهوری اسلامی
💠رَهبَرَم سَیِّد عَلی💠
رهبر معظم انقلاب در مورد این شهید بزرگوار میفرماید «ما یاد رئیسعلی دلواری را از این جهت گرامی میداریم که این مرد شجاع، در راه اعتقاد دینی خود، تنها و در غربت با دشمنان جنگید؛ این برای ما چیز بسیار باارزشی است، در آن روزگاری که ملت ایران همه در خواب بودند جز عده بسیار کمی در گوشه و کنارهای کشور و بیگانگان از این غفلت مردم سوءاستفاده میکردند و دشمن بر مناطق مختلفی از کشور عزیز ما تسلط پیدا کرده بود؛ در تهران، نمایندگان دولتهای انگلیس و روس، آزادانه حکمرانی میکردند و از پادشاهان آن زمان هم حساب نمیبردند؛ در منطقه فارس هم همینطور؛ در بسیاری از مناطق دیگر کشور، نمایندگان بیگانه مال مردم را میخوردند و بر آنها حکمرانی میکردند و با ملت ایران با تحقیر برخورد میکردند؛ در یک چنین شرایطی، در هر گوشهای از این کشور، مردان شجاعی پیدا شدند که به حکم دین، جهاد را بر خودشان واجب دانستند و فکر نکردند که با غربت و دست خالی نمیشود کاری را انجام داد؛ مردان خدا این گونهاند. یکی از این افراد، همین رئیسعلی است؛ که رئیسعلی ملت ایران است؛ اگرچه متعلق به دلوار است. یک مرد جوان، در همین سنین جوانیِ شما جوانان، در مقابل انگلیسیها ایستادگی کرد. البته امروز با آن روز خیلی فرق کرده است؛ امروز همه ملت ایران در مقابل قدرتهای متجاوز ایستادهاند؛ امروز ملت ایران در مقابل امریکا ایستاده است و از دشمنان چه امریکا و چه قدرتهای دیگر واهمهای در دل ندارد. امروز، روز آقایی ملت ایران است. من به شما عرض کنم، اگر «رئیسعلیها در غربت به شهادت نمیرسیدند، امروز ملت ایران به این عظمت نمیرسید؛ همچنان که اگر شما جوانان در دوران جنگ تحمیلی به جنگ نمیرفتید و به جبهه خدمت نمیکردید و شهادت را به خود نمیپذیرفتید، امروز ایران و اسلام به این عظمت نمیبود.»
مبارزی وطن دوست از خطه جنوب ایران است که نقش بسیار مهمی در دفاع از خاک ایران در مقابل تجاوز انگلیسیها داشت.
رئیسعلی فرزند رئیس محمد در سال ۱۲۶۱ شمسی در دهستانی از توابع بوشهر به دنیا آمد. او در عصر مشروطیت، جوانی ۲۴ ساله، بلند همت، شجاع، در صدق و صفا کم مانند و در حب وطن و توکل به خدا، ضرب المثل بود.
بندر دلوار که جمعیت آن حدود ۷۰۰ نفر بوده است، بزرگترین نقش را در دفاع از خاک ایران در سال ۱۹۱۴ میلادی ( ۱۳۳۳ ه.ق) در مقابل حمله دوم قوای انگلیس داشته است.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
مبارزی وطن دوست از خطه جنوب ایران است که نقش بسیار مهمی در دفاع از خاک ایران در مقابل تجاوز انگلیسی
او در کودکی استعداد زیادی در سوارکاری و تیراندازی داشت با اینکه سواد نداشت اما دنیا و بریتانیای کبیر شگفت زده شجاعت این شیر مرد ایرانی شدند.
دلواری اگرچه سواد و معلومات کافی نداشت، اما پاکی و سرشت و صفات حمیده او زبانزد اطرافیان بود.
با هجوم بیرحمانه قوای بیگانه در جنگ جهانی اول از شمال شوروی، از جنوب انگلیس و دولت بی کفایت و قوای ضعیف محمد علی شاه قاجار فرصت مناسبی برای استعمار ایران بود.
رئیسعلی بعد از این که قوای اشغال گر انگلیس بوشهر را به تصرف خود درآوردند، با شجاعتی وصف ناپذیر به مقابله با تجاوزگران پرداخت و شکست های سنگینی بر آنان وارد کرد.
پس از اشغال بوشهر در رمضان سال ۱۳۳۳ قمری نیروهای انگلیسی قصد تصرف دلوار را میکنند. محلی که پیش از آن، چند بار سربازان انگلیسی به آنجا یورش برده و هر بار طعم تلخ شکست را چشیده بودند.
ارتش بریتانیا با ۵۰۰۰نیرو به بنادر جنوب هجوم آورد. اما جوانان با غیرتی چون رئیسعلی و خالو حسین دشتی با خون خود و افراد انگشت شمار دربرابر ارتش کلاسیک انگلیس از خاک و ناموس ایران دلیرانه دفاع کردند .
رئیسعلی همراه با یاران خود، علیه اشغالگران وارد نبرد شده و نیروهای متجاوز را که قریب به پنج هزار نفر بودند، تار و مار میکند.
قوای بیگانه هرگز نتوانست بر این جوانان پیروز شود،۹ ماه کل شهر بوشهر در محاصره دلیران تنگستان بود، انگلیس مجبور شد ۲۰ هزار نیروی کمکی از هند و عراق راهی خلیج همیشه فارس کند اما شبیخونها و جنگهای پارتیزانی جوانمرد دلوار آنان را ناکام میگذاشت.
وقتی ارتش کلاسیک انگلیس شکستهای مفتضحانهای از این شیرمرد دلواری میخورد تصمیم گرفتند تا با بمباران ناجوانمردانه روستای دلوار را با خاک یکسان کنند اما باز نتوانستند شیر مردان تنگستان را تسلیم کنند.
سرانجام دولت انگلیس به دولت مرکزی قاجار، نامهای داد تا به حکمیت مبلغ ۴۰۰ هزار پوند در زمان فقر و گرسنگی مردم ایران (مبلغی حدود ۶ میلیارد تومان به قیمت امروز) به دلاور دلواری پیشنهاد بدهند تا دست از مبارزه بکشد و بگذارد قوای بیگانه انگلیس وارد شیراز و کل ایران بشود.
اما فرمانده جنگ رئیسعلی دلواری گفت ناموس و سرزمینم بهایش خون اجنبی است نه زر و زیور دنیا .
این فرمانده ۳۳ ساله هرگز عقب ننشست و هرگز باج به اجنبی نداد اما بالاخره در یکی از شبیخونهادر تاریخ ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ شمسی فردی خودفروخته و نفودی بنام غلامحسین تنگکی از پشت سر پهلوان رئیسعلی دلواری را با سه گلوله به شهادت رساند.
جسد رئیسعلی دلواری ۲۶سال بصورت امانت در روستای گورک سادات به خاک سپرده شد و بعدها با کشتی به خاک کربلا و قبرستان وادی السلام منتقل شد.
♦ این جانب به نظامهای امریکایی و اروپایی اخطار میکنم که تا دیر نشده و در باتلاق مرگ فرونرفتهاید، از خلیج فارس بیرون روید. و همیشه این گونه نیست که هواپیماهای مسافربری ما توسط ناوهای جنگی شما سرنگون شود؛ که ممکن است فرزندان انقلاب ناوهای جنگی شما را به قعر آبهای خلیج فارس بفرستند.
🔹بخشی از پیام امام خمینی(ره) مبنی بر پذیرش قطعنامه ۵۹۸
❣شهید اصغر تاجی اشکفتکی ❣
بیستم خرداد 1349 در اشکفتک دیده به جهان گشود .
پدرش اکبر علی ، کارگر شرکت ذوب آهن که چندین مرتبه در دوران دفاع مقدس به جبهه های جنگ اعزام شد و مادرش زهرا نام داشت.
تا پایان مقطع راهنمایی تحصیل نمود . در سن 16 سالگی پس از طی مراحل آموزش نظامی از طرف واحد بسیج شهرکرد به جبهه های جنگ حق علیه باطل اعزام شد.
در سن 16 سالگی پس از طی مراحل آموزش نظامی از طرف واحد بسیج شهرکرد به جبهه های جنگ حق علیه باطل اعزام شد و در عملیات والفجر 8 (فاو) شرکت نمود.
سرانجام به عنوان داوطلب بسیجی گردان رزمی پیاده یازهرا (سلام الله علیها) تیپ 44 قمربنی هاشم (علیه السلام) در مورخه 1365/10/21 در عملیات کربلای 5 (منطقه شلمچه) شرکت نمود و در درگیری با نیروهای بعثی عراقی و اصابت ترکش به ناحیه سر و پاها به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پیکر این شهید بزرگوار پس از تشییع در گلزار شهدای زادگاهش اشکفتک به خاک سپرده شد
مطالب زیر را خواهر شهید که از اعضای محترم کانال هستند ارسال نموده اند👇👇👇
شهید بزرگوار در یکی از روستاهای توابع شهرکرد استان چهار محال وبختیاری به نام اشکفتک دیده به جهان گشود و اولین فرزند خانواده بود
خانوادهای مذهبی وبسیار ساده ودر سطح متوسط مالی
شهید درسن ۱۰ سالگی کمک خرجی برای پدر شدند و در کوره های اجر پزی مشغول به کار شدند بسیار مهربان خوش اخلاق بودند از همان اوایل اغاز به کار اندک در امد خود را صرف خرید مایحتاج خانواده وبالخصوص مادر میکردند.
بسیار مودب وبا وقار بود.
ایشان درسن ۱۲ سالگی ملحق به بسیج شدند ودر پایگاه شهید ابوذر غفاری شروع به فعالیت کردند وبا مفقودالاثر شدن داییشان سردار شهید علیار مرادی در عملیات خیبر مرغ دلش دیگر در قفس جان ارام نگرفت وتصمیم به اعزام گرفت.
مادر که هیچ خبری از وضعیت برادرش نداشت تمایلی زیادی به رفتن اصغر به جبهه نداشت تا اینکه یک روز که مشغول بافتن فرش بود اصغر کنارش نشست وشروع به حرف زدن کرد :مادر اگر شما دو تا گوسفند داشته باشی یکی در عید قربان ذبح شود ودیگری بر اثر بیماری بمیرد به مرگ کدامشان راضی تری مادر خندید وگفت خوب معلومه اولی .
پرید وصورت مادر رو بوسید گفت همین را می خواستم بگین .
در هیئت های عزاداری زنجیر زنی سیدالشهداء(ع) شرکت فعال داشت
و بسیار به حجاب اهمیت میداد
بسیار به احترام پدر ومادر حساس بود
عشق اباعبدلله سر تاسر زندگیش را پر کرده بود .