eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
232 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هنر لیلی ماندن
شهید مدافع حرم فرمانده ی نابغه ای که فرمانده ای مدبر و گمنام بود.. فرمانده ای که اگر تدابیر ایشان درآن منطقه نبود یک شهید حججی که نه ۱۷۰ شهید حججی مظلومانه اسیر و میشدند.. فرمانده جوان و عزیزی که خالصانه و مدبرانه کرد. مظلومانه شهید شد و غریبانه تدفین و غریب و ماند. فرمانده ای که سردار وقتی خبر را شنید گفتند: ای کاش من بجای ایشان شهید شده بودم. حسین آقا بود. شهیدی که تا ثانیه های آخر با تدابیر خود نگران رزمنده های عراقی و ایرانی بود و آنان را راهنمایی می کرد. عراق و ایران تا ابد مدیون رشادتهای این عزیز است چون ایشان نه تنها فرماندهی رزمندگان ایرانی بلکه فرماندهی حیدریون عراق را نیز به عهده داشت. شهیدی که دقایقی بعد شهادتش اسیر شد. امروز ۱۶ مرداد ماه سالروز شهادت آن شهید عزیز است. نام جهادی شهید بوده است
کفش #زوار امام حسین (ع) را #واکس میزد بعد از #شهادتش معلوم شد "سردار سپاه" است... #سردار_شهید_هادی_کجباف🌷 #یادش_باصلوات 🍃🌹🍃🌹
🔻همسر شهید روح‌الله قربانی: 💠به محضر #حضرت_آقا، رهبر خوبان که رسیدیم بعد از درد و دلها💔 به ایشان گفتم: حضرت آقا، روح‌الله چند ماه قبل از #شهادتش به من گفت: ♨️صدای پای #امام_زمان میاد، می‌شنوی؟ باور کن که من صدای پای امام زمان رو #میشنوم. 💠حضرت آقا #لبخند زدند. لبخندی شیرین و عمیق😍 که خیلی برایم جالب بود. سرشان را تکان دادند و فرمودند: خوش به #سعادتش.
در خانه مدام احساسش می‌کنیم و با او حرف می‌زنیم... صبح که دلم برایش تنگ می‌شود و گریه می‌کنم😭 شب به خوابم می‌آید و من را دعوا می‌کند و می‌گوید «برای چه ناراحتی؟».از نحوه #شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمی‌گفت و دوستش که در #سوریه با او بود از جواب دادن طفره می‌رفت... هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد🍃 و به صورت واضح می‌گفت «فلانی را اینقدر سوال‌پیچ نکن وقتی سوال می‌کنی اون غصه می‌خوره😔دوست داری نحوه #شهادت من را بدانی من بهت می‌گویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه شهادت و #پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳😳 و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید. راوی خواهر شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌺🍃
💠حجت الاسلام پناهيان در تحليل #وصيتنامه شهید🌷 به دو نكته #شاخص وصيت اين جوان ۲۳ ساله اشاره كردند: ⚀اول اينكه #حسين تاكيد داشته در #شهادتش هيچ نهاد و ارگاني را مقصر ندانيم❌ و اين يعني او صرفا براي ايران🇮🇷 و #مردمش و جمهوريت و اسلاميت ايران به دستور #ولايت رفته است. ⚁دوم اينكه مي نويسد✍ در شرايط بد اجتماعي واقتصادي نيز #رهبر_عزيزمان را تنها نگذاريد👤 كه اين نشان دهنده #دلواپسي شهيد براي ولايت، مردم و انقلابش است.
🔻همسر محترم شهید: 🌷حاج سعید ارادت خاصی به #مادر حضرت فاطمه زهرا(س) داشتند از ینکه اسمم همنام #حضرت_فاطمه(س) بود خیلی خوشحال بود😍 همیشه میگفتند: تو از طرف خداوند #هدیه ای برای من♥️ هستی 🌷عقد ما در روز ۲۳ اردبیهشت ۹۱ مصادف با روز #تولد_خانم فاطمه زهرا(س) شد و سال بعد برای آغاز زندگی مشترکمون عازم سفر حج🕋 شدیم که مصادف با ایام #فاطمیه وشهادت حضرت فاطمه(س) در مدینه جوار مادر بودیم😔 🌷دوست داشت همانند مادر #گمنام شود. در روز #شهادتش نام حضرت فاطمه بر اتیکت لباس رزمش👕 حک شده بود 🌷سعیدجان زندگی ات که با نام #مادر گره خورده بود💞 و در دفاع از حریم دخترِ حضرت فاطمه به #آرزوی قلبی خودت رسیدی نزد مادر شفیع ما باش🙏 ان شاءالله #فاطمه_وار زندگی کنیم و شرمنده خانم نباشیم.
شهید محمدتقی سالخورده🌹 ماجرای ✨ ✍به روایت ❤️ 🕊محمدم و شال سبزش ... چندماہ بعدعقدمون من ومحمدم رفتیم بازار من دوتاشال خریدم🛍 یڪیش شال سبز بود ڪہ چندبار هم پوشیدمش و یہ روز محمد بہ من گفت: اون شال سبزت و میدیش بہ من؟ حس خوبی بہ من میده🙂 شما و وقتی این شال سبزت هـمراهمہ قوت قلب مے گیرم💖 خودش هـم دوردوزش ڪرد و شد شال گردنش ڪہ هر ماموریتی ڪہ میرفت یا بہ سرش مے بست یا دور گردنش مے انداخت ..🌿 و در ماموریت آخرش هـم هـمون دور گردنش بود ڪہ بعد برام آوردن💔
💠دوقلوها 📜خاطره ای از جانباز دفاع مقدس و پسر خاله شهید مدافع حرم درباره نحوه تشخیص دوقلوها ⚜شهيدبزرگوارحميد سياهکالي مرادی وقتی متولد شد بودند دوقلوي شبیه به هم ، خاله بزرگوارم فرمودند این و دیگری حمید چندروزبعدکه به دیدارشان رفتم ام فرمودند حميد و سعيد را تشخيص میدهی⁉️ گفتم این حمید این سعید ⚜برای خاله ام جای سوال بود که من چطور میشناختم⁉️ وقتی حميد نوشیدند این راز راگفتم وقتی قلوها را بغل کردم در گوششان بگويم نوری 💫در بالای ابروی حميداقا ديدم که تا زمان هیچگاه برادران را اشتباه صدا نزدم🚫
کفش امام حسین (ع) را میزد بعد از معلوم شد "سردار سپاه" است. 🌹
ارادت قلبی به شهدا برادر در خصوص خلقیات برادرش نیز می‌گوید:# سجاد ارادت عجیبی به شهدا داشت. دایی‌های‌مان مرتضی و داود کمانی از شهدای دفاع مقدس هستند. سجاد عاشق بود. از همان بچگی از لحاظ چهره هم خیلی شبیه دایی داود بود. وقتی بستگان او را داود صدا می‌کردند انگار که قند در دلش آب می‌شد. سجاد ارادت خاصی به یکی از شهدای آرمیده در زهرای تهران داشت و همراه من و دوستانش به این شهید بزرگوار سر می‌زد. برادرم علاقه عجیبی به حمیدرضا باقری داشت که در قطعه ۲۴ ردیف ۲۵ شماره ۲۸ به خاک سپرده شده است. هفت سالی می‌شد که این ارتباط بین سجاد و شهید باقری وجود داشت. من و دوستانش نمی‌دانیم چرا سجاد این شهید را انتخاب کرده بود! اما به گفته خود سجاد همه حوائج و خواسته‌هایش را از برکت وجود شهید باقری گرفته بود. به نظر من آمین‌گوی دعای سجاد شهید حمیدرضا باقری بود شهید باقری در سال ۱۳۵۹ به شهادت رسیده است.بار اول برادرم از سوریه برگشته بود، می‌گفت تیرها از کنار صورتم رد می‌شدند اما به من آسیبی نمی‌رساندند. می‌گفت من آنها را حس می‌کردم اما به من اصابت نمی‌کردند. خواهرم می‌گفت من دعا کردم که تو سالم بر‌گردی و اتفاقی برایت نیفتد. سجاد در جوابش گفت دعای شما بود که من برگشتم اما کاش این دعا را نمی‌کردید و اجازه می‌دادید به آرزویم برسم. به سفر کربلا هم که رفته بود از امام حسین(علیه السلام) را طلب کرده بود. ارادت او به حرم عبدالعظیم حسنی باعث شده بود که هر پنج‌شنبه به زیارت ایشان برود.
📸تصویری که در آن، شهید تعدادی از عناصر داعش را به اسارت گرفته است! 💥سرداری که وقتی به شهادت رسید، به علت شرایط منطقه، خبر را شبکه‌ها و رسانه‌های منتسب به داعش و تکفیری‌ها پخش کرده بودند. دشمن با این کار می‌خواست انتقامش را از شهید🌷 جبار عراقی با نام جهادی «ابوعارف» بگیرد. چون ابوعارف در زمان باعث شده بود تعداد زیادی از عناصر داعش را به اسارت بگیرند. 💥شاید این ذوق‌زدگی رسانه‌های دشمن با این عنوان که «مالک اشتر ایرانی‌ها را کشتیم» گویای اوج نفرت و تکفیری‌ها از ابوعارف باشد. از طرفی چون پیکر شهید🌷 در تیررس تک‌تیرانداز جیش‌النصر بود، حدود ده‌روز طول کشید تا همرزمانش پیکر مطهرش را به عقب برگردانند. در این مدت،‌ داعش برای تحویل‌دادن پیکر درخواست آزادی ۷۰نفر از تکفیری‌ها را کرده بود که با مخالفت شدید همسر شهید مواجه شد.
💠حجت الاسلام پناهيان در تحليل شهید🌷 به دو نكته وصيت اين جوان ۲۳ ساله اشاره كردند: ⚀اول اينكه تاكيد داشته در هيچ نهاد و ارگاني را مقصر ندانيم❌ و اين يعني او صرفا براي ايران🇮🇷 و و جمهوريت و اسلاميت ايران به دستور رفته است. ⚁دوم اينكه مي نويسد✍ در شرايط بد اجتماعي واقتصادي نيز را تنها نگذاريد👤 كه اين نشان دهنده شهيد براي ولايت، مردم و انقلابش است.
●درد و رنج مردم اذیتش میڪرد، هرگز بی تفاوت نبود همیشه درحال جهیزیه دادن به یڪ خانواده بود مخصوصاً دخـــــتران شـــهدا... ●به فقرا و مستمندان میرسید، به سـاخت مسجد ڪمڪ میڪرد، برای بچه های بی سرپرست مڪانی رو درست ڪرده بود ڪه مدتها بعد از ،ڪسی خبر نداشت اگرمیخواست پولشو جمع ڪنه یکی از ثرومتندترین افراد میشد؛ ولی همین ڪه شد، مغـازه اش را ڪرد تعاونی وحــدت اسلامـی از جیبش میگذاشت تا اجناس ارزانتر به دست مردم برسد... ●خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر صلوات... 🌷
نشـستم سر قبـر یه خانـمی اومد كنارم نشسـت گفـت شه‍یده فائزه رحیمی ۴۰روز قبل از اومـد سر قبر شهیدآرمان اونقـدر گریـه میکرد ك ما نمی‌تونستیم بلندش کنیم •••🥲 _بهش گفتم مشكلی داری❓❕ _گـفت تا نگیرم بلند نمیشم:) _گفتم چی.. _گفت شهادت🖇🕊 _گفتم جوونی مگ چن سالته... _گفت ²⁰سالمه و دیر شده😢 گفت چله زیارت عاشورا شهید صفری برداشتم اومدم از شهید آرمان برات شهادت بگیرم••و شد انچـه خواست و ما جاموندیـم.
🌷 💠دوقلوها 📜خاطره ای از جانباز دفاع مقدس و پسر خاله شهید مدافع حرم درباره نحوه تشخیص دوقلوها ⚜شهيدبزرگوارحميد سياهکالي مرادی وقتی متولد شد بودند دوقلوي شبیه به هم ، خاله بزرگوارم فرمودند این و دیگری حمید چندروزبعدکه به دیدارشان رفتم ام فرمودند حميد و سعيد را تشخيص میدهی⁉️ گفتم این حمید این سعید ⚜برای خاله ام جای سوال بود که من چطور میشناختم⁉️ وقتی حميد نوشیدند این راز راگفتم وقتی قلوها را بغل کردم در گوششان اذان بگويم نوری در بالای ابروی حميداقا ديدم که تا زمان هیچگاه برادران را اشتباه صدا نزدم🚫 شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی شهید_مدافع_حرم