💥 دعای ابوحمزه، توسعۀ اضطرار میآورد.
«اگر #اضطرارِ انسان به نان است، نان به او می دهند! دلیلش این است که اگر بیشتر از نان به او بدهند، هدر می شود. من که از خدا جز نان نمیخواهم، طبیعی است که اگر بیشتر بدهند، این نعمت من را خسته می کند و حوصلهام را سر میبرد و نمیدانم با آن چه کار کنم!
یکی از اساتید ما میگفت: دیدهاید اینهایی که از بالای ماشین هندوانه پرت میکنند؟ در لحظهای که طرف مقابل حواسش پرت است، اگر پرت کنند، هم هندوانه میشکند، هم طرف آلوده میشود! ما هم وقتی چیزی را نمیخواهیم، اگر به ما بدهند، هم خودمان آلوده میشویم و هم نعمت را ضایع میکنیم.
پس به اندازه #فقر و اضطرارمان به ما میدهند و طبیعی است که گسترش و #توسعه_اضطرار ، #توسعه_رحمت میآورد.
وسعت اضطرار به این است که سحرها بلند بشوید دعای ابوحمزه بخوانید! دعای ابوحمزه، کمکم فضای #جمال_الهی و فضای #افتقار_من، فضای بدیهای من و فضای محاسن او، و موانع و مشکلات من را برایم روشن میکند. آنوقت انسان، #زبان_دعا پیدا می کند، زبان دعا که پیدا شد همان میشود که فرمودند: «مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ أُعْطِيَ الْإِجَابَة».
#استاد_میرباقری
🔰 خاطره عجیب | رسیدگی حاج احمد متوسلیان به خانواده ضد انقلاب
📌 #یادبود_راه_شهیدان
💌 یکی از فرماندهان #حزب_دموکرات روبه روی حاج احمد در مریوان می جنگید. به گوش حاج احمد می رسد که زن و بچه فرمانده حزب دموکراتِ ضد انقلابِ دشمنِ تو ، در همین شهر مریوان با #فقر دارد دست و پا می زند و کسی را ندارد که کمکش کند. احمد ، ساعت ۱۱ شب بلند می شود و به خانه دشمن ضد انقلاب خود می رود.
درب خانه را می زند. زن با ترس درب خانه را می بندد که حاج احمد پای خود را لابه لای درب می گذارد و به او می گوید: « نترس خواهرم؛ من احمد متوسلیانم. » زن با لحن و برخورد احمد آرام می شود. احمد دست در جیبش می کند و می گوید: « من ماهی چهار هزار تومان #حقوق می گیرم. بیا این دو هزار تومان مال تو و دو هزار تومان هم مال من! خدا بزرگ است می رساند ... »
راوی سردار مجتبی عسگری (برنامه ماه عسل)
🗓 ۱۴ تیرماه، سالروز ربوده شدن جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان و یاران همراهش