عفو از حد
@GH_amam_ALI
مردي نزد امیرالمومنین علیه السلام آمده و به دزدي خود اعتراف نمود. امام علیه السلام به وي فرمود: آیا چیزي از قرآن می دانی؟
گفت: آري، سوره بقره را می دانم.
فرمود: دستت را در عوض آن سوره به تو بخشیدم.
اشعث گفت: آیا حدي از حدود خدا را تعطیل می کنی؟
علی علیه السلام به وي فرمود: تو از احکام خدا چه می دانی؟ و آنگاه فرمود: اگر مثبت حد، گواه و شاهد باشد امام نمی تواند از آن درگذرد،
ولی اگر مثبت حد، اقرار خود جانی باشد امام اختیار دارد می تواند او را عفو کند و یا به او حد بزند.
@GH_amam_ALI
پدر و مادر سیاه و فرزند سفید
@GH_amam_ALI
مردي همسرش را نزد عمر برده و گفت: خودم و این زنم سیاه هستیم و او پسري سفید زاییده است .عمر به مجلسیان گفت: نظر شما در
این قضیه چیست؟
گفتند: زن باید سنگسار شود؛ زیرا او و شوهرش سیاهند و فرزندشان سفید. عمر دستور داد زن را سنگسار کنند، ماموران زن را به جهت
سنگسار می بردند در بین راه امیرالمومنین علیه السلام به آنان برخورد نموده و به زن و شوهر فرمود: مطلب شما چیست؟ آنان قصه خود را
بیان داشتند.
آن حضرت علیه السلام به مرد رو کرده و فرمود: آیا زنت را متهم می سازي؟
گفت: نه.
فرمود: آیا در حال قاعدگی با او همبستر شده اي؟
گفت: آري، یک شب ادعا می کرد که قاعده است و من گمان می کردم به جهت سرما عذر می آورد پس با او همبستر شدم.
آن حضرت علیه السلام به زن رو کرده و فرمود: آیا شوهرت در آنحال با تو نزدیکی کرده است؟ گفت: آري.
پس علی علیه السلام به آنان فرمود: برگردید که این فرزند پسر شماست و علت سفیدشدنش این است که خون حیض بر نطفه غلبه کرده
است و وقتی که بزرگ شود سیاه می گردد، و طبق فرموده آن حضرت پس از بزرگ شدن سیاه گردید.
@GH_amam_ALI
غرق کردن در آب
@GH_amam_ALI
شش نفر در آب فرات سرگرم بازی بودند، یكی از آنان غرق شد، نزاع را نزد امیرالمومنین علیه السلام بردند، دو نفر از آنان گواهی دادند كه آن سه نفر دیگر او را غرق كرده اند، و آن سه نفر گواهی دادند كه آن دو نفر دیگر او را غرق كرده اند، امیرالمومنین علیه السلام دیه او را به پنج قسمت مساوی تقسیم نمود، دو قسمت به عهده آن سه نفری كه دو نفر بر علیه ایشان گواهی داده اند، و سه قسمت به عهده آن دو نفری كه سه نفر بر علیه ایشان گواهی داده اند. شیخ مفید در ارشاد پس از نقل این خبر می گوید: در این قضیه هیچ قضاوتی تصور نمی شود كه از قضاوت آن حضرت به صواب نزدیكتر باشد.
@GH_amam_ALI
چرا برای اموات حمد میخوانیم؟
@GH_amam_ALI
چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟
« ث ، ج ، خ ، ز ، ش ، ظ ، ف »
🔸 قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت:
🔸ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت، سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند ، و آن هفت حرف عبارتند از:
« ث ، ج ، خ ، ز ، ش ، ظ ، ف »
🔸 ما هر چه بررسی کردیم ، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور و انجیل نیافتیم ، آیا شما در کتاب آسمانی خود ، چنین سوره ای را دیده اید ؟
🔸خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد ، و این مسئله را با آنها در میان گذاشت ، آنها از جواب آن درماندند، سر انجام این سوال را از امام هادی (علیه السلام) پرسیدند.
✨ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
🔸آن سوره ، سوره « حــمد » است، که این حروف هفتگانه در آن نیست...
پرسیدند: فلسفه ی نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟
🔸حضرت فرمودند :
1 - حرف « ث » اشاره به « ثبور » ( هلاکت )
2 - حرف « ج » اشاره به « جحیم » ( نام یکی از درکات دوزخ )
3 - حرف « خ » اشاره به « خبیث » (ناپاک)
4 - حرف « ز » اشاره به « زقوم » (غذای بسیار تلخ دوزخ )
5 - حرف « ش » اشاره به « شقاوت » ( بدبختی )
6 - حرف « ظ » اشاره به « ظلمت » ( تاریکی )
7 - حرف « ف » اشاره به « آفت » است
🔸خلیفه ، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت.
قیصر پس از دریافت نامه ، بسیار خوشحال شد ، و به اسلام گروید ، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت.
📔شرح شافیه ابی فراس ، مطابق نقل منتخب التواریخ ، ص 795
@GH_amam_ALI
هدایت شده از شور و شعور حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐ولادت با سعادت سرو باغ احمدی آينه ی محمدی حضرت علی اکبر(ع) و روز جـوان مبـارک🎉
@shor_shoor_hossaini
یک استدلال قرآنی
@GH_amam_ALI
هنگامی که هیثم از یکی از غزوات به خانه خود بازگشت، پس از شش ماه تمام زنش فرزندي به دنیا آورد. هیثم فرزند را از خود ندانسته وي
را نزد عمر برد و قصه را برایش بیان داشت. عمر دستور داد زن را سنگسار کنند. اتفاقا پیش از آن که او را سنگسار کنند، امیرالمومنین
علیه السلام او را دید و از قضیه باخبر گردید، پس به عمر فرمود: باید بگویی زن راست می گوید؛ زیرا خداوند در قرآن می فرماید: و حمله و
فصاله ثلاثون شهرا؛ ) سوره احقاف، آیه 14 (مدت حمل و از شیر گرفتن فرزند، سی ماه است و در آیه دیگر می فرماید: والوالدات یرضعن
اولادهن حولین کاملین؛ ) سوره بقره، آیه 233 (مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر می دهند.
و وقتی که بیست و چهار ماه دوران شیر دادن از سی ماه کم شود شش ماه می ماند که کمترین دوران حاملگی است.
عمر گفت: اگر علی نبود عمر به هلاکت می رسید و زن را آزاد نمود .
@GH_amam_ALI
اثر وضعي لواط پس از مردن
@GH_amam_ALI
غلامي را نزد عمر آوردند، غلام، مولاي خود را كشته بود، عمر دستور داد او را بكشند. اميرالمومنين عليهالسلام از قضيه خبردار گرديده غلام را به حضور طلبيد و به او فرمود: آيا مولايت را كشتهاي؟
غلام: آري.اميرالمومنين عليهالسلام: چرا؟
غلام: با من عمل خلاف نمود.
علي عليهالسلام از اولياي مقتول پرسيد؛ آيا كشته خود را به خاك سپردهايد؟
گفتند: آري.
فرمود: چه وقت؟
گفتند: همين الان.
حضرت امير به عمر رو كرده و فرمود: غلام را بازداشت كن و او را عقوبت نده و به اولياي مقتول بگو پس از سه روز ديگر بيايند.
چون پس از سه روزه آمدند، علي عليه السلام دست عمر را گرفت و به اتفاق اولياي مقتول به جانب گورستان رهسپار شدند، و چون به قبر آن مرد رسيدند، آن حضرت به اولياي مقتول فرمود: اين قبر كشته شماست؟ گفتند: آري.
فرمود: آن را حفر كنيد! آن را حفر كردند تا به لحد رسيدند آنگاه به آنان فرمود: ميت خود را بيرون بياوريد، آنها هر چه نگاه كردند جز كفن ميت چيزي نديدند. جريان را به آن حضرت عرضه داشتند.
اميرالمومنين عليهالسلام دوبار تكبير گفت و فرمود: به خدا سوگند نه من دروغگو هستم و نه كسي كه به من خبر داده است، شنيدم از رسول خدا صلي الله عليه و آله كه فرمود: هر كس از امتم كه كردار قوم لوط را مرتكب شود، پس از مردن سه روز بيشتر در قبر نميماند و زمين او را به قوم لوط كه به عذاب الهي هلاك شدند ميرساند، و در روز قيامت با آنان محشور ميگردد.
مناقب، ج ١، ص ۴٩۵.
منتشرشده در قضاوت های امیرالمومنین علی علیه السلام
@GH_amam_ALI
إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً؛ فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ.
دل ها را روى آوردن و نشاط، و پشت كردن و فرارى است، پس آنگاه كه نشاط دارند آن را بر انجام مستحبّات واداريد، و آنگاه كه پشت كرده بى نشاط است، به انجام واجبات قناعت كنيد.
حکمت 312
@GH_amam_ALI
عذر گناه
@GH_amam_ALI
چند نفر نزد عمر آمده گواهی دادند که فلان زن با مردي اجنبی در بیابانی زنا کرده است، آن زن شوهر داشت. عمر دستور داد او را
سنگسار کنند.
زن به درگاه خدا عرضه داشت: خدایا! تو می دانی که من بی گناه هستم.
عمر از گفتارش خشمگین شده گفت: آیا شهود را تکذیب می کنی؟ امیرالمومنین علیه السلام که ناظر قضیه بود فرمود: زن را برگردانید شاید
در ارتکاب این عمل معذور بوده است. زن را برگرداندند و از حالش پرسش نمودند.
زن گفت: روزي من و مرد همسایه شتران خود را به چرا می بردیم و چون شتران من شیر نداشتند مقداري آب به همراه خود بردم، در بین
راه آبم تمام شد و زیاد تشنه بودم، از مرد همسایه آشامیدنی خواستم وي تقاضایم را نپذیرفت، مگر این که با او زنا کنم، من از این کار ابا
داشتم تا این که نزدیک بود از تشنگی هلاك شوم، پس با کراهت به زناي او تسلیم شدم.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: الله اکبر! (فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه)؛ ) سوره بقره، آیه 173 (کسی که مضطر شود اگر بدون
نافرمانی و ستم مرتکب گردد گناهی بر او نیست.عمر چون این را شنید زن را آزاد نمود.
@GH_amam_ALI