⭕️شهادت یا رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله!؟
بررسی اسناد👇👇
◾️▪️یکی از مظلومیتهای حضرت رسول این است که معمولا به کیفیت شهادت ایشان توجه نمیشود. و معمولا میگویند رحلت حضرت رسول !!! قصد داریم در رابطه با کیفیت شهادت و قاتلین آن حضرت اشاره کنیم:
🌹کتابهای سیره و حدیث شهادت رسول خدا بوسیله سم را تایید کرده اند و آن را با احادیث متواتر ذکر کرده اند از جمله:
🌹ابن سعد میگوید در روایتی آمده است: پیامبر ص مسموم درگذشت و شصت و سه ساله بود. این قول ابن عبده است.
📚(المجدد فی الانساب. محمد بن محمد علوی ص۶ )
🌹علامه حلی شهادت رسول خدا را به وسیله سم ذکر میکند.
📚(منتهی المطلب حلی ج۲ ص۸۸۷ )
🌹در کتاب جامع الرواه آمده است: پیامبر ص در مدینه مسموم درگذشت
📚(جامع الرواه محمد علی اردبیلی ج۲ص۴۶۳ )
🌹شیخ طوسی میگوید: رسول خدا دو شب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری مسموم درگذشت.
📚(تهذیب الاحکام ج۶ص۱ و بحار الانوار ج۲۲ص۵۱۴ )
🌹بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت: اگر ۹بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده است برایم محبوبتر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است به جهت اینکه خداوند او را پیامبر شهید قرار داده است.
📚 (السیره النبویه ابن کثیر دمشقی ج۴ص۴۴۹ )
🌹حاکم نیشابور کشته شدن رسول خدا را تایید کرده است. آنجا که میگوید: شعبی گفته است: بخدا قسم رسول خدا با سم کشته شدعلی بن ابیطالب با شمشیر کشته شدند و حسن بن علی با سم و حسین بن علی با شمشیر کشته شد.
📚(المستدرک. ج۳ص۶۰ )
🌹ابن مسعود کشته شدن پیامبر در سنه ۱۱ هجری تایید و تاکید کرده است.
📚 (السیره نبویه ابن کثیر ج۴ص۴۴۹ و البدایه و النهایه ج۶ص۳۱۷و۳۲۲ )
🌹رسول خدا ص فرمود: هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود.
📚 (بصائر الدرجات ص۱۴۸و بحارالانوار ج۱۷ص۴۰۵و ج۴۰ص۱۳۹ )
🌹و همچنین فرمودند: هیچ کس از ما (اهل بیت) نیست مگر آنکه مسموم یا مقتول خواهد بود.
📚(کفایه الاثر-خراز قمی ص ۱۶۲ و وسائل الشیعه ج۱۴ص۲ و بحارالانوار ج۴۵ص۱ و من لایحضره الفقیه ج۴ص۱۷ )
🌸🌼 @ahadis_aemmeh🌼🌸
💫چگونگی بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله
✅ بر اساس صحیح ترین روایت
🔸پیشواى دهم ما حضرت امام هادى علیه السلام میفرمایند: « حضرت محمد صلی الله علیه و آله هر روز به كوه حرا میرفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار مینگریست و از مشاهده آن همه آثار قدرت و رحمت الهى، درس عبرت مى آموخت. ازآنچه می دید، به یاد عظمت خداى آفریننده مى افتاد. آنگاه با روشن بینى خاصى به عبادت خداوند اشتغال مى ورزید. چون به سن چهل سالگى رسید خداوند نظر به قلب وى نمود، دل او را بهترین و روشن ترین و نرم ترین دلها یافت.
🔸در آن لحظه خداوند فرمان داد درهاى آسمانها گشوده گردد. در آن لحظه محمد صلى الله علیه و آله به جبرئیل كه در هاله اى از نور قرار داشت نظر دوخت. جبرئیل به سوى او آمد و گفت: اى محمد! بخوان. گفت چه بخوانم؟ «ما اقرا»؟
جبرئیل گفت: « نام خدایت را بخوان كه جهان و جهانیان را آفرید. خدایى كه انسان را از ماده پست آفرید (نطفه). بخوان كه خدایت بزرگ است. خدایى كه به انسان چیزهایى یاد داد كه نمیدانست.»
پیك وحى، رسالت خود را به انجام رسانید، و به آسمانها بالا رفت.
🔸پیامبر صلى الله علیه و آله نیز از كوه فرود آمد. از مشاهده عظمت و جلال خداوند و آنچه به وسیله وحى دیده بود كه از شكوه و عظمت خداوند حكایت مى كرد، بیهوش شد، و دچار تب گردید. در این وقت خداوند اراده كرد به وى نیروى بیشترى عطا كند، و به دلش قدرت بخشد.
🔸به پیامبر(ص) خطاب شد: از قریش و سركشان عرب ناراحت مباش كه به زودی خدایت تو را به عالى ترین مقام خواهد رسانید، و بالاترین درجه را به تو خواهد داد. پس از آن نیز پیروانت به وسیله جانشین تو على بن ابیطالب علیه السلام از نعمت وصول به دین حق برخوردار خواهند شد، و شادمان میگردند. دانش هاى تو به وسیله دروازه شهر حكمت و دانش على بن ابی طالب در میان بندگان و شهرها و كشورها منتشر میگردد. به زودى دیدگانت به وجود دخترت فاطمه سلام الله علیها روشن میشود، و از وى و همسرش على، حسن و حسین كه سروران بهشتیان خواهند بود، پدید می آیند. به زودی دین تو در نقاط جهان گسترش می یابد. دوستان تو و برادرت على(علیه السلام) پاداش بزرگى خواهند یافت. پرچم حمد را به دست تو میدهیم، و تو آن را به برادرت على میسپارى. پرچمى كه در سراى دیگر، همه پیغمبران و صدیقان و شهیدان در زیر آن گرد می آیند، و على تا درون بهشت پرنعمت فرمانده آنها خواهد بود.
🔸پیامبر(ص) پس از شنیدن این سخنان گفت: " خدایا! این على بن ابیطالب كه او را به من وعده میدهى كیست؟ آیا او همان پسرعموی من است؟" ندا رسید اى محمد! آرى، این على بن ابیطالب برگزیده من است كه به وسیله او این دین را پایدار میگردانم، و بعد از تو بر همه پیروانت برترى خواهد داشت.
📚منابع:
بحارالانوار،علامه مجلسى، ج۱۸، ص۲۰۵ و ج۱۷ ص۳۰۹چاپ جدید.
تاریخ اسلام علی دوانی
سایت تبیان
✍️امام هادی علیه السَّلام میفرمایند:
حقتعالی، حضرت موسی (ع) را به عصا و ید بیضاء معجزهاش بخشید چون در آن زمان ساحران و جادوگران بر مردم تسلط داشتند، پس از سوی خدا معجزهای متناسب با آن زمان بر آنان استیلاء و برتری داده شد که حجتی بر آنان باشد. در زمان حضرت عیسی (ع) بیماریهای مزمن شیوع داشت و مردم نیاز به طبابت داشتند پس حقتعالی حجتی را آورد که مانند آن نداشتند که بیماران را شفاء میداد و مردگان را زنده میکرد. نبی مکرم اسلام (ص) زمانی آمدند که شعر و خطابه و فن سخنوری بر جامعۀ آن روز غلبه و برتری داشت و قرآن و حکمتهای توحیدی بر ابطال عقاید آنان، معجزۀ بزرگ نبی مکرم اسلام (ص) در آن زمان بود.
📚برگرفته از کتاب اصول کافی
┄┅┅┅┅❁❁┅┅┅┅┄
@telaavat
🔰فهرست ✅مقدمه . 🌷سرشناسه https://eitaa.com/Aliakbarnameh/5 بعثت پیامبر خاتم حضرت محمد بن عبد الله (ص) https://eitaa.com/Aliakbarnameh/52 .
🌺پنجاه خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه واله وسلم)
♦️بيشک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيهکريمه «و لکم في رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت
۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد.
۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.
۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.
۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.
۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.
۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.
۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.
۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست.
۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد.
۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.
۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.
۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.
۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.
۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»
۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.
۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.
۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد.
۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.
۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.
۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر ميگفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.
۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.
۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد.
۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.
۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.
۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت.
۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد.
۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود.
۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد.
۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.
۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود.
۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.
۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد.
۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.
۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد.
۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.
مسابقه فرشتگان!
امام جعفر صادق صلوات الله علیه:
«مَن صَلّى عَلَى النَّبی و آلِهِ مائَةَ مَرَّةٍ فی كُلِّ یومٍ، أسداها سَبعونَ ألفَ مَلَكٍ یبَلِّغُها إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله قَبلَ صاحِبِهِ»:
هر كس در هر روز ، صد مرتبه بر پیامبر صلى الله علیه و آله و خاندان او درود(صلوات) بفرستد، هفتاد هزار فرشته دستهایشان را به سوى آن صلواتها دراز مىكنند تا هر یك، زودتر از دیگرى، آنها را به پیامبر خدا برسانند!
منبع:
جامع الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، 1 جلد، مطبعة حیدریة - نجف، چاپ: اول، بى تا. ص 155 ح 353.
به پیشگاه با کرامتِ صادق آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید.
چند ویژگی پیامبر که کمترشنیده ایم یا کمتر به آن توجه داریم :
1 - اگر کودکان از او برای بازی دعوت می کردند ، می پذیرفت و با آنها مشغول بازی می شد .
2— اگر در مسجد ، گروهی مشغول گفتگو در باره مسائل مهم و گروهی مشغول عبادت بودند پیامبر به گروه اول میپیوست .
3— اگرفرد تهیدستی از پیامبر دعوت می کرد می پذیرفت .
4— با خدمتکار خانه مثل برادر بود ، هرگز به او تندی نکرد و هرگز حتی به او دستور نداد .
5— هزینه عطر پیامبر بیشتر از هزینه غذا ی اوبود .
6— چهره گشاده ، لبخند ، اخلاق خوش و بوی خوش ، از علائم اصلی پیامبر بود .
7— روزانه و شبانه بیش از ده بار دندانها رامسواک می کرد .
8— با همه افراد آنقدر گرم و صمیمی صحبت می کرد که گوئی دوست قدیمی اند .
9— نه فقط در بیرون خانه ، بلکه در داخل خانه هم به آراسته بودن و زیبا بودن اهمیت می داد .
10— از سوار شدن بر مَرکَب گران قیمت پرهیز میکرد.
11— همیشه درسلام کردن پیشقدم بود حتی در سلام کردن به خانم ها و بچه ها.
12—به حرف طرف مقابل خود خیلی خوب وبا دقت و حوصله گوش می کرد .
13 – به افراد غریب و بدون پشتیبان ، توجه خاص داشت و به کمک آنها می شتافت .
14— اگر کسی غایب بود سراغش را می گرفت و اگر بیمار بود به عیادت او می رفت .
15 – قرآن را با آهنگ بسیار خوش و لحن زیبا می خواند .
16— در کارهای خانه مثل جارو زدن ، به همسر کمک می کرد .
17— با هر فرد و گروه و قبیله ای از کافر یا غیر کافر و دوست و دشمن پیمان و قرار داد می بست به آن عهد وفادار بود .
18— دین را برای مردم آسان می خواست .
19— هرگز با همسر درشتی و تندی نکرد .
20— آنقدر مهمان نواز بود که خداوند در آیه ای به مردم فرمود پیامبر رااذیت نکنید .
21— شرم و حیائی بیشتر از یک دختر پانزده ساله داشت .
22— به رسم عرب به چشمان خود سرمه می کشید.
23— در حوادث سخت ، پناهگاه محکم مردم بود .
24— جلوی پای دختر خود فاطمه ، بلند می شد ، می ایستاد و دست او را می بوسید .
25—تا پایان عمر هرگاه نام خدیجه می آمد اشک در چشمانش حلقه می زد .
26— او محبوب خداوند بود و خداوند محبوب او .
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
متن نوشته حاج آقا شهیدی است.
💽 @kotahshenidanie 💽
سه وصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها🌹🏴
🏴🌹حضرت خدیجه (سلام الله علیها) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. 🌹پیغمبر (صلی الله علیها) به عیادت وی رفت و فرمود:
ای خدیجه ، *اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه*
آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است!؟
آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛
او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.
چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد:
یا رسول الله! 🌹چند وصیت دارم:
♦️من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.
🌹پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود:
هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.
♦️♦️عرض کرد:
یا رسول الله! 🌹وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و 🌹به فاطمه زهرا (سلام الله علیها)🌹اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.
♦️♦️♦️اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم.
آن را به فاطمه🌹 عرض می کنم تا او برایت بازگو کند.
سپس فاطمه🌹 را فراخواند و به وی فرمود:
نور چشمم! به پدرت رسول الله🌹 بگو:
مادرم می گوید:
من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.
پس 🌹فاطمه زهرا (سلام الله علیها)🌹از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص)🌹عرض کرد.
🌹پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آن پیراهن را برای خدیجه🌹🏴فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) غسل و کفن وی را به عهده گرفت.
ناگهان 🌹جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد:
یا رسول الله🌹🦋خداوند به تو سلام می رساند و میفرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. 🦋🌹🌹🌹
بحارالانوار،ج ۹، ص ۱۴
شجره طوبی، ج ۲،ص ۲۳۵
پند تاریخ، ج ۲،ص ۲۲
💎#چكيدهاياززندگينامهحضرتخديجهكبريسلاماللهعليها
🔎پیامبر (صلى الله علیه و آله ) 15 سال قبل از هجرت با حضرت خدیجه كبرى (علیها السلام ) ازدواج نمودند. در احادیث منابع شیعه و اهل سنت آمده است كه حضرت خدیجه بنت خویلد بن اسد، در دانش و اطلاع به كتب زمان خود معروف بوده است.
🔎او از زنان قریش بوده و علاوه بر كثرت اموال و املاک به عقل و كیاست نیز بر دیگرن برتری داشت و در آن زمان او را «طاهره»، «مباركه»، «سیده نسوان» و «ملكه بطحاء» مینامیدند. او از كسانى بود كه انتظار قدوم پیامبر (صلى الله علیه و آله ) را مىكشید و همیشه از علمای آن زمان نبوت آن حضرت را جویا مى شد.
🔎اشعار فصیح او در مدح رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله ) و كمال محبتش به آل عبد المطلب مشهور است كه گویای علم و ادب و محبت اوست. در همان روزى كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد جناب خدیجه (علیها السلام ) ایمان آورد.
🔎حضرت خدیجه (علیها السلام ) از مال خویش و میراثى كه به او رسیده بود تجارت می نمود، چندى نگذشت كه از بزرگان تجار شد، به گونهاى كه هشتاد هزار شتر اموال تجاری او را حمل می كردند و هر روز امول او زیادتر مىشد. بر بام خانه او، قبهاى از حریر سبز با طنابهاى ابریشمی بود كه علامت جلالت آن بانوی اول اسلام بود.
🔎افراد زیادى مانند، عقبه بن ابى معیط و ابن ابى شهاب كه هر كدام چهار صد كنیز و غلام و خدمتكار داشتند، و نیز ابوجهل و ابوسفیان و دیگر بزرگان عرب به خواستگارى آن حضرت آمدند؛ ولى قبول نكردند. سرانجام خود حضرت خدیجه (علیها السلام)، پیشنهاد ازدواج به پیامبر (صلىالله علیه و آله) را دادند و این ازدواج با آداب و مراسم خاصى انجام شد.
🔎حضرت خدیجه (علیها السلام) بیست و چهار سال و یک ماه با پیامبر (صلى الله علیه و آله ) زندگى كرد، و تا آن حضرت زنده بود، پیامبر (صلىالله علیه و آله) همسر دیگرى اختیار نكرد.
🔎همچنین حضرت خدیجه (علیها السلام) جمیع اموال خود را به پیامبر (صلى الله علیه و آله ) واگذار كرد.
📚 فیض العلام: ص 211. قلائد النحور: ج ربیع الاول، ص 67. منتخب التواریخ: ص 20. زاد المعاد: ص 344. مصباح المتهجد: ص 732. بحار الانوار: ج 95 ص 357.
#وفاتامالمومنینحضرتخدیجه_س_تسلیت🖤
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
☑️شهادت مادر بزرگ سادات حضرت خديچه کبری سلام الله عليها تسليت باد.
https://eitaa.com/yamahdi313z/15371
🏴زیارت نامه حضرت خدیجه (س)
بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ
✨السَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاَْنْبِیاءِ، وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاَْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرَئِیلُ، وَ بلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِیلِ، فَهَنِیئاً لَكِ بِما أَوْلاكِ اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَیْكِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ .
✨سلام بر تو اى مادر مؤمنان، سلام بر تو اى همسر سرور فرستادگان، سلام بر تو اى مادر فاطمه زهرا سرور بانوان دو جهان، سلام بر تو اى نخست بانوى مؤمن، سلام بر تو اى آن كه دارائیش را در راه پیروزى اسلام و یارى سرور انبیا هزینه كرد و دشمنان را از او دور ساخت، سلام بر تو اى آن كه بر او جبرئیل درود فرستاد، و سلام خداى بزرگ را به او ابلاغ كرد، این فضل الهى گوارایت باد و سلام و رحمت و بركاتش بر تو باد.
🆔 http://Eitaa.com/ahadith
دوازده درهم با برکت
شخصی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید دید لباس کهنه به تن دارد. دوازده درهم به حضرت تقدیم نمود و عرض کرد:
یا رسول الله! با این پول لباسی برای خود بخرید. رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود: پول را بگیر و پیراهنی برایم بخر! علی علیه السلام میفرماید:
- من پول را گرفته به بازار رفتم پیراهنی به دوازده درهم خریدم و محضر پیامبر صلی الله علیه وآله برگشتم، رسول خدا صلی الله علیه و آله پیراهن را که دید فرمود:
این پیراهن را چندان دوست ندارم پیراهن ارزانتر از این میخواهم، آیا فروشنده حاضر است پس بگیرد؟
علی علیه السلام میفرماید:
من پیراهن را برداشته به نزد فروشنده رفتم و خواسته رسول خدا صلی الله علیه و آله را به ایشان رساندم، فروشنده پذیرفت.
پول را گرفتم و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدم، سپس همراه با رسول خدا صلی الله علیه و آله به طرف بازار راه افتادیم تا پیراهنی بخریم.
در بین راه، چشم حضرت به کنیزکی افتاد که گریه میکرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیک رفت و از کنیزک پرسید:
- چرا گریه میکنی؟
کنیز جواب داد:
- اهل خانه به من چهار درهم دادند که متاعی از بازار برایشان بخرم. نمی دانم چطور شد پولها را گم کردم. اکنون جرات نمی کنم به خانه برگردم.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله چهار درهم از آن دوازده درهم را به کنیزک داد و فرمود:
هر چه میخواستی اکنون بخر و به خانه برگرد.
خدا را شکرکرد و خود به طرف بازار رفت و جامه ای به چهار درهم خرید و پوشید.
در برگشت بر سر راه برهنه ای را دید، جامه را از تن بیرون آورد و به او داد و خود دوباره به بازار رفت و پیراهنی به چهار درهم باقی مانده خرید و پوشید سپس به طرف خانه به راه افتاد.
در بین راه، باز همان کنیزک را دید که حیران و اندوهناک نشسته است. فرمود:
چرا به خانه ات نرفتی؟
- یا رسول الله! دیر کرده ام، میترسم مرا بزنند.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
- بیا با هم برویم. خانه تان را به من نشان بده، من وساطت میکنم که از تقصیراتت بگذرند.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله به اتفاق کنیزک راه افتاد. همین که به جلوی در خانه رسیدند کنیزک گفت:
- همین خانه است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله از پشت در با صدای بلند گفت:
- ای اهل خانه سلام علیکم!
جوابی شنیده نشد. بار دوم سلام کرد. جوابی نیامد. سومین بار سلام کرد، جواب دادند:
- السلام علیک یا رسول الله و رحمة الله و برکاته!
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
- چرا اول جواب ندادید؟ آیا صدای مرا نمی شنیدید؟
اهل خانه گفتند:
- چرا! از همان اول شنیدیم و تشخیص دادیم که شمایید.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
- پس علت تأخیر چه بود؟
گفتند:
- دوست داشتیم سلام شما را مکرر بشنویم!
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
- این کنیزک شما دیرکرده، من اینجا آمدم تا از شما خواهش کنم او را مؤاخذه نکنید.
گفتند:
- یا رسول الله! به خاطر مقدم گرامی شما این کنیزک از همین ساعت آزاد است.
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله با خود گفت: خدا را شکر! چه دوازده درهم با برکتی بود، دو برهنه را پوشانید و یک برده را آزاد کرد!
•✾📚 @Dastan 📚✾•