#محرم
درخـونہآقـٰابـراۍهـمـہبـٰازه
یہوقـتنـگـۍچـونگنـاهڪارمخجـالـت
مـیڪشمـا
پـسـرفـاطمہخوبوبدُبـاهممیخره💔..!
"🖤👀"
قیامَٺبۍحُـسـیـنغوغانَدارَد
شفاعَٺبۍحُـسـیـنمَعنانَدارَد
حُـسـیـنۍباشڪہدَرمَحشَرنَگویَند
چِراپَروَندهاٺامضاءنَدارَد♥️🥀.!")
#محرم
با نوای ضعیفِ قاسم فرزند امام حسن(؏)
اباعبداللّٰه(؏) با سرعت خودش را به
فرزندِ برادر میرساند،
تنها جایی که این جمله برای شهدا
آمده همینجاست،
امام دید قاسم داره پاشو
روی زمین میکشه
و جمله ای که پیشوای غریبِ ما می گوید:
چقدر برای عموت سخته
که نمیتونه کاری برات بکنه...
#محرم
#امام_حسین
مؤمِـنضَعیفھَمونیہکِہدلشمیخواد
کیلومِتـرهاپیادهبـِره
تـٰاحَرمامامحُسینروزیـٰارتکُنہ../:
امادِلشنِمیـادازخوابسَحربِزنہ
وَنمـٰازصُبحِشروبِخونہ.. :|💔!'
••¦⇢ #محرم
و سلام بر او که می گفت:
«خدایا، مُحرم حسین(؏) رسید
تاسوعا رسید، عاشورا رسید
خدایا، تو را به مُحرمِ حسین(؏)
مرا هم مَحرَم کن، این غلامِ
روسیاه پرگناه بی پناه را هم پناه بده،
مگر جز این است که حسین(؏)
هم عباس(؏) را بُرد و هم حُر را
مگر جز این است که هم حبیب
روسفید شد و هم جُون،
خدایا، من از همه چیزِ این دنیا گذشتم
تو نیز از من بگذر و این همه را فقط از
لطف تو میدانم
پس: ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده»
-شهید محسن حججی
#محرم
#امام_حسین
#ماه_محرم
15.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا این پست رو بدون حال مناسب نبینید!
-روضهی حضرت علی اکبر علیه السلام-
#محرم
#امام_حسین
#ماه_محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب محرمی شد....
شهیدی که...
🖤🥺😭
گروه جهادی شهید عباس آسمیه
شهرستان زیرکوه #استان_خراسان_جنوبی
#محرم
و حسیـن(؏) با گریه گفت:
عباس جانم! برادرم!
چشمانی که دیشب
از بیمِ رویارویی با تـو
رنگ خواب و آرامش ندیدند
امشب آسوده خواهند خفت؛
اما آنان که شبِ پیش
در پناهِ امنِ حضورِ تـو آرمیدند
امشب در نبودِ تـو
رنگ خواب و آرامش نخواهند دید...
#محرم
#امام_حسین
#تاسوعا
گفته اند زیارت قبر امام حسین(؏)
بدون غسل مستحب است
گردآلود و خاکی، پابرهنه
گرسنه و تشنه؛
عجیب نیست چیزهایی که در
زیارت های دیگر مکروه است
اینجا مستحب باشد
چون حسین(؏) خودش
دل شکسته و گردآلود
و گرسنه و تشنه شهید شد ..
#محرم
#عاشورا
#امام_حسین
ای شهیدی که آرزویت این بود که مثل اربابت حسین شهید بشی
سالگرد شهادتت مبارک 🖤🖤🖤
#شهید_محسن_حججی
#استوری
#شهید
#محرم
#سالگرد_شهادت
پسر طلحه در کوچه های شام
به "علی بن الحسین" با نیشخند گفت:
چه کسی پیروز شد؟!
آقا با سربلندی جوابش داد:
در اذان و اقامۀ نمازت خواهی فهمید!
#محرم
#امام_حسین
#امام_سجاد
هیچ پیامبر و امامی
را در میدان جنگ نکشتند
جز حسین(؏)
هیچ پیامبر و امامی
را تشنه نکشتند و یا وقت
کشته شدن تشنه نبود
جز حسین(؏)
هیچ پیامبر و امامی
جسدش روی زمین نماند
جز حسین(؏)
امام حسین(؏)
در بعضی چیزها یکی ست، دومی ندارد ..
-قصه کربلا
#محرم
#امام_حسین
#محرم
زینـبهفـتروزاسـتڪہ...
بـدوݩحُسیـناسـٺ🥺🖤:)
#بہوقتدلتنگی
🔸 پوشیدن #لباس_مشکی
❓ سؤال: برخی افراد از اول #محرم تا آخر #صفر به احترام عزای امام حسین (علیهالسلام) لباس مشکی میپوشند، آیا این کار با اینکه دو ماه طول میکشد باز امر پسندیدهای بوده و کراهت ندارد؟
✅ پوشیدن لباس مشکی در ایام عزاداری خاندان عصمت و طهارت (علیهمالسلام) به منظور تعظیم #شعائر_الهی و اظهار حزن و اندوه، موجب ترتُّب ثواب الهی است.
نم که دعاهای منومستجاب کردی و.....*
*افتادم به پای پدر و مادرم، گريه.... تورو به حق اين شب عاشورا منو ببخشید*
*من اشتباه کردم*
*😭بابام گريه میکردمادرم گريه میکرد خواهروبرادرام....*
*صبح عاشورا، زنجيرو برداشتم و پيرهن مشکي رو پوشيدم و رفتم سمت حسینیه محلمون.*
*تو حسينيه که رفتم، ميشناختند، ميدونستند من هيچوقت اينجاها نميومدم*
*همه یه جوری نگام میکردن*
*سرپرست هيئت آدم مسنیه*
*آمد و پيشونيمو بوسيد و بغلم کرد و گفت رضاجان خوش آمدي، منت سر ما گذاشتي منم خجالت میکشیدم آخه یه عمرباعث اذیت وآزارمردم اون محله بودم...رفتم تودسته و*
*هي زنجير ميزدم وبه ياد اون سيلي هايي که به مهدي زده بودم گريه ميکردم*
*هي زنجير ميزدم به ياد کتکايي که با گناهانم به امام زمان زدم گريه ميکردم*
*جلسه که تمام شد، نهارو که خورديم، سرپرست هيئت منو صدا زد*
*گفت: رضاجان میای کربلا؟ گفتم: کربلا؟!! من؟!!! من پول ندارم!!!*
*گفت نوکرتم، پول یعنی چی؟ خودم میبرمت*
*هنوز ماه صفر تموم نشده بود دیدم بین الحرمینم زدم تو صورتم گفتم حسین جان میخوای با دل من چکار کنی؟*
*زهراجان من یه شب تو عمرم به تو اعتماد کردم، کربلاییم کردی؟ بی بی جان من یه عمرزیربارگناه مرده بودم توزنده ام کردی؟*
*اومدم ضریح آقا رو گرفتم، ضریح امام حسینو، گریه کردم. داد میزدم، حسین جان، حسین جان، دستمو بگیر حسین جان، پسر فاطمه دستمو بگیر، نگذار برگردم دوباره نذاردوباره راهموگم کنم.....*
*سرپرست هیئت ،کاروان زیارتی داره، مکه مدینه میبره. یه* *روزتومسجدمنودیدصدام زدرضاجان میای به عنوان خدمه بریم مدینه، گفت همه کاراش با من، من یکی از خدمه هام مریض شده*
*خلاصه آقا چندروزه ویزای مارو گرفت، یه وقت دیدیم ای بابا سال تمام نشده تو قبرستان بقیع، پای برهنه، دنبال قبر گمشده ی زهرا دارم میگردم*
*گریه کردم: زهرا جان، بی بی جان، با دل من میخوای چکار کنی؟ من یه شب به تو اعتماد کردم هم کربلاییم کردی هم حاجی!!!*
*خلاصه دیگه شغل پیداکردمو اهل کاروزحمت شده بودم رفیقای اون چنینی را گذاشته بودم کنار و آبرو پیدا کردم*
*یه مدتی، دو سالی گذشت*
*همه ماجرا یه طرف، این یه قصه که میخوام بگم یه طرف*
*مادر ما گفت: رضاجان حالا که کار داری، زندگی داری، حاجی هم شدی، مکه هم رفتی، کربلایی هم شدی، نوکر امام حسین هم شدی، آبرو پیدا کردی، اجازه میدی بریم برات خواستگاری؟*
*گفتم هرچی نظرشماست مادر،من روحرف شماحرف نمیزنم*
*رفتند گفتند یه دختری پیدا کردیم خیلی دختر مومنه و خوبیه خلاصه رفتیم خواستگاری*
*پدر دختر تحقیقاتشو کرده بود.*
*منو برد توی یه اتاق و درو بست و گفت: ببین پسر من میدونم کی هستی. اما دو سه ساله نوکر ابی عبدالله شدی. میدونم چه کارها و چه جنایات و .... همه ی اینارو میدونم، ولی من یه خواهش دارم، چون با حسین آشتی کردی دخترمو بهت میدم نوکرتم هستم. فقط جان ابی عبدالله از #امام_حسین جدا نشو.* *همین طوری بمون. من کاری با گذشته هات ندارم. من حالاتو میخرم. من حالا نوکرتم.*
*منم بغلش کردم پدر عروس خانم را، گفتم دعا کنید ما نوکر بمونیم.*
*گفت از طرف من هیچ مانعی نداره، دیگه عروس خانم باید بپسنده و خودتون میدونید*
*گفتند عروس خانم چای بیارند. ما هم نشسته بودیم. پدرمون، خواهرمون، مادرمون، اینها همه، مادرش، خاله اش، عمه اش، مهمونی خواستگاری بود دیگه*
*🌹عروس خانم وقتی باسینی چای وارد شدیه نگاه به من کرد، یه وقت گفت:*
یا زهرا!!!!!*
*سینی از دستش ول شد و گریه و از سالن نرفته خورد روی زمین...*
*مادرش، خاله اش، مادر من، خواهر ما رفتند زیر بغلشو گرفتند و بردنش توی اتاق*
*من دیدم فقط صدای شیون از اتاق بلنده*
*همه فقط یک کلمه میگن: یا زهرا!!!*
*منم دلم مثل سیر و سرکه* *میجوشید، چه خبره! مادرمو صدا زدم، گفتم مادر چیه؟*
*گفت مادر میدونی این عروس خانم چی میگه؟*
*گفتم چی میگه؟*
*گفت: مادر میگه که....*
*دیشب خواب دیدم حضرت زهرا اومده به خواب من، عکس این پسر شمارو نشونم داده، گفته این تازگیا* *با حسین من رفیق شده....*
*به خاطر من ردش نکن*
*مادر دیشب حضرت زهرا سفارشتو کرده....*
《✨《به خدا جوونا اگر رفاقت کنید، اعتماد کنید، اهل بیت آبروتون میده، دنیاتون میده، آخرتتون میده*
*ای آبرودار آبرویم را بخر٬ جان زهرا از گناهم درگذر... یازهرا...*》✨》
🌀🌀🌀🌀🌀
*نشرهمراه باذکر ۳ صلوات...*
#محرم #اربعین