#السلام_علیڪم_ائمةالبقیع🌷
💔روزها را بادعاے فاطمہ رد مےڪنیم
🌴نوڪرےِ درگہ اولاد احمد مےڪنیم
💔مےشود روزے مدینہ پایتخٺ شیعیان
🌴آخرش این شهر را مانند مشهد مےڪنیم
#هشتم_شوال🥀🍂
#سالروز_تخریب_قبور_ائمه_بقیع
@Alidadi110
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
#بهوقتغربتهشتمشوال
آخرش این خاک
ایوانش طلایی میشود...🍃💚
#مابهقربانِغریبیِشماآقاجان
#تخریب_بقیع
@Alidadi110
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔴 تاریخچه بقیع از ابتدا تا زمان معاصر
▪️ #8شوال سالروز تخریب بقیع تسلیت باد. 🏴
@Alidadi110
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
برکت نان بخاطر #حسن است، شاطران از قدیم می گویند
تاجران بزرگ،صبح به صبح، زیر لب "یاکریم" می گویند
سائل از شرمِ در زدن بیگاه، خادم از خاکروبی درگاه
بی نیازند، من نمی گویم! آفتاب و نسیم می گویند
نه دری داری و نه دربانی، نه پس هفت پرده پنهانی
زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می گویند
مرقد ساده ی تماشایی! با تمام وجود تنهایی
از تو با این وجود می ترسند! نرده های ضخیم می گویند
خواستی تا بخاطر زهرا نگذارند خلق پا اینجا
پس تو هم یک مدافع حرمی، عقل های سلیم می گویند
#هشتم_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ
@Alidadi110
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_مداحی🎬😭
◾️قدم قدم ...
با یه علم ...
یه شب میریم تو صحن زیبای حسن 🍃🕊
#جانم_حسن
@Alidadi110
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
#کلام_شهید
مینویسم...
هر آنکس که میخواند یا میشنود بداند...
شرمنده ام ازاینکه یک جان بیشتر ندارم تا در راه #ولیعصر(عج) و نائب بر حقش امام #خامنه_ای(مدظله) فدا کنم
#شهـید_حمید_سیاهکالی_مرادی
@Alidadi110
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
سر قبر نشسته بودم..
باران می آمد؛ روی سنگ قبر نوشته بود:
شھید مصطفی احمدی روشن..
از خواب پریدم!
مصطفی ازم خواستگاری کرده بود،
ولی هنوز عقد نکرده بودیم.
بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم..
زد به خنده و شوخی گفت:
بادمجون بم آفت نداره. ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم:
کی شھید میشی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : ۳۰سالگی..
باران می بارید؛ شبی که خاکش می کردیم..
#همسر_شھید_مصطفی_احمدی_روشن
@Alidadi110
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
#کجایند_مردان_بیادعا
سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم . تقسیممان که کردند ، افتادم خوابگاه شمس تبریزی. آب و هوای تبریز بهم نساخت، بدجوری مریض شدم. افتاده بودم گوشه ی خوابگاه.
یکی از بچه ها برایم سوپ درست می کرد و ازم مراقبت می کرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمیشناختمش . اسمش رو که از بچه ها پرسیدم گفتند:
"مهدی باکری"
یادش با صلوات
@Alidadi110
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•